امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

نقش ادیان در دنیای معاصر

آینده اقتصاد جهانی تحت تأثیر فناوری‌های دیجیتال و زنجیره‌های تأمین بین‌المللی خواهد بود که باعث وابستگی متقابل بیشتر کشورها می‌شود. این وابستگی به معنای همکاری کشورها برای دستیابی به موفقیت اقتصادی مشترک است، نه از بین بردن استقلال آن‌ها؛ بلکه تشویق به هم‌گرایی و همسویی برای آینده‌ای اقتصادی مشترک است.

عقلانیت، زمانی که در چارچوب هدایت معنوی اسلام قرار گیرد، توانایی ما را برای پرداختن به مسائل روز تقویت می‌کند، بدون اینکه به اعتقادات اصلی خدشه‌ای وارد شود. ترویج وحدت میان ادیان، تلاشی برای از بین بردن آن دسته از اختلافاتی در درون جامعه دینی که احتمالاً بنیان صحیحی دارد، نیست. اولویت دادن به اتحاد میان صاحبان ادیان، همکاری با سایر جوامع دینی، با تکیه بر اشتراکات فراوان، تلاش‌هایی مکمل هستند که به تقویت همبستگی هم در درون ادیان کمک می‌کنند.

حجت الاسلام دکتر رضا غلامی

امروز قصد دارم دیدگاه کلان‌نگری از آینده جهان در چارچوب ظهور فناوری‌های نوین را با شما در میان بگذارم و سپس به نقش مهم همکاری ادیان در شکل‌دهی به آینده‌ای که با آن روبرو هستیم بپردازم.
در دهه آینده، با پیشرفت‌های فناوری در حوزه‌هایی مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و شبکه‌های پرسرعت مانند 5G، جهان به شکلی بی‌سابقه به هم متصل خواهد شد. این پیشرفت‌ها پیامدهای خوب و بد زیادی دارد که نمی‌توان با آنها شوخی کرد. البته من بیشتر بر امکان‌های بزرگی که ایجاد می‌کنند تمرکز می‌کنم؛ اما نیاز به اقدامات مشترک برای مدیریت پیچیدگی‌ها نیز ضروری است. بدون آنکه بخواهیم خیال‌پردازی کنیم، می‌توان جهان را اکنون و آینده به مانند یک کشتی بزرگ تصور کرد که همه انسان‌ها را در سفری مشترک بر روی اقیانوسی نامطمئن حمل می‌کند. وقتی با طوفان‌هایی همچون بحران‌های محیطی، اقتصادی یا اجتماعی مواجه می‌شویم، هیچ‌کس مصون نیست. در این جهان به هم‌پیوسته، ما سرنوشتی مشترک داریم و تنها با حمایت از یکدیگر می‌توانیم به کامیابی دست یابیم.
گمانه‌زنی درباره آینده جهان
درباره آینده جهان با رویکردها و روش‌های گوناگون می‌توان گمانه‌زنی کرد و سخنان من در اینجا بیشتر ناظر بر مخرج مشترک دیدگاه صاحب‌نظران آینده‌پژوه است. البته بحث در این زمینه بسیار مفصل و مناقشه‌برانگیز است؛ اما ترجیح می‌دهم خیلی فشرده و بدون ورود در مناقشات، نکاتی را درباره آینده عرض می‌کنم.
به نظر می‌رسد ما طی ده سال آینده در اثر گسترش فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی و هوش مصنوعی، با چنین شرایطی روبرو هستیم:
۱. اقتصادی به هم پیوسته و زنجیره‌های تأمین مشترک
آینده اقتصاد جهانی تحت تأثیر فناوری‌های دیجیتال و زنجیره‌های تأمین بین‌المللی خواهد بود که باعث وابستگی متقابل بیشتر کشورها می‌شود. این وابستگی به معنای همکاری کشورها برای دستیابی به موفقیت اقتصادی مشترک است، نه از بین بردن استقلال آن‌ها؛ بلکه تشویق به هم‌گرایی و همسویی برای آینده‌ای اقتصادی مشترک است.
۲. ارتباطات قوی‌تر و شبکه‌های دانش جهانی
شبکه‌های ارتباطی پرسرعت، امکان تبادل فوری اطلاعات را بین مرزها فراهم می‌کنند و از این طریق به پیشرفت‌های علمی، تبادلات فرهنگی و همکاری اقتصادی کمک می‌کنند. این پیوستگی تقویت‌کننده این ایده است که ملت‌ها سفری مشترک را تجربه می‌کنند و بیش از پیش به دانش، منابع و نوآوری یکدیگر وابسته خواهند بود. توجه داشته باشیم که فناوری‌های جدید به ویژه ظهور کامپیوترهای کوآنتومی، این عرصه را صد پله بالاتر از آنچه ما تا الان با آن روبرو بوده‌ایم، بالا می‌برد.
۳. چالش‌های امنیتی و وابستگی سایبری
با پیشرفت سیستم‌های فناوری، خطرات امنیتی نیز افزایش می‌یابند و کشورها را با آسیب‌پذیری زیادی روبرو می‌کند. در این میان، امنیت سایبری حوزه‌ای حیاتی برای همکاری بین‌المللی است؛ زیرا کشورها نیاز دارند که اطلاعات و زیرساخت‌های مشترک را حفاظت کنند. توافقات جهانی در زمینه امنیت سایبری می‌توانند به حفظ «کشتی» در برابر تهدیدات جهان دیجیتال کمک کنند.
۴. نیازهای جدید نیروی کار و همکاری جهانی در حوزه مهارت‌ها
