امام حسین علیه‌السلام: ای مردم! در کسب صفات زیبای اخلاقی بکوشید و برای به دست آوردن این سرمایه‌های معنوی شتاب کنید.  (کشف الغمه، ج ۲، ص۳۰) 

مصاحبه هفته‌نامه‌ی پرتو با جناب استاد لیالی

خط سازش بداند، آمریکا آنها را نیز قربانی خواهد کرد!

هفته نامه پرتو سخن: 
ضمن عرض سلام و احترام محضر شما استاد گرامی؛ همان‌طور که مستحضرید در برخی رسانه‌های مکتوب و مجازی، جریان انقلابی را متهم به تندوری و افراط گرایی می کنند؛ به نظر حضرتعالی استفاده از ادبیات دشمن توسط برخی نیروهای رسمی و مسئولین کشور، حاکی از چه واقعیتی است؟
آیا آنها ناخواسته تحت تاثیر جو رسانه‌ای قرار گرفته‌اند؟ و یا اینکه علی المبنا اظهارنظر می-کنند؟
جناب استاد لیالی:
با سلام، تهیت، دعا و ثنا به روح پر فتوح امام و شهدا و درخواست سلامتی از درگاه خداوند برای مقام عظمای امامت و ولایت و خدمتگزاران نظام مقدس جمهوری اسلامی.
پیش از هر سخنی، ایام دهه‌ی فجر و چهل و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب و آغاز چهل و هفتمین سالگرد انقلاب را تبریک عرض میکنم.
لازم است گرامی بدارم یاد و نام شهدا، شهدای دفاع مقدس، شهدای امنیت، شهدای مدافع حرم، مدافع وطن، شهدای مقاومت و حاج قاسم سلیمانی، شهید نصرالله، شهید هنیه، شهید سنوار و همه شهدای عرصه‌ی دفاع و مقاومت و شهید خدمت شهید آیت‌الله رییسی.
 همچنین تبریک عرض می کنم ایام اعیاد شعبانیه، ان‌شاءالله در سایه سار ولایت اهل بیت عصمت و طهارت توفیقات بیشتری نصیب نظام اسلامی ما بشود.
یکی از نکاتی که وجود دارد، فهم ادبیات دشمن است، رصد فعالیت‌های دشمن، شناسایی دشمن و فعالیت‌های دشمن به خصوص در عرصه‌ی رسانه و ادبیات رسانه؛ یکی از تعابیری که امروز دشمن در عرصه‌ی رسانه و فضای عمومی رسانه ای و اطلاع رسانی به خصوص در شبکه‌های مجازی، پلتفرم‌ها و شبکه‌های داخلی و خارجی و سخنگویان داخلی و خارجی استفاده می‌کنند، استفاده از تعابیری همانند «تندروها و افراطی‌ها» و مانند این‌ها را به جریان انقلاب نسبت می دهند؛ خب باید فهم دقیقی داشت از معنای تندروی و افراطی‌گری و در مقابل معنای تفریط چیست؟ معنای تحجر چیست؟ معنای التقاطی چیست؟ آیا به راحتی می‌توان نیروهای انقلاب و کسانی که در کف میدان برای انقلاب بودند و هستند، در دفاع مقدس بودند، در هر جایی که انقلاب و نظام و امام و رهبری احتیاج به دفاع و محافظت داشتند، جریان‌های انقلابی در کف میدان حاضر باشند، آنها را با اتهام تندروی و افراطی‌گری از میدان بیرون کنیم؟ اگر این‌ها تندرو و افراطی هستند، پس نیروهای کف میدان های گوناگون انقلاب در عرصه‌ی دفاع از امنیت، دفاع از مرزها و حوادثی که ممکن است برای انقلاب اتفاق بیفتد، چه کسانی هستند؟
نباید نیروهای انقلاب را برچسب زد و آنها را به بهانه‌ی افراط‌گرایی طرد کرد. اگر برخی این نیروهای انقلابی را افراط گرا و تندرو می دانند، چه بسا مشکل خود برچسب زنندگان هستند که کندرو و گرفتار تفریط هستند؛ مشکل اساسی از سوی صاحبان تفکر التقاطی است.
