اشاره: طبق روال نشریه پرتو، ذیلاً خلاصه یکی دیگر از سخنرانیهای علامه مصباح (ره) تقدیم شده است.
-----------------------------------
راهکار اسلام برای تربیت افراد فداکار
در میان همه این جوامع، اسلام منطق دیگری دارد و آن مبتنی است بر اینکه ما همه بندهایم و هرچه داریم از خدا داریم و باید آنچه در اختیار داریم با اجازه خدا و در راه خدا صرف کنیم و عزت دنیا و آخرت ما در گرو همین امر است. اگر دنیا را میخواهیم و میخواهیم سیادت و آقایی ما حفظ شود، هنگام جهاد باید جهاد کنیم. اگر رضایت خدا را میخواهیم و میخواهیم از ثواب آخرت بهرهمند شویم، باید جهاد کنیم. این هم مبنا و منطق اسلامی است و عامل پیروزی ما در جنگ هشت ساله عمدتاً همین معنا بود که به وسیله امام و شاگردان و پیروان امام ترویج شد و بسیار زود هم نتیجه داد. بر اساس این مبنا، نوجوان سیزدهساله برای شکست دشمن، زیر تانک میخوابید، نوجوانی که هنوز بهرهای از زندگی دنیا نبرده و هنوز به حد بلوغ نرسیده؛ اما این فکر در او تقویت شده که جهاد، ارزشی خداپسند است و دنیا و آخرت ما در گرو آن است و ادامه حیات ملت ما و بقای عزت ملت ما قائم به این حرکت است. به همین جهت حاضر شد این کار را انجام دهد.
بنابراین، ما برای اینکه بتوانیم امنیت داخلی و امنیت خارجی خود را تأمین کنیم و از حملات دشمنان بیرونی که چشم به نابودی حیات، عزت و پیشرفت ما دوختاند جلوگیری کنیم، باید به فکر این باشیم که نسل آینده ما بتواند چنین مقاومتی از خود نشان دهد و روحیه جهاد در آنها تقویت شود. بهترین راه برای حصول این امر، اعتقادات و ارزشهای اسلامی است. تقویت اعتقادات و ارزشهای اسلامی، بر همه عوامل دیگر غالب است و همه عوامل دیگر را به عنوان ابزاری در اختیار خود خواهد داشت. بندگی خدا فوق همه این عوامل است و افتخاری از این بالاتر نیست.
چگونه میتوان این اعتقاد را ایجاد و تقویت کرد؟ نانوا، قصاب و بقال بر اساس عوامل طبیعی اجتماعی، شغلی را انتخاب میکنند و مشتری و درآمدی هم پیدا میکنند و نیازی از جامعه را هم برطرف میکنند. عامل طبیعی، انگیزه انجام چنین فعالیتهایی را پدید میآورد؛ اما اینکه فرد برای کشته شدن آماده شود و از هستی خود صرفنظر کند و از پدر، مادر، خانه، زن و فرزند دل بکند و با آمادگی برای شهادت به جبهه برود، به عاملی بالاتر نیازمند است. ما در جامعه اسلامی خودمان، مشاهده میکنیم که کسانی التماس میکنند و درخواست دارند که برای شهادت ما دعا کنید!
تربیتیافتگان این فرهنگ به جایی میرسند که نه تنها آماده انجام وظیفه ضروری خود هستند؛ بلکه بالاتر از این، آرزوی شهادت میکنند! شاید روزی نباشد که ما برخوردی با افرادی از پیر و جوان و از روحانی و غیر روحانی نداشته باشیم که از ما تقاضا دارند که دعا کنید ما به شهادت برسیم. چنین روحیهای خودبهخود در درون افراد نمیجوشد و از قبیل نیازهای طبیعی هم نیست که شکم فرد درد بگیرد و صبح بلند شود و برای درمان آن درد بگوید باید بروم شهید شوم! سبب آن، یک اندیشه و ارزشی است که آنها آن را باور کردهاند و به آن دل بستهاند و آنقدر برای آنها اهمیت دارد که حاضرند جان خود را هم فدای آن کنند. این ارزش چگونه در جامعه پیدا میشود؟ پس فوق اقشاری که نیازهای طبیعی انسانها را تأمین میکنند باید قشری باشند که این نیازهای معنوی، روحی و الهی انسانها را تأمین کنند. بسیاری از فرهنگها و کشورهای دیگر از چنین ارزشهایی غافلاند یا اساساً آنها را باور ندارند و معتقدند با پول و با استخدام مزدور، نیازشان را برطرف میکنند. ولی شما مشاهده میکنید که به لحاظ علمی و تجربه عملی، تا چه اندازه موفقیت آنها اثبات شده است!
تمرکز دشمنان بر نابود کردن اطاعتپذیری اهل ولایت
تجربه ما در انقلاب اسلامی و در جنگ تحمیلی هشتساله و امروز در فعالیتهای داوطلبانه عزیزان مدافع حرم، آثار این ارزشها را نشان میدهد. ایرانی که یک روز برده آمریکا بود و باید سربازش را به عمان میفرستاد تا برای جبهه خلق ظفار، مفت و مجانی بجنگد، امروز رقیبی است که آمریکا بیش از همه عالم، روی آن حساب میکند و معتقد است ایران برای ما خطر است و بیش از همه روی شخص رهبری این انقلاب حساب میکند و باور دارد تا این شخص هست، نمیتواند کاری از پیش ببرد. همه نقشه آنها برای براندازی نظام، این است که این اطاعتپذیریای که مردم از رهبری دارند را بگیرند؛ آنوقت است که میتوانند به اهدافشان برسند. آنها همه عوامل دیگر را اعم از پول و عوامل دیگری که در کشورهای دیگر تجربه کرده بودند، تجربه کردهاند و میدانند تا این رهبر و این اطاعتپذیری وجود دارد، اهدافشان تحقق نمییابد.
بزرگترین وظیفه انقلابیون
برای اینکه این روحیه در نسل آینده ما نیز برقرار باشد؛ هم به آموزش و هم به تربیت نیازمندیم. این اشاره به همان نکتهای است که تأکید میکنند بزرگترین وظیفه انقلابیون امروز این است که جوانان را انقلابی بار بیاورند. چگونه چنین امری تحقق مییابد؟ با آموزش و تربیت اسلامی صحیح. آیا این آموزش و تربیت اسلامی صحیح را میتوان با آمپول به افراد تزریق کرد؟ آیا میتوان مادهای اختراع کرد و آن را به افراد تزریق کرد تا این آموزش و تربیت را بیابند؟ اگر چنین کاری امکان داشت، انبیا آن را انجام میدادند. اگر چنین کاری امکان داشت، سیدالشهدا علیهالسلام به میدان شهادت نمیرفت. این روحیه تنها از راه آموزش و تربیت انسانی و بهوسیله مربیان صالح، دستیافتنی است. البته باز من به صورت کلی و بدون استثنا این قاعده را عرض نمیکنم؛ گاهی ممکن است شرایطی استثنائی در جامعه پیش آید که حتی این مربیان هم باید برای انجام یک کار ضروری کارشان را رها کنند، مثلاً گاهی مسئله دفاع بهگونهای پیش میآید که همه باید حضور پیدا کنند. چنین شرایطی را نفی نمیکنیم.
ادامه دارد...
(سخنرانی مرحوم آیتالله مصباح یزدی پیرامون تبیینِ بیانیه گام دوم انقلاب در جمع دانشجویان طرح ولایت تاریخ: پنجشنبه، 28 آذر، 1398)