کلاه اوباما بس نبود که میخواستید ترامپ را هم امتحان کنید؟!
4 دى, 1404 - 15:21dehghani
یک دیپلمات سابق و غربگرا گفت: سیاست خارجی ما نامتوازن است و ما امتحان نکردیم که ببینیم با ترامپ به توافق میرسیم یا نه!
کوروش احمدی به وبگاه اجارهای «انتخاب» گفت:
بزرگترین فاجعههای ملموس و مشهود در سیاست خارجی هر کشوری؛ یکی اشغال کشور است، یکی تحریم کشور. ما اشغال را در اوائل انقلاب شاهد بودیم که شاید میشد با استفاده از اهرمهای دیپلماتیک و سیاسی جلوی آنها گرفت. تحریم ایران نیز نباید تا این حد به طول میانجامید. در یک مقطع، مقامات انعطاف نشان دادند و برجام عملی شد. ترامپ اگرچه غیرمتعارفترین رئیسجمهور تاریخ آمریکا بود؛ اما ما نیز امتحان نکردیم که ببینیم میتوانیم با او به یک توافق حداقلی برسیم یا خیر. در دوره بایدن نیز من واقعاً درک نمیکنم که چرا نتوانستیم با او به تفاهمی برسیم و برجام را احیا کنیم. هر تحریمی اگر دوام پیدا کند، میتواند عوارض درازمدت غیرقابل جبرانی برای کشور داشته باشد. وی در پایان گفت: فکر میکنم مجموعهای از انگیزهها در کار است. هم انگیزههای ایدئولوژیک و هم اقتصادی. البته شاید بیاطلاعی و نشناختن جهان و توهمات و تصورات ساده و نپخته مهمتر باشد.
ولی نگفت برای چه باید مجدداً با ترامپ توافق میکردیم و امتیاز مجدد میدادیم، در حالی که غربگرایان میگفتند: با توافق برجام شقالقمر و فتحالفتوح بزرگ قرن را کردهاند و آمریکا نمیتواند توافق را زیر پا بگذارد؟!
همین غربگرایان، ریلگذاری برجامی را پذیرفتند و سپس اذعان کردند که آماده واگذاری امتیازهای بیشتر با برجام دو و سه هستند! این در حالی بود که تمام پیشبینیها یا تصویرسازی موهوم همین جماعت درباره رفتار سازنده و توأم با حسننیت، برعکس از آب درآمد و معلوم شد آمریکا و اروپا بهواسطه برخی دلالان و نفوذیها، کلاهبرداری کردهاند. باید توجه داشت که تولید و صیانت از منابع قدرت ملی، شرط توافق قدرتمندانه و معتبر است و برعکس، واگذاری یکسویه منابع قدرت صرفاً در مقابل وعدههای نسیه حریف، همچنان که موجب باجگیری افزونتر طرف مقابل میشود، نشانه سادهلوحی یا بازی گویندگان گزاره مذکور است.