فیلترینگ یا نبود سواد رسانه؟!
محمد حسن عبدالصمد
کسی که امروز از رفع فیلترینگ صحبت میکند، در خوشبینانه ترین حالت "بیسواد رسانهای" است.
مارشال مک لوهان60 سال پیش فهمید که "رسانه پیام است"یعنی دیگر محتوای داخل یک پیامرسان مسئله نیست؛ بلکه خود وسیله پیامرسان (اپلیکیشن) دارای الگوریتمهایی است که پیامها را مدیریت میکند.
در بسیاری از کشورها به جای فیلترینگ میگویند "پایش"، آنوقت سخنگوی دولت از واژه "مسدودسازی" استفاده میکند!
در اکثر کشورهای پیشرفته، اینترنت دارای محدودیت برای سلامت کاربران ارائه میشود؛ اما در ایران وقتی حرف از قاعده و قانون در فضای سایبر میزنی، برچسب بارانت میکنند.
فارغ از مشکلات، فرهنگی، اجتماعی، اعتقادی، خانوادگی، سیاسی و امنیتی که در پی ول بودن فضای مجازی وجود دارد، همین یک سوال را دوستان پاسخ بدهند: فرض کنید اینستاگرام و تلگرام رفع فیلتر شد، شما کالایی خرید کردید و هزینهاش را واریز کردید؛ اما آن کالا ارسال نشود، و اصلاً فروشنده صفحهاش را حذف نماید، شما یقه چه کسی را میگیرد و اساساً چه کاری میتوانید انجام دهید؟ هیچ!
آقایان! آدرس غلط ندهید، کدام اشتغالزایی در اینستاگرام را میگوید؟ چه چیزی خرید فروش میشود؟ جدای از خرید و فروش مواد مخدر، مشروبات الکلی، کالاهای جنسی، اسلحه، اعضای بدن، درصد زیادی از چرخه مالی اینستاگرام بر پایه اجناس قاچاق شکل میگیرد. میدانید چه خسارتی به تولید داخلی زده میشود؟!
دین منهای استکبار ستیزی، ابزاری در دست استکبار!
نسا جعفری
هنوز چند ساعت از قبول آتشبس در لبنان نگذشته بود که فرزند خلف اسرائیل در خاورمیانه، به حمایت پدر مادی و معنوی خود، فتنهای دیگر را روشن کرد. آتشی که این بار نه در لبنان و فلسطین؛ بلکه در جبههای دیگر از محور مقاومت منطقه، یعنی سوریه شعله کشیده و زبانههایش جان و مال و ناموس شهروندان سوری را در آغوش کشید. در همزمانی این دو رویداد، تنها چیزی که رخ مینمایاند، ضعف و استیصال رژیم صهیونیستی در نتیجه گرفتن از میدان مبارزه با لبنان و حزب الله است. اما سوی دیگر ماجرا، جریان تکفیری اسلامگرایی است که در شرایط کنونی دشمن بلاشک و بیبدیل جهان اسلام را رها کرده و بدون نفی هیچ استکباری، مسلمانان را به دشمنی گرفته است. جریانی که ثابت کرده است اسلام بدون روحیه دشمنشناسی و نفی ظلم و استظلام، راهی به جز دشمنی با برادر مسلمان نخواهد داشت. اسلام بدون استکبارستیزی تبدیل به ملعبهای خواهد بود در دست زورمندان و زورگویان عالم که هرگونه که بخواهند آن را به رقص درآورند و هرجا که منافع ایجاب کند، آن را به میدان آورند. چه بر سر اسلام منهای استکبارستیزی میآید که دشمن شماره یک مسلمانان برایش خط و ربط اعلام وجود تعیین میکنند؟
چطور میتوان در سطح ملی از دموکراسی غرب به عنوان مردم سالاری دم زد؛ اما وقتی که رابطه بین دولتها بر اساس نابرابری پایهریزی میشود نفاق، تفرقه، آشوب و کشتار بیگناهان تحت لوای دموکراسی در دستور روز مستکبران قرار میگیرد؟ قرآن کریم میفرماید استکبار از صفات شیطان است. از صفات کفار و از صفات قومگرایی و وسعت طلبی یهود و امروز در آثار متفکران سیاسی غرب مانند ماکیاولی و هاپس و در ادبیات معاصر مربوط به صهیونیسم به خوبی این صفات دیده میشود. اسلام داعش و القاعده نوعی دینداری نیهیلیستی است. دینی که در آغوش استکبار خریده، فرقی با کفر ندارد. داعش دین نیست، از پیامدهای تفکر غلبهگرای مدرن است. این پیامد، فرسنگها با دینداری معنوی توحیدی فاصله دارد. کفر به طاغوت، مقدم بر ایمان به خداست. در شعار اصلی اسلام لا اله الا الله؛ ابتدا بایستی موضع نسبت به استکبار مشخص گردد، سپس از ایمان به خدا دم زد. بدون کفر به طاغوت، ایمان به خدا مفهومی ندارد.
