شهادت فرماندهان مقاومت و حزبالله، تضمین پیروزیِ جبههی مقاومت
آمنه عسکری منفرد
«مقاومت، واکنش طبیعی هر ملت آزاده و باشرف، در مقابل تحمیل و زورگویی است.» (بیانات رهبر انقلاب،۹۸/۳/۱۴) که باید با عقل و منطق، حکمت و شجاعت همراه باشد تا به ثمر بنشیند. نگاه ما به مقاومت و حزبالله، یک نگاه فرامرزی است. نگاه به یک فرهنگ و اندیشه است که محصور در زمان و مکان خاصی نمیشود. «فرهنگ مقاومت» یعنی ایستادگی جبههی حق در مبارزه با جریان باطل که در همیشهی تاریخ در جریان بوده و البته کار آسانی نیست و سختیهایی را به دنبال دارد؛ ولی تسلیم شدن، سختیهای بیشتری دارد و بر اساس آیات الهی هر سختیای که انسان در این راه متحمل شود، یک عمل صالح است؛ در حالی که اگر تسلیم دشمن شویم، سختیهای راه، هیچ اجری نزد خدای متعال ندارد؛ «ذلِکَ بِاَنَّهُم لا یُصیبُهُم ظَمَاٌ وَ لا نَصَبٌ وَلا مَخمَصَةٌ فی سَبیلِ اللهِ وَلایَطَئونَ مَوطِئًا یَغیظُ الکُفّارَ وَ لا یَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَیلًا اِلّا کُتِبَ لَهُم بِه عَمَلٌ صلِح» (سوره توبه/۱۲۰)
بر این اساس ما معتقدیم «فرهنگ مقاومت» پدیدهای است که نتیجهی خودآگاهی اسلامی است و حقیقت آن بروز قدرت ایمان و جهاد و توکل است و بر اساس فرمایش رهبر انقلاب: «فلسطین یکی از جلوهگاههای آن است که توانسته رژیم طغیانگر صهیونیست را از حالت تهاجمی و عربدهکشی به وضعیت دفاع و انفعال بکشاند و مشکلات سیاسی و امنیتی و اقتصادی آشکار کنونی را بر آن تحمیل کند.» 07/04/1391
اعتقاد ما بر این است که شکلگیری جبههی مقاومت و اتحاد بین کشورهای اسلامی، باعث ضعف اصول رژیم غاصب و سلطهگر اسرائیل شده و این افول، ثمرهی واقعی مقاومت و میوهی اندیشه و جریان واقعی مقاومت در میدان اقدام و عمل است که نتیجه ایستادگی و مقاومت درونی مردم فلسطین و لبنان به رهبری فرماندهان و رهبران حزبالله و مقاومت است. با این نگاه قطعا شهادت هر انسان مقاوم، به خصوص شهادت فرماندهان و بزرگان جبههی مقاومت و حزبالله، هیچگاه موجب توقف در مسیر مقاومت نمیشود؛ بلکه موجب تقویت عزم و ارادهی جبهه مقاومت و افزایش قدرت آنها و تضمینی برای پیروزی قدرت حزبالله خواهد بود و این همان «زنده بودن حماس و مقاومت» است که به فرمودهی رهبر انقلاب با شهادت برجستگان آن، دچار کمترین توقفی نخواهد شد؛ چراکه اصول و آرمانهای مقاومت، محصور در افراد خاص و فرماندهان مقاومت و حزبالله نیست که با شهادت رهبران یا فرماندهان بزرگ از بین برود و یا تضعیف شود؛ بلکه با شهادت هر شهیدِ این راه، درخت تنومند مقاومت آبیاری میشود تا این جبهه قویتر و سازمانیافتهتر از قبل، به حرکت خود ادامه دهد و پیام پویایی و زنده بودن مقاومت را به عالم مخابره کند: «و لا تحسبن الذین قتلوا فیسبیلالله بل أحیاء عند ربهم یرزقون»
در حقیقت میتوان ادعا کرد که خون هر شهید این راه، خصوصا فرماندهان و رهبران حزبالله و مقاومت، مانند یک کاتالیزور، جریان مقاومت را با قدرت و سرعت بیشتری به جلو میراند و جوششی فرای تصور ذهنهای مادی به آن میبخشد، به طوری که حتی نحوه شهادت این فرماندهان همچون شهادت اسطوره وار شهید یحیی سنوار، نهتنها کمترین توقفی در جریان این پیکار نخواهد داشت؛ بلکه عزم پولادین رهروان این راه را مستحکمتر از قبل خواهد کرد تا برای مبارزه با ظلم و تجاوز و جنایت اشغالگران صهیونیست که دستنشانده آمریکای متجاوز و جنایتکار است با تدبیر و شجاعت بیشتری بایستند و با حول و قوه الهی ضربهی جبرانناپذیر طوفان الاقصی را که اکنون چون گردابی در حال هضم کردن رژیم صهیونیستی است، کوبندهتر از همهی یکسال گذشته، مدیریت و هدایت کند و تا حذف کامل این رژیم خودخوانده و جنایتکار از صفحه روزگار، از پیشروی باز نماند.
