امام زمان (عج) فرمودند:   ما بر تمامی احوال و اخبار شما آگاه و آشنائیم و چیزی از شما نزد ما پنهان نیست. بحارالانوار: ج 53، ص 175. 

جریان شناسی 1247

زنگوله نئولیبرالیسم

رسول رضایی

استعمارگران غربی با کمک نهادهای به ظاهر بین‌المللی (همچون: اجماع واشنگتن، بانک جهانی، سازمان تجارت جهانی، صندوق بین‌المللی پول و...) و با به‌کارگیری «بچه‌های شیکاگو» تلاش می‌کنند تا زنگوله‌ای از افکار استعماری را بر گردن ملت‌های توسعه‌نیافته آویزان کنند.

نقل است که آغامحمدخان قاجار علاقه خاصی به شکار روباه داشت! گاهی تمام روز را در پی به دام انداختن یک روباه می‌تاخت و تلاش فراوان می‌کرد تا حیوان را زنده بگیرد.
اما آیا فکر می‌کنید بعد از به دام انداختن روباه، سریعاً ذبحش کرده، پوستش را غلفتی کنده و کله‌اش را به عنوان سند افتخار به در و دیوار آویزان می‌کرد؟!
نخیر! هیچ‌کدام از این کارهای به ظاهر خشن و غیرانسانی را انجام نمی‌داد. 
پادشاه قاجار هیچ صدمه و آسیبی به روباه وارد نمی‌کرد؛ بلکه تنها کاری که می‌کرد این بود که زنگوله‌ای دور گردن روباه آویزان نموده و سپس او در جنگل رها می‌کرد تا به خانه و زندگی خویش برگردد!
 روباه بیچاره خیال می‌کرد شکارچی به او لطف کرده و او را مورد ترحم قرار داده است؛ لذا سرمست از آزاد شدنش بود و با شادمانی به وطنش بازمی‌گشت و به جان شکارچی مهربان دعا می‌کرد!
تا اینجای قصه ظاهراً مشکلی نیست و همه چیز ختم به خیر شده است. 
روباه که در ابتدا بسیار دویده و خسته و وحشت‌زده شده بود، حالا با کمال تعجب می‌بیند زنده است؛ هم جانش را دارد، هم دُمش و هم پوستش و هم کله‌اش سر جایش است. می‌ماند آن زنگوله اسرارآمیز که با خودش می‌گوید چندان اهمیتی ندارد و تحملش خواهم کرد! 
روباه ساده‌دل پیش خودش خیال می‌کرد حتماً شکارچی مهربان صلاح من را می‌خواسته که این زنگوله را به گردنم بسته است! پس ملالی نیست و با آن کنار خواهم آمد!
اما بعد از مدتی به‌تدریج متوجه می‌شود که ای داد بی‌داد؛ عجب کلاهی سرش رفته و چه رَکَبی خورده است!
روباه کم‌کم ملتفت می‌گردد این زنگوله لعنتی بلای جانش گشته و سرمنشأ متلاشی نمودن زندگی‌اش شده است!
مصیبت اول آن است که هر جا پا می‌گذارد، زنگوله توی گردنش صدا می‌کند و حضور او را به همگان اعلام می‌کند!
لذا دیگر نمی‌تواند شکاری به چنگ آورد؛ چون صدای زنگوله، شکارش را فراری داده و در نتیجه او را همیشه «گرسنه» نگه می‌دارد.
مصیبت دوم آن است که صدای زنگوله، جفتش را هم فراری داده و باعث «تنهایی» او گشته است.
مصیبت سوم که شاید از همه بدتر و زجرآورتر بود این است که صدای زنگوله، خود روباه را آشفته نموده و آرامش را از زندگی او سلب نموده است.
اینجاست که روباه خوش‌خیال تازه متوجه عمق شقاوت و خباثت جناب شکارچی شده و می‌فهمد که چه کلاه گشادی بر سرش رفته است و چگونه مرگ تدریجی و دردآور او را رقم زده است!
"زنگوله نئولیبرالیسم" بر گردن ملت‌ها
داستان فوق، حکایتگر همان بلایی است که امروزه "استعمارگران فرانو" با زنگوله فریبنده «مکتب نئولیبرالیسم سرمایه‌داری» تحت عنوان زیبا و جذاب «اقتصاد بازار آزاد» بر سر کشور مستعمره درمی‌آورند.
استعمارگران غربی با کمک نهادهای به ظاهر بین‌المللی (همچون: اجماع واشنگتن، بانک جهانی، سازمان تجارت جهانی، صندوق بین‌المللی پول و...) و با به‌کارگیری «بچه‌های شیکاگو» تلاش می‌کنند تا زنگوله‌ای از افکار استعماری را بر گردن ملت‌های توسعه‌نیافته آویزان کنند.
نتیجه تلخ ماجرا آن است که منابع ملی مستعمره را به صورتی کاملاً شیک و قانونی غارت کرده، خام‌فروشی را بزک نموده، پول ملی آن کشور را بی‌ارزش ساخته و بازار مستعمره را به تصرف اجناس تجملی و تکنولوژیک ملل غربی درمی‌آورند!
مروری بر تجربیات تلخ کشورهایی نظیر شیلی، آرژانتین، ونزوئلا، ترکیه و بسیاری از کشورهای آفریقایی و جنوب شرقی آسیا و... نشان می‌دهد که آموزه‌های استعماری، معیشت‌سوز، نابرابری‌ساز و مسموم نئولیبرالی که به واسطه «بچه‌های شیکاگو» تدریس و ترویج و دیکته می‌گردد، زمینه‌ساز بحران‌های متعدد اقتصادی و سیاسی شده، ارزش پول ملی کشورها را به قهقرا برده، فقر و نابرابری را به اوج رسانده و بردگی مداوم و نامحسوس آن‌ها را زمینه‌چینی می‌کند.
 
