اشاره: طبق روال نشریه پرتو، ذیلاً خلاصه یکی دیگر از سخنرانیهای علامه مصباح (ره) تقدیم شده است.
راه شناختن معیارهای انتخاب اصلح
با عرض تشکر. برای تشخیص اصلح و احراز معیارهایی که فرمودید، چه راههایی وجود دارد و مردم چگونه میتوانند این ویژگیها را احراز کنند و به دست بیاورند؟
بله، سؤال بهجایی است و آنچه برای مردم کارایی دارد، همین مسئله است؛ چون آن معیارها را همه مردم کم یا بیش میشناسند و قبول دارند؛ ولی یک مطالب کلی است که در عمل چندان کارایی ندارد و لذا ممکن است هرکسی این شعارها را بدهد و ادعا کند که من این معیارها را به نحو احسن دارم یا کسانی، طرفدارانش، این شعارها را برای او بدهند و چنین وانمود کنند که همهی این معیارها، در این شخص بیش از دیگران وجود دارد. آنچه عملاً برای مردم کارایی دارد، این است که راه شناختن این معیارها را پیدا کنند.
به نظر میرسد که باز برای شناختن این معیارها و احراز این ویژگیها هم سه راه وجود دارد:
الف) بررسی و ارزیابی عملکرد گذشته شخص
یک راه این است که ما عملکرد شخص را در گذشته مورد دقت، بررسی و ارزیابی قرار دهیم. چه قبل از انقلاب و چه در دوران انقلاب و دوران جنگ و تاکنون ببینیم که چه مسئولیتهایی را بر عهده گرفته است؟ قدرت مدیریتش چگونه بوده است؟ اطاعت و انقیادش نسبت به مقام معظم رهبری و ولایتفقیه در چه حد بوده است؟ آیا در مواردی در معرض مثلاً بیتفاوتی نسبت به رهنمودهای مقام معظم رهبری بوده یا نه، واقعاً از جانودل میخواسته که دستورات ولایتفقیه را به نحو احسن اجرا کند و در عمل، آنها را به کار ببندد؟ اگر با توجه به عملکرد شخص در دوران گذشته که قریب بیست سال یا بیشتر است ما توانستیم به دست بیاوریم که این معیارهای ششگانه در چه کسی بیشتر وجود داشته، خب این یک راه خوبی است برای اینکه او را انتخاب کنیم.
ب) شناسایی طرفداران شخص
راه دوم که باز هم به عنوان یک مؤیدی میتواند مطرح باشد و هم خودش یک راه مستقلی میتواند تلقی شود و طبعاً برای کسانی که دوران گذشته طرف را درک نکردهاند یا جوانهایی هستند که تازه به سن قانونی رسیدهاند و حالا میخواهند رأی بدهند گذشته طرف را نمیشناسند، درک نکردهاند، نبودهاند که ببینند چگونه عمل کرده، اطلاع دقیقی ندارند، راه دومی که برای همه وجود دارد این است که ببینند یاران و همکاران و طرفداران این نامزدها چه کسانی هستند؟ اگر دیدند طرفداران یک نامزدی، گروههای التقاطی و منحرف هستند و احیاناً از طرف دستگاههای استکبار خارجی تأیید میشود، حالا تأیید سیاسی، احیاناً حمایت مالی، فرضاً عرض میکنم، اگر چنین چیزهایی بود، این هرگز صلاحیت برای اینکه چنین مسئولیتی به او سپرده شود را ندارد. مگر دشمنان اسلام چه نقطهضعفی در او دیدهاند که حاضرند از او حمایت کنند؟! چه حمایت سیاسی، تبلیغاتی یا احیاناً حمایت مالی، اقتصادی، برای اینکه این شخص پیش بیفتد. آنها که عاشق مسئولان کشور ما نیستند! اگر از کسی چنین حمایتی کردند معلوم میشود که یک نقطهضعفی در او وجود دارد که امید دارند از آن نقطهضعفش سوءاستفاده کنند. همینطور گروههای التقاطی داخلی؛ بالاخره در کشور ما با اینکه بیش از هجده سال از انقلاب گذشته؛ ولی هنوز گوشه و کنار، افراد منحرفی هستند که یا به خاطر انحرافات فکری و عقیدتیشان و یا به خاطر اینکه از جاهای دیگری حمایت میشوند، بالاخره یک نغمههای مخالفی را ساز میکنند. اگر دیدیم که همین گروههای مخالف از یک شخصی یا از یکی از نامزدها حمایت کردند، این باید برای ما موجب شبهه شود که چگونه شد که از این شخص خاص حمایت میکنند و از دیگران حمایت نمیکنند؟! البته خب ممکن است یک کسی بگوید که اینها به خاطر ایجاد اختلاف و برای بدنام کردن طرف این کار را میکنند، خب جا داشت که بعضیشان هم یکی دیگر را بدنام کنند! اگر همه گروهها را دیدیم که از یک شخص حمایت میکنند، این برای ما باید موجب شبهه شود. لااقل ما اطمینان پیدا نمیکنیم که این آدمی است که صد در صد اطمینانبخش باشد و ما بتوانیم با کمال آرامشِ خیال و رضا و رغبت، مسئولیت را به او بسپاریم؛ باید وسواس به خرج دهیم و بیشتر دقت کنیم.
ج) استفاده از راهنمایی روحانیت امین و مورد اعتماد
راه سوم هم که همیشه برای عموم مردم میسر بوده و هست و همه عقلاً از این راه استفاده کردهاند، مردم ما هم از این راه، خوب استفاده کردهاند، مراجعه به کسانی است که امین مردم هستند و شاهدهای موثّق و مورد اعتمادی هستند. روحانیت ایران از قبل از انقلاب تا به حال و در اعصار گذشته، همواره اثبات کرده که امین و خیرخواه مردم است و در شرایط مختلف، بحرانهای اجتماعی، جان و مصالح خودش را به خاطر اسلام و مصالح مسلمین به خطر انداخته و صلاحیت خودش را برای مشورت دادن و راهنمایی کردن اثبات کرده است. البته وقتی ما میگوییم علما و روحانیان، معنایش این نیست که هر کسی که عمامه به سرش است یا هرکسی یک ریش و تسبیحی داشته باشد صلاحیت این کار را دارد. طبعاً آن علمایی که امتحان خودشان را دادهاند و چه در قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب اثبات کردهاند که طالب دنیا و دنیازده نیستند و جز مصالح اسلام و مسلمین چیزی را مدنظر ندارند. بحمدالله چنین علمایی کم نیستند و در همه کشور و بهخصوص در حوزه علمیه قم و جاهای دیگر فراوان هستند و مردم با مراجعه به اینها میتوانند اصلح را بشناسند و به همین جهت است که مقام معظم رهبری هم برای اینکه راهکاری به مردم بدهند که عملاً بتوانند از آن در تشخیص اصلح استفاده کنند، فرمودهاند که میتوانید از علما کمک بگیرید، آنها میتوانند شما را راهنمایی کنند. به خاطر همین است که آنها شاهدهای صدق و گواههای امینی هستند که در طول قرنها و بهخصوص در عصر اخیر، در دوران انقلاب و در دوران جنگ، آزمایش خودشان را دادهاند که همواره مصالح اسلام و مسلمین را خواستهاند.
بنابراین، ما از سه راه میتوانیم این معیارها را بشناسیم؛ یکی از عملکرد گذشته افراد و آزمایشهایی که در مسئولیتهای مختلف دادهاند و تجربههای موفقی که در مدیریت داشتهاند. دوم، از راه اینکه ببینیم چه کسانی از اینها حمایت و طرفداری میکنند، چه کسانی برای اینها پول خرج میکنند، شعار میدهند، آیا اینها از کسانی هستند که موازین اسلامی و اخلاقی را رعایت میکنند؟ سوابق خوبی دارند؟ چون گروهها را بهتر از افراد میشود شناخت. ممکن است انسان سوابق فرد را درست نشناسد؛ ولی گروهکها که دیگر شناخته شده هستند؛ بنابراین اگر دیدیم گروههای فاسدی از یک فردی حمایت میکنند، یک نقطهضعفی برای طرف تلقی میشود و لااقل باید ما را به شک و وسواس وادار کند تا اطمینان بیشتری پیدا کنیم، و سوم، راهنمایی علما و روحانیان مخلص و متدینی که امانتداری خودشان را در طول انقلاب به اثبات رساندهاند.
با تشکر، خیلی ممنون. موفق باشید.
(گزیدهای از بیانات حضرت آیت الله مصباح یزدی که در مصاحبه با موضوع انتخابات و انتخاب اصلح در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۷۶ ایراد فرمودند)