داعش دم از دینی میزند که نه تنها بر علیه استکبار موضعی ندارد؛ بلکه در آغوش استکبار آرام گرفته است. نیروهای داعشی درسهای ابتدائی خود را در مدارس تکفیری که با هزینه وهابیت و اسرائیل اداره میشود، فرا گرفته و سپس دورههای عملی خود را زیر نظر سازمان جاسوسی اسرائیل (موساد) میگذرانند. روزنامه صهیونیستی جروزالم پست در گزارشی نوشت: «جنگجویان مجروح گروه النصره در بیمارستانهای اسرائیل درمان میشوند»! در جریان حضور داعش در عراق و سوریه، اسناد زیادی از آموزشهای نظامی این گروهک تروریستی در مناطق مرزی اردن و سوریه و همچنین اردن با عراق توسط نیروهای اسرائیلی منتشر شد. در اردیبهشت 1396 «Tikun Olam یکی از وبسایتهای رسمی رژیم صهیونیستی با اشاره به روابط عمیق داعش و رژیم صهیونیستی اعلام کرد: «اسرائیل و داعش روابط پنهان فراوانی دارند و نیروهای داعش از عوامل نفوذ اسرائیل در سوریه جهت تضعیف محور مقاومت محسوب میشوند. این کار، سود فراوانی برای اسرائیل دارد؛ چراکه از یک سو باعث تضعیف مخالفان اسرائیل در سوریه میشود و از سوی دیگر هزینههای مداخله مستقیم را به صفر رسانده میرساند». اما نه تلآویو و نه واشنگتن هرگز نمیتوانند عقربههای ساعت را به عقب برگردانند و باز هم با راه انداختن دوباره عملیاتهای داعش، سعی کنند مقاومت را به تروریسمی ربط دهند که مهمترین مؤلفههای اظهارات مقامات صهیونیستی، آمریکایی و اروپایی را تشکیل میدهد.
چراییِ سقوط سوریه و آیندۀ محور مقاومت
علیرضا قاسمی
سوریه مورد توطئه و تهاجمی قوی از سوی ائتلاف بینالمللی آمریکا، رژیم صهیونیستی و ترکیه قرار گرفته که راهبرد خطرناک آن، قطع رابطه ایران با جبهه مقاومت، شکاف در امت اسلامی، کوچکسازی قاعده قدرت جمهوری اسلامی و محدودسازی قدرت بازیگری و تاثیر نظام در مرزهای خود است.
حضور و نفوذ جمهوری اسلامی در کشورهای اسلامی از جنس حضور دیگران و صرفاً دارای ماهیت نظامی نیست. حضور ایران در منطقه معنوی، عقیدتی، فکری، فناوری و فرهنگی است و این نفوذ با سقوط دولت سوریه هم از بین نخواهد رفت. وجود بشار اسد در رأس حکومت سوریه؛ هم برای ایران و هم برای او یک فرصت بود. ایران از این فرصت برای تقویت جبهه مقاومت و ارتقای حکمرانی در سوریه استفاده کرد؛ ولی او به اندازه کافی به توصیههای جمهوری اسلامی در خصوص مردمسالاری و دفاع مردمی توجه ننمود.
همراهی نکردن مردم با دولت به دلیل اوضاع وخیم اقتصادی، ضعیف شدن ارتش و آلوده شدن به فساد، اعتماد دولت سوریه به برخی وعدههای دولتهای خارجی در ازای دست برداشتن از مقاومت، برخی از همین اشتباهات است.
تا جایی که همانگونه که حتی در رسانهها نیز به چشم میخورد، بشار حتی تا همین چند روز قبل هم درخواست صریحی از جمهوری اسلامی برای کمک نکرده بود، در حالی که روشن بود نظام حکومتی سوریه توان لازم برای ایستادگی را ندارد.
پیروزی گروههای مسلح تکفیری، آغازی بر فتنه در کشورهای منطقه و حتی اروپا خواهد بود. این یک پدیده مسموم، مرموز و شوم است که دامنگیر بشریت شده و هیچ کشوری، حتی خود ترکیه نیز از آن در امان نخواهد ماند.
باید بهخاطر داشت که این تازه ابتدای رویارویی محور مقاومت با اسرائیل و آمریکاست. قلمروی محور مقاومت وسیع است و سوریه تنها یکی از بخشهای آن است.
عکس هفته
نوکران شیطان...