آیتالله حسینی قزوینی
بحث مهدویت بحثی کاملاً متواتر است، گرچه عموم اهل سنت معتقد هستند هنوز حضرت به دنیا نیامده است؛ ولی اینکه به دنیا خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد میکند و از فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم هست، فرزند رسول الله است، برای آنها هم قطعی است.
این قانون کلی است، هر کسی بخواهد با اهلبیت (علیهمالسلام) در بیفتد؛ چه آگاهانه و چه جاهلانه هیچ فرقی نمیکند، همانطوری که بلاتشبیه کسی اگر شراب بخورد ولو به نیت اینکه این شربت است اثر وضعی دارد مستش میکند، از این طرف هم کسی با اهلبیت در افتد ولو قربة الی الله هم باشد، جاهلانه هم باشد، سیلی صدیقه طاهره اولین شهیده ولایت را خواهد خورد.
اشاره: در سالهای اخیر برخی مدعیان تاریخپژوهی، به ترویج شبهه عدم اثبات تاریخی میلاد حضرت ولیعصر (عج) پرداختهاند. متن حاضر، تلخیصی از بیانات عالمانه آیتالله حسینی قزوینی در پاسخ به این شبهه است که تقدیم حضورتان میشود:
بسم الله الرحمن الرحیم
بعضی از افراد در قالب شبهه، مسئلهای را مطرح میکنند و آن اینکه شما با تاریخ نقلی نمیتوانید تولد حضرت ولیعصر (عج) را اثبات کنید!
یعنی ما با 3000 روایت نمیتوانیم تولد امام زمان را اثبات بکنیم! حتماً باید با تاریخ تحلیلی اثبات بکنید. یعنی برویم ببینیم طبری چیزی دارد، واقدی دارد، ابن اسحاق دارد، ابن هشام دارد، یا ندارد. چون نقلهایی که میآورید نقلها ضعیف است، نقلها متعارض است، نقلها از افراد شناخته شده نیست، برخی نقلها مشکلات کلامی دارد، مثلاً میگوید که من رفتم خدمت امام و یک بچه کوچک هم دارد بازی میکند با یک چیز دایره مانند توپ مانندی که علما اشکال کردند که حجت بازی نمیکند. این نقلها است!
شما ببینید نحوه ورود کاملاً خصمانه هست، ورود عقلانی و علمی نیست. برای من ثابت شده است که این افراد از نظر علمی و علم تاریخی خیلی ضعیف هستند.
مثلاً یکی از مدعیات این افراد این است: «اصلاً هویتش (امام زمان) مشخص نیست، ما چهارده، بیست تا فرقه از شیعه داریم، مثلاً یکی میگوید جعفر کذاب، یکی میگوید امام حسن عسکری از دنیا نرفته است و رجعت میکند، اقوال مختلف فرقههای مختلف، ضعیفترین گروه کسی است که میگوید امام حسن عسکری فرزندی به نام محمد داشته است.»
همانگونه که مشاهده میکنید مدعا این است که: «ضعیفترین گروه کسی است که بگوید امام حسن عسکری فرزندی به نام محمد داشته است، و اینها در آن زمان کم بودند!»
این را از کجا در آوردید که کم بودند؟! مدرک هم نمیدهید!
یکی از ایرادهایی که اینگونه افراد میگیرند این است که: «ما تواتری در مهدویت نداریم، نهایتاً این روایتها مستفیض را ثابت میکند!»
این افراد نمیدانند که مستفیض یا تواتر چیست؟ میگویند مستفیض آن است که از سه به بالا باشد، تواتر آن جایی است که ما قطع پیدا کنیم و تواتری بر کذبش نباشد.
پنج هزار روایت داریم، آیا با وجود پنج هزار روایت، احتمال تواتر بر کذب است؟ اینکه از زمان رسول اکرم تا امام عسکری این روایتها آمده است، این احتمال تواتر بر کذب هست؟!
حتی وهابیها هم در این بحث تواتر لفظی را قبول دارند. شما این عبارت ناصرالدین البانی - متوفی 1420- را ببینید: «خروج المهدی حقیقة عند العلماء بل هو عندی متواتر عن ابی الصدیق، عن ابی سعید الخدری» اینها دارند میگویند متواتر است. مجموع فتاوای بن باز تعبیرش این است میگوید: «فأحادیث المهدی من هذا الباب متواترة تواترا معنویا، فتقبل بتواترها...» بعد در پایانش میگوید: «ونص أهل العلم الموثوق بهم علی ثبوتها وتواترها» از تواتر معنوی هم بالاتر میرود، بعد ادامه میدهد: «وأما المهدی فقد تواترت فیه الأخبار أیضاً، وحکی غیر واحد أنها تواترت عن النبی صلی الله علیه وسلم.»
قرطبی در جامع الاحکام خودش میگوید: «لأن الأخبار الصحاح قد تواترت علی أن المهدی من عترة رسول الله صلی الله علیه وسلم.»
«کتانی» در کتاب نظم المتناثر من الحدیث المتواتر میگوید: «وهی متواترة بلا شک ولا شبهة» همین طور بزرگان دیگر اینها را آوردند. از آن طرف هم ابن تیمیه در مجموع فتاوی جلد 1، صفحه 83 دارد: «من أنکر ما ثبت بالتواتر والإجماع فهو کافر»
دیگر از این بهتر و واضحتر؟! محمد بن عبد الوهاب میگوید: «من أنکر ذلک (یعنی تواتر) ...اقل مراتبه أن یکون فاسدا بل تکون صلاته باطلة...»
فتاوی هندیه که از بزرگترین کتابهای فقهی احناف است، تقریباً مثل جواهر ما است، در جلد 2، میگوید: «مَنْ أَنْكَرَ الْمُتَوَاتِرَ فَقَدْ کَفَرَ»
بحث مهدویت بحثی کاملاً متواتر است
اینها نشان میدهد که بحث مهدویت بحثی کاملاً متواتر است، گرچه عموم اهل سنت معتقد هستند هنوز به دنیا نیامده است؛ ولی اینکه به دنیا خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد میکند و از فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم هست، فرزند رسول الله است، برای آنها هم قطعی است. حالا بعضیها مثل وهابیها میگویند از فرزند امام حسن مجتبی (علیه السلام) است که این روایتش صد در صد ضعیف است، این را کتاب سنن ابی داود با سند ضعیف آورده است.
از آن طرف هم نزدیک 148-150 نفر از بزرگان که معتقد هستند حضرت مهدی به دنیا آمده است. آیا ما از این واضحتر و روشنتر در رابطه با وجود مقدس حضرت ولی عصر داریم.
بعد افرادی پیدا میشوند و میگویند: «کتابهای حدیثی و کلامی ما نمیتوانند وجود امام زمان را اثبات کنند! عده قلیلی بودند که معتقد بودند امام حسن عسکری فرزندی داشته است! من نمیدانم ایشان این عده قلیل را از کجا در آورده است؟»
شبههافکنان مدعای بدون سند ارائه میدهند
اینگونه افراد هر وقت هم حرف میزنند ما ندیدیم مدرک نشان بدهد، یک مدرکی بیاورند که به این دلیل ولو حداقل به کتب مورخین اشاره کند. اگر مراد شیعه هستند، 90درصد شیعه در زمان امام عسکری معتقد به مهدویت بودند. یک عده اندکی حالا میگویند 10درصد این را شاید خیلی مبالغه کردم، دو سه درصد بودند که آمدند یک سری ادعاهای دیگری مطرح کردند.
اینکه در زمان امام کاظم واقفیه بودند، این بحث جدایی است؛ ولی در زمان امام عسکری (سلام الله علیه) با وجود این چهار وکیلی که از طرف حضرت امام عسکری و حضرت مهدی (ارواحنا فداه) که بودند، مراجعه عموم شیعه به اینها بوده است. یعنی 95درصد شیعه رجوعشان به نواب اربعه بوده است، 5درصد درصد هم علقه مضغه بودند، مگر خود اهل سنت کم فرقه دارند؟ تا قرن هشتم اینها نزدیک به 50-60 تا فرقه داشتند. در قرن هفتم - هشتم یکی از سلاطین در مصر به نام سلطان «بَیبَرس» همه مذاهب را از بین برد.
دیدند در مصر هر فقیهی میآید آنجا طبق فتوای مُقَلد و امام خودش فتوا صادر میکند و دادگستری مستقلی دارد؛ لذا او اعلام کرد هر کس تابع این چهار مذهب مالک و ابوحنیفه و شافعی و احمد نباشد، ما در دادگستری از اینها استفاده نمیکنیم، و باعث شد که آن مذاهب دیگر منقرض شد، تا قرن هفتم هشتم 40-50 تا مذهب داشتند. آنجا چطور زبان شما کوتاه است و هیچ حرفی نمیزنید؟!
اما اگر در زمان امام عسکری (سلام الله علیه) چهار تا افراد فاسدی مثل شلمغانی یک سری ادعایهای باطل کردند، میگویید آنها اکثریت بودند! و شیعههای معتقد به امام عصر ارواحنا فداه یک عده قلیلی بودند؟! ما که سر در نیاوردیم مسئله چیست!
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
اهلبیت (علیهمالسلام) ناموس خدا هستند و خدای عالم نسبت به ناموسش غیور است، تاریخ هم نشان داده است، ما تجربه کردیم در این دیر مکافات با آل علی هر که در افتاد ور افتاد.
این قانون کلی است، هر کسی بخواهد با اهلبیت (علیهمالسلام) در بیفتد؛ چه آگاهانه و چه جاهلانه هیچ فرقی نمیکند، همانطوری که بلاتشبیه کسی اگر شراب بخورد ولو به نیت اینکه این شربت است اثر وضعی دارد مستش میکند، از این طرف هم کسی با اهلبیت در افتد ولو قربة الی الله هم باشد، جاهلانه هم باشد، سیلی صدیقه طاهره اولین شهیده ولایت را خواهد خورد، این را شما داشته باشید، در طول این مدت هم این قضیه قطعی و ثابت شده است.