امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

چرایی پوشش

هنگامی که جامعه، زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعی است روزبه‌روز تقاضای آرایش بیشتر و خودنمایی افزون‌تر از او دارد و هنگامی که زن را از طریق جاذبه جنسی‌اش وسیله تبلیغ کالاها و عاملی برای جلب جهان‌گردان و مانند اینها قرار دهد، در چنین جامعه‌ای، شخصیت زن تا حد یک عروسک یا یک کالای بی‌ارزش، سقوط می‌کند

علیرضا مستشاری

فلسفه حجاب زنان چیست؟ این سؤال در واقع پرسش از دلیل عقلی و عقلایی مسئله است، در این باره باید گفت: علت و فلسفه لزوم پوشش برای خانم‌ها، متعدد است و برخی از آنها عبارتند از:
1. حفظ تعادل جامعه از نظر امنیت و آرامش روانی
یکی از غرایز خدادادی در ساختمان وجودی انسان، غریزه جنسی است که نیرومندترین و ریشه‌دارترین غریزه آدمی است و در صورت کنترل، علاوه بر تداوم و استمرار نسل بشر، می‌تواند موجب امنیت روانی انسان‌ها شود. در قوانین اسلام، برای استفاده درست از این غریزه حیاتی، راهکار گوناگونی مطرح شده که «حجاب» و وجود حریم بین زن و مرد، یکی از راهکارهای مهم آن است. بدون شک، نبودن حریم بین زن و مرد و آزادی معاشرت‌های تعریف نشده و بی‌بندوبار (با آرایش‌های گوناگون)، هیجان‌ها و التهاب‌های جنسی را فزونی می‌بخشد و تقاضای برهنگی را به صورت یک عطش روحی و یک خواست سیری‌ناپذیر، درمی‌آورد.
اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین، توجه کامل داشته و تدابیر زیادی برای تعدیل و رام کردن آن اندیشیده است و در این زمینه، هم برای زنان و هم برای مردان، تکالیف خاصی را معین کرده است. وظیفه مشترک زن و مرد این است که چشم خویش را از نگاه به نامحرم، بپوشانند و از نگاه شهوت‌آمیز، بپرهیزند؛ اما زنان - به خاطر جاذبه‌های بیشتر - وظیفه خاصی دارند و آن اینکه بدن خود را از مردان بیگانه بپوشانند و در اجتماع با آرایش‌های تحریک‌آمیز، ظاهر نشوند و به جلوه‌گری و دلربایی نپردازند، تا زمینه انحراف مردان و به ویژه جوانان فراهم نشود.
لباس افراد جامعه به ویژه لباس زنان، نمی‌تواند به هر شکل و اندازه‌ای باشد و باید حد و ضابطه‌ای داشته باشد. بی‌بندوباری در پوشش و لباس، موجب بی‌بندوباری در تحریک غریزه جنسی است. تحقیقات علمی - در فیزیولوژی و روان‌شناسی - درباره تفاوت‌های جسمی و روحی زن و مرد، ثابت کرده است که مردان نسبت به محرک‌های چشمی شهوت‌انگیز، حساس‌تر از زنانند و برعکس، زنان در مقابل محرک‌های لمسی، حساسیت بیشتری دارند. این مزیت‌های جنسی در استعداد حسی، آموخته یا اکتسابی نیست؛ بلکه از زمان کودکی آشکار است.
اصطلاح «چشم‌چرانی» که برای این ویژگی مردان به کار می‌رود، زاییده حساسیت مردان نسبت به محرک‌های بینایی شهوانی است؛ چون دامنه و برد حس بینایی، زیاد است و از این گذشته وسعت زیادی از محیط در آن واحد دیده می‌شود.
از سوی دیگر، چون حس لامسه، دامنه و برد زیاد ندارد و فعالیتش محدود به تماس از نزدیک است و هورمون‌های جنسی زن به صورتی دوره‌ای ترشح می‌شوند و به طور متناوب عمل می‌کنند، تأثیر محرک‌های شهوانی بر زن، صورتی بسیار محدود دارد و از این نظر، فعالیت زنان بسیار کم است؛ بر خلاف مردان که ترشح اندروژن‌ها در آنان صورتی یکنواخت دارد و هیچ عامل طبیعی آن را قطع نمی‌کند. مردان به صورتی گسترده‌تر، تحت تأثیر محرک‌های شهوانی قرار می‌گیرند و از این نظر، فعال‌ترند.
2. حفظ و تحکیم بنیان خانواده
بی‌تردید بنیان خانواده، یکی از مقدس‌ترین بنیادهای اجتماعی است که بشر تا به حال به خود دیده است. نقش خانواده در ایجاد جامعه سالم، یک نقش بی‌بدیل است و در این میان، نقش حجاب و پوشش اسلامی در سلامت و استمرار پیوند خانوادگی، غیر قابل انکار است؛ در مقابل، برهنگی، سمّ کشنده‌ای برای نظم و پیوند موجود در نهاد خانواده است. آمارهای مستند، نشان می‌دهد که با افزایش برهنگی در جهان، طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشویی در دنیا، همواره بالا رفته است؛ زیرا «هر چه دیده بیند، دل کند یاد» و هر چه دل در مقوله هوس‌های سرکش بخواهد، به هر قیمتی باشد، به دنبال آن می‌رود و به این ترتیب، هر روز دل به دلبری جدید می‌بندد و با قبلی وداع می‌کند؛ اما در محیطی که «حجاب» حاکم است و دیگر شرایط اسلامی رعایت می‌شوند، دو همسر، تعلق به یکدیگر دارند و احساسات و عشق و عواطفشان، مخصوص یکدیگر است. در بازار آزاد برهنگی، قداست پیمان زناشویی، مفهومی ندارد؛ خانواده‌ها به سادگی متلاشی می‌شوند و کودکان، بی‌سرپرست می‌مانند.
3. پیشگیری از فحشا و فروپاشی نظم جامعه
گسترش دامنه فحشا و افزایش فرزندان نامشروع، یکی از دردناک‌ترین پیامدهای بی‌حجابی و آزادی‌های بی‌حد و حصر جنسی است که در جوامع غربی و سایر جوامع مشابه، کاملاً مشهود است.
عامل اصلی فحشا و ازدیاد فرزندان نامشروع، منحصر به فرهنگ برهنگی و بی‌حجابی نیست؛ بلکه یکی از عوامل اصلی و مؤثر در گسترش دامنه فحشا و جریان روبه‌رشد تولد فرزندان نامشروع، مسئله برهنگی و بی‌حجابی است. امروزه یکی از مشکلات جوامع غربی، تولد روبه رشد فرزندان نامشروع و بدون شناسنامه است! فرزندانی که دارای پدر و مادر نامشخصی هستند و از نظر حقوقی، مشکلات فراوانی را به همراه آورده، نظم اجتماعی جوامع غربی را تهدید می‌کنند.
4. جلوگیری از نگاه ابزاری به زن و ابتذال وی
یکی از مسائل مطرح پیرامون حقوق زنان و بی‌توجهی به آنان، نگاه ابزاری به زنان است. هنگامی که جامعه، زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعی است روزبه‌روز تقاضای آرایش بیشتر و خودنمایی افزون‌تر از او دارد و هنگامی که زن را از طریق جاذبه جنسی‌اش وسیله تبلیغ کالاها و عاملی برای جلب جهان‌گردان و مانند اینها قرار دهد، در چنین جامعه‌ای، شخصیت زن تا حد یک عروسک یا یک کالای بی‌ارزش، سقوط می‌کند و ارزش‌های والای انسانی او به کلی به دست فراموشی سپرده می‌شود و به این ترتیب، زن، وسیله‌ای برای اشباع هوس‌های سرکش برخی مردان آلوده و فریبکار می‌شود. عنصر حجاب و پوشش اسلامی، نه تنها زن را از صحنه اجتماع و فعالیت‌های اجتماعی دور نمی‌کند؛ بلکه زمینه‌های حضور مستمر و فعال زنان را در عرصه اجتماع - به همراه حقوق برخورداری از اجتماعی عادلانه - تضمین می‌کند و شخصیت خدادادی زن را از دستبرد نگاه ابزاری دیگران، مصونیت می‌بخشد. 
