امام حسین علیه‌السلام: بهترین نوع صله‌رحم آن است که از کسی که قطع رحم کرده و با تو رفت و آمد نمی‌کند، دیدار و صله‌رحم کنی. کشف الغمه، ج ۲، ص ۲۹ 

اقتصاد 1230

کاربردهای غنی‌سازی ۳.۵، ۲۰ و ۶۰ درصد برای ایران

حسین آبنیکی، رئیس اسبق مرکز توسعه سازمان انرژی اتمی ایران، جایگاه غنی‌سازی اورانیوم در جمهوری اسلامی ایران و چرایی اصرار کشورهای غربی بر مقابله با آن را تشریح کرد.
به گزارش فارس: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار «خانواده‌های شهید رئیسی و دیگر شهیدان خدمت» و خانواده‌های شهدای مسئول در دهه‌های اخیر، با تذکر به طرف آمریکاییِ مذاکراتِ غیرمستقیم برای پرهیز از یاوه‌گویی، تاکید کردند: «طرف آمریکایی که در این مذاکراتِ غیر مستقیم وارد صحبت می‌شوند و گفتگو می‌کنند، سعی کنند یاوه‌گویی نکنند. اینکه بگویند ما به ایران اجازه غنی‌سازی نمی‌دهیم، این غلط زیادی است. کسی منتظر اجازه‌ی این و آن نیست؛ جمهوری اسلامی سیاستی دارد، روشی دارد، سیاست خودش را تعقیب می‌کند. من البتّه در یک مناسبت دیگری به ملّت ایران توضیح خواهم داد که علّت اینکه این‌ها روی غنی‌سازی تکیه می‌کنند چیست و چرا این‌قدر طرف‌های غربی و آمریکایی و دیگران اصرار دارند که باید در ایران غنی‌سازی نباشد.» به همین جهت، در گفت‌وگویی با حسین آبنیکی، رئیس اسبق مرکز توسعه سازمان انرژی اتمی ایران، به بررسی جایگاه غنی‌سازی اورانیوم در جمهوری اسلامی ایران و چرایی اصرار کشورهای غربی بر مقابله با آن پرداختیم.
کنارگذاشتن غنی‌سازی، یعنی مردم نه برق دارند، نه دارو
غنی‌سازی را اصولاً باید ببینیم که چه کاربردهایی برای ما در جمهوری اسلامی ایران دارد. غنی‌سازی سه‌ونیم درصد را ما برای تولید سوخت رآکتورهای هسته‌ای قدرت که تولید برق هسته‌ای می‌کنند، نیاز داریم. رآکتور بوشهر یک نمونه‌اش است. الان شما می‌بینید که ما در شرایطی هستیم که نیاز مبرمی به برق داریم. دچار ناترازی در حوزه انرژی هستیم و همین الان می‌بینید چقدر خاموشی‌ها در سطح صنعت، کارخانجات و حتی مصارف خانگی داریم. در مطالعاتی که حتی در دهه ۵۰ شمسی شده بود، کشور نیاز به ۲۰ هزار مگاوات برق از طریق هسته‌ای دارد، آن هم با جمعیت آن زمان که حدود ۳۵ میلیون نفر بود و صنعت بسیار کم‌مصرف‌تر و ضعیف‌تر از امروز بود. فلذا الان ما به غنی‌سازی سه‌ونیم درصد به شدت نیاز داریم، برای اینکه بتوانیم توسعه رآکتورهای هسته‌ای را بدهیم و برق هسته‌ای را در سبد تولید برقمان به حداقل ۱۰ تا ۲۰ هزار مگاوات برسانیم. این یک نقطه کلیدی است. غنی‌سازی ۲۰ درصد را ما به شدت نیاز داریم. این غنی‌سازی برای رآکتور تهران است که تولید می‌کند رادیوداروهای مورد نیاز بیش از یک میلیون بیمار ما را، بیمارانی که عمدتاً هم بیماری‌های صعب‌العلاج دارند. برای اینکه بتوانیم بیماری‌های آن‌ها را تشخیص دهیم یا درمان کنیم، نیاز جدی به این رادیوداروها داریم. اگر غنی‌سازی ۲۰ درصد را نداشته باشیم، عملاً سوخت رآکتور تهران و به‌تبع آن رادیودارو را در اختیار نداریم و این برای ما بسیار کلیدی است.
