رسول رضایی
۲_ «جریان تحریف» در دولت رئیسی
بحمدالله در دولت سیزدهم شاهد بیاعتنایی و فاصلهگیری مسئولین از «جریان تحریف غربگرا» بودیم. هوشیاری دولتمردان و عبرتگیری از سادهلوحی دولت برجامزده، منجر به این شد که خط تحریف، منزوی شده و به گوشه رینگ برود.
هرچند برخی وسوسهگران غربزده در طی دوران سه ساله دولت سیزدهم تلاش مذبوحانه بسیاری کردند تا تفکر «سازش» را مجدداً بزک نموده و آن را بهعنوان نسخه نجاتبخش و حلال همه مشکلات به دولت شهید رئیسی قالب نمایند؛ اما درایت و بصیرت شهید رئیسی و همفکران ایشان، مانع از این اعوجاج گردید و راه تحریف مجدد را بر آنها مسدود نمود.
لطف الهی شامل حال دولت سیزدهم گشت و با عدم گوشسپاری به آدرسهای غلطانداز «جریان تحریف»، افتخارات فراوانی برای کشور به ارمغان آوردند. دولت سیزدهم با بصیرت و قاطعیت، تفکر مسموم «تنشزدایی» را به سطل زباله انداخت و «راهبرد مقاومت» را مقدم بر «دیپلماسی انفعالی» نمود. دولتمردان، راهبرد چرخش نگاه از غرب به سمت شرق را در پیش گرفتند و با تلاش برای عضویت ایران در پیمان شانگهای و بریکس و...، توأم با تقویت دیپلماسی اقتصادی با همسایگان، توانستند به رکوردهای جدیدی در صادرات نفت خام دست یابند. رسیدن به فروش ۱.۵ میلیون بشکه نفت در روز و وصول پول فروش آن که با وجود تحریمها انجام شده، عملاً موجب شکستن صدای پای تحریمهای حداکثری آمریکا گشت و به جماعت غربزدگان داخلی ثابت کرد که کلید حل مشکلات اقتصادی در کوچهپسکوچههای لوزان و ژنو و... نیست.
دولت شهید رئیسی و «جریان تحریف نئولیبرال»
توفیق بزرگ دولت شهید رئیسی از این جهت بود که در عرصه سیاسی در دام آدرسهای غلط «جریان تحریف غربگرا» نیفتاد و از بیراهه «سازش، مذاکره، برجام» تا حدود زیادی احتراز جست؛ اما نکته تأسفبار آن است که از یک ناحیه دیگر، قربانی و مقهور اغواگریهای خط تحریف شد!
باید دانست که دولت سیزدهم نه از شاخه سیاسی؛ بلکه از شاخه اقتصادی خط تحریف ضربه خورد و فریفته تحلیلهای غلطانداز آنها شد! سوگمندانه باید گفت: دولت «سید محرومان» در ساحت اقتصادی، سادهلوحی عظیمی به خرج داده، فریفته و مغلوب اغواگریهای «جریان تحریف نئولیبرال» گشته و در نتیجه تیشه به ریشه خود زده، زیر پای خود را خالی کرده و دستهگل به آب داد!
جزئیات ماجرا از این قرار بود که اقدامات اقتصاددانان سر به سجود؛ اما نئولیبرال دولت سیزدهم برای حذف ارز ترجیحی و یکسانسازی آن با نرخ دلار آزاد (بخوانید: گرانکردن دلار و بیارزشسازی پول ملی) سبب شد که یک موج تورمی وحشتناک پنجاه درصدی به وجود آمد؛ قیمت مواد غذایی، لوازم خانگی، مصالح ساختمانی، خودرو، مواد اولیه تولید و... سر به فلک کشید، سفره معیشت فرودستان آب رفت، قدرت خرید مردم به شدت تقلیل یافت و در نتیجه حجم نارضایتی از دولت انقلابی بالا گرفت.
«جریان تحریف نئولیبرال» بار دیگر توانست با پروپاگاندای عظیم رسانهای، با تبلیغات پرحجم و مسموم خود، با بزکسازی تجویزهای معیشتسوز، نابرابریساز و استعمارگرانه صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، بهتدریج اندیشه دولتمردان را ویروسی نموده، دستگاه محاسباتی دولت سیزدهم را دچار اختلال کرده، کاری کردند که مردم و مسئولین خیال کنند حذف ارز ترجیحی و گران کردن دلار موجب رونق صادرات و جلوگیری از «رانت، فساد، قاچاق» میگردد!
