سکوت وزارت کشور، بدتر از اقدام توهینآمیز استاندار کردستان
حمید رسایی: در مراسم استقبال از استانداران اقلیم کردستان عراق در سنندج، زنان سوارکار را برای استقبال، جلوی چشم مهمان خارجی به خیابان آوردند! در این مراسم خانمهایی با لباس کُردی به شکل نامناسبی سوار بر اسب از مقابل مسئولان استانداری کردستان و میهمانان عراقی عبور کردند!
برای من این صحنه زشت، تداعی کننده اقدام حاکمان امارات در استقبال از ترامپ بود که دختران اماراتی را به صف کرده بودند! تأسف باید خورد که نه جایگاه خودتان را میدانید نه جایگاه کشوری که در آن مسئولیت دارید. چرا برای استقبال از استانداران کردستان عراق، نمایشگاهی از پیشرفتهای کشورمان و فعالان علمی، فرهنگی، اقتصادی هموطنان کُرد را به صف نکردید تا کردستان ایران به آن شناخته شود!
اما بدتر از این رفتار و اقدام عجیب استانداری کردستان، بیاطلاعی مسئولان وزارت کشور از این اتفاق بود! امشب قبل از اعتراض رسانهای به این اقدام، با یکی از معاونین وزیر کشور (که قاعدتاً باید در جریان باشد) تماس گرفتم تا بلکه از ایشان بشنوم، مسئولان عالی وزارت کشور با استاندار کردستان بابت این افتضاح چه برخوردی کردهاند که در کمال ناباوری دیدم اساساً اطلاعی از موضوع ندارند!
یکی از دلایل اینکه در بسیاری از موارد، مردم کف جامعه خون و دل میخورند و در این بالا اتفاقی نمیافتد، همین بیاطلاعی مسئولان است!
اعتراف روزنامه اصلاح طلب شرق درباره دولت شهید رئیسی
روزنامه شرق: کشور روی ریل پیشرفت است؛ دولت شهید رئیسی مسیر را برای دولت پزشکیان هموار کرد.
بر اساس گزارش این روزنامه در مرداد ماه ۱۴۰۳، به طور متوسط نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در سالهای دولت سیزدهم (1400-1402) برابر با 5.5 درصد بوده است.
نرخ بیکاری در سالهای فعالیت دولت سیزدهم روند کاهشی داشته و از 9.2 درصد در سال 1400 به 8.1 درصد در سال 1402 رسیده است.
آخرین گزارش بانک جهانی از وضعیت فقر در ایران نشان میدهد که نرخ فقر بر اساس معیارهای 3.65 دلار و 6.85 دلار در روز طی سه سال اخیر کاهش یافته است.
نرخ فقر بر اساس معیار 6.85 دلار آمریکا در روز، از 29.3 درصد به 21.9 درصد کاهش یافته است و 6.5 میلیون ایرانی از زیر خط فقر خارج شدهاند. این در حالی است که در سه سال پایانی دولت دوازدهم، دقیقاً روند معکوس در این زمینه طی شده بود و نرخ فقر از 21.6 درصد به 29.1 درصد رسیده بود.
عملکرد دولت سیزدهم در حوزه تجارت خارجی، هم در زمینه صادرات غیرنفتی، هم صادرات نفت و هم مدیریت واردات، نشانگر تحول ملموس نسبت به سالهای پایانی دولت دوازدهم است./دیدهبان غرب
نقدی بر توهمات مدعی اصلاحطلبی
فاضل میبدی، حسرت ادامه نیافتن راه دوم خرداد را میخورد و مینویسد:
«اگر راه دوم خرداد ادامه مییافت، ایران در این روزگار در جایگاه دیگری قرار داشت.»
در پاسخ او باید گفت: مردم در سال ۸۴ نه از سر ناآگاهی؛ بلکه از سر خستگی از شعارهای بیعمل اصلاحطلبان، مسیر دیگری را انتخاب کردند.
آنها از سیاستزدگی، جناحگرایی، و وعدههای توخالی به ستوه آمده بودند و به دنبال فردی میگشتند که به جای بازیهای سیاسی، برای مردم کار کند.
در اینکه احمدینژاد اشتباهاتی داشت تردیدی نیست؛ اما او نمایندهی مردمی شد که عدالت اجتماعی و خدمت به محرومان را در اولویت قرار میداد. او برخلاف بسیاری از سیاستمداران آن زمان، با شعار عدالت وارد میدان شد؛ شعاری که بخش بزرگی از مردم آن را واقعیتر و صادقانهتر از حرفهای پر زرق و برق اصلاحطلبان یافتند.
گویا آقای میبدی و همفکرانش هنوز نمیخواهند بپذیرند که مردم از اشرافیت سیاسی و خودبرتربینی برخی نخبگان گریزان شدهاند. هرکس که با نیت خدمت به محرومان وارد میدان شود، مورد بیمهری این جریان قرار میگیرد؛ از احمدینژاد تا شهید رئیسی که به حق، «سید محرومان» بود.
دغدغه مردم خدمت واقعی است، نه تکرار بیپایان حرفهایی که جز نانِ آجر شده برایشان ثمری نداشت.
بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین!
حسین شریعتمداری
این روزها همه جا سخن از گره نزدن اقتصاد کشور به مذاکرات در میان است و تأکید بر پیشگیری از تأثیر مذاکرات بر معیشت مردم، تکیه کلام بسیاری از دستاندرکاران امور اقتصادی و برخی دیگر از مسئولان دولتی و قضائی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی است. در عمل اما، همراه با فراز و نشیبهای مذاکرات، قیمت دلار با نوسان روبهرو شده و به فراز و نشیب (و البته بیشتر به فراز) میرود! این فراز و نشیب تقریباً بلافاصله به قیمت کالا و خدمات مورد نیاز روزمره مردم منتقل میشود و... این قصه سر دراز دارد!
