«اِعْلَمْ اَنَّهُ لاوَرَعَ اَنْفَعُ مِنْ تَجَنُّبِ مَحَارِمِ اللهِ وَ الْکَفِّ عَنْ اَذَی الْمُؤْمِنِ»   هیچ خویشتنداریای سودمندتر از دوری  از حرام و پرهیز از آزار مؤمنان نیست.  (فقه الرضا علیهالسلام / ص356)

وسط اقتصاد

چگونه  از شر کسری بودجه، رها شویم؟
دکتر مهشید عبدالسلامی
دولت اگر بخواهد از طریق چاپ پول، کسری بودجه‌اش را تأمین کند، این کار، نتیجه‌ای جز تورم نخواهد داشت. این مسئله در مورد استقراض از بانک‌های تجاری نیز، صادق است. چون بالاخره این استقراض، به بانک مرکزی ختم خواهد شد و همان نتیجه‌ی چاپ پول و تورم را ایجاد خواهد کرد.
یکی از سازوکارهای مؤثر بر کاهش کسری بودجه ایران، نرخ ارز است که دولت می‌تواند با تبدیل ارز به ریال، سعی در کاهش کسری بودجه داشته باشد. نکته بسیار مهم در این رویکرد، تحریم‌های اقتصادی است که سبب می‌شود دولت، بسیار محتاطانه‌تر در مورد ارز به‌خاطر عدم فروش نفت داشته باشد و سعی در استفاده از ارز در موارد ضروری را در دستور کار قرار دهد. 
بنابراین، دولت می‌تواند قیمت میزان ارزی که در بازار تزریق می‌کند را، افزایش دهد، تا با افزایش قدرت خرید خود، سعی در پوشش کسری بودجه داشته باشد و این امر در اقتصاد ایران نیز، کشش بالایی برای رقم خوردن دارد. به‌طوری‌که چون میزان تورم در اقتصاد ایران نسبت به شرکای تجاری خود بالا است، قیمت تولیدات داخلی در ایران گران‌تر از محصولات وارداتی باشد و همین نکته، میزان تقاضا برای واردات و استفاده و تقاضا برای ارز را، بالا ببرد. نتیجه‌ی چنین رویکردی، می‌تواند تورم باشد و منجر به ‌وجودآمدن مارپیچ تورم _ ارز _تورم شود.
مؤثرترین راهکار برای کاهش کسری بودجه، می‌تواند استقراض مستقیم از مردم باشد که در این راستا دولت می‌تواند نرخ اوراق دولتی را، بالاتر از نرخ سود بانکی بلندمدت قرار دهد که در نتیجه‌ی این رویداد، مردم با خرید اوراق دولتی، نقدینگی لازم را در اختیار دولت قرار می‌دهند و از سوی دیگر، نقدینگی ثابت می‌ماند و از طرفی، تورم دیگر از جانب نقدینگی افزایش نمی‌یابد.
به طور خلاصه می‌توان اذعان نمود، دولت باید استقراض مستقیم از مردم را، در دستور کار قرار دهد و هم چنین دستگاه دیپلماسی ایران نیز، باید شرایط لازم برای بازگشت ایران به صحنه بین‌الملل را به‌طورجدی پیگیری نمایند. 
به‌عبارت‌دیگر، با استقراض مستقیم از مردم، دولت کسری بودجه خود را به تعویق می‌اندازد که با سررسید این اوراق، دولت مجبور است تا اوراق را خریداری، و سود آن را نیز بپردازد که در نتیجه دولت نخواهد توانست از شر کسری، خلاص شود که در این راستا با به تعویق انداختن کسری و مذاکره در راستای رفع تحریم و محقق شدن رفع تحریم، می‌تواند با «فروش نفت و گاز»، ضمن پوشش کسری بودجه و با درس‌گرفتن از تجارب گذشته و نحوه صحیح خرج کردن پول‌های نفتی، رشد و توسعه اقتصادی را به کشور به ارمغان بیاورد.

فواید حذف دلار از مبادلات ارزی بر اساس دکترین اقتصاد مقاومتی&

رضا زرخانی

همان‌طور که نظام لیبرالیسم بین‌الملل به رهبری آمریکا، آخرین نفس‌های خود را می‌کشد! اسلحه اقتصادی این نظام لیبرال، یعنی دلار هم آخرین نفس‌های خود را می‌کشد!

