چرا روابط پرسود با ونزوئلا، خار چشم روزنامه غربگرا شد؟!
روزنامه غربگرای هممیهن، با ادعای اینکه چاوزیسم در ونزوئلا به پایان رسیده، نوشت: رفاقت ایران با ونزوئلا بیحاصل بوده است!
هممیهن در مطلبی با عنوان رفاقت بیحاصل ایران و ونزوئلا نوشت: «بزنگاه بحران، همواره مهمترین محک برای ارزیابی ارزش و اهمیت روابط کشورها با یکدیگر است. با این معیار، روابط ایران و ونزوئلا در ماههای اخیر چندان کارآمد از کار درنیامدهاند. این در حالی است که در دهههای گذشته، ونزوئلا از نامهای پرتکرار در اخبار روابط خارجی ایران بوده است. مرور مواضع نشان میدهد، انگیزه اصلی مقامات تهران و کاراکاس برای تأکید بر رابطهای بودند که از دوره هوگو چاوز کلید خورد و تا امروز ادامه یافته است.»
برخلاف فضاسازی روزنامه غربگرا درباره بیدستاورد بودن روابط ایران و ونزوئلا، باید یادآور شد که آمریکای لاتین و بهویژه ونزوئلا فرصتهای اقتصادی زیادی برای ایران ایجاد کرده است. چنانکه به گزارش «میدلایستآی»، در سالهای اخیر، همکاری ایران در بخش ساخت مسکن، ساخت کارخانههای مختلف مونتاژ خودرو و تراکتور و توسعه کارخانه سیمان در ونزوئلا، موجب گسترش روابط اقتصادی و درآمدزایی برای کشور شده است.
ساخت و صادرات نفتکش ایرانی «افراماکس» به ونزوئلا، افتتاح فروشگاههای ایرانی - مانند مگاسیس - با فروش محصولات ایرانی در کاراکاس و همچنین تامین برخی پالایشگاههای ونزوئلا، صادرات میعانات گازی به ونزوئلا به صورت سوآپ با نفت سنگین، صادرات خدمات فنی و مهندسی در حوزه انرژی، و کشت فراسرزمینی، از جمله این همکاریهای اقتصادی است.
ساخت پالایشگاههای مشترک و یا فراسرزمینی که با تهیه نفت ونزوئلا، محصولات پالایشگاهی برای ایران تولید کند، از جمله طرحهای در حال اجراست. نخستین پالایشگاه فراسرزمینی ایران با نام «الپالیتو» در مهرماه ۱۴۰۱ در ونزوئلا ساخته شد. همچنین یک میلیون هکتار زمین کشاورزی برای کشت فراسرزمینی در اختیار ایران قرار گرفته است. این تعامل پرسود را باید با تعامل یکسویه با دولتهای متخاصمی مثل انگلیس و فرانسه و آلمان مقایسه کرد که به ویژه ظرف 14- 15 سال گذشته واجد عایدی نزدیک به صفر برای کشورمان و در عین حال زنجیره خیانتها و شرارتهای طرف عهدشکن غربی بوده است. ونزوئلا همچنین در گذشته در زمینه تامین بنزین برای ایران و مخالفت با قطعنامههای ضدایرانی در مجامع جهانی فعال بوده است.
روایت روزنامه حامی دولت از نقش دولت در گرانی برنج
روزنامه حامی دولت میگوید: تورم و گرانی به جان بازارها افتاده و این روزها خبری از مشتری نیست. بررسیها نشان میدهد که افزایش ماهانه تورم، عاملی شده که بازارها خالی از مشتری باشند. تورم، سفرهای مردم را کوچکتر و بازارها را خالی کرده است.
