اشاره: طبق روال نشریه پرتو، ذیلاً خلاصه یکی دیگر از سخنرانیهای علامه مصباح (ره) تقدیم شده است.
-----------------------------------
یکی از علما، به نظرم آقا سید عزالدین زنجانی بودند، ایشان فرموده بود که بعد از درس تفسیر المیزان، دیگر قرآن از مهجوریت خارج شد. چون قرآن یک آیهای دارد که وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا؛ [فرقان، 30] در روایات هم هست که پیغمبر اکرمصلیاللهعلیهوآله با همه مهربانیای که نسبت به همه امت دارند و قبل از ورود خودشان در بهشت از خدا میخواهند که امتشان را شفاعت کنند؛ اما در عین حال پیش خدا شکایت میکنند که إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا! اگر اشتباه نکنم این تعبیر مرحوم آقای سید عزالدین بود که از فضلای زنجان بودند و قسمت اخیر عمرشان را در مشهد گذراندند و از اساتید آنجا بودند. به هر حال این دِینی است که مرحوم آقای طباطبایی بر عهده ما دارد که در واقع قرآن را در این قرن، احیاء کرد و قرآن از مهجوریت خارج شد و عجیب این بود که با اینکه شاید مهمترین انگیزه ایشان در درس تفسیر و نوشتن کتاب تفسیر، رد شبهاتی بود که از طرف کسانی مطرح میشد که گرایش وهابیت داشتند و این شبهات را ابداع میکردند، با این وجود این کتاب از طرف محافل اهل تسنن هم مورد تشویق قرار گرفت و بر همان جلدهای اول تفسیر المیزان تقریظ نوشتند. از الأزهر مصر هم برای تفسیر المیزان تقریظ نوشتند.
بنده باید اعتراف کنم که شروع استفاده من از قرآن به برکت نفس آقای طباطبایی بود و یقین دارم که اکثریت قریب بهاتفاق آنچه که بعد از این هم آموختم، چیزهایی است که از درس ایشان استفاده کردم یا از جلساتی بوده که مثلاً حضوراً برخوردار شده بودم. این است که وظیفه خودم میدانم که در همین جلسه یادی از ایشان کرده باشم و احترام خودم را تقدیم کنم و از خدا بخواهم که دعای ایشان را در آن عالم، شامل همه ما بفرماید.
گسترش فعالیتهای قرآنی به برکت انقلاب اسلامی
چهل و یک سال تمام از زمان پیروزی انقلاب گذشته است و ما چهل و دومین سالش را شروع کردهایم. یکی از بزرگترین نعمتهایی که در سایه پیروزی انقلاب، نصیب حوزه علمیه، نصیب شیعه، نصیب اسلام و به یک معنا نصیب عالم انسانی شد این بود که در اثر همت بسیاری از افراد بااخلاص و باهمت، گرایشی در سطح عموم کشورهای مختلف اسلامی برای بهتر فهمیدن قرآن و بهتر استفاده کردن از قرآن برای حل مشکلات علمی و عملی و برنامههای اجرایی، شروع شد. یکی از نمونههایش همین است که خود شما متصدیاش هستید و الان خلاصهای از ثمرات این فعالیتها را یادآوری فرمودند و بنده صمیمانه تشکر میکنم. قبلاً هم کم یا بیش اطلاع پیدا کرده بودم؛ اما بهصورت تصویری و سیما و مشاهده آثار، گویاتر است و بهتر اثر میکند؛ بنابراین اولین وظیفهای که باز بنده اینجا احساس میکنم این است که از همه کسانی که تابهحال در این مسیر قدم برداشتهاند و ما را بهرهمند کردهاند و راه استفاده بهتر از قرآن را چه برای شخص بنده و چه برای همه جامعه اسلامی فراهم کردهاند، صمیمانه تشکر کنم و دعا کنم که خدا روزبهروز و ساعتبهساعت بر توفیقاتشان بیفزاید و همه این خدماتشان را مورد بهترین قبول قرار دهد.
وظیفه ما در برابر نعمت قرآن کریم
تا اینجا ما اگر این کار را درست انجام دهیم شکر یک نعمتی از نعمتهای الهی را به جا آوردهایم؛ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ. [ابراهیم، 7] به استناد این آیه شریفه قرآن، اگر ما از کسانی که این حرکت را در حوزه شروع کردهاند و رواج دادهاند و به اینجا رساندهاند که آثارش را ملاحظه میفرمایید و الآن بعضی از آنها گفته شد، اگر قدردانی و تشکر و در حدی که از ما برمیآید ترویج کنیم، باعث این میشود که این نعمت افزایش پیدا کند؛ هم خود ما بیشتر بهرهمند شویم و هم عالم اسلام از معارف قرآن بیشتر بهرهمند شود؛ لَأَزِيدَنَّكُمْ؛ اما اگر خداینکرده به دلایلی که غالباً آن دلایل دستپخت شیاطین است، نه خودمان همت کنیم در این راه قدم برداریم و نه از کسانی که چنین اقداماتی را انجام میدهند تشکر کنیم، مصداق آن بخش بعدی آیه میشویم که وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ؛ اگر کفران نعمت کنید، إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ!