در روایات آمده است: «المرأة ریحانة؛ زن همچون ریحانه و شاخه گلی ظریف است». بی‌تردید اگر باغبان او را پاس ندارد، از دید و دست گلچین مصون نمی‌ماند.
قرآن کریم، زنان ایده آل را که در بهشت جای دارند، به مروارید محجوب و پوشیده در صدف تشبیه می‌کند: «کَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ» و گاه آنها را به جواهرات اصیلی چون یاقوت و مرجان که جواهرفروشان آنها را در پوششی ویژه قرار می‌دهند تا همچون جواهرات بَدَلى به آسانی در دسترس این و آن قرار نگیرند و ارزش و قدرشان کاستی نپذیرد، تشبیه می‌کند.
باید توجه داشت که حیا، عفاف و حجاب زن، می‌تواند در نقش عاطفی و تأثیرگذاری او بر مرد، مؤثر باشد. لباس زن، سبب تقویت تخیّل و عشق در مرد است و حریم نگه داشتن، یکی از وسائل مرموز برای حفظ مقام و موقعیّت زن در برابر مرد است. در واقع، حجاب، موجب محدودیت مردان هرزه‌ای می‌باشد که در صدد کام‌جویی‌های آزاد و بی‌حد و حصر هستند و موجب مصونیت زنان از دست این گروه از مردان است. علاوه بر مطالب فوق، استاد مطهری در بیان اینکه چرا حجاب به زنان اختصاص یافته، می‌گوید: «اما علت اینکه در اسلام، دستور پوشش، اختصاص به زنان یافته، این است که میل به خودنمایی و خودآرایی، مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب‌ها و دل‌ها، مرد شکار است و زن، شکارچی؛ همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن، شکار است و مرد، شکارچی. میل زن به خودآرایی از حس شکارچی‌گری او ناشی می‌شود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباس‌های بدن‌نما و آرایش‌های تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود، می‌خواهد دلبری کند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسیر سازد؛ بنابراین، انحراف تبرّج و برهنگی، از انحراف‌های مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است».
به عبارت دیگر، جاذبه و کشش جنسی و زیبایی خاص زنانه و تحریک‌پذیری جنس مردانه، یکی از علت‌های این حکم است. توصیه و دستور الهی به پوشش و حجاب برای زنان، به منظور ایجاد محدودیت و محرومیت و چیزهایی از این قبیل که تنها فریب شیطانی‌اند، نمی‌باشد؛ بلکه در واقع برای آگاهی دادن به گوهر ارزشمند در وجود زنان است که باید از آن مراقبت شود، تا به تاراج نرود. این، کاملًا معقول است که هر چیزی ارزشمندتر باشد، مراقبت و محافظت بیشتری را می‌طلبد، تا از دست راهزنان در امان باشد و به شکل یک ابزار، برای مطامع سودپرستان، در نیاید. به یاد داشته باشیم که غریزه جنسی، نیرومند و عمیق است و هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش‌تر می‌گردد؛ همچون آتش که هر چه به آن بیشتر بدمند، شعله‌ورتر می‌شود و شهوت خود را به صورت یک عطش روحی و خواست اشباع نشدنی، در می‌آورد. وضعیت جهان معاصر و کشانده شدن عده‌ای به همجنس‌بازی، نشانه آشکاری از این حالت است.
بنابراین، رعایت نکردن پوشش اسلامی توسط زنان، نه تنها از بین رفتن حساسیت مردان را به دنبال ندارد؛ بلکه موجب طغیان غریزه جنسی آنان نیز می‌شود.
منبع: هفت سین حجاب (هفت پرسش درباره پوشش و حجاب)