امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

نقدی بر خوانش مهندس بازرگان از انقلاب و انقلابی‌گری (بخش پنجم)

علی اکبر عالمیان

 وقتی به آیات قرآن مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم که هر دو معنای انقلابی‌گری وجود دارد. خداوند وقتی می‌خواهد برخی از خصوصیت‌های انقلابیون را برشمرد، هم به بحث حرکت آرام و تدریجی اشاره می‌کند و هم به حرکت سخت و قهری. قرآن هم به صبر و استقامت فراوان اشاره می‌کند  و هم به فداکاری و ایثار  وایمان  و نفوذناپذیری  و ولایت‌پذیری.  

روش پیامبر اسلام نیز همین‌گونه بود. ابتدای حرکت حضرت از طریق دعوت بود و نه قهر و غلبه. پیامبر پس از حدود سه سال دعوت مخفی، این بار از سوی خداوند ماموریت یافت تا دعوت خود را آشکار سازد.  پیامبر در کنار حرکت آرام و دعوت و تبلیغ به دین، در جای خود نیز حرکت قهری و برخورد سخت نیز داشته است؛ مانند اقدام انقلابی در تخریب مسجد ضرار و جهاد با مشرکان.  

ارزیابی و نقد:
بر خلاف آنچه بازرگان می‌گوید، نه تنها در سیره ائمه؛ بلکه در سیره و رویه انبیاء الهی نیز انقلابی عمل کردن وجود داشته است. آنچه اما در این بین وجود دارد، نوع نگاه یک‌جانبه و یکