از آغاز اغتشاشات اخیر در ایران قریب به دو ماه می گذرد. برخی می‌پرسند چرا این اغتشاش آغاز شد و برخی از علت طولانی شدن آن می‌پرسند و برخی نسبت به پایان آن سوال میکنند که سرانجام چه خواهد شد؟ برخی افراد ساده اندیش چنین فکر میکردند که اغتشاشات اخیر معلول عدم برخورد مناسب با پدیده فوت مهسا امینی بوده است و برخی فکر میپنداشتند که چنان چه برخورد قاطع تری از سوی نظام دیده میشد ممکن بود این اتفاقات صورت نگیرد ولی کسانی که با این موضوع آشنایی داشتند میدانند که این اغتشاش یک پدیده عادی مشابه برخی اغتشاشاتی که در کشورهای مختلف دنیا صورت میگیرد نبود. این یک جنگ ترکیبی علیه نظام اسلامی بود. چرا دشمن همه نیروها و ظرفیت هایش را به میدان آورده است؟ با یک محاسبه سرانگشتی میتوان ظرفیت های به میدان آورده شده دشمن را شمرد و محاسبه کرد 1.  تمام ضدانقلاب خارج نشین؛‌دشمن با برنامه مشخص با حمایت های مالی عربستان سعودی تمام احزاب و گروه های ضدانقلاب خارج نشین را متحد کرد و با پیچیدن نسخه واحد برای آن ها، همه را در جهت براندازی نظام اسلامی متحد کرد.گردهمایی ضدانقلاب در برلین هر چند با پرچم های مختلف بود ولی همه آن ها در یک نقطه مشترک بودند و آن همان براندازی نظام اسلامی بود. 2.  متحد کردن عناصر ضد انقلاب داخلی مانند کومله،‌دموکرات،‌سلطنت طلبان،‌منافقین،نهضت آزادی، مدعیان اصلاحات،‌خلق بلوچ ،‌خلق عرب. 3.  فعال کردن عناصر تجزیه طلب در استان های مرزی کشور 4.  زنده کردن عناصر فراموش شده تجزیه طلب در کردستان و بلوچستان و خوزستان و ... 5.  بسیج برخی سلیبریتی های بی هویت در عرصه هنر و ورزش بر ضد نظام 6.  تهییج برخی زنان به نام «‌جنبش زنان» بر ضد نظام اسلامی با راه اندازی کشف حجاب و رفتارهای زشت در خیابان 7.  فعال کردن برخی دانشجونمایان در محیط علم و دانش «دانشگاه» و تحریک آن ها بر ضد نظام اسلامی 8.  تحریک اقوام مختلف بر ضد یکدیگر و ایجاد اختلاف در جامعه و تحریک آن ها بر ضد نظام اسلامی 9.  دامن زدن به اختلاف شیعه و سنی و بر هم زدن وحدت 43 ساله شیعه و سنی و تلاش در جهت ایجاد جنگ های مذهبی سنی و شیعه در ایران و در منطقه. 10.  وارد کردن سلاح و مهمات از مرزهای کشور بویژه مرزهای کردستان عراق با حمایت رسمی امریکا برای درگیری های مسلحانه در کشور. 11.  قطع مذاکرات احیای برجام توسط اروپایی‌ها به منظور فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی و اعمال تحریم‌های بیشتر 12.  تبدیل شبکه‌های بی بی سی و اینترنشنال و من و تو و ....به اتاق جنگ علیه نظام اسلامی 13.  در اختیار گرفتن فضای مجازی کشور به منظور آموزش عملیات تروریستی و اغتشاش و ایجاد یک خط ارتباطی میان همه اغتشاش‌گران. 14.  فعال کردن برخی کشورهای همسایه مانند آذربایجان علیه ایران و تهدید به جنگ و بستن کریدور ایران به اروپا به منظور فشار اقتصادی بیشتر. 