این سخن قابل قبول است که جمهوری اسلامی ایران تنها به این علت که حاضر نیست نظام سلطه را بپذیرد با دشمنیها و کینهتوزی همه قدرتهای استکباری و متحدان دست نشانده آنها روبهروست؛ ولی نکته درخور توجه آن که توطئه دشمنان بیرونی را شماری از عوامل داخلی آنها به اجرا درمیآورند. آیا برخورد با عوامل داخلی آنها نیز ناممکن است؟ پاسخ به یقین منفی است. آقای فرزین با دلشورهای دلسوزانه میفرمایند نرخ ارز را همه روزه سر ساعت ۹ صبح یک کانال تلگرامی که «سرور» آن در آمریکاست تعیین و اعلام میکند و تأکید میکنند که صرافیها نیز همان نرخ را مبنای قیمت دلار گرفته و دنبال میکنند! خُب، نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و قضائی چه میکنند؟! دست روی دست گذاشته و نظاره میکنند؟! مراکز امنیتی و اطلاعاتی ما فلان سرکرده تروریست را از خارج کشور به داخل میکشانند و به مجازات میرسانند. آیا باور کردنی است که توان مقابله با پادوهای نشاندار دشمن در داخل کشور را ندارند؟! چه کسی باور میکند؟!
از شخصی پرسیدند؛ اشعار و غزلهای حافظ را بیشتر میپسندی یا سعدی را؟! و طرف در پاسخ گفت؛ البته که حافظ را. پرسیدند چرا؟! در پاسخ گفت؛ سعدی میگوید «برو کار میکن مگو چیست کار» ولی حافظ میفرماید: «بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین»...
آمریکا از جدیدترین بمب اتمی خود رونمایی کرد
وقتی بمب اتمی آمریکا مشروعیت دارد؛ اما صنعت صلحآمیز هستهای ایران خطرناک میشود!
ایالات متحده یکسال زودتر از برنامه، تولید مرگبارترین نسخه بمب هستهای خود موسوم به B61-13 را تکمیل کرد؛ بمبی با دقت بالا و قدرت تخریب بیسابقه، طراحیشده برای فروپاشی سنگرها و مراکز فرماندهی دشمنان! با این حال، همین کشور که تنها استفادهکننده سلاح اتمی در تاریخ بشر است، همچنان با وقاحت صنعت صلحآمیز هستهای ایران را تهدیدی برای امنیت جهانی میخواند. اینجاست که باید پرسید: چگونه بمب اتمی در دست آمریکا مشروع است؛ اما برق هستهای در ایران خطرناک؟!
نکته دردناک و قابل تأمل آنجاست که همین دولت، با همین سابقه سیاه، و همین زرادخانه مرگبار، خود را «قاضی» و «پلیس» هستهای جهان نیز میداند! در قاموس استکباری آمریکا، داشتن بمب اتم نهتنها مشروع است؛ بلکه ضرورتی دفاعی تلقی میشود؛ آن هم برای کشوری که تنها استفادهکننده سلاح اتمی در تاریخ بشر است و هنوز هم از کشتار صدها هزار غیرنظامی بیگناه در هیروشیما و ناکازاکی ابراز پشیمانی نکرده است.
سهم هر گروه در دینگریزی جوانان
کانال آنتی سکولار: بهراستی چرا برخی حوزویان مدام مشغول القای این انگاره هستند که جوانان کشور از آموزههای دینی و آرمانهای انقلابی فاصله گرفتهاند و مسیرشان غیر از مسیری است که عالمان دین ترسیم کردهاند. حجتالاسلام مهراب صادقنیا (عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان) یکی از افرادی است که هرچند وقت یکبار، در این راستا افاضاتی دارد و از ظهور پدیده «دینگریزی ستیزهجویانه» در میان نسل جوان خبر میدهد.
او مدعی است که نسل جوان امروزی نه تنها دین را ترک کرده؛ بلکه نسبت به آن موضع انتقادی فعالانه گرفته است و دلیل این مسئله را قرار گرفتن پایگاه اجتماعی دین در ساختارهای سیاسی و حاکمیتی نظام اسلامی میداند.
چنین نگاهی دقیقاً در مقابل نگاه مقام معظم رهبری قرار دارد. همین چند روز پیش بود که معظمله یکی از امتیازات انقلاب اسلامی را پرورش جوانان دیندار برشمردند و چنین فرمودند که؛ «امثال این جوان در همان راهی شهید شدند که شهید اشرفیها شهید شدند، شهید صدوقیها شهید شدند، پیرمردهای اول انقلاب به شهادت رسیدند. این انقلابی که چنین قدرتی دارد که میتواند اینجور نیروها را بسیج کند در طول سالهای متمادی، این انقلاب شکستخوردنی نیست» 30 اردیبهشت 1404
جناب آقای مهراب صادقنیا و همکارانش در دانشگاه ادیان به جای متهم کردن علما و نهادهای حاکمیتی باید به این سؤال پاسخ دهند که به خاطر دفاع از عملکرد نامطلوب افرادی مثل حسن روحانی و سایر دولتمردان پیشین و کنونی که با روحانی همفکری دارند، چقدر در دینستیزی و دینگریزی جوانان سهم دارند.
همچنین به خاطر آزاد و یله و رها بودن فضای مجازی و رفع محدودیت از برخی پلتفرمها و جنگافزارهای رسانهای بیگانگان که آن را جزء بزرگترین دستاوردهای دولت وفاق میدانید، چقدر در دینگریزی و دینستیزی جوانان سهم دارند.
عکس هفته
کمک برخی کشورهای عربی به غزه!