دزدی‌های شگفت‌آور شاه ایران از ثروت مردم
علی شیرازی
 
امیراصلان افشار، رئیس تشریفات شاه، در کتاب "سروها در باد" می‌نویسد: ده روز مانده به سفر، به دستور شاه، اول از همه، اثاث ملکه فرح بسته‌بندی شد... برای اشیاء گران‌قیمت و لباس‌ها و کفش‌ها و جواهرات ملکه، دقیقاً ۳۸۴ عدد چمدان و صندوق بسته شد. 
یک تیم از افراد مورد تایید ایشان، تحت نظارت خانم لوئیز قطبی، ندیمه پارمیس علم و لیلی امیرارجمند، جمع‌آوری و بسته‌بندی عتیقه‌ها، طلا و جواهرات و الماس‌های گرانبها، ساعت‌های طلایی و نیم‌تاج‌های زمردین را برعهده داشتند.
ویلیام برنیگن، در روز ۲۶ دی ۱۳۵۷ در روزنامه واشنگتن‌پست می‌نویسد: محمدرضا پهلوی، همسر، همراهان، دستیاران و محافظانش، امروز ایران را برای آینده‌ای نامعلوم ترک کردند. آن‌ها در طول ۵۳ سال سلطنت پهلوی، ثروت هنگفتی به دست آوردند که تخمین آن به میلیاردها دلار می‌رسد.
وی در مورد اموال خارج شده از ایران توسط شاه، می‌نویسد: به فهرست اموال اقوام خاندان سلطنتی هم باید اشاره نمود و نباید تنها به خانواده محمدرضا شاه پهلوی بسنده کرد.
واشنگتن‌پست می‌نویسد: یک روزنامه فرانسوی سندی را افشا کرده است که ۲ سال قبل از انقلاب، ۱۲ میلیارد دلار از پول نفت به حساب بنیاد پهلوی در سوئیس منتقل شده است.
اردشیر زاهدی نیز می‌نویسد: دادستان تهران در زمان شریف امامی، فهرست دقیقی از افرادی که پول‌هایی را به‌شکل ارز خارج کرده بودند، استخراج کرد. در میان این فهرست، شخص اعلی‌حضرت تا آن زمان ۳۱ میلیارد دلار از کشور خارج کرده بود.
اسناد و مدارک موجود نشان می‌دهد، بخشی از املاک محمدرضا پهلوی در ایران، شامل ۲۲۰ هکتار زمین، قبل از خروج او از کشور، در سال ۵۷ به فروش رفته و به‌صورت ارز از کشور خارج شده است. 
براساس آمارهایی که روزنامه‌ها و نشریات آمریکایی منتشر کرده‌اند، ثروت شاه شبکه پیچیده‌ای از شرکت‌ها، بنیادها، حساب‌های بانکی، زمینی در کوستادل اسپانیا، ویلایی گران‌قیمت در سنت‌موریس سوئیس و املاکی در نقاط مختلف دنیا بود.
روزنامه فایننشال‌تایمز در سال ۱۳۹۱ در گزارشی نوشت: اسناد و محاسبات، حاکی از آن است که محمدرضا پهلوی، شاه مخلوع ایران ٣٥ میلیارد دلار دارایی از ایران خارج کرد؛ اما نگاهی به برخی فعالیت‌های افراد نزدیک به شاه مخلوع بعد از سرنگونی رژیمش نشان می‌دهد، رقم‌ها بیش از این است. 
