یکی از این کارهای بر زمین مانده، مهارتمحور کردن آموزش است. با توجه به اینکه در وزارت بهداشت، بیمارستانها در اختیار دانشگاهها قرار گرفته، دانشجویان به راحتی میتوانند با اساتید خود در کنار تخت بیماران حضور یابند و پروسه جراحی و درمان را از نزدیک مشاهده کنند و آموزشها را به صورت مهارتمحور فرا بگیرند.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم و جاگذاری کابینه دولت شهید آیتالله دکتر سید ابراهیم رئیسی، محمدعلی زلفیگل وزیر علوم، تحقیقات و فناوری هم برنامههای اولویتدار فراوانی تا پایان دولت سیزدهم تدارک و تهیه کرده بود که برخی از آنها به مرحله اجرا رسیدند و برخی با شهادت آیتالله سید ابراهیم رئیسی و به پایان رسیدن زودهنگام دولت شهید جمهور، برای نهایی شدن به دولت چهاردهم واگذار میشوند.
در این راستا خبرگزاری فارس گفتگویی با محمدعلی زلفیگل، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری داشت که مشروح گفتگو با وزیر علوم را در زیر میخوانید:
آقای وزیر، دولت سیزدهم بیش از موعد مقرر به پایان رسید و برخی از کارهای وزارت علوم، نیمهکاره ماند. پیشنهاد شما به رئیس جمهور دولت چهاردهم چیست و چه پیشنهادی برای پیشبرد ادامه فعالیتها دارید؟
زلفیگل: رئیسجمهور منتخب، مورد احترام و رئیسجمهور همه مردم است و ما آرزوی توفیق برای ایشان داریم.
در بخش آموزش عالی، یکسری کارهای بر زمین مانده وجود دارد که نیازمند قوانین و مقررات خاص خودشان هستند.
یکی از این کارهای بر زمین مانده، مهارتمحور کردن آموزش است. با توجه به اینکه در وزارت بهداشت، بیمارستانها در اختیار دانشگاهها قرار گرفته، دانشجویان به راحتی میتوانند با اساتید خود در کنار تخت بیماران حضور یابند و پروسه جراحی و درمان را از نزدیک مشاهده کنند و آموزشها را به صورت مهارتمحور فرا بگیرند.
ولی در وزارتخانههای نفت، صنعت، معدن و تجارت، راه و شهرسازی، جهاد کشاورزی یا صنایع خصوصی اینگونه نیست. در نتیجه دانشجویان وزارت علوم را به راحتی در میدان عمل نمیپذیرند تا این گروه با دانش نظری، مهارت هم بیاموزند.
خوشبختانه در برنامه هفتم توسعه، حکمی آوردهایم که این حکم، وزارت علوم را مکلف کرده با وزارت بهداشت برنامهای برای مهارتمحور کردن بنویسند تا به تصویب هیئت دولت برسد.
اساس این دستورالعمل این است که ما چکار کنیم که منافع صنایع خصوصی یا وزارتخانههایی که دانشجوی ما را میپذیرند، خوابگاه، تغذیه، ایاب و ذهاب در اختیار این دانشجویان قرار بدهند و مشخص شود چه منافعی با هم گره بخورند که دانشجویان ما را بپذیرند، پس مهارتمحور کردن آموزش، یک بخشی از این برنامه است.
برای نیازمحور کردن تحقیقات، صندوق عالی علوم، تحقیقات و فناوری تأسیس شده و باید از ظرفیتهای این صندوق استفاده شود و اعتبارت ویژهای برایش در نظر گرفته شود و بودجه پژوهشی شرکتهای دولتی داخل این صندوق بیاید و صرف ارتباط صنعت با دانشگاه شود.
علاوه بر این، موارد دیگری هم هست که در دولت چهاردهم نیاز به پیگیری و به سرانجام رسیدن داشته باشد؟
زلفیگل: بله، بحث پژوهشگران مستقل است که شورای عالی علوم، تحقیقات آن را تصویب کرده است. در این طرح افرادی که کارمند دولت نیستند؛ ولی مدرک دکتری و ارشد دارند میتوانند فعالیتهای پژوهشی انجام دهند.
البته موضوع تجهیز دانشگاهها هم موضوع مهمی است. تجهیزات دانشگاهها قدیمی شده و روزآمدکردن تجهیزات، جزو بحثهایی است که باید اجرایی شود.
بحث دیگر، تعاملات علمی است. تعاملات علمی به ما کمک میکند که علممان عنکبوتوار نباشد و بتوانیم با دنیا رفت و آمد و تعامل عملی داشته باشیم که خوشبختانه آئیننامه این موضوع هم نوشته شده است.
در ادامه احکام برنامه توسعه هفتم در خصوص علم و فناوری وظیفهای است که دولت بعدی باید آن را انجام دهد.