روزنامه هممیهن نوشت: براساس گزارش مرکز آمار، تورم ماهانه در آبانماه به 4/3درصد، تورم نقطه به نقطه 49درصد و تورم سالانه نیز به 40درصد رسید. در بخش خوراکی، تورم ماهانه اقلام به 7/4 درصد، نقطهبهنقطه به
66 درصد و سالانه به 46 درصد رسیده است. افزایش تورم بهوضوح نشان میدهد با توجه به حقوق مردم سبد خریدها بهمرور نیز کوچکتر شده و بهنوعی توان خرید مردم نیز کمتر شده است. با بررسی و مقایسه ارقام تورم بانک مرکزی و تورم مرکز آمار میتوان گفت که همچنان فشار روی سبد خانوار بسیار بالاست. همین مسئله باعث شده سفره خانوار هر روز کوچکتر از دیروز شود. این موضوع را بهوضوح در آمارهای منتشرشده میتوان مشاهده کرد که هر روز قیمت کالاهای اساسی بهصورت قابلتوجهی افزایش پیدا میکند.
بررسیهای تازه از بازار نشان میدهد در میان تمام اقلام خوراکی، برنج ایرانی رکورددار افزایش قیمت بوده است. براساس دادههای میدانی، قیمت هر کیلو برنج ایرانی از ۱۲۵ هزار تومان به حدود ۳۳۲ هزار تومان رسیده. در بخش برنجهای وارداتی نیز قیمت برنج خارجی از حدود ۶۹ هزار تومان به ۱۱۳ هزار تومان رسیده است.
محمد مختاریانی، رئیس انجمن تولیدکنندگان و تأمینکنندگان برنج به «هممیهن» گفت: واقعیت این است که با حذف ارز ترجیحی واردات برنج، این افزایش قیمت کاملاً قابلپیشبینی بود. کالایی که واردکننده در سال 1401 با ارز ۲۸۵۰۰ تأمین میکرد، حالا باید با نرخ آزاد یا نزدیک به آزاد تهیه کند. طبیعی است کالایی که مثلاً ۲۸ یا ۲۹ هزار تومان تمام میشد، امروز ممکن است ۱۰۰ هزار تومان درآید؛ بنابراین افزایش حدود سه برابری، چیز عجیب و غیرمنتظرهای نبود.
مدیر پروژه ایران در شورای آتلانتیک: ایران همچنان قوی است و باید با مذاکره ضعیف شود
مدیر پروژه ایران در شورای آتلانتیک معتقد است که ایران هنوز برای منافع آمریکا تهدید بوده و بهترین راه برای مقابله با آن، مذاکره و توافق است.
«نتانائیل سوانسون»، مدیر سابق میز ایران در شورای امنیت ملی دولت بایدن و عضو تیم مذاکرهکننده دولت ترامپ بود. عمده دو دهه فعالیت خارجی او در موضوع ایران و فشار حداکثری بوده و اکنون بهعنوان مدیر پروژه ایران در اندیشکده «شورای آتلانتیک» فعالیت میکند.
به گزارش فارس، سوانسون در مقاله اخیر خود به موضوع جنگ اسرائیل و آمریکا علیه ایران و آینده این موضوع پرداخته و مینویسد: «ایران هنوز تهدیدی برای منافع ایالات متحده است. ایران مقادیر زیادی اورانیوم غنیشده و سانتریفیوژهای پیشرفته در اختیار دارد که اکنون بدون هیچ نظارتی از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، فعالیت میکند. ایران در طول جنگ دوازده روزه خسارات ملموسی به اسرائیل وارد کرد و بهراحتی میتواند حملات خود را به نیروهای آمریکایی در منطقه از سر بگیرد بهطور خلاصه، ایران پتانسیل تبدیل شدن به هژمون منطقهای متخاصم را حفظ کرده است.» این چهره امنیتی آمریکا میگوید که در کوتاهمدت، تغییر رژیم ایران نمیتواند توسط آمریکا انجام شود؛ بنابراین، سه گزینه برای آینده در نظر میگیرد:
1. حفظ وضع موجود: سوانسون معتقد است که اگر آتشبس حفظ شود، عالی است. این همان چیزی است که سند راهبردی امنیت ملی آمریکا میخواهد. از این راهبرد، با عنوان «بدون بحران، بدون معامله» یاد میشود.