با تغییراتی که هوش مصنوعی و اتوماسیون در نیروی کار ایجاد می‌کنند، کشورها باید برای آموزش و توسعه مهارت‌های جدید با یکدیگر همکاری کنند. آماده‌سازی نیروی کار جهانی نیازمند همکاری در آموزش و تربیت است، تا نسلی آماده برای آینده‌ای فناورانه و پیشرفته ایجاد شود. هوش مصنوعی خصوصاً در سال‌های آینده یک موج بیکاری وسیع به راه خواهد انداخت؛ اما اندک اندک با ایجاد شغل‌های جدید این مشکل رفع خواهد شد؛ اما دیگر افراد با دانش و مهارت‌های اندک، قادر به کسب مشاغل مناسب نخواهند بود.
۵. اتحاد برای مقابله با مسائل جهانی
چالش‌های جهانی؛ مانند تغییرات اقلیمی، مهاجرت و مدیریت منابع، به تنهایی توسط هیچ کشوری حل نمی‌شوند. با تقویت عقلانیت عملی، همکاری و هم‌افزایی جدی و خصوصاً استفاده از فناوری برای مطالعه و مدیریت این مسائل، می‌توانیم راه‌حل‌هایی را ارائه دهیم که برای همه اعضای این سفر مشترک مفید باشند و حس مسئولیت مشترک را برای جهانی که در آن زندگی می‌کنیم تقویت کنند. چشم‌اندازی صلح‌آمیز از «آخرالزمان» همان‌طور که به آینده‌ای متصل نگاه می‌کنیم، مهم است که جوامع دینی به تفسیرهای صلح‌طلبانه از آرمان‌های پایان زمان روی آورند و از خشونت دوری کنند. چه کسی به صورت قطعی می‌تواند ادعا کند که ظهور منجی و تحقق اهداف آن تنها با جنگ ممکن خواهد بود. آیا نمی‌توان با دأب ادیان، به غلبه حق بر باطل با به راه افتادن یک جریان فرهنگی پرقدرت فکر کرد. واقعیت این است که در مواجهه با چالش‌های جهانی، باید بر تفاسیری تأکید کنیم که انسانیت را از درگیری و جنگ دور نگه دارد. هدف نهایی باید جهانی آرام باشد که ارزش‌های معنوی به جای تقسیم، الهام‌بخش همدلی، تفاهم و اتحاد باشند. اغلب ادیان، جنگ را دفاعی و آخرین گزینه تلقی می‌کنند و این باید در رویکرد ما به مسئله آخرالزمان رسوخ کند.
برخی نگرانی‌ها و انتقادات
برخی ممکن است نگرانی‌هایی در مورد توازن بین همزیستی دینی و حفظ یکپارچگی اصول اعتقادی مطرح کنند. ضروری است توضیح دهیم که هماهنگی بین ادیان به معنای احترام به باورهای دیگر است، نه تایید همه باورهای آنها. همزیستی بر احترام متقابل تأکید دارد، بدون اینکه اصول اسلامی یا اصول سایر ادیان کنار نهاده شود.
عده‌ای ممکن است نگران باشند که همسویی با عقلانیت سکولار، ارزش‌های دینی را تضعیف کند. با این حال، عقلانیت، زمانی که در چارچوب هدایت معنوی اسلام قرار گیرد، توانایی ما را برای پرداختن به مسائل روز تقویت می‌کند، بدون اینکه به اعتقادات اصلی خدشه‌ای وارد شود.
ترویج وحدت میان ادیان، تلاشی برای از بین بردن آن دسته از اختلافاتی در درون جامعه دینی که احتمالاً بنیان صحیحی دارد، نیست. اولویت دادن به اتحاد میان صاحبان ادیان، همکاری با سایر جوامع دینی، با تکیه بر اشتراکات فراوان، تلاش‌هایی مکمل هستند که به تقویت همبستگی هم در درون ادیان کمک می‌کنند.
برخی ممکن است به عملی بودن این ایده‌ها شک داشته باشند و آن‌ها را ایده‌آل‌گرایانه ببینند. تجربه‌های موفق و واقعی در جوامع دینی نشان می‌دهد که اگر اصول دینی از پیرایه‌ها نجات پیدا کنند، از این قابلیت برخوردارند که با نیازهای اجتماعی هماهنگ شوند و تعادلی بین مدرنیته و سنت ایجاد کنند. باید قبول کرد که چاره‌ای جز برخورد گزینشی با مدرنیته نیست و حذف مدرنیته و جایگزین کردن سنت، یک آرزوی محال است. سوالاتی ممکن است در مورد اینکه چه کسی صلاحیت هدایت تغییرات دینی برای مواجهه مناسب با آینده را دارد، مطرح شوند. هرگونه تعدیل پیشنهادی باید به مسلمات کلامی و فقهی احترام بگذارد و با دخالت عالمان متخصص صورت گیرد تا از هم‌خوانی با اصول دینی اطمینان حاصل شود.
در نهایت، وابستگی جهانی به معنای از دست دادن هویت اسلامی نیست؛ بلکه فرصتی است برای ترویج صلح و عدالت در عین حفظ یکپارچگی. با ورود به این تعاملات جهانی از موضعی قوی، مسلمانان می‌توانند در حالی که ارزش‌های خود را حفظ می‌کنند، نقشی مثبت ایفا کنند.
نتیجه‌گیری
در دنیای به هم پیوسته امروز، ادیان نقشی بی‌همتا در ترویج صلح، همکاری و احترام متقابل دارند. باور ما به حقایق برتر نباید مانع از شناخت و ارزش‌گذاری به دیدگاه‌های متنوع شود. با تمرکز بر چالش‌های مشترک و ارزش‌های جهانی، جوامع دینی می‌توانند راه را به سوی جهانی عادلانه‌تر، امن‌تر و متحدتر هدایت کنند.