در یک قدمی پیروزی
امینی خواه
شرایط امروز ما، شبیه زمانی از تاریخ بنیاسرائیل است که در قرآن آمده است.
رهبر انقلاب فرمودند: «نزدیک به قله هستیم»؛ در نزدیکی قله، ممکن است افراد جا بزنند.
در آن زمان، حضرت موسی به قومش گفت: «همین که وارد سرزمین مقدس شوید، پیروزید.» (سوره مائده، آیه۲۱)؛ ولی آنان، با ترس از دشمنان، به حضرت موسی گفتند: «تو و خدایت بروید، ما همینجا مینشینیم!» (سوره مائده، آیه۲۴).
این ترس در آستانه پیروزی، آنها را ۴۰ سال در بیابانها سرگردان کرد و حضرت موسی را هم از دست دادند.
امروز هم برخی در جامعه ما، درست مثل بنیاسرائیل، خیال میکنند پیروزی حتمی است و سپاه کار را تمام میکند؛ پس خودشان بنشینند و نتیجه را ببینند.
اما خداوند وعده پیروزی را به کسانی داده که تا آخرین قدم بجنگند و جا نزنند.
اگر دچار ترس شویم یا تصور کنیم نمیتوانیم، محکوم به شکست هستیم و ممکن است داشتههایمان را از دست بدهیم...
کوتاهی کنیم خداوند قومی دیگر خواهد آورد که با آنها ظهور را رقم بزند نه ما
سید امیر حسینی
من بهعنوان کسی که در این یکسال اخیر، صدها و صدها مقاله و گزارش اندیشکدههای اسرائیلی و اروپایی و آمریکایی را مفصلاً بررسی کردم و با نوع تصمیمسازی آنها آشنایی دارم، یقین دارم که اگر ایران در پاسخ به اسرائیل تأخیر کند، اسرائیل ضربات ترمیمناپذیری خواهد زد که شاید هیچگاه جبران نشود.
و بهعنوان کسی که همه بیانات امام خامنهای را با فیلم و متن آن، کامل میخوانم و میبینم، اعلام میکنم که برای چندمین بار، سخنان ایشان توسط مراکز رسمی تحریف شد یا اشتباه تعبیر شد. منظور ایشان از بیانات اخیرشان هرگز این نبود که فعلاً پاسخ ندهیم و زمان پاسخ را خود مسئولان صلاح میدانند! بلکه ایشان تأکید داشتند که باید اراده و قدرت ایران را به دشمن فهماند و تأکیدی گلایهآمیز کردند که مسئولان امر باید درست بفهمند.
جدای از بحث جنگ غزه و لبنان، اسرائیل و آمریکا به زعم خودشان ادعا میکنند که ایران در آستانه دستیابی به سلاح هستهای است و تنها چند ماه یا چند هفته تا سلاح هستهای فاصله دارد و برای ممانعت از این امر، حاضرند هزینههای هنگفتی بر ایران تحمیل کنند؛ از حمله به مراکز نظامی تا ترور رهبران و فرماندهان.
از سوی دیگر، همانطور که پس از شهادت اسماعیل هنیه تجربه شد، وسوسه سازش و لذا تأخیر در انتقام موجب شد که سید حسن نصرالله را از دست دهیم. حمله اخیر نیز صرفاً یک ارزیابی بود تا اگر ایران واکنشی نشان نداد، شاید کسی مهمتر از سید حسن را بزنند. هر روز تأخیر در انتقام، دشمن را جریتر و گستاختر میکند؛ ضمن اینکه فرصت را برای شایعهپراکنان و مرجفون باز میکند تا هرچه میتوانند ترس و تردید در دل مردم بیندازند.
دو سال پیش که فتنه «ززآ» رخ داد، اگر سریعاً اقدام مناسبی صورت میگرفت و با سلبریتیها برخورد میشد، بدین جا نمیرسید که بیحیایی سکه رایج شود و کار از کار گذشته باشد! در بحث نظامی نیز همینطور است. اگر سریعاً اقدامی صورت نگیرد، شیاطین ضرباتی خواهند زد که دیگر اسلام نتواند سربلند کند. نگذاریم جمهوری اسلامی عبرت سایر حکومتهای دینی شود. خداوند با هیچکس عقد اخوت نبسته و اگر ما انتقام از اسرائیل را مطالبه نکنیم، قومی دیگر خواهد آورد که با آنها ظهور را رقم بزند نه ما. یاعلی.
عکس هفته
نفرین بر شما تماشاچیان...