جریان انقلابی مبنایی دارد و مبنای جریان انقلاب، گفتمان امامین انقلاب است.
اگر چه ممکن است جریان‌هایی که فقط به «عدالت» بیندیشند و به «امامت» و «ولایت» نیندیشند و گاهی کنش‌هایی را انجام دهند که مورد تایید جریان انقلابی هم نباشد؛ اما جریان اصیل انقلابی صاحب گفتمان است، صاحب تفکر و اندیشه است، اندیشه و گفتمان جریان انقلابی، گفتمان امام، رهبری، شهدا، دفاع و مقاومت است.
در واقع گروهی که به فکر سازش هستند، از طریق متهم نمودن جریان انقلابی به تندروی، به دنبال نیل به مقاصد خود هستند.
نکته‌ی دیگر اینکه علت حمله به جریان‌های انقلابی، علل و عوامل متعددی از جمله عوامل داخلی و خارجی دارد که نیازمند تحلیلی مفصل است. 
از دشمن غیر از دشمنی‌کردن، انتظاری نیست، اقتضای دشمنیِ دشمن هجمه علیه نیروهای انقلابی است؛ آنچه که امروز از شبکه‌های معاند مانند بی‌بی‌سی، اینترنشنال و مانند اینها علیه جریان انقلابی مطرح می‌شود قابل درک است؛ اما تعجب آن جایی است که در درون نظام و در داخل کشور، عده‌ای به جریان‌های انقلابی حمله کنند؛ این هجمه و برچسب‌زنی علل و عوامل متعددی دارد که به اهم آنها اشاره می‌شود:
_ یکی از مهم‌ترین علل و عوامل این است که جریان انقلابی مانع جدی برای هضم و استحاله گفتمان امام و رهبریست. جریان انقلابی بر سر عهد و پیمان با امام و انقلاب و ارزش‌های دفاع مقدس و جنگ و جهاد و شهادت ایستاده است؛ جریان اصلاح‌طلب و جریان‌های استحاله‌طلب می‌دانند تا زمانی که جریان‌های انقلابی هستند، امکان استحاله ماهیت انقلاب را ندارند.
جریان‌های اصلاح‌طلب و استحاله‌طلب، دل در گرو غرب دارند؛ اما تا زمانی که جریان مومن انقلابی در میدان هستند، غرب‌گرایان و غرب‌گدایان به اهداف خود نخواهند رسید.
پرتو سخن:
انتشار سخنان اخیر آقای ظریف در داوس، با نقدهای جدی از سوی جریان‌های مختلف مواجه شد؛ اما برخی مدعی شدند که منتقدین از سر تعصب و هیجانات انتقاد می کنند، نظر حضرتعالی درباره این مواجهه با منتقدین چیست؟
استاد لیالی:
جریان غربگرا در دولت‌های مختلف حضور داشتند؛ در دولت مرحوم آقای هاشمی دنبال مذاکره مستقیم با آمریکا بودند، در دولت خاتمی مذاکره مستقیم با آمریکا انجام دادند، در دولت آقای روحانی مذاکره مستقیم و آمریکا انجام دادند و امروز هم در دولت جناب آقای دکتر پزشکیان به دنبال مذاکره مستقیم با آمریکا هستند؛ سردسته‌ی این جریان هم جناب آقای دکتر ظریف بود و هست و اساساً آقای ظریف پدر مذاکرات بی‌حاصل است. خب سخنان آقای دکتر ظریف در اجلاس داووس یا در مصاحبه‌های دیگر و در مراکز مختلف قابل تحلیل و ارزیابی است:
- نکته‌ی اول در نقد آقای ظریف ما گرفتار تعصب و هیجانات کاذب نمی‌شویم، ما باید در نقد آقای ظریف منصفانه عمل کنیم، با توجه به واقعیت‌های موجود از جمله واقعیت‌های مربوط به دولت‌های آمریکا، در دولت اول ترامپ، دولت بایدن و دولت کنونی ترامپ وجود دارد. واقعیت دیگر آنچه که دولت آقای روحانی تحت عنوان گفتگو با غرب در پدیده برجام، در پدیده‌ی پیوستن به FATF، در مذاکرات هسته‌ای و مانند اینها انجام داد باید قضاوت کرد؛ واقع قضیه این است که آقای ظریف و تیم وی گرچه ادعا می‌کردند که مذاکره‌کنندگانی قوی هستند؛ ولی واقعیت این است که ضعیف بودند. از فهم واقعیت‌ها و حقیقت‌ها به دور بودند، حتی برخی از این‌ها بارها اعتراف کردند که «ما اشتباه کردیم»؛ حالا من کاری ندارم که به دشمن نباید اعتماد کرد. بر فرض اینکه شما امضای «کری» را قابل اطمینان می‌دانستید، بر فرض اینکه به دشمن اعتماد کردید، آیا شما مذاکره‌کنندگان قوی و لایقی بودید؟ آیا متن مذاکراتی که تنظیم کردید مورد تایید شما بود؟ بارها اعتراف کردید که متن مذاکرات را نخوانده‌اید و مورد تایید شما نبود و برجامی که جز خسارت، آورده ی دیگری برای جامعه‌ی ما نداشت، محصول کار شما بود؛ طبیعتاً برجام، تجربه‌ی بسیار بسیار تلخی برای مذاکره‌کنندگان بود و هست و خواهد بود.
من پیشنهاد می‌کنم برجام و متن برجام و مذاکره‌کنندگان برجام، به عنوان یک نمونه و مستند در دانشکده‌ها و دانشگاه‌های علوم سیاسی، مورد بحث و بررسی قرار گیرد و به عنوان عبرتی برای آیندگان به خصوص دانشجویان و اساتید، به خصوص اساتید عرصه‌ی روابط بین‌الملل و صاحب‌نظران و کارشناسان سیاسی و حقوقی مورد توجه قرار بگیرند.
سخنان صریح مقام معظم رهبری، باطل‌السحر سخنان آقای ظریف و تیم مذاکره‌کننده درباره‌ی مذاکرات مستقیم با غرب بود.
چند نکته در رابطه با بیانات مقام معظم رهبری در 19 بهمن 1403 باید مورد توجه بیشتری قرار بگیرد:
1. مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی را حل نمی‌کند؛ رفتید، نشستید، گفتگو کردید، خندیدید، دست دادید، امتیاز دادید، آمریکا نه تنها به معاهده و مذاکره وفادار نبود، که متن برجام را پاره کرد؛ این بزرگ‌ترین خیانتی بود که ترامپ و دولت وقت ترامپ انجام داد، شما با چه رویی دوباره می‌خواهید با ترامپ مذاکره بکنید؛ آمریکا عهدشکن و غیرقابل اعتماد است، با کسی که عهدشکن است، و غیرقابل اعتماد است و معاهده ی شما را با این که به ضرر شما بود و هیچ نفعی برای شما نداشت، پاره کرد؛ شما باید با تهدید دشمن مقابله بکنید، دشمن را رصد کنید، حرکات دشمن را از قبل پیش‌بینی کنید. 
حضرت آقا فرمودند که حل مشکل کشور در گرو تلاش و نگاه به داخل است؛ شما داخل را رها کردید و چسبیدید به خارج آن هم فقط آمریکا به عنوان کدخدا!
کدخدا هم حسابی به حسابتون رسید و شما را پشیزی حساب نکرد و مایه خجلت و شرمندگی و تحقیر شما شد. باید نقشه‌های دشمن را فهمید؛ آمریکا دشمن شماست، چطور می‌خواهید با دشمن خود مذاکره کنید؛ مذاکره‌ای مضر بی‌فایده‌ست؛ چون این دشمن بدعهد است.