اتاق عملیات روانی «جریان تحریف» برای مجاب کردن و متقاعدسازی دولتمردان بهمنظور حذف ارز ترجیحی، شبانهروز در رادیو و تلویزیون و روزنامهها و تریبونها و... اندر مزایای گرانسازی دلار، شعرها سرودند و نغمهها خواندند و "بَه بَه" و "چَهچَه" کردند!
از طرف دیگر برای ساکت کردن منتقدین، در بوق و کرنا کردند که: شما طرفدار «رانت، فساد، قاچاق» هستید! آمار و اطلاعات غلط به ملت ارائه دادند و ادعا نمودند این تصمیم تورمزا نیست!
از بام تا شام، از خروسخوان صبح تا شغالخوان شب در بوق و کرنا کردند که: " نترسید، حذف ارز ترجیحی و گرانکردن دلار فقط اندکی (حدود ۲درصد) موجب تورم خواهد شد! نگران نباشید مشکلی به وجود نخواهد آورد! جز چند قلم کالا، چیز دیگری گران نخواهد شد! و..."
جریان نئولیبرال با اغواگریها و آدرسهای ویرانگر خود، دولت را راضی به اتخاذ سیاستهای تورمزا و حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ و سپس حذف ارز ۲۸۵۰۰ تومانی و نهایتاً رساندن آن به حدود ۵۰ هزار تومان نمودند. اما در عمل دیدیم که نه تنها این تدبیر افاقه نکرد؛ بلکه "از قضا سرکنگبین صفرا فزود"!. تجربه ثابت کرد این اقدام دولت نه تنها مانع از «رانت، فساد، قاچاق» نشد؛ بلکه گرانیهای سرسامآوری جدیدی را تاسیس کرد!
آری؛ همانطور که منتقدین و اقتصاددانان اسلامی پیشبینی میکردند و هشدار میدادند، شعار پوچ و توخالی «لزوم حذف ارز ترجیحی و گرانسازی دلار دولتی به قصد یکسانسازی با دلار بازار آزاد» نه تنها محقق نشد؛ بلکه چند صباحی بعد، مجدداً نرخ دلار آزاد (بخوانید: دلار تلگرامی) به رکورد بالاتری پرواز کرد و دوباره همچون گذشته فاصلهای میان نرخ دلار دولتی و نرخ بازار آزاد به وجود آمد!
دور باطل و پایانناپذیر چند نرخی شدن نرخ ارز، مجدداً تکرار شد و دوباره ابراز نگرانی و فریاد وامصیبتا «جریان تحریف نئولیبرال» از پیدایش «رانت، فساد، قاچاق» به وجود آمد و دوباره روز از نو روزی از نو!
نکته دردآور آنجاست که علیرغم هشدارهای صریح و صحیح بسیاری از دلسوزان و اقتصاددانان اسلامی مبنی بر اینکه دولت نباید ارز ترجیحی را حذف نماید، متاسفانه دولت سیزدهم به این انذارها توجه ننمود و با طناب پوسیده «جریان تحریف نئولیبرال»، به ته چاه تورم و ناراضیتراشی افتاد و یک «رابینهودیسم معکوس» را رقم زد.
تصمیم نابجای دولت، یک «رابینهودیسم معکوس» را رقم زد و برخلاف رابینهود (که از ثروتمندان و مرفهین بیدرد میگرفت و به فقرا بذل و بخشش میکرد)، شرایطی را ایجاد کرد که از فقرا ستانده شد و به توبره ثروتمندان اضافه گردید!
پاس گل به پزشکیان در انتخابات چهاردهم
برخی اقتصاددانان اسلامی معتقدند شهید رئیسی عزیز اگر به حرف نئولیبرالها گوش نمیکرد و تسلیم فشارهای آنان برای حذف ارز ترجیحی نمیگشت، در بحث اقتصادی تبدیل به یک اسوه و قهرمان ملی گشته بود. اما متاسفانه اقدام دولتمردان سیزدهم برای حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی و سپس حذف ارز ترجیحی ۲۸۵۰۰ تومانی و رهاسازی نرخ دلار بازار آزاد و ارتقاء آن به مرز ۵۰ و سپس ۶۰ هزار تومان، آنچنان بلایی بر سر معیشت مردم آورد که مانع از دیده شدن دستاوردها، سفرهای استانی و خدمات فراوان شهید رئیسی مظلوم گشت.