غنی‌سازی ۶۰ درصد را ما در شرایط فعلی برای پیشران‌های هسته‌ای‌مان، به‌خصوص پیشران‌های دریایی که سوختشان را از انرژی هسته‌ای تأمین می‌کنند، نیاز داریم. این پیشران‌ها برای سفرهای دریایی طویل‌المدت و طولانی لازم‌اند. ما کشوری هستیم با سواحل بسیار وسیع در حوزه دریا، هم در شمال کشور و هم در جنوب کشور مرز دریایی داریم. قطعاً کشتیرانی و حمل‌ونقل دریایی برای ما بسیار کلیدی است، برای واردات و صادرات محصولاتی که کشور به آن‌ها نیاز دارد. فلذا وقتی امروز درباره غنی‌سازی صحبت می‌کنیم، در واقع این یک نیاز کلیدی برای زندگی امروز مردم ماست؛ هم در توسعه پزشکی، هم در حوزه کشاورزی، و هم در حوزه تولید برق و انرژی. این نیاز ماست. 
چرا درباره غنی‌سازی مذاکره نمی‌کنیم؟
آنچه ما انجام می‌دهیم کاملاً قانونمند و مبتنی بر قوانین بین‌المللی است. ما هیچ‌گونه انحرافی نداریم. هم آژانس و هم کشورهای دیگر در بازرسی‌های گسترده‌ای که از ما داشته‌اند، هیچ‌وقت انحرافی در فعالیت‌های هسته‌ای ما مشاهده نکرده‌اند. این را هم خدمتتان عرض کنم، میزان غنا هیچ چالشی ندارد. ما برای نیازهای امروزی‌مان بر اساس بندهای ۳ و ۴ معاهده NPT مجاز هستیم که تا هر میزان ممکن اورانیوم را غنی‌سازی کنیم و در اختیار داشته باشیم. بازرسی‌ها نمی‌توانند مانع این کار ما بشوند. حتی آژانس در بند سوم این معاهده ذکر کرده که نباید بازرسی‌ها و بحث ایمنی هسته‌ای مانع توسعه فناوری هسته‌ای در کشورها بشود. بلکه حتی آژانس باید به ما کمک بکند.
اگر ما این را کنار بگذاریم، جان بیش از یک میلیون بیمار ما به مخاطره می‌افتد. برق هسته‌ای که ما باید در سال‌های آینده توسعه دهیم، دچار چالش می‌شود. اساساً به هیچ وجه کشور نمی‌تواند از این موهبت و فناوری صرف نظر کند و ما نمی‌توانیم ایران دارای اقتصاد شکوفایی را متصور شویم؛ اما از فناوری هسته‌ای در تولید برق، در بخش کشاورزی، پزشکی و در صنعت صرف نظر کنیم. فارس: برخی معتقدند چون مردم کاربردهای غنی‌سازی را لمس نمی‌کنند، آن را صرفاً امری نظامی تصور می‌کنند. چه باید کرد؟ آبنیکی: اساساً ما باید این را به مردم منتقل کنیم که نمی‌توان در شرایط فعلی، زندگی خوبی برای مردم متصور شد بدون اینکه از برق هسته‌ای استفاده کنند. برق هسته‌ای اصلاً بخشی از سبد برق پاک است که امروز بسیاری از کشورهای دنیا دارند آن را تأمین می‌کنند. در این سبد برق پاک، علاوه بر برق خورشیدی، آبی و بادی، بخش قابل‌توجهی متعلق به برق هسته‌ای است. امروز ۱۰ درصد برق تولیدی دنیا برق هسته‌ای است. کشورهای اطراف ما همه در حوزه انرژی هسته‌ای برای تولید برق فعال هستند. اماراتی‌ها هدف‌گذاری کرده‌اند که بالای 5600 مگاوات تولید کنند، در حال حاضر نیز بالای هزار مگاوات تولید دارند، آن‌هم با هدف صادرات، با اینکه منابع نفتی و گازی بی‌پایانی دارند. خود آمریکایی‌ها که امروز سیزده میلیون تولید نفت می‌کنند، همین روزها آقای ترامپ دستوراتی داده برای توسعه صنعت غنی‌سازی و صنعت هسته‌ای در آمریکا.
بنابراین، ما نمی‌توانیم کشور را از این موهبت محروم کنیم. محرومیت از حوزه غنی‌سازی یعنی چالش‌های اقتصادی و صنعتی گسترده، و در حوزه پزشکی هم برای ما بسیار کلیدی است. ما نمی‌توانیم از آن صرف‌نظر کنیم. نمی‌توانیم جان بیش از یک میلیون بیمار را به مخاطره بیندازیم. در سال ۱۳۸۸ ما اورانیوم غنی‌شده ۲۰ درصد برای سوخت رآکتور تهران را نداشتیم و تمام شده بود. سوخت در حال اتمام بود و جان ۸۰۰ هزار بیمار در آن زمان به مخاطره افتاده بود. به غربی‌ها گفتیم به ما سوخت بدهید، گفتند نمی‌دهیم. گفتیم رادیودارو بدهید، حتی حاضر نشدند دارویی را که هیچ کاربرد غیرصلح‌آمیز ندارد در اختیار ما بگذارند. ما ناچار شدیم خودمان غنی‌سازی ۲۰ درصد را در داخل کشور شروع کنیم و الحمدلله موفق شدیم. بعد از آن هم سوخت ۲۰ درصد تولید کردیم و به تهران آوردیم. امروز، صرف‌نظر کردن از این غنی‌سازی 20 درصد یعنی همین واقعه. وقتی دنیا داروی بیماران پروانه‌ای را تحریم می‌کند، بسیاری از داروهای های ‌تک و با فناوری برتر را تحریم می‌کند و حاضر نیست در اختیار ما قرار بدهد، ما اگر غنی‌سازی خودمان را هم انجام ندهیم، چطور می‌خواهیم نیازهایمان را تأمین کنیم؟ جان بیش از یک میلیون بیمار در شرایط موجود چه می‌شود؟ آیا مذاکره‌کنندگان ما اصلاً اجازه دارند که جان این بیماران را به خطر بیندازند و بگویند غنی‌سازی نمی‌کنیم؟ اصلاً این انتخابی است که کشور می‌تواند انجام بدهد؟ به هیچ وجه قابل قبول نیست. این اتفاق شدنی نیست.
 
چرا دست روی دست گذاشته‌اید؟! 
حسین شریعتمداری
۱- در ضرب‌المثل معروفی آمده است: «بعضی‌ها آن‌قدر بی‌عرضه هستند که اگر سوار شتر هم بشوند، باز هم سگ، پاچه آن‌ها را گاز می‌گیرد»! خدای نخواسته قصد اهانت به برخی از مسئولان، مخصوصاً مسئولان محترم اقتصادی و امنیتی و اطلاعاتی در میان نیست؛ ولی با اشاره به ضرب‌المثل دیگری باید گفت: «چیزی که عیان است، چه حاجت به بیان است»؟! سخن درباره نرخ دلار و نوسانات پی‌درپی آن است که برخلاف آنچه در همه کشورها دیده می‌شود، کمترین ارتباطی با روند جاری مسائل اقتصادی کشور ندارد و سؤال این است که نرخ ارز را چه کسانی تعیین می‌کنند؟! و چه کسانی با افزایش بی‌حساب و افسارگسیخته نرخ ارز، معیشت مردم را گرو گرفته‌اند؟! ۲- روز دهم دی ماه سال گذشته، آقای فرزین، رئیس کل بانک مرکزی در مصاحبه‌ای اعلام کرده بود: «یک کانال تلگرامی که سرور آن در آمریکا ثبت شده است، ساعت ۹ صبح هر روز برای دلار نرخ تعیین می‌کند و همه صرافی‌ها نیز از روی آن برای دلار نرخ می‌گذارند»! این سخن صادقانه آقای فرزین از واقعیتی تلخ نیز حکایت می‌کند و آن، اینکه مدیریت اقتصادی کشور، اقتدار ملی و برنامه‌ریزی برای معیشت مردم را در اختیار دشمن قرار داده‌ایم! آیا غیر از این است؟! اظهارات افشاگرانه رئیس کل بانک مرکزی - حتی اگر خود ایشان هم ندانند و نخواهند - گلایه‌ای سخت از مسئولان اقتصادی، اطلاعاتی، امنیتی و قضائی را نیز در خود دارد و این پرسش همراه با اعتراض جدی را پیش می‌کشد که چرا مسئولان یاد شده در مقابل این پدیده پلشت و خانمان‌سوز، دست روی دست گذاشته و کاری نمی‌کنند؟! و اگر دست به اقدامی زده‌اند، چرا کمترین نشانه‌ای از آن دیده نمی‌شود؟!