مهم‌تر از همه نکات، اینکه ترامپ قاتل سردار بزرگ ما حاج قاسم سلیمانی است؛ مگر کسی با قاتل و قاتلان نیروهای مخلص خودش مذاکره می کند! شما به چه جرئتی می‌خواهید با قاتل سردار حاج قاسم سلیمانی مذاکره کنید.
 از سوی دیگر، برجام برای ما تجربه‌ی تلخی بود، هر کسی که بخواهد از برجام سخن بگوید باید شرمگین باشد.
خط سازش و خط نفوذ به دنبال پیگیری رابطه با غرب و آمریکاست؛ اما باید بداند، آمریکا خط سازش و خط نفوذ را هم قربانی خواهد کرد. 
آمریکا قاتل شهید سردار سلیمانی، آمریکا قاتل سید حسن نصرالله، آمریکا قاتل شهید اسماعیل هنیه است، آمریکا قاتل شهید یحیی سنوار است، آمریکا قاتل ده‌ها هزار زن و کودک در غزه است، شما با چه جرئتی می‌خواهید با چنین دشمنی مذاکره کنید؟!
پرتو سخن:
به نظر حضرتعالی حضور جناب ظریف در دولت فارغ از مسئله غیرقانونی بودن این حضور، چه آسیب‌هایی برای دولت دارد؟
درباره‌ی حضور جناب آقای ظریف در دولت فارغ از اشکالات حقوقی، واقعاً معلوم نیست وزیر امور خارجه کیست؟!
جناب آقای دکتر عراقچی وزیر امور خارجه است یا آقای دکتر ظریف؟
 من وارد بحث‌های حقوقی نمی‌شوم که حالا قرار گرفتن آقای ظریف در جایگاه های حساس، آیا قانونی است یا خیر، چرا که بررسی این مسئله با دستگاه قضاست؛ اما به هر حال حضور آقای ظریف در دولت به ضرر آقای دکتر پزشکیان است و اصرار بر استفاده آقای ظریف، ما را به یاد اصرار آقای احمدی‌نژاد در استفاده‌ی از آقای رحیم مشایی در دولت خودش میندازد. در ادبیات سیاسی اصطلاحی بوجود آمده است که در دولت‌ها همیشه یک رحیم مشایی وجود دارد؛ رحیم مشایی دولت آقای پزشکیان، آقای دکتر ظریف است.
من احساس می‌کنم حضور آقای ظریف در دولت، ضربه به دوستداران و مریدان آقای دکتر پزشکیان باشد؛ یک سخن باید از دولت برخیزد در عرصه‌ی سیاست خارجی، طبیعتاً آقای دکتر عراقچی به عنوان وزیر امور خارجه و کارشناسان وزارت خارجه باید تصمیم بگیرند، نه اینکه دولت یک وزیر امور خارجه‌ی غیررسمی داشته باشد و یک وزیر رسمی.
بهتر این است که جناب آقای دکتر پزشکیان از آقای ظریف خداحافظی کند و این به نفع آقای دکتر پزشکیان خواهد بود.
در همین رابطه نکته دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد، سخنان برخی اعضای دولت درباره سران فتنه است؛ اخیراً آقای مجید انصاری، معاون حقوقی رئیس‌جمهور اخیراً در صداوسیما آقای دکتر ظریف را به عنوان شخصیت ملی در کنار برخی از سران فتنه نام برد! گویا جناب انصاری توجه ندارند بسیاری از کسانی که به شما بزرگواران رأی دادند، دل‌خوشی از سران فتنه نداشتند و ندارند و این اقدام جناب انصاری خلاف عقلانیت بود.
پرتو سخن:
با تشکر از وقتی که حضرتعالی در اختیار هفته نامه پرتو قرار دادید.
جناب استاد لیالی:
بنده هم از شما تشکر می کنم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته