علی اکبر عالمیان
امام خمینی در نقد سیاست گام به گام بازرگان به نکته مهمی اشاره میکند. ایشان میفرمایند: «من به ...این آقایان که آمده بودند و میگفتند که «سیاست» قدم به قدم خوب حالا یک قدم برداریم و بعدش صبر کنیم یک مدتی بگذرد بعد قدم دوم را برداریم، گفتم آقا اگر شما این قدم را سست کنید [در] قدم دوم قدمهای شما را میشکنند. اینطور نیست که یک قدر صبر کنند که شما حالا قدم اول را برداشتید حالا ایشان سلطنت کند نه حکومت!... بعد از این همه جنایات، حالا دیگر بیایند آقا سلطنت کنند اگر مستقر این هستند که این اگر پایش مستقر بشود، دنبال این هستند که این نهضت را بخوابانند با هر طور که میتوانند.
حبیبالله پیمان در نقد سیاست گام به گام دولت موقت میگوید... فضای انقلاب به دولت موقت اجازه نمیداد که با سیاست گام به گام پیش رود، در چنین شرایطی نمیتوان گفت که صبر کنید شاید این سیاست درست باشد... این موعظهها نشانه ندیدن واقعیت است، دلیل بیگانگی با واقعیت همین است که با نصیحت میخواستند مسئله را حل کنند... نمیخواهم آقایان را به دلیل انقلابی نبودن سرزنش کنم، اگر میدانستند که برای حکومت کردن در آن شرایط آمادگی ندارند نباید میپذیرفتند.
1- انقلاب به معنای حرکت آهسته و تدریجی
میتوان گفت که بازرگان در انقلابیگری، اعتقادی به حرکت سلبی به معنای برخورد مستقیم با رژیم سلطنت نداشت؛ بلکه معتقد به حرکت آهسته گام به گام و تدریجی بود؛ حرکتی که معلوم نبود که اگر انجام میشد و رهبران انقلاب هم به آن تن میدادند، آیا سلطنت را سرنگون میساخت؟! خود بازرگان در این باره میگوید بیشتر اینجاییها (از جمله خود آقای شریعتمداری و دوستان ما) همه طرفدار سنگر به سنگر بودیم و طرفدار اینکه شاه به این زودی نرود و یواشیواش زیر پایش را سست کنیم و در انتخابات هم شرکت کنیم؛ به اصطلاح قدرت و اختیارات به تدریج دست ملت بیاید. اصلاً باورم نمیشد؛ واژگونی شاه واقعاً از چیزهای استثنایی تاریخ بود. (بازرگان بیتا (ج) ۱۹۹) وی همچنین در جایی دیگر، شیوه مبارزاتی خود را اینگونه تبیین میکند: «همه میدانند من معتقد به سیاست قد قدم به قدم بودم، معتقد بودم که برای رهایی از دست شاه فقط یک راه بود و آن اینکه آمریکا را مجبور کنیم که کمکم شاه را ول کند و کاری کنیم که او هر چه بیشتر ضعیف شود و ملت روز به روز قویتر شود» (بازرگان،۱۳۹۷: 17)
او در تبیین لزوم حرکت تدریجی میگوید بازرگان (1391 (ب): ۷۵). البته همین جمله بازرگان نیز خود نشان دهنده تناقض در گفتار و مواضع اوست؛ چرا که قبلاً معتقد به برقرار بودن سلطنت مشروطه بود و در اینجا از استقرار نظام جمهوری اسلامی سخن میگوید!
