امام حسین علیه‌السلام:  بخشنده‌ترین مردم کسی است که به آنکه امید ندارد و درخواست یاری نکرده، کمک کند و ببخشد. (کشف الغمه، ج ۲، ص۳۰) 

رابطه اخلاق با سیاست (14)

ضرورت رجوع به متخصص

هدف ما، فقط منافع مادی نیست. امام فرمود: ما انقلاب نکردیم که گروهی از قدرت کنار بروند و گروه دیگری جای آن‌ها بنشینند و همان روش‌ها و همان کارها را داشته باشند. ما برای اسلام انقلاب کردیم و سعادت دنیوی ما هم در گرو اسلام است.

اشاره: طبق روال نشریه پرتو، ذیلا خلاصه‌ای از یکی دیگر از سخنرانی‌های مرحوم علامه مصباح(ره) تقدیم می‌شود.
قاعده اهم و مهم، یک قاعده بدیهی عقلایی است و هیچ استثنا ندارد؛ اما کلام در تشخیص اهم و مهم است. همچنین ممکن است تزاحم بین دو مصلحت معنوی پیدا شود. چگونه اهم را از مهم تشخیص دهیم؟ برخی معیارهای نسبتا کلی، مثل احکام عقلی واضح، یا محکماتی از قرآن و سنت و ضروریات دین وجود دارد که کسانی می‌توانند از منابع اصلی، این ملاک‌ها را به دست بیاورند. ولی این کار متخصصان است و همه نمی‌توانند در همه‌جا درجه این اهمیت را تشخیص بدهند.
در اینجا یک روش عقلایی ضروری و مسلّم داریم که هیچ عاقلی در آن تشکیک نکرده است و آن لزوم مراجعه غیرمتخصص به متخصص در کارهای تخصصی است. این کاری است که همه عقلا در همه جوامع می‌کنند و نیازمند یادگیری هم نیست. برای مثال؛ هرکس مریض می‌شود نزد دکتر می‌رود، حال اگر در درمان یک بیماری، دو  دکتر با هم اختلاف داشتند، چه می‌کنیم؟ در اینجا نیز شکی نیست که اگر یکی از آن‌ها حاذق‌تر است، باید طبق دستور آن عمل کرد. در اینجا اگر به غیر حاذق مراجعه کردم و ضرر کردم، عقلا مرا مذمت می‌کنند. البته محال نیست که حاذق‌تر نیز اشتباه کند؛ اما وظیفه من این است. این یک روش عقلایی است.
 ولی‌فقیه؛ مرجع شناخت حُسن فعلی در مسائل سیاسی
برای شناخت اهم و مهم در مسائل سیاسی نیز باید حُسن فعلی کارها را از نظر دین بشناسیم. این مسئله‌ای بسیار کاربردی است که ما در زندگی روزمره، بسیار با آن تماس داریم. می‌پرسند: صلاح سیاسی ما در این مسئله، گزینه الف است یا گزینه ب؟ مذاکره با آمریکا یا قطع مذاکره؟ سازش یا چالش؟ یک کسی می‌گوید: من در سیاست، ریش سفید کرده‌ام و می‌دانم این کارها هیچ فایده‌ای ندارد، بالاخره باید با این‌ها ساخت. بسیاری از متخصصان سیاسی ما، ته دلشان این است؛ البته گاهی به زبان هم می‌آورند که چهل سال است با آمریکا می‌جنگیم؛ بس است دیگر! چقدر بجنگیم؟! امام رضوان‌الله‌علیه، چهل سال پیش‌تر، این روزها را می‌دید که می‌گفت: ترس من این است که یک روزی بیاید و این فکر در جامعه پیدا شود که باید با آمریکا ساخت و دست از دشمنی با آمریکا برداشت. می‌فرمود: «روزی نیاید که مردم فکر کنند باید دست از دشمنی با آمریکا بردارند. امریکا هیچ‌وقت نفع شما را نمی‌خواهد و  هیچ‌گاه سازش با او به صلاح شما نیست. او تا دین شما را به کلی نبرد، تا عزت و شرف شما را پایمال نکند، دست برنمی‌دارد.» خب اکنون اینجا دو نظر  وجود دارد؛ یکی برای آن پیرمرد که حدود چهل سال پیش، این سخنان را فرمود، یک نظری هم برای متخصصان جدید دانشگاه علوم سیاسی رفته است. کدامش را قبول کنیم؟
پاسخ این است که اگر هدف ما از فعالیت‌های سیاسی فقط منافع دنیوی بود، به همین متخصصان مراجعه می‌کردیم و حاذق‌ترین‌شان را  انتخاب می‌کردیم و تسلیم او می‌شدیم. اما کلام در این است که هدف ما، فقط منافع مادی نیست. امام فرمود: ما انقلاب نکردیم که گروهی از قدرت کنار بروند و گروه دیگری جای آن‌ها بنشینند و همان روش‌ها و همان کارها را داشته باشند. ما برای اسلام انقلاب کردیم و سعادت دنیوی ما هم در گرو اسلام است. روشن است که در اینجا راهی غیر از این وجود ندارد که کسی را پیدا کنیم که در همه آنچه مربوط به این کار است، از همه حاذق‌تر باشد. او باید در فقه سیاسی و اجتماعی از سایر اقرانش حاذق‌تر باشد، کسی که تجربه سیاسی‌اش نیز از همه بیشتر است و بررسی نظریات و عملکردش نشان می‌دهد این نظریاتش بسیار موفق‌تر از دیگران بوده است. کسی که یا اصلا خطایی نداشته یا خطایش خیلی کم و جزئی بوده است، در حالی که دیگران اشتباهات فراوان دارند و گاهی هر ساله نظر عوض می‌کنند.
آیا راهی غیر از این داریم که بگردیم و چنین کسی را پیدا و سخن او را گوش کنیم؟ روشن است که در این صورت حتی اگر اشتباهی هم رخ داد، معذوریم؛ زیرا به متخصص‌ترین مراجعه کرده و اطاعت ولی‌امر کرده‌ایم. ولی‌امر نیز کسی است که دست‌کم در سه جهت از دیگران افضل باشد؛ در فقه و احکام سیاسی و اجتماعی، اسلام را بهتر از دیگران بداند. در تشخیص موارد مصلحت، شناختن دشمن و دوست و راه‌هایی که می‌تواند انسان را به اهدافش نزدیک‌تر کند، بصیرتر و تیزتر از دیگران باشد و خدا فراست بهتری به او داده باشد و یکی هم تقوا که راه خطا نرود.
 (گزیده‌ای از سخنان حضرت آیت‌الله مصباح‌یزدی (ره) در دفتر مقام معظم رهبری که در تاریخ ۱۵/۳/۹۶، مطابق با دهم ماه مبارک رمضان ۱۴۳۸ ایراد فرمودند.)