به نظر می‌رسد این رقم مربوط به خروج مستقیم دارایی به شکل ارز از کشور باشد و املاک و سهام خاندان پهلوی در خارج از کشور در آن محاسبه نشده است. 
در گزارش دفتر مبارزه با جرایم سازمان ملل نیز دارایی پهلوی‌ها بیش از ۳۵ میلیارد دلار تخمین زده شده است.
نشریه کریستین ساینس مانیتور، در مقاله‌ای می‌نویسد: آیا ثروتی که شاه از ایران خارج کرده است، افسانه‌ای است؟ بله، افسانه‌ای است؛ زیرا تا کنون هیچ‌کس جز شاه مخلوع نمی‌داند هنگام خروج از ایران، در ۱۶ ژانویه ۱۹۷۹ دقیقاً چه مقدار پول با خود برده است.
این رسانه غربی می‌نویسد: اگر همه چیز فراهم باشد، لااقل ۵ سال طول می‌کشد تا میزان دارایی شاه اندازه‌گیری شود. چرا که او و خانواده‌اش اموال و پول‌های خارج شده را در حساب‌های محرمانه ذخیره کرده‌اند.
سال ۱۳۵۸ جمهوری اسلامی دعوایی را در دادگاه آمریکا، علیه محمدرضا شاه پهلوی و همسرش اقامه کرد و خواستار پرداخت غرامت ۵۶.۵ میلیارد دلاری و واگذاری فوری این رقم به جمهوری اسلامی شد. 
در اقامه دعوای مذکور گفته شده بود: محمدرضا ۲۰ میلیارد دلار از دارایی‌های دولت ایران را از طریق بنیاد پهلوی و ۵ بنیاد دیگر به حساب شخصی خود منتقل کرده است.
در این پرونده که جمهوری اسلامی اقامه کرده بود، تاکید شده بود که رقم واقعی اموالی که از ایران توسط پهلوی برده شده، مشخص نیست؛ چون شاه همه اسناد را نابود کرده است.
مجله اشپیگل، چاپ آلمان، در یک مصاحبه از زبان شاه ادعا کرد که او ۲۴ میلیارد دلار ثروت از ایران خارج کرده است.
نیکلاس، افسر اطلاعاتی امریکا به تونی مندز، کارشناس عملیاتی سازمان CIA می‌گوید: شاه با هواپیمایی فرار کرد که از بارهای طلا و جواهرات بسیار سنگین شده بود. این سنگینی بار نزدیک بود که فرارش را خراب کند.
روزنامه دیلی‌تلگراف انگلیس نیز در سال ۲۰۲۳ در گزارشی نوشت: شاه آن‌قدر طلا و وسایل قابل حمل، بار هواپیما کرده بود که هواپیما بلند نمی‌شد.
شاه اولین شخص مملکت ما بود. دارایی او را با دارایی امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای مقایسه کنیم. فاصله از زمین تا آسمان است.