این خیلی مهم است که کشوری همچون ایران با وجود موانع و مشکلات بسیار از جمله تحریمها، تهدیدها، دشمنیها و غیره، علیرغم اینکه عدهای ممکن است حتی آن را در سطح یک قدرت منطقهای هم ندانند، به گونهای بازی میکند که انسان وقتی نگاه میکند، میبیند رویکردهایش به یک کشور معمولی شباهت ندارد! در واقع کنشگری سیاسی جمهوری اسلامی در سطح منطقه و جهان معمولاً با آمریکا و متحدانش، با چین، و با روسیه متفاوت است.
غربیها و کشورهای خُرده پای نوکر ایالات متحده در گوشهگوشهی دنیا عموماً از الگوی آمریکایی پیروی میکنند، چینیها سبک خودشان را دارند، و روسها نیز به گونه دیگری عمل میکنند؛ تقریباً همه کشورهای دنیا یکی از این چارچوبها را پذیرفته و دنبال میکنند، و یقیناً با توجه به نظم آمریکاییِ دنیا، بیشتر کشورها نیز در زمین آمریکا قدم میزنند.
جمهوری اسلامی حتی اگر یک قدرت تلقی شود، قاعدتاً باید در سیاستورزی منطقهای و جهانیاش، پیرو یکی از این قالبها باشد؛ کما اینکه برخی اروپاییها علیرغم اینکه خود را ابرقدرت میدانند؛ اما در نهایت تابع آمریکا هستند. ایران اما سیاستهایش مستقل است. نه تابع آمریکا و غرب است، نه به سیاست شرقیها، جز آنجا که منافعش تامین میشود توجه خاصی دارد.
این استقلال ایران در تصمیمگیری، خود الگوی جدیدی را معرفی کرده که کشورمان را نسبت به سایر کشورهای غیر ابرقدرت، متمایز ساخته است. فیالواقع جمهوری اسلامی تنها کشور دنیا است که علیرغم همه فشارها ۴۵ سال است زیر حرف زور هیچکدام از ابرقدرتها نرفته و مستقل تصمیم میگیرد؛ خصوصاً در غرب آسیا که تقریباً هیچ پروژهای جز با رضایت ایران به سرانجام نمیرسد.
جمهوری اسلامی، یا سیاستهای آنها [خصوصاً آمریکا و غرب] را به شکست میکشاند، یا خیلی زیرکانه آنها را به سمتی میبرد که در نهایت نفعش به ایران میرسد!
این یعنی، چه بعضیها بخواهند چه نخواهند، ایران در تراز ابرقدرتها عمل میکند و مهمتر از آن نشان داده که قدرت حفظ این استقلال را هم دارد.
ایران حتی یک قدرت معمولیِ منطقهای مانند ترکیه یا مصر هم نیست؛ ایران ابرقدرت نوظهوری است که کشوری مثل روسیه در جاهایی به آن تکیه میکند، و آمریکایی که دیگران را با تهدید و تطمیع سر جایشان مینشاند، در مواجهه با ایران مجبور میشود یک سری ملاحظات را رعایت کرده و گاهی پشت پرده، خواهش و تمنا هم داشته باشد!