اگر از وزیر علوم دولت سیزدهم بپرسند مهمترین چالش آموزش عالی کشور چیست؟ چه میگویید؟
زلفیگل: مهمترین چالش، اجرای اصل سیام قانون اساسی است. اصل قانون اساسی میگوید دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسط فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
یعنی با توجه به اینکه رشتههای دانشگاهی، میزان پذیرش و تحقیقات در دانشگاهها از بودجه عمومی استفاده میکنند، این آموزشها در راستای نیاز کشور باشند.
همچنین بحث آمایش آموزش عالی، مهمترین چالشی است که باید انجام شود. در این طرح باید بدانیم چگونه میتوانیم یک رشتهای که لازم نداریم را با یک رشته علوم نوظهور و نوپدید جایگزین کنیم. این کار سختی است. مقاومت وجود دارد و به راحتی انجام نمیشود.
بنابراین، اصل سیام قانون اساسی، عمدهترین چالشی است که نظام آموزش عالی کشور دارد.
شما برای برطرف کردن این چالش چه اقداماتی انجام دادید؟
زلفیگل: سعی کردهایم تا حدودی طرح آمایش آموزش عالی که شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کرده است را جلو ببریم؛ ولی مقاومتهای جدی در این زمینه وجود دارد.
به عنوان مثال اگر میخواهید بگویید این رشته باید حذف شود یا در فلان دانشگاه نباشد، قطعاً با مقاومتهای محلی و منافع فردی مواجه میشوید که کار بسیار سختی است. اگر اصل سیام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را عملیاتی کنیم، قسمت عمده مشکلات آموزش عالی حل خواهد شد.
راهکاری در این زمینه دارید؟
زلفیگل: راهکار این است که شورای عالی انقلاب فرهنگی یا مجلس شورای اسلامی پای کار بیاید و شیوهنامه و روش را به قانون تبدیل کند تا وزیر علوم بتواند محکم آن را انجام دهد.
یعنی الان قانون نیست و فقط مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است که الزام اجرا دارد؟
زلفیگل: نه، اصل سیام قانون اساسی است که گفته این کار را انجام دهید و قانون است. منتهی تا حالا به گونهای بوده که توسعه آموزش عالی خیلی این اصل را مدنظر قرار نداده است.
شما میفرمایید که لازمه این کار یک دستورالعمل اجرایی است که باید توسط مجلس ارائه شود؟
زلفی گل: بله، توسط مجلس یا شورای عالی انقلاب فرهنگی. اگر فقط این کار جا انداخته شود که راهکارهای عملیاتی شدن اصل سیام قانون اساسی در آموزش عالی چیست؟ انجام شود، قسمت عمدهای از مشکلات آموزش عالی حل میشود.
بند ماده ۹۶ برنامه هفتم نیز به همین موضوع پرداخته است که با لحاظ اصل سیام قانون اساسی، وزارتین علوم و بهداشت موظف هستند نسبت به حذف رشتهها، اضافه کردن رشتهها، حذف و اضافه کردن مقاطع با رعایت اصل سی قانون اساسی اقدام کنند و در همین راستا نظام تأمین مالی را هم به عملکرد دانشگاهها گره زده است که در حال حاضر یک ظرفیت خوب است.
دغدغه ما کلانتر از این بخش است. اساساً ما راجع به اصل سیام قانون اساسی چند ابهام داریم که یکی از آنها در برداشت است. تصمیمسازان و مؤثرترین در حوزه سیاستگذاری برداشت واحدی ندارند. به همین خاطر گاهی از شورای نگهبان استفساریه گرفتند که شورای نگهبان تفسیر کنند که منظور از اصل سیام قانون اساسی چیست که دولت مکلف است تا سرحد خودکفایی آموزش عالی رایگان را توسعه دهد چیست؟
بنابراین، یک مسئله در بحث اصل سیام قانون اساسی، عدم وجود برداشت واحد است و تصمیمسازان یک برداشت واحد ندارند و میگویند خودکفایی یعنی چه؟ کسی میگوید خودکفایی یعنی اینکه شما مجبور نباشید نیروی کار فنی از خارج وارد کنید و تکنسین و لیسانس و فوق لیسانس از خارج وارد کنید؛ این یعنی خودکفایی.
یک تفسیر دیگر هم این است که شما اصل سی قانون اساسی را کنار اصل سه بگذارید و بعد تفسیر کنید. یعنی تکلیف آموزش فقط وارد کردن نیروی کار نیست که بگوییم به آن نیاز نداشته باشیم؛ بلکه باید سطح دانایی را هم افزایش داد.
بنابراین، یک بحث عبارت است از عدم وجود برداشت واحد و یکسان، و بحث دوم یعنی اجرای اصل سیام قانون اساسی که یک تصمیم فرابخشی لازم مانند آمایش آموزش عالی دارد که مستلزم حذف، جرح، تعدیل و اضافه کردن است؛ پس یک اراده فرادستگاهی مانند مجلس شورای اسلامی در این موضوع نیاز است.