اگر بخواهیم اندکی شفاف و صریحتر صحبت کنیم، باید گفت: همان پوست موزی که «جریان تحریف نئولیبرال» با «نسخه تعدیل اقتصادی» و تئوریهای استعماری و منسوخ IMF (همچون: «اقتصاد بازار»، «ممنوعیت مداخله دولت در بازار بهمنظور قیمتگذاری نرخ ارز» و...) زیر پای دولت هاشمی و خاتمی و احمدینژاد و روحانی گذاشتند و باعث تعمیق تورم، فقر، تبعیض و فاصلههای طبقاتی گشتند؛ دقیقاً همان پوست موز را زیر پای دولت رئیسی هم انداختند و موجبات ناراحتی اقشار مستضعف را مهیا نمودند.
حذف ارز ترجیحی و تلاش برای یکسانسازی آن با نرخ دلار آزاد، سبب شد که قدرت خرید کارگران و معلمان و... کمتر از قبل شود؛ ولی قدرت خرید صاحبان دلار، فزونتر از سابق گردد! بدین ترتیب سودهای نجومی و بادآورده فراوانی نصیب خامفروشان و دلاریفروشان (نظیر: فولادیها، پتروشیمیها، پالایشیها، معدنیها و...) گردید و گردنکلفتتر از قبل شدند.
عاقبت این تصمیم نابجا آن شد که علیرغم شعارها و وعدههای انتخاباتی، سفره معیشت «محرومان» در دولت «سید محرومان» دچار فشار تورمی حاصل از نظرات همین نادانان اقتصادی در دولت ایشان گشت.
آری! نتیجه گوشسپاری دولت رئیسی به توصیههای اغواگرانه و معیشتسوز IMF این شد که به جای جراحی توبره ثروتمندان، مجدداً سفره مستضعفین را به تیغ بستند و کاری کردند که فقرا فقیرتر و اغنیا غنیتر گشتند!
گرانی حاصله از افزایش نرخ ارز مردم را آزردهخاطر ساخت و دید مردم را نسبت به کارآمدی چهرههای انقلابی و حزباللهی کم رنگ کرد. بدین ترتیب زمینه برای اقبال عمومی به جناح رقیب و پیروزی آقای پزشکیان در انتخابات چهاردهم بسترسازی شد.
۳_ «جریان تحریف» در دولت پزشکیان
خط تحریف از پیروزی آقای پزشکیان در انتخابات بسیار خوشحال گشت و به سرعت نیروها و امکانات خود را برای فریب دادن دولت تازه نفس چهاردهم به خط کرد.
دلایل و شواهد متعدد نشان میدهد شجره خبیثه «جریان تحریف» در دولت پزشکیان با هر دو جناح خود، با حداکثر قدرت و بهصورت دوموتوره، مشغول عملیات اغواگری و ارائه آدرسهای غلط است؛ هم در «ساحت سیاسی» و هم در «ساحت اقتصادی».
خط تحریف از طرفی با شاخه «سیاسی» خود درصدد ویروسی نمودن اندیشه دولتمردان بهمنظور مجاب کردن و کشاندن دولت به سمت بیراهه «سازش، مذاکره، برجام» است؛ از طرف دیگر با شاخه «اقتصادی» خود به دنبال اختلال در دستگاه محاسباتی اقتصاددانان با هدف متقاعد کردن آنها برای تداوم اتخاذ مواضع نئولیبرالی (نظیر گرانسازی هرچه بیشتر دلار، یارانهزدایی، گرانسازی بنزین، جهانیسازی قیمتها، دلاریفروشی مواد اولیه تولید به داخل، خصوصیسازی بیضابطه، کوچکسازی دولت، رهاکردن همه چیز به دست نامرئی بازار، مقرراتزدایی، و...) میباشد.
«جریان تحریف» از یک سو دولت چهاردهم را دعوت به رویکردهای غربگرایانه، زانو زدن در برابر گرگهای کرواتپوش و متمدننمای بینالمللی کرده، بر طبل «تنشزدایی» کوبیده، از ضرورت اتخاذ «دیپلماسی التماسی» گفته، لزوم از سرگیری مذاکرات برجامی را فریاد زده و پیشنهاد دراز کردن دست دوستی به سمت ترامپ میدهد،... و از سوی دیگر دولتمردان را تشویق به رویکرد «اقتصاد بازار آزاد»، دلاریزه نمودن اقتصاد، آقایی بخشی به دلار، اطاعت کورکورانه از توصیههای IMF، رهاسازی نرخ ارز، عدم تثبیت دلار، گرانکردن بنزین، واردات بیرویه، عدم پیمانسپاری ارزی، هدر دادن منابع ارزی برای واردات گوشی اپل و آیفون و خودروی لوکس و... میکند.
با این تفاصیل باید دولت پروفاق جناب پزشکیان را اینچنین توصیف نمود: «با تکنوکراتهایی سر و کار داریم که در میدان سیاست خارجی، به دنبال راضیسازی جهان غرب است! و در میدان اقتصادی به دنبال راضیسازی طبقه ثروتمند»!
استیضاح در کمین دکتر پزشکیان
جناب پزشکیان!
اگر همچنان اصرار دارید که با همین دستفرمان حرکت کنید و همچنان آلت دست و فریفته اغواگریهای «جریان تحریف» در دو عرصه سیاسی و اقتصادی باقی بمانید، بدون شک جرقه آشوب و برپایی اعتراضات مردمی را رقم زده، فاتحه دولت خود را پیش از اتمام چهار سال خواهد خواند و زمینه را برای استیضاح و عزل خود فراهم خواهد ساخت.
پیشبینی منتقدین و دلسوزان این است که دکتر پزشکیان اگر هرچه زودتر از این شیوه غلط حکمرانی دست برندارد و همچنان دلباخته و مفتون افسونگریهای «جریان تحریف» باقی بماند، چه بسا به سرنوشت امثال بنیصدر دچار شده، دیر یا زود با تلنگر استیضاح و عزل از منصب ریاستجمهوری، از خواب غفلت بیدار خواهد شد و آنگاه دیگر فرصتی برای جبران پیدا نخواهد کرد.
خلاصه و جمعبندی:
اگر در دولت روحانی شاهد فریفته شدن دولتمردان با بازوی سیاسی «جریان تحریف» بودیم و اگر در دولت رئیسی شاهد فریفته شدن دولتمردان با بازوی اقتصادی «جریان تحریف» بودیم، امروز به طور قطع و یقین در دولت پزشکیان شاهد فریفته شدن دولتمردان با هر دو بازوی سیاسی و اقتصادی «جریان تحریف» هستیم!
امروز «جریان تحریف» بهصورت دوبله، دو موتوره، دو ملخه، دو بانده، دو کاره، دو لوپی، دو ابزاره و با حداکثر قدرت مشغول تحریف و مغالطهکاری و اغواگری میباشد!
«وادادگی سیاسی» توأم با «وادادگی ارزی»، دو تلهای هستند که «جریان تحریف» برای زمینزدن «دولت وفاق» ترتیب داده است.
پادوهای داخلی دشمن درصدد هستند تا با دو تیغه «جریان تحریف غربگرا» و «جریان تحریف نئولیبرال»، دولت چهاردهم را بیحیثیت و بیاعتبار ساخته، در ادامه، انقلاب اسلامی را به چالش بکشاند و پروژه براندازی و اغتشاش را به مرحله بدتری ببرد.
«جریان نفوذ» تمام تلاش خود را میکند تا با آدرسهای انحرافی و مغلوطی که در دو ساحت سیاسی و اقتصادی به دولت چهاردهم میدهد، کار انقلاب را یکسره کند.
خط تحریف با موتور دوگانهسوز خود (با دو بازوی سیاسی و اقتصادی) دولت پزشکیان را سوار بر ماشین تحریفگری خود کرده و با حداکثر سرعت به دره سقوط نزدیک میسازد.
سربازان استعمار فرانو، تمام امکانات و توان خود را به میدان آورده تا با تحلیلهای زهرآگین خود، ذهن دولتمردان چهاردهم را فلج کرده و بدین وسیله سیاست ناراضیتراشی را به نقطه جوش رسانده، انقلاب اسلامی را به یک قدمی پرتگاه زوال برده، جورچین براندازی را همهجوره تکمیل کرده و خوشخدمتی به اربابان آمریکایی و صهیونیستی خود را به اعلی درجه برسانند.
امیدواریم که انشاءالله در پرتو جهاد تبیین و بصیرتپراکنی نیروهای انقلابی، هرچه زودتر خرمشهرهای سیاسی و اقتصادی از اشغال تحریفگران غربگرا و نئولیبرال آزاد گشته و زمینه برای ظهور دولت کریمه و طلوع خورشید ولایت دوازدهم و پیدایش تمدن نوین اسلامی فراهم گردد.