چرا انقلاب کردیم؟
علی شیرازی
آیا از خود پرسیدهایم: چرا انقلاب کردیم؟ برای دفاع از اسلام، برای تقویت مبانی دین، برای رشد معنویت و گسترش سبک زندگی اسلامی انقلاب کردیم.
آیا از خود پرسیدهایم: علت تشکیل جمهوری اسلامی چه بود؟ جمهوری اسلامی برای ایجاد و حفظ استقلال، برای حرکت بر مدار دین، برای کنار زدن فرهنگ غربی و برای رعایت مسائل شرع مقدس شکل گرفت.
اصلا فلسفه حکومت دینی چیست؟ انگیزه انقلاب اسلامی و هدف آن، بر اساس فلسفه حکومت دینی، شکل پذیرفت. فلسفه حکومت دینی، اجرای دستورات خدا در زندگی فردی، اجتماعی و مدیریتی است.
ما انقلاب نکردیم که فقط حاکم عوض شود. انقلاب ما برای تغییر روش حکومت بود. ما انقلاب کردیم که دولتمردان بر اساس دین حکومت کنند. دستورات دین در جامعه اجرا بشود. دانشگاه اسلامی بشود. وزارتخانهها اسلامی بشود. ادارات اسلامی بشود. معماری اسلامی بشود. محیط اجتماعی اسلامی بشود. سبک زندگی اسلامی بشود. حجاب اسلامی بشود. آداب زندگی اسلامی بشود.
ما انقلاب کردیم که رئیس و وکیل و وزیر، زن و مرد، کوچک و بزرگ، درد دین داشته باشند. برای خدا حرکت کنند. در برابر فرهنگ بیگانه بایستند. در برابر فرهنگ غربی بایستند.
چرا همه در برابر سستیها و کاهلیها و بیحجابیها و رعایت نشدن مسائل شرع، ساکتیم؟ چرا روحانی و مهندس و دکتر و نماینده و وزیر و رئیس جمهور، همه بیخیال حفظ ارزشهای دینی و انقلابی هستیم؟
چرا رای آوردن ما، بر رعایت کردن احکام دینی مقدم است؟ چرا خود را بر خدا مقدم میداریم؟ چرا خود را بر ولایت مقدم نمودهایم؟
چرا نسبت به شهیدان بیخیالیم؟! چرا دنیا را بر آخرت مقدم میداریم؟
نفوذیهای دشمن چه کسانی هستند؟
امام خامنهای فرمودند:
۱۳۹۴/۱۲/۲۰: من از روی اطّلاع دارم عرض می کنم که برنامه نفوذ در کشور یک برنامه جدّی استکبار است، برنامه جدّی آمریکاییها است.
۱۳۹۴/۱۲/۲۰: هدف این است که محاسبات مسئولان را عوض کنند و تغییر بدهند؛ یعنی مسئول جمهوری اسلامی به این نتیجه برسد که با ملاحظه هزینه و فایده، احساس کند که باید این اقدام را بکند، این اقدام را نکند.
۱۳۹۴/۰۹/۰۴: نفوذ دو جور است: یک نفوذ موردی است، نفوذ فردی است؛ یک نفوذ جریانی است... نفوذ جریانی، یعنی شبکهسازی در داخل ملّت... هدف نفوذ این است؛ نفوذ جریانی، نفوذ شبکهای، نفوذ گسترده؛ نه موردی. اگر این نفوذ نسبت به اشخاصی انجام بگیرد که اینها در سرنوشت کشور، سیاست کشور، آینده کشور تأثیری دارند، شما ببینید چه اتّفاقی میافتد؟ آرمانها تغییر پیدا خواهند کرد، ارزشها تغییر پیدا خواهد کرد، خواستها تغییر پیدا خواهد کرد.
