عقبگرد به مفسده حق مأموریت ارزی!
علی بهادری جهرمی
برخلاف انتظار، عادلانهسازی، شفافیت و نظاممند کردن پرداختهای دولتی، یک گام به عقب بازگشت! لغو یکی از مصوبههای مترقی پیرامون قاعدهمندسازی حق ماموریتهای ارزی که شهید رئیسی شخصاً پیگیر آن بود، بر نگرانیهایی دامن میزند.
پس از پیگیریهای شخصی شهید رئیسی که مبتنی بر تجارب چندین ساله ایشان راجعبه آفات گسترده بیقیدوبند بودن سفرهای خارجی کارمندان و وابستگان به دولت بود، هیئت وزیران در جلسه ۲۹ آذرماه ۱۴۰۲ حق ماموریتها را نظاممند کرد.
به طور خلاصه، آن آییننامه، هر نهادی را که بهنحوی از منابع عمومی بهرهبرداری میکند، حتی شرکتهایی که بهظاهر غیردولتی هستند؛ اما هزینههای آنها از محل اموال مردم تأمین میشود، ملزم کرده بود حق مأموریتهای خود را بهصورت ریالی پرداخت کنند. اخیراً مصوبهای منتشر شد که در کمتر از یکسال مصوبه پیشین را لغو میکند. در این باره گفتنیهایی است:
۱- رعایت سقف پرداختی به مدیران دولتی، شفافیت در پرداختیهایی که از بیتالمال صورت میگیرد، عادلانهتر کردن پرداختیها، نظارتپذیری بر پرداختیها، اِعمال مؤثر قوانین ناظر به حقوق و مزایا، جلوگیری از سوق دادن دستگاهها به عقد قراردادهای خارجیِ غیرضرور یا خرید اجناس خارجیِ دارای مشابه داخلی که از گلایههای همیشگی تولیدکنندگان و دانشبنیانها بود و اجتناب از تهییج مدیران دولتی به سفرهای خارجی غیرلازم، از جمله فوایدی بود که میتوان برای آن آییننامه ذکر کرد که میتوانست در صورت اجرا، به حاصل شدن این نتایج امیدوار بود. حالا همه این فوایدی که میتوانست حاصل شود با لغو آن مصوبه، عملاً از دست رفته مینماید!
۲- با تصمیم جدید دولت، عملاً اجرای قوانین و اسناد بالادستی متعددی که رعایت سقف، عدالت و شفافیت را در پرداختیها الزام میکند، مبهم باقی خواهد ماند. حق مأموریت ارزی، یکی از موارد قابل اعتنایی است که نظام عادلانه پرداختها را تحتالشعاع قرار داده بود. از این رو، لغو تصویبنامه ۱۴۰۲، چنین مشکلات حقوقیای هم در پی خواهد داشت.
۳- بدعت ناصواب لغو یک مصوبه پیش از اجرای کامل آن، بهجای اصلاح آن، نتایج غیرقابل دفاعی خواهد داشت. ممکن است اقتضائات روز و پیشآمدهای جدید، یک مصوبه را نیازمند اصلاح کند و طبیعتاً اصلاح در چنین مواردی منطقی خواهد بود؛ اما لغو یک مصوبه که ضرورتهای عقلی، قانونی و عرفی آن، آنگونه که در بند اول اشاره شد، کماکان پابرجاست، علاوه بر اینکه شائبهبرانگیز است، در نگاه کلی میتواند باعث پسرفت حکمرانی هم بشود.
اکنون میتوان این سوال را مطرح کرد که عقبگرد پرداخت حق مأموریت به شیوه ارزی و دستی که شفافیتگریز است، آنگونه که در تصویبنامه بیش از ربع قرن پیش پیشبینی شده بود، چه فوایدی دارد؟
موفقیت در وصول به اهداف خرد و کلان، در گرو ثبات در سیاستگذاری و پرهیز از اقدامات دفعی – حذفی است. عوارض اقدامات دفعی – حذفی وقتی بیشتر خواهد شد که پشتوانه این اقدامات، برآوردن مطالبات گروهی باشد که از منابع عمومی بهرههای زیادی میبرند و به مصادر قانونگذاری و آییننامهگذاری هم دسترسی دارند.