2. برونسپاری مشکل به اسرائیل: در این سناریو، احتمالاً اسرائیل مجبور است بهطور دورهای، منافع ایران را هدف قرار دهد. اما این استراتژی، پرخطر است؛ زیرا اسرائیل نشان داده که توانایی تبدیل موفقیتهای میدانی به دستاوردهای راهبُردی را ندارد و در صورت ادامه درگیری، سربازان و منافع آمریکایی در خاورمیانه، در تیررس ایران هستند. از طرفی دیگر، حامیان شعار «دوباره آمریکا را بزرگ کن» با ورود به جنگهای پرهزینه، مخالف هستند.
3. مذاکره: سوانسون در سناریوی سوم، اگرچه دستیابی به یک توافق را دشوار میداند؛ اما معتقد است که «دستیابی به یک توافق پایدار با ایران، احتمالاً بهترین گزینه است.»
دبیر جشنواره ضداخلاقی، معاون وزیر فرهنگ میشود؟
اخیراً نام «مهدی شفیعی» به عنوان یکی از گزینههای انتصاب به عنوان معاون هنری وزارت فرهنگ شنیده میشود. شفیعی هماکنون نیز در این وزارتخانه دارای مسئولیت است و به عنوان سرپرست دفتر مطالعات، توسعه دانش و مهارتهای سینمایی در سازمان سینمایی مشغول به کار است.
جدای از اینکه وی در این مسئولیت دستاورد ویژهای نداشته، باید به سوابق پرحاشیه و منفی وی نیز اشاره کرد.
ازجمله برگزاری جشنواره ضداخلاقی تئاتر ایران زمین در سال 83 یکی از نتایج مدیریت شفیعی در اداره ارشاد اهواز محسوب میشود که به دلیل اتفاقات تلخ آن جشنواره، مجبور به استعفا شد. در دوره مدیریت شفیعی بر اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد نیز سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر با حواشی بسیاری برگزار شد که به خاطر اجرای نمایشهای مبتذل و مبتلا به مشکلات محتوایی، انتقادات بسیاری را برانگیخت. طوری که وی بلافاصله پس از آن جشنواره، از سمت خود برکنار شد.
چرا دادگاه ویژه روحانیت و نهادهای امنیتی در مواجهه با فتنهگری نیابتی در حوزه سیاسی، مذهبی و امنیتی ورود نمیکنند؟!
«انتقاد و مخالفت خاتمی با اظهارات موهن سلیمانی اردستانی، نه از باب زیر سؤال بردن باورهای دینی و اهانتهای سخیف و بیخردانه وی؛ بلکه از جهت مغلوب و بیآبرو شدن این جریان در مناظره اخیر بود». دکتر محمدحسین رجبی دوانی، پژوهشگر تاریخ و استاد دانشگاه، با اشاره به مناظره اخیر نوشت: سخنان فردی از مجمع موسوم به مدرسین و محققین حوزه در خصوص انکار شهادت سرور بانوان دو عالم، وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) و اهانتهای وی به شیعیان، موجی از خشم و انزجار را در میان مؤمنین و ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت (علیهمالسلام) برانگیخت. هنگامی که معلوم شد وی در فتنه سال 88 از حامیان سران فتنه بوده و مدتی هم دستگیر شده، جای شکی باقی نمیماند که ابراز چنین مواضعی، در ادامه خط قداستشکنی توسط جریان منحرف از انقلاب است که بانی فتنههای خائنانه سالهای 78 و 88 و 98 و حامی فتنهبراندازانه آمریکایی صهیونیستی سال 1401 است.