15.  فعال کردن جوخه‌های ترور در کشور به منظور ناامن سازی و زدن نیروهای انقلابی کشور. 16.   فعال کردن آخوندهای ضد انقلاب 17.  به کارگیری برخی آقازاده‌های ساکت برای صدور بیانیه بر ضد نظام و روحانیت 18.  تبدیل سایت جماران به مقر ضد انقلاب و اتاق جنگ علیه نظام اسلامی 19.  فعال کردن فرماندهان اصلی فتنه 88 در جهت فرماندهی اغتشاشات در کشور 20.  فعال کردن روزنامه‌های جریان اصلاحات به مرکز پمپاژ ناامیدی به مردم. همه این ظرفیت ها به اضافه ظرفیت‌های دیگری که ذکر نشد نشان از یک واقعیت مهمی دارد که یا کار دشمن تمام است یا کار انقلاب اسلامی؛‌ با بررسی سر انگشتی اوضاع واحوال نشان میدهد که جمهوری اسلامی در فینال مبارزه با استکبار جهانی قرار گرفته است و میرود که برای همیشه به یک قدرت بلامنازع جهانی تبدیل شود و در نقطه مقابل وضعیت امریکا و اروپا و اسراییل و کشورهای هم پیمان آنها در منطقه بسیار ضعیف و شکننده شده است. اسراییل که قرار بود یک قدرت برتر منطقه ای باشد و همه کشورهای منطقه ای از او حساب ببرند امروز در وضعیتی قرار گرفته است که از جهت اقتصادی و امنیتی و نظامی و سیاسی بسیار شکننده شده است کار اسراییل به جایی رسیده است که بنت نفتالی در بیانیه رسمی‌اش خطاب به مردم اسراییل مینویسد «حدود یک سال پیش، کشور اسرائیل به یکی از شرم آورترین دوران‌های سختی که تا به حال دیده بود رسید. هرج و مرج، چرخه انتخاباتی بی پایان، فلج شدن دولت، سوختن شهرهای لود و عکا در مقابل دولت سردرگم و دچار تعارض، سر خم کردن برای یک نفر و به بردگی گرفتن انرژی کشور برای نیازهای قضایی وی (به منظور فرار نتانیاهو از محاکمه) و ضعفی وحشتناک در برابر دشمن کشنده که به سمت اورشلیم موشک شلیک میکرد». وی سپس ادامه میدهد. «در طول تاریخ، یهودیان دوبار در این سرزمین صاحب یک کشور مستقل و یکپارچه بودند. اولین بار به مدت ۸۰ سال یک حکومت یهودی وجود داشت و سپس به دلیل درگیری های داخلی تجزیه شد. بار دوم، حکومت یهودیان حدود ۷۷ سال وجود داشت و سپس به دلیل درگیری های داخلی، حاکمیت آن توسط رومیان از بین رفت. اسرائیل سومین دوره حکومت یهودیان است. اکنون این کشور در ۷۵ سالگی خود قرار دارد. همه ما در برابر این آزمون قرار داریم که آیا به عنوان یک کشور مستقل و متحد موفق خواهیم شد از دهه هشتاد عبور کنیم، یا به دلیل درگیری های داخلی دوباره شکست خواهیم خورد؟» وضعیت انگلیس نیز بهتر از اسراییل نیست در دو ماه اخیر تاکنون این کشور سه دولت تجربه کرده است که همه آنها به دلیل مشکلات اقتصادی و سیاسی استعفا کرده اند و دولت کنونی هم در معرض اضمحلال قرار دارد. قطعی برق و بحران انرژی در اروپا کشورهای قدرتمندی مانند فرانسه، ‌آلمان و انگلیس را کلافه کرده است. آمریکا نیز دچار اختلافات سیاسی و بحران مشروعیت و موقعیت متزلزلی است. امریکا در بدترین شرایط در 100 سال اخیر قرار گرفته و مجبور شده است از منطقه غرب آسیا عقب نشینی کند. از سوی دیگر آنها منطقه امریکای جنوبی را کلا از دست داده اند و به حیات خلوت ایران تبدیل شده است که آخرین آن ها کشور برزیل بود. در نقطه مقابل ،‌ایران امروز بسیار مقتدرتر از گذشته در حال پیشرفت است و در عرصه های مختلف سیاسی  نظامی، ‌امنیتی،‌علمی فناوری ، ‌فرهنگی اقتصادی و سبک زندگی موفقیت های مهم و چشم گیری بدست آورده است و امید آن می رود در پایان چشم انداز بیس ساله که تا سال 1404 می باشد به یک ابرقدرت رسمی و بلامنازع تبدیل شود.  در همین چند روزی که در کشور اغتشاش شد تا جلوی رشد و پیشرفت ما گرفته شود ،‌پیشرفت های مهمی صورت گرفت که برخی از آن ها را امام خامنه ای در جمع مردم اصفهان یادآوری کردند« 1. دستیابی دانشمندان ایرانی به روشی جدید برای درمان سرطان خون. 2. بومی‌سازی یک دستگاه کلیدی برای چاه‌های نفت و گاز.‌3. افتتاح خطّ آهن بخش مهمّی از بلوچستان این خطّ آهن، از اوایل انقلاب یکی از آرزوهای مهمّی بود که ما بتوانیم یک خطّ شمال به جنوب درست کنیم، یعنی ما شمال کشور را وصل کنیم به خلیج فارس و دریای عمان که از بلوچستان می گذرد. 4. چندین کارخانه راه افتاد؛ 5. پالایشگاه فراسرزمینی راه افتاد در یکی از کشورها؛ 6. بهره‌برداری از شش نیروگاه برق در همین چند هفته اتّفاق افتاد. 7. یکی از بزرگ‌ترین تلسکوپ‌های جهان در همین روزها به بهره‌برداری رسید و رونمایی شد. 8. از ماهواره‌بر رونمایی شد، 9. از یک موشک جدید رونمایی شد و همین طور.... اینها مال همین چند هفته‌ای است که در میان اغتشاشات هم بوده؛ اگر انسان بخواهد دانه‌دانه اینها را بشمرد، خیلی می شود. نمی گذارند؛ نمی خواهند نسل جوان آشنا بشود با اینها؛ اینها را کوچک‌نمایی می کنند، تحقیر می کنند، انکار می کنند.» طبیعی است که دشمن رو به افول زمانی که کشوری مستقل و با نشاط و رو به جلو و در حال پیشرفت می بیند برایش قابل تحمل نیست ؛‌برنامه ریزی می کند و تلاش می کند تا این کشور را از حرکت باز دارد. راهبرد دشمن برای تحقق اهدافش سه چیز است: فعال کردن ضد انقلاب و منفعل کردن انقلابیون و ناامید سازی عموم مردم؛‌ما باید با یک مهندسی معکوس،‌راهبرد خودمان را فعال کردن انقلابیون و منفعل کردن ضد انقلاب و امیدواری در مردم قرار دهیم.  بهترین راه برای موفقیت این مهندسی معکوس دو جهاد موازی است؛‌ جهاد تبیین و روشنگری و جهاد امنیتی. بی تردید چنانچه این دو جهاد تحقق یابد دشمن در این جنگ ترکیبی شکست خواهد خورد و فصل جدیدی از شکوفایی برای ملت ایران آغاز خواهد شد. خداوند متعال نیز به مومنین قول داده است که چنانچه آنها به نصرت دین خدا اقدام کنند در عرصه‌های مختلف به یاری آنها بیاید و آنها را به پیروزی برساند. و حالا این گوی و این میدان جهاد تبیین.

وسط اقتصاد

چگونه  از شر کسری بودجه، رها شویم؟ دکتر مهشید عبدالسلامی دولت اگر بخواهد از طریق چاپ پول، کسری بودجه‌اش را تأمین کند، این کار، نتیجه‌ای جز تورم نخواهد داشت. این مسئله در مورد استقراض از بانک‌های تجاری نیز، صادق است. چون بالاخره این استقراض، به بانک مرکزی ختم خواهد شد و همان نتیجه‌ی چاپ پول و تورم را ایجاد خواهد کرد. یکی از سازوکارهای مؤثر بر کاهش کسری بودجه ایران، نرخ ارز است که دولت می‌تواند با تبدیل ارز به ریال، سعی در کاهش کسری بودجه داشته باشد. نکته بسیار مهم در این رویکرد، تحریم‌های اقتصادی است که سبب می‌شود دولت، بسیار محتاطانه‌تر در مورد ارز به‌خاطر عدم فروش نفت داشته باشد و سعی در استفاده از ارز در موارد ضروری را در دستور کار قرار دهد.  بنابراین، دولت می‌تواند قیمت میزان ارزی که در بازار تزریق می‌کند را، افزایش دهد، تا با افزایش قدرت خرید خود، سعی در پوشش کسری بودجه داشته باشد و این امر در اقتصاد ایران نیز، کشش بالایی برای رقم خوردن دارد. به‌طوری‌که چون میزان تورم در اقتصاد ایران نسبت به شرکای تجاری خود بالا است، قیمت تولیدات داخلی در ایران گران‌تر از محصولات وارداتی باشد و همین نکته، میزان تقاضا برای واردات و استفاده و تقاضا برای ارز را، بالا ببرد. نتیجه‌ی چنین رویکردی، می‌تواند تورم باشد و منجر به ‌وجودآمدن مارپیچ تورم _ ارز _تورم شود. مؤثرترین راهکار برای کاهش کسری بودجه، می‌تواند استقراض مستقیم از مردم باشد که در این راستا دولت می‌تواند نرخ اوراق دولتی را، بالاتر از نرخ سود بانکی بلندمدت قرار دهد که در نتیجه‌ی این رویداد، مردم با خرید اوراق دولتی، نقدینگی لازم را در اختیار دولت قرار می‌دهند و از سوی دیگر، نقدینگی ثابت می‌ماند و از طرفی، تورم دیگر از جانب نقدینگی افزایش نمی‌یابد. به طور خلاصه می‌توان اذعان نمود، دولت باید استقراض مستقیم از مردم را، در دستور کار قرار دهد و هم چنین دستگاه دیپلماسی ایران نیز، باید شرایط لازم برای بازگشت ایران به صحنه بین‌الملل را به‌طورجدی پیگیری نمایند.  به‌عبارت‌دیگر، با استقراض مستقیم از مردم، دولت کسری بودجه خود را به تعویق می‌اندازد که با سررسید این اوراق، دولت مجبور است تا اوراق را خریداری، و سود آن را نیز بپردازد که در نتیجه دولت نخواهد توانست از شر کسری، خلاص شود که در این راستا با به تعویق انداختن کسری و مذاکره در راستای رفع تحریم و محقق شدن رفع تحریم، می‌تواند با «فروش نفت و گاز»، ضمن پوشش کسری بودجه و با درس‌گرفتن از تجارب گذشته و نحوه صحیح خرج کردن پول‌های نفتی، رشد و توسعه اقتصادی را به کشور به ارمغان بیاورد. فواید حذف دلار از مبادلات ارزی بر اساس دکترین اقتصاد مقاومتی& رضا زرخانی همان‌طور که نظام لیبرالیسم بین‌الملل به رهبری آمریکا، آخرین نفس‌های خود را می‌کشد! اسلحه اقتصادی این نظام لیبرال، یعنی دلار هم آخرین نفس‌های خود را می‌کشد! مطابق بررسی کارشناسان پولی و مالی آمریکا، امروزه بانک مرکزی این کشور با یک سری رفتارهای شعبده‌بازی و پنهان کارانه، توانسته ارزش در حال افول دلار آمریکا را، با بستن قراردادهای مخفی با بیشتر بانک‌های دنیا، از جمله اروپا، حفظ نماید! یعنی در صورت افت قدرت و ارزش دلار در جهان، بانک مرکزی آمریکا با اعطای اوراق قرضه بدون پشتوانه و یا با تزریق حجم بیشتری از دلار به بانک‌های این کشورها، کسری ارزش پول ملی خود را جبران می‌نماید؛ و حتی دراین‌خصوص برای جلوگیری از شوک در پایین آمدن ارزش دلار، طرفین قرارداد با بانک مرکزی آمریکا از رسانه‌ای کردن این موضوع، خودداری می‌نمایند. (یعنی یک کلاهبرداری بزرگ و تاریخی آمریکا، با چاپ و پخش دلار بدون پشتوانه تولیدی و اقتصادی در جهان) البته بیشتر کارشناسان و اهل‌فن می‌دانند که آقایی ارزی دلار در دنیا، خیلی وقت‌ها پیش، از بین رفته و «دولت آمریکا» جزء مقروض‌ترین اقتصادهای دنیا می‌باشد. بنابراین، خود آمریکا در یک جنگ اقتصادی با سایر قدرت‌های نوظهور اقتصادی دنیا  مثل؛ چین و ان‌شاءالله در آینده نه‌چندان دور، مثل ایران، قدرت مقاومت نداشته و بسیار شکننده‌تر از هر زمانی شده است؛ به شرطی که تیم اقتصادی دولت پای‌کار آقای دکتر رئیسی، بتواند سیاست‌های «اقتصاد مقاومتی» را در گام اول در سطح ملی، و در گام‌های بعدی در سطح منطقه‌ای و جهانی، اجرایی و عملیاتی نماید. در خصوص اجرایی نمودن «اقتصاد مقاومتی» در سطح ملی، مقالات زیادی از سوی دانشگاهیان نوشته شده و صاحب‌نظران، نظرات خود را دراین‌خصوص ابراز نموده‌اند؛ اما یکی از شاکله‌ها و اهداف اصلی دکترین اقتصاد مقاومتی، «جوشش از درون و گسترش دادن شاخ و برگ‌های آن، در خارج از مرزها» می‌باشد. کمتر کسی به قدرت مانور این دکترین (اقتصاد مقاومتی) در خارج از مرزها توجه نموده و بیشتر مباحث، در محدوده جغرافیای اقتصاد داخلی دنبال شده؛ درصورتی‌که اگر اقتصاد مقاومتی که یک اقتصاد درون محور و تولید محور است، چه‌بسا اگر این آتشفشان قدرت، در داخل ایران  فوران کند و بجوشد، مطمئناً برای چیدن منافع و میوه‌های حاصل از آن در خارج از مرزها هم بایستی، برنامه راهبردی و طولانی‌مدت داشته باشیم. اگر امروز چین، در مقابل آمریکا می‌ایستد و بر خلاف میل مقامات آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، مراودات تجاری دارد، در واقع چین در بخش‌های زیادی توانسته همین دکترین اقتصاد مقاومتی (مقام معظم رهبری دامت‌برکاته ما را) عملیاتی نماید، و در تولید ملی، علاوه بر خودکفایی محصولات تولیدی داخلی، توانسته به تحت لیسانس بودن انحصاری کارتل‌ها و تراست‌های اروپایی و آمریکایی پایان دهد، و ارزش پول ملی خود را آن‌قدر بالا ببرد که امروزه «کشور آمریکا مقروض‌ترین کشور، به کشور چین» به‌حساب میاید. البته ما شاهد مبادلات تجاری بین بعضی کشوری‌های صنعتی با همدیگر، با پول ملی خود هستیم؛ جالب‌توجه است که حتی طالبان، در این دعواهای داخلی افغانستان، هنوز از راه نرسیده و دولت تشکیل نداده، با مضحکه دلار آمریکا، مراودات تجاری خود را با کشور پاکستان، برای اساس روپیه انجام داده‌اند و دلار را حذف! در نگرش «اقتصاد مقاومتی»، دولت مردان اقتصادی یک کشور، بایستی به دنبال رصد و محافظت از ارزش پول ملی خود در جهان باشند؛ نه دلار و یا سایر ارزهای دیگر! و در این راستا دولت آقای رئیسی، می‌تواند با انعقادهای معاهدات مالی و تجاری منطقه‌ای و جهانی با کشورهای دوست و همسو با خود، با لحاظ نمودن تراز مبادلات تجاری فی‌مابین، و با ایجاد بانک‌های مشترک پولی و ارزی، پول ملی خود را جایگزین دلار نمایند! و این یعنی "پایان عمر آقایی دلار در جهان".