خب تا اینجا وظیفهای که ما نسبت به کارهایی که انجام گرفته داشتیم اشاره به کارهای برجستهای بود که بنده یادم بود و بلد بودم و حتماً خود شما بهتر از من میدانستید و یادآوری اینکه از این نعمتهای گذشتگان قدردانی کنیم، برای آن کسانی که بانی این کارها بودند هدیهای بفرستیم، قرائت قرآنی، دعایی، احیاناً نمازی، عبادتی انجام دهیم که آنها زمینه استفاده از قرآن را برای ما فراهم کردند و ما را آشنا کردند.
اما قدم دوم این است که وظیفه ما چیست؟ اینها کارهایی بود که آنها در راه انجام وظیفهشان انجام دادند و این برکات را ایجاد کردند و ما را از این برکات قرآن بهتر بهرهمند کردند. تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ؛ «آنها گروهی بودند که درگذشتند»، ما وظیفهمان چیست؟
اگر ما حرکتی که در حوزه برای تدبر در قرآن، فهم قرآن و گسترش معارف قرآن شروع شده را به یک حرکتی که انسان در یک مسیر هموار و اندکی شیبدار حرکت میکند تشبیه کنیم، اگر ما فقط همینجا بایستیم، بهترین هنرمان این است که کارهای گذشته را حمایت و حفظ کنیم. اگر بخواهیم در این مسیری که راهش بهوسیله گذشتگان هموار شده و شیب ملایمی پیدا کرده که ما بتوانیم سرعت بگیریم حرکت کنیم، میتوانیم این حرکت را به نحوی ادامه دهیم که ما این مسیر را رواج دهیم، توسعه دهیم و عمق ببخشیم. همانگونه که آدم وقتی در یک مسیر همواری که اندکی هم شیب داشته باشد شروع به حرکت میکند، خودبهخود حرکتش سرعت پیدا میکند، این زمینه هموار و شیبدار را گذشتگان ما و بهخصوص بزرگانی که اسم بردم، فراهم کردند؛ وظیفه ما این است که در این مسیر، با استفاده از راهنماییهایی که کردند و درسهایی که به ما دادند، با سرعت حرکت کنیم و راه آنها را ادامه دهیم. اگر احتمالاً - در بحث طلبگی ضرر ندارد این را بگویم - یک جایی اشتباهی کرده باشند، سعی کنیم آن اشتباه را جبران کنیم و آنچه بیشتر مهم است این است که حرکت جدیدی را شروع کنیم و مسیر بیشتری را با سرعت بیشتری طی کنیم تا بتوانیم نتایج اینها را بهتر در دسترس همه انسانهای عالم قرار دهیم.
متأسفانه غافلیم!
به مناسبت این نکته، به ذهنم آمد یک نکته که مربوطِ به این موضوع است؛ اما از مسائل اصلی این موضوع نیست را یادآوری کنم. بنده به خودم قیاس میکنم، بالاخره سالها در حوزه بودم و در هشتاد و پنج، شش سالی که از عمر من گذشته، بیش از هفتاد سال است که در حوزههای علمیه هستم. روش ما و بُرد ذهنی و آیندهنگری ما تقریباً محصور به کشور خودمان است. ما اگر تفسیری مینویسیم، اگر بحث میکنیم، اگر تدبر میکنیم، اگر ترویج میکنیم، نظر اصلی این است که باید در کشور خودمان استفاده کنیم. اصلاً مسئلهاش هم مطرح نیست که برای جای دیگری کاری کنیم. در همه تبلیغاتمان همینگونه است، در قرآنشناسیمان کم یا بیش اینگونه است؛ ولی غافلیم از اینکه یک کشور هشتاد میلیونی در میان یک جامعه هشت میلیاردی میتواند نقشهایی را ایفا کند که حسابش از محاسبات عادی ما خارج است؛ یعنی غافلیم از اینکه ما با این قدرتی که داریم و این نعمتهایی که خدا در اختیار ما گذاشته، چه اندازه میتوانیم بر تحولات جهان اثر بگذاریم.
(آیت الله مصباح یزدی در همایش تدبر در قرآن، تاریخ: دوشنبه، 21 بهمن، 1398)