اکنون و با مصوبه جدید که تصویبنامه قبلی را لغو کرده است، هر کسی که یک هفته به مأموریت خارجی میرود، با احتساب معادل ریالی یورو که بیش از ۷۰ هزار تومان است، بین ۲۵ میلیون تا ۱۰۲ میلیون تومان حق ماموریت دریافت خواهد کرد، علاوه بر هزینه بلیط و اقامتگاه و سایر هزینههای متداول! به بیانی دیگر، اکنون کسی که یک هفته به مأموریت خارجی میرود، علاوه بر حقوق و پاداشهای مندرج در حکم، بیش از سقف حقوق پایه یک کارمند دولتی، حق ماموریت هم دریافت خواهد کرد.
نانوشته پیداست عموم کارمندان دولتی به ماموریتهای خارجی دسترسی ندارند؛.اصحاب کارتلهای اقتصادی و شرکتهای خاص و برخی از افرادی که امکان ماموریت خارجی را دارند، میتوانند از مواهب سفر خارجی بهرهمند شوند.
عجیب نیست این عده برای لغو مصوبهای که منافع آنها را به خطر انداخته است بکوشند؛ عجیب لغو مصوبهای است که منافع عمومی را منطبق بر قانون و اخلاق بر منافع گروهی خاص ترجیح داده بود!
اهداف دشمن از ایجاد شکاف بین حاکمیت و مردم ایران؟
علی محمدی
جمهوری اسلامی قدرت و نفوذ ایران را از مدیترانه شرقی تا منتهیالیه دریای سرخ و خلیج عقبه توسعه داده است و با "دکترین وحدت میادین" ساختارسازی امنیتی نوینی در منطقه ایجاد کرده است و به عنوان یک نهاد مقاومتی، کنشگری فعال دارد.
عناصر مقاومت (انصارالله، حماس و حزب الله) بیش از ۴۰۰ روز است قدرت تکنولوژیکی و نظامی محور غربی - عبری با عقبه قدرتمند سیاسی، اقتصادی و رسانهای را کنترل و مهار کرده است و مانع از پیروزی آنها شده است.
رژیم تروریستی اسرائیل با ۴۰ هزار نیروی نظامی و ۳۰۰۰ تانک و نفربر وارد جغرافیای کوچک غزه شد و ۹۰ هزار تن مواد منفجره روی سر مردم غزه ریخت و بیش از ۱۱۰ هزار از این مردم مظلوم و مقاومت را شهید و زخمی کرده؛ اما تاکنون نتوانسته است مقاومت غزه را بشکند، تصرفات سرزمینی را تثبیت و تبدیل به دستاورد سیاسی و تغییر استراتژیک و به تبع قاعده جدید در منطقه کند؛ بنابراین از منظر استراتژیک، دستاورد آنها ناچیز است که این یک افتضاح عملیاتی است.
از طرفی دیگر، شوکهای فوق سنگین به حزب الله لبنان که نتیجه ۱۷ سال کار فشرده اطلاعاتی و امنیتی محور غربی - عربی - عبری بود، نه تنها نتوانستند ساختار و سازمان این جریان مقاومتی را منهدم کنند؛ بلکه در حال حاضر رژیم صهیونی با یک حزب الله جدید بازسازماندهی شده قوی مواجهه است که عملیات های بنیامینا، قیساریا و غیره به طور متناوب و تصاعدی علیه آنها انجام میدهد.
رژیم نسبت به اتاق فرماندهی و تاکتیکهای عملیاتی و ظرفیتهای جدید حزب الله، ابهام استراتژیک دارد و بانک اهداف نظامی آنها با چالش اساسی مواجهه شده است و توانایی تحمیل اراده خود بر مقاومت لبنان را نیز ندارند.
انصارالله نیز در مواجهه با دشمن، موفقیتهای تاریخی و بینظیری کسب نموده است که فرمانده اسپیدس، وزیر دفاع آلمان و کوریلا فرمانده سنتکام، طی نامهای به وزیر جنگ امریکا به بخشی از قدرت نوظهور این عنصر قوی مقاومت اذعان نمودند.
واقعیت جالب ماجرا اینجاست که دشمن برای ترمیم شکست سنگین ۷ اکتبر با جنایت و نسلکشی عجیب، تصویر صلحطلبی لیبرال دموکراسی تمدن غربی را قربانی صهیونیستهای موعودگرا کرده به گونهای که جامعه نخبگی امریکا با تفکری نوین مقابل صهیونیسم قرار گرفته است که این مسئله در آیندهای نزدیک، خسارات سنگینی در حوزه قدرت هوشمند برای آنها در بر خواهد داشت.
دشمن در "مواجهه سخت و نرم" با عناصر مقاومت نتوانسته است دستاورد راهبردی که منجر به نظم جدید گردد، کسب نماید. بر این اساس، درصدد هستند با کنترل ذهن بخشی از جامعه با رویکردهای منافقانه و فعالسازی گسلهای اجتماعی و قومیتی، اختلال بیشتر اقتصادی، فشار هوشمندانه را تشدید کنند تا محاسبات رهبران جمهوری اسلامی را تغییر دهد که عملیات وعده ۳ که به طور قطع قاطعتر از عملیات های قبلی است، انجام ندهد.
نتانیاهو نمیداند که جامعه ایران با هر گرایش و سلیقهای، نسبت به صهیونیستها نفرت عمیق دارند و مواضع آنها، وحدت ملی را تقویت خواهد کرد. البته هر کسی در شرایط فعلی به وحدت ملی حول محور رهبری خدشه وارد کند، خواسته یا ناخواسته در زمین بازی دشمن فعالیت کرده است؛ بنابراین مردم و مسئولین باید بیش از پیش به وحدت ملی حساسیت داشته باشند. کوچه دادن به دشمن در شرایط فعلی به طور قطع خیانت است.
بازگشت عربستان به دوران جاهلیت و بت پرستی!
این روزها در عربستان سعودی یک نمایش مد و فشن شو با حضور خوانندگان غربی زن مبتذل با لباسهای نیمه برهنه برگزار شده که حواشی فراوانی به دنبال داشته است. این وضعیت بعضاً برای بسیاری تعجبآور است. کسی فکر نمیکردند چنین نمایشهایی با نمادهایی مانند بتها در سرزمین وحی برگزار شود. بعضاً اخبار و گزارشاتی از هتک حرمت به فضای روحانی و الگوهای اسلامی منتشر شده است. گویا عربستان سعودی سعی کرده با روش قدیمی پول پاشی و استفاده ابزاری جدید از سلبریتیهای مطرح غربی، افکار عمومی جهان را به خود جلب کند.
در بُعد فرهنگی نیز عربستان سلبریتیهای هالیوودی و موسیقی غربی و آمریکایی را به خاک خود دعوت کرده و نمایشگاه مدی با این افراد برگزار کرده است. نوعی بروز و رسوخ فرهنگی غربی در این کشور دیده میشود که بیشتر از آنکه حسنه و نیک باشد، برای عربستان چالشانگیز شده است و دستکم برای ایرانیان به نوعی بازخوانی تاریخ پهلوی و شاهی است که سودای مدرنیته با غربی شدن فرهنگ ایرانی را در سر داشت. این اتفاقات در عربستان سعودی در زمانی رخ میدهد که اوضاع فلسطین اشغالی بهم ریخته و رژیم صهیونیستی دست به جنایات گستردهای در غزه و لبنان زده است و تنها در غزه بیش از ۵۰ هزار غیرنظامی از جمله کودکان و زنان را به شهادت رسانده است.
عربستان در این مقطع با برگزاری چنین برنامههایی در کشور خود، دو چالش جدی را به وجود آورده است. اول اینکه به عنوان یک کشور بزرگ اسلامی و سرزمین وحی در نقش تاریخی خود برای مسلمانان خصوصاً مردم مظلوم غزه غایب است و حتی تبدیل به کشوری شده که با برگزاری چنین جشنوارههایی در این برهه زمانی، نگاهها را از فلسطین به سمت خود میرباید. حتی در این سطح میتوان ادعا کرد که این موضوع بیشتر به نفع رژیم صهیونیستی است. اینکه عربستان بدون حساسیت در قبال تحولات فلسطین چنین مراسماتی با حضور سلبریتیهای غربی برگزار میکند؛ هم پوششی برای جنایات صهیونیستها محسوب میشود و هم نشان میدهد کشورهای مسلمان حساسیت لازم و کافی در برابر چنین جنایاتی را ندارند. نکته دوم که بسیار مهم است، خالی و تهی کردن عربستان به عنوان سرزمین وحی از فرهنگ اسلام است. اینطور جشنوارهها و برنامههای غربی که با حضور خوانندگان زن مبتذل برگزار میشود، فرهنگ اصلی عربستان را هدف قرار داده است و به نوعی تزریق شدید و گسترده فرهنگ غربی و آمریکا به عربستان است.
عکس هفته
خدا آخر و عاقبت این دولت را ختم به خیر کند...