۱۴۰۳/۷/۴: رزمندگان ما، مجاهدان ما برای اینکه پرچم دشمن در مرزهای ما برافراشته نشود، جان خودشان را قربانی کردند... نمیشود ملت ایران قبول کند که همان پرچمها به وسیله افراد نفوذی، به وسیله انسانهای فریبخورده در داخل کشور برافراشته بشود. این پرچم، پرچم نفوذ فرهنگی و سبک زندگی دشمن و وسوسههای خصمانه دشمن نباید در داخل کشور در دستگاههای مختلف ما برافراشته شود. باید مراقبت کرد، همه موظفند. در وزارت آموزش و پرورش باید مراقبت کرد، در صدا و سیما باید مراقبت کرد، در مطبوعات باید مراقبت کرد، در وزارت علوم و وزارت بهداشت که محل تربیت جوان هاست، باید مراقبت کرد.
۱۴۰۳/۰۴/۰۵: بعضی از سیاسیّون در کشور ما تصوّر میکنند که باید آویزان به این قدرت و آن قدرت بشوند و بدون آویزان شدن به فلان قدرت معروف و بزرگ، در کشور نمیشود پیش رفت؛ بعضیها اینجور فکر میکنند. یا خیال میکنند که همه راههای پیشرفت از آمریکا میگذرد ... با خداوند خودتان عهد کنید که اگر موفّق شدید و توانستید مسئولیّتی به دست بیاورید، کسان و کارگزاران خود را از کسانی قرار ندهید که ذرّهای با انقلاب زاویه دارند. آن کسی که با انقلاب، با امام راحل، با نظام اسلامی ذرّهای زاویه داشته باشد، او به درد شما نمیخورد؛ او همکار خوبی برای شما نخواهد بود. آن کسی که دلبسته آمریکا باشد و تصوّر کند که بدون لطف آمریکا نمیشود قدم از قدم برداشت در کشور، او برای شما همکار خوبی نخواهد بود، او از ظرفیّتهای کشور استفاده نخواهد کرد، او خوب مدیریت نخواهد کرد؛ آن کسی که راهبرد دین و شریعت را مورد بیاعتنائی قرار بدهد، برای شما همکار خوبی نخواهد بود.
نمایی از ولایتمداری شهید بزرگ جبهه مقاومت
ع.روحانی
شهید فرزانه علامه سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان با تاکید بر اینکه محور مقاومت در حال نبردی بزرگ است، میگفت: «آمریکا و رژیم صهیونیستی در تلاشند تا اردوگاه ما را محاصره کنند.»
سید حسن نصرالله باور داشت و میگفت: «رهبر اردوگاه ما امروز، امام خامنهای و مرکز این اردوگاه، جمهوری اسلامی ایران است و آمریکا تلاش دارد تا آن را محاصره کند.»
دبیرکل حزب الله لبنان با همه وجود خود میگفت: «ثابت میکنیم که تحت هر شرایطی در کنار حسین میمانیم و اگر حسین زمان بیعت را از ما بردارد، ما در میدان میمانیم و میگوییم: ای فرزند امام حسین، تو را تنها نمیگذاریم.»
سید مقاومت در طول مجاهدت خود بر این باور بود و با تمام وجود به رهبری امام خامنهای ایمان داشت.
بارها میگفت: اگر احتمال بدهم که نظر حضرت آقا این است، به آن جامه عمل می پوشانم. هرگز سئوال و شک نمیکنم.
در اوج جنگ ۳۳ روزه که حاج قاسم به ایشان گفت: آقا به شما پیغام دادند که مطمئن باشید پیروز این جنگ شمایید. تا این خبر را شنید، گفت: برنامه مصاحبه را فراهم کنید تا اعلام کنم: پیروز میدان ماییم!
گوشت و پوستش به عظمت ولایت اعتراف داشتند. میگفت: اگر مرا بکشند و خاکسترم کنند و هزار بار این کار تکرار شود، از ولایت جدا نمیشوم.
چندبار به بنده گفت: هر مسئولی که از ایران به لبنان میآید، به او از عظمت و کرامات امام خامنهای میگویم.
اجرای دکترین «ترامپ دیوانه»
در ترور رهبران مقاومت
آمریکاییها پس از ترور شهید سپهبد قاسم سلیمانی سعی کردند با الگو قرار دادن این عملیات تروریستی، آن را با همکاری صهیونیستها عملیاتی کنند.