جریانی که سابقه سیاهی در این خصوص دارد؛ از بیان «بیشتر بودن مظلومیت خاتمی از حضرت زهرا (سلام الله علیها)» گرفته تا انکار عقیده 1400ساله شیعه در مفهوم «مولا» در حدیث غدیر در نامه خاتمی به آقای صانعی در آستانه انتخابات سال 1380، و انکار وحیانی بودن قرآن مجید توسط یکی از ایدئولوگهای آمریکانشین این جریان، و انکار ابلاغ ولایت امیرمؤمنان (علیه السلام) در غدیر خم، و توهین به اعتقادات تشیع در سرمقاله موهن روزنامه «بهار» و نیز دروغ بستنهای مکرر به رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و امیرمؤمنان و امام حسن و امام حسین (علیهمالسلام) توسط رئیسجمهور اسبق و ادعای مجاز بودن نقد پیامبر (ص) و امام زمان (عج) توسط وی، همه دلالت بر انحراف فکری و اعتقادی این جریان فتنهگر دارد. انتقاد و مخالفت آقای خاتمی از اظهارات موهن آقای سلیمانی اردستانی هم نه از باب زیر سؤال بردن باورهای دینی و اهانتهای سخیف و بیخردانه وی؛ بلکه از جهت مغلوب و بیآبرو شدن این جریان در مناظره و روشدن دست این به اصطلاح متفکران «نواندیش» در بیسوادی و اثبات عقدهگشایی ایشان است. اگر غیر از این بود، وی باید بابت مصاحبه قبلی این فرد با سایت وهابی و حامی داعش و تکفیریها، و گفتن سخنان باب آنان، موضع اعتراضی میگرفت. این انتقاد از سنخ همان نقدی است که یکی از چهرههای این جریان، چند سال پیش درباره توهین به اعتقادات شیعه در روزنامه «بهار» بیان داشت که: «اصلاحطلبان نباید با توهین به اعتقادات شیعه، بهانه دست مخالفان اصلاحات دهند». مفهوم مخالف آن؛ یعنی اینکه اصل توهین و اعتقادات اگر بهانه به دست مخالفان ندهد، اشکالی ندارد. حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم این جریان از بیحجابی و حتی دلسوزی برای مردگان مصرفکننده مشروبات الکلی، دست دادن مرد و زن نامحرم و سگبازی رئیس جبهه اینان حتی در نماز! نمونههایی از عبور از احکام دینی است. در مناظره پربازدید انجامشده میان نماینده فکری این جریان با حجتالاسلام حامد کاشانی، همگان دیدند که چگونه او نماد ریزشهای انقلاب و رویگردانی از اعتقادات، مغلوب روحانی عالم و آگاه و معتقد و بصیری شد که نمونه اعلائی از رویشهای فرخنده انقلاب است و همگان دیدند او که برخلاف سخنان موهن و پر از افترایش در شبکه وهابی و ادبیات سخیف و بیادبانهاش در سخنانی دیگر، سعی داشت چهرهای علمی و متین و مؤدب از خود به نمایش درآورد، نتوانست انحراف خویش را از عقاید شیعه پنهان کند. از آن سوی حجت «اسلام و تشیع» حامد کاشانی، با ایمان و علم و ادب و بصیرت، و حتی خویشتنداری، نهتنها وی را محکوم نمود؛ بلکه بیاعتقادی او به باورهای شیعی و بیسوادی وی را در حوزهای که با لجاجت و بدون دارا بودن تخصص در آن ورود پیدا کرده، عیان ساخت. اگرچه اردستانی با این مناظره از گمنامی درآمد و دیده شد؛ اما چنانچه حامد کاشانی با وی مناظره نمیکرد و پوچی ترهات ادعایی او ثابت نمیشد، از یکسو خوف آن میرفت افرادی که در تاریخ مطالعه ندارند، تصور کنند؛ چون ادعاهای اردستانی در حضورش مورد نقد و پاسخگویی قرار نگرفته، میتواند صحت داشته باشد. از سوی دیگر از این جریان منحرف هم نهتنها انتقادی بروز نمیکرد؛ بلکه اردستانی را برای تداوم جسارت به مقدسات تشجیع مینمود. آنچه به عنوان سؤالی جدی باقی است، عدم ورود دادگاه ویژه روحانیت و نهادهای امنیتی در مواجهه با فتنهگری نیابتی در حوزه سیاسی مذهبی و امنیتی است.