۳- ممکن است گفته شود که سرور کانال تلگرامی مورد اشاره در آمریکاست و جلوگیری از «خط‌دهندگی» و «نرخ‌گذاری» این کانال، بیرون از دسترس مسئولان است! که باید پرسید؛ آیا برخورد سخت و پشیمان‌کننده با صرافی‌هایی که دستورالعمل صادر شده از سوی این کانال (بخوانید دستورالعمل دشمن تابلودار مردم و نظام) را دریافت کرده و به اجرا درمی‌آورند نیز ناممکن است؟! به یقین این‌گونه نیست و در این زمینه کوتاهی و «ترک فعل» غیرقابل بخشش صورت پذیرفته و می‌پذیرد. ۴- فرض کنید که یکی از قاچاقچیان کلان مواد مخدر از نقطه‌ای بیرون از کشور مواد مخدر را به داخل می‌فرستد و از طریق عوامل خود در سطح کشور توزیع می‌کند. آیا برخورد با توزیع‌کنندگان داخلی مواد مخدر وظیفه دستگاه‌های مسئول نیست؟! و آیا توزیع‌کنندگان داخلی، سرانگشتان قاچاقچی کلان بیرونی نیستند؟! اگر با آن تعداد از صرافی‌هایی که دستورالعمل صادر شده از سوی فلان کانال تلگرامی آمریکا را به اجرا درمی‌آورند برخورد سخت و پشیمان‌کننده صورت بپذیرد، کانال آمریکایی مورد اشاره زمینه‌ای برای اخلال در اقتصاد کشورمان را نخواهد داشت. نصیحت‌ کردن و برخوردهای روشنگرانه جای خود را دارد و باید انجام پذیرد؛ ولی اگر کارساز نبود، نباید از برخوردهای پشیمان‌کننده غافل بود.
۵- و بالاخره گفتنی است که این نوشته بر پایه و اساس واقعیت‌های غیرقابل انکاری است که به وضوح قابل دیدن است و فهم آن به برخورداری از تخصص‌های کلاسیک اقتصادی نیازی ندارد. این مختصر را با اشاره به سخنی از «برنارد شاو» نمایشنامه‌نویس برجسته ایرلندی به پایان می‌بریم. برنارد شاو که به شوخ‌طبعی‌های عالمانه شهرت دارد، در محفلی از یک تابلوی نقاشی ایراد گرفته و آن را نقد کرد. نقاشی که تابلو از آثار او بود از نقد برنارد شاو برآشفت و به او گفت: شما که در همه عمرتان حتی یک تابلوی نقاشی هم خلق نکرده‌اید، چگونه به خودتان اجازه می‌دهید تابلوی مرا نقد کنید؟! برنارد شاو در پاسخ گفت: من طعم و مزه اُملت را خیلی بهتر از مرغ درک می‌کنم، در حالی که تخم‌ها را مرغ گذاشته است!