شهادت سردار سلیمانی که در زمان «دونالد ترامپ» صورت گرفت، اینک در حال بازنمایی به طور عمیقتر در دکترین سیاسی نظامی آمریکاییها در منطقه خاورمیانه است.
همان مولفهها نیز حالا به طور قابل تاملی در حال الگوسازی و تقسیم وظایف توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی است. «جنون و ترور» تار و پود و مصالح این دکترین را میسازند تا کاخ سفید با کم هزینهترین روش ممکن، اقدام به حذف مهرههای شاخص محور مقاومت کند.
طی همین امر، نقش جنونزدگی و دیوانگی ترامپی به «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی محول شده است و ترور که از گذشته دور تا امروز با راهبرد «هزار خنجر» صهیونیستها اجرا میشد نیز به اسم تل آویو تمام میشود؛ اما در این بین وظیفه اطلاعاتی و تجهیزات و تسلیحات و هماهنگیها، با آمریکاییهاست.
ضمن این همدستی، شاهد حمایت سیاسی آمریکا و غرب از صهیونیستها هستیم چنان چه «جو بایدن» رییس جمهوری آمریکا، ترور «سید حسن نصرالله» را به عنوان اقدام دفاعی اسرائیل مورد تایید قرار داد و همچنین ترور «اسماعیل هنیه» را با نقشه دروغین صلح، پوشش داد. وتو هر نوع قطعنامهای علیه اسرائیل در شورای امنیت و فضاسازی برای حضور نتانیاهو برای خونشویی رژیم صهیونیستی در مجمع عمومی سازمان ملل و سخنرانی وی در این جایگاه، از جمله موارد مختلف حمایتهای سیاسی است.
جالب است که پس از این ترورها، برای توقف واکنشها، آمریکاییها مطرح میکنند که باید صلح شود. موضوعی که بایدن پس از شهادت سید حسن نصرالله نیز عنوان کرد.
جالب است که چه آمریکا و چه اتحادیه اروپا با دادن نقش جنون به رژیم صهیونیستی اعلام میکنند که توانایی کنترل نتانیاهو را ندارند؛ اما از این رژیم، نهایت حمایت را میکنند.
الگوی عملیات تروریستی «سیاستمدار مجنون» با نقش آفرینی ترامپ در به شهادت رساندن «شهید سپهبد قاسم سلیمانی» اجرا شد و با حذف رهبران مقاومت به دکترینی برای مقابله با این محور تبدیل شده است. دکترینی برای فریب چند وجهی که تقسیم کار و نقشهای مختلف در آن صورت گرفته و به باور بسیاری از ناظران بین المللی، سایه آمریکاییها در پشت آن مشهود است.
با درک و دریافت چنین راهبردی، بایستی نسبت به اقدامات دشمن و فضای جنگهای جدید در محور مقاومت برنامهریزی کرد. آمریکا و اسرائیل سعی دارند با ایجاد یک فضای آنارشیستی با حذف نیروهای کلیدی، نظم جدید خود را در خاورمیانه طرح ریزی کنند.
تل آویو در میدان به دستاوردی نرسیده است و سعی دارد با ترور برای خود دستاوردسازی کند؛ اما در این حوزه با برنامهریزی جدیدی با هدایت آمریکا به میدان آمده است. نبرد در میدان جنگ، جای خود را به بمباران هوایی مخرب و ویرانهسازی آخر الزمانی و ترور رهبران داده است تا نظم نیروهای مقاومت را بهم بریزد. موضوعی که درباره حماس با جایگزینی مناسب به شکست منجر شد و وضعیت را برای صهیونیستها با آمدن «یحیی سنوار» بغرنجتر کرد.
با عملکرد درست و ترمیم ساختار اطلاعاتی حزب الله نیز میتواند به خوبی این حربه آمریکایی و صهیونیستی را خنثی کرد؛ اما مهمتر از آن باید نسبت به فضای جدید جنگی در مواجهه با غرب و اسرائیل بینش جدیدی تولید شود و در فضای پس از شهادت سید حسن نصرالله بازسازی جدیدی صورت گیرد.
عکس هفته
قطعاً پیروز خواهیم شد...