عزتالله سحابی، حرکت بازرگان را سنگر به سنگر پیش رفتن و حرکت به سمت تعقل و تأمل میداند. او در تبیین واژه سنگر به سنگر و جایگاه آن در اندیشه بازرگان معتقد است که او اعتقادی به واژگونی حکومت نداشته است و معتقد است که باید لغت واژگونی را برداشت؛ چون واژگونی به معنای اتفاق لحظهای و فوری است؛ لذا باید مرحلهای پیش رفت. ابتدا شاه برود. دوم اینکه به عنوان جانشین شاه فعلاً یک شورای سلطنتی تشکیل شود و دولت ملی شروع به کار کند و سپس با یک رفراندوم، سلطنت ملغی گردد. (سحابی، ۱۳۸۴ (۱۴۸)
حبیبالله پیمان در نقد سیاست گام به گام دولت موقت میگوید... فضای انقلاب به دولت موقت اجازه نمیداد که با سیاست گام به گام پیش رود، در چنین شرایطی نمیتوان گفت که صبر کنید شاید این سیاست درست باشد... این موعظهها نشانه ندیدن واقعیت است، دلیل بیگانگی با واقعیت همین است که با نصیحت میخواستند مسئله را حل کنند... نمیخواهم آقایان را به دلیل انقلابی نبودن سرزنش کنم، اگر میدانستند که برای حکومت کردن در آن شرایط آمادگی ندارند نباید میپذیرفتند. البته او معتقد بود که اگر هم حرکت تدریجی صورت نگیرد و به اصطلاح انقلابیون در منزل مینشستند و دست روی دست میگذاشتند، شاه خود به خود در معرض سقوط بود و قطعاً سقوط میکرد (بازرگان بیتا (ج) (۱۹۹) این ادعای گزاف در حالی صورت میپذیرد که بازرگان پاسخی به این پرسش نمیدهد که اگر قرار بود که پادشاهی به خاطر وضع اقتصادی مملکت سقوط کند، قطعاً در دوره قاجاریه وضعیت بغرنجتری حاکم بود، پس چرا در آن زمان نظام سلطنتی سقوط نکرد؟ آیا غیر از این است که این ادعای بازرگان در صدد کمرنگ کردن حرکت انقلابی و نقش امام خمینی در سقوط نظام شاهنشاهی میباشد؟! امام خمینی در نقد سیاست گام به گام بازرگان به نکته مهمی اشاره میکند. ایشان میفرمایند: «من به ...این آقایان که آمده بودند و میگفتند که «سیاست» قدم به قدم خوب حالا یک قدم برداریم و بعدش صبر کنیم یک مدتی بگذرد بعد قدم دوم را برداریم، گفتم آقا اگر شما این قدم را سست کنید [در] قدم دوم قدمهای شما را میشکنند. اینطور نیست که یک قدر صبر کنند که شما حالا قدم اول را برداشتید حالا ایشان سلطنت کند نه حکومت!... بعد از این همه جنایات، حالا دیگر بیایند آقا سلطنت کنند اگر مستقر این هستند که این اگر پایش مستقر بشود، دنبال این هستند که این نهضت را بخوابانند با هر طور که میتوانند». (خمینی، ۱۳۷۸: ۵۸-59/۵)
۲- معنا و مفهوم غلط و خطرناک انقلابیگری از نگاه بازرگان
نگاه بازرگان به مقوله انقلابیگری، نگاهی متفاوت با دیگران بود. با نگاهی به دیدگاههای او در مورد مقوله فوق میتوان مفهوم انقلابیگری از دیدگاه بازرگان را به چهار مفهوم تقسیم کرد:
۱. بازرگان، انقلابی بودن و انقلابی عمل کردن را مترادف خشونتورزی میداند (بازرگان،۱۴۶-۱۴۱:۱۳۸۹)
۲. او همچنین انقلابیگری را مترادف با انحصارگرایی مکتبی میداند (بازرگان، ۱۳۸۹: ۱۵۱) بازرگان، انقلابیگری را به مثابه بینظمی و هرج و مرج در امور میداند.
-۴- بازرگان همچنین انقلابیگری را به معنای عدم تعقل و تأمل و شتابزدگی در تصمیمگیری دانسته است.
دقیقاً به سبب وجود همین مفاهیم است که او در تبیین شاخصههای انقلابی بودن به مواردی اشاره میکند که نوعی سرکشی و انتقامجویی را تداعی مینماید. از نگاه او شاخصههای انقلابی بودن یا انقلابی عمل کردن عبارتاند از؛ خواستن و رسیدن با سرعت و شدت یا ضربتی و قاطع عمل کردن خصلت خصمانه خشمگین با مشتهای گره کرده، بریدگی کلی و انهدام گذشته با محو و واژگونی هر رویه و سابقه و سرمایه، همراه با تصفیه حسابها و انتقامجویی، حالت طبقاتی و انحصاری ضد ملی و روشنفکری و اداری و ضد غربی داشتن، با تمایل به روحانیت و کری و اداری اتکاء بر توده مردم و دفاع از مستضعفین خودسری و تمرد طبقات جوان و مأمورین انقلابی از اوامر دولت و مقامات و تا حدودی ابتکار عمل و گردانندگی انقلاب (بازرگان، ۱۳۹۱(الف): ۱۳۳-۱۳۲)
ادامه دارد...
تاریخ در تصویر
در محل اقامت امام خمینی در نوفل لوشاتو، تابلوی «توجه، حجاب رعایت شود»، نصب شده بود.