مطابق بررسی کارشناسان پولی و مالی آمریکا، امروزه بانک مرکزی این کشور با یک سری رفتارهای شعبده‌بازی و پنهان کارانه، توانسته ارزش در حال افول دلار آمریکا را، با بستن قراردادهای مخفی با بیشتر بانک‌های دنیا، از جمله اروپا، حفظ نماید!
یعنی در صورت افت قدرت و ارزش دلار در جهان، بانک مرکزی آمریکا با اعطای اوراق قرضه بدون پشتوانه و یا با تزریق حجم بیشتری از دلار به بانک‌های این کشورها، کسری ارزش پول ملی خود را جبران می‌نماید؛ و حتی دراین‌خصوص برای جلوگیری از شوک در پایین آمدن ارزش دلار، طرفین قرارداد با بانک مرکزی آمریکا از رسانه‌ای کردن این موضوع، خودداری می‌نمایند. (یعنی یک کلاهبرداری بزرگ و تاریخی آمریکا، با چاپ و پخش دلار بدون پشتوانه تولیدی و اقتصادی در جهان)
البته بیشتر کارشناسان و اهل‌فن می‌دانند که آقایی ارزی دلار در دنیا، خیلی وقت‌ها پیش، از بین رفته و «دولت آمریکا» جزء مقروض‌ترین اقتصادهای دنیا می‌باشد.
بنابراین، خود آمریکا در یک جنگ اقتصادی با سایر قدرت‌های نوظهور اقتصادی دنیا  مثل؛ چین و ان‌شاءالله در آینده نه‌چندان دور، مثل ایران، قدرت مقاومت نداشته و بسیار شکننده‌تر از هر زمانی شده است؛ به شرطی که تیم اقتصادی دولت پای‌کار آقای دکتر رئیسی، بتواند سیاست‌های «اقتصاد مقاومتی» را در گام اول در سطح ملی، و در گام‌های بعدی در سطح منطقه‌ای و جهانی، اجرایی و عملیاتی نماید.
در خصوص اجرایی نمودن «اقتصاد مقاومتی» در سطح ملی، مقالات زیادی از سوی دانشگاهیان نوشته شده و صاحب‌نظران، نظرات خود را دراین‌خصوص ابراز نموده‌اند؛ اما یکی از شاکله‌ها و اهداف اصلی دکترین اقتصاد مقاومتی، «جوشش از درون و گسترش دادن شاخ و برگ‌های آن، در خارج از مرزها» می‌باشد. کمتر کسی به قدرت مانور این دکترین (اقتصاد مقاومتی) در خارج از مرزها توجه نموده و بیشتر مباحث، در محدوده جغرافیای اقتصاد داخلی دنبال شده؛ درصورتی‌که اگر اقتصاد مقاومتی که یک اقتصاد درون محور و تولید محور است، چه‌بسا اگر این آتشفشان قدرت، در داخل ایران  فوران کند و بجوشد، مطمئناً برای چیدن منافع و میوه‌های حاصل از آن در خارج از مرزها هم بایستی، برنامه راهبردی و طولانی‌مدت داشته باشیم.
اگر امروز چین، در مقابل آمریکا می‌ایستد و بر خلاف میل مقامات آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، مراودات تجاری دارد، در واقع چین در بخش‌های زیادی توانسته همین دکترین اقتصاد مقاومتی (مقام معظم رهبری دامت‌برکاته ما را) عملیاتی نماید، و در تولید ملی، علاوه بر خودکفایی محصولات تولیدی داخلی، توانسته به تحت لیسانس بودن انحصاری کارتل‌ها و تراست‌های اروپایی و آمریکایی پایان دهد، و ارزش پول ملی خود را آن‌قدر بالا ببرد که امروزه «کشور آمریکا مقروض‌ترین کشور، به کشور چین» به‌حساب میاید.
البته ما شاهد مبادلات تجاری بین بعضی کشوری‌های صنعتی با همدیگر، با پول ملی خود هستیم؛ جالب‌توجه است که حتی طالبان، در این دعواهای داخلی افغانستان، هنوز از راه نرسیده و دولت تشکیل نداده، با مضحکه دلار آمریکا، مراودات تجاری خود را با کشور پاکستان، برای اساس روپیه انجام داده‌اند و دلار را حذف!
در نگرش «اقتصاد مقاومتی»، دولت مردان اقتصادی یک کشور، بایستی به دنبال رصد و محافظت از ارزش پول ملی خود در جهان باشند؛ نه دلار و یا سایر ارزهای دیگر! و در این راستا دولت آقای رئیسی، می‌تواند با انعقادهای معاهدات مالی و تجاری منطقه‌ای و جهانی با کشورهای دوست و همسو با خود، با لحاظ نمودن تراز مبادلات تجاری فی‌مابین، و با ایجاد بانک‌های مشترک پولی و ارزی، پول ملی خود را جایگزین دلار نمایند! و این یعنی "پایان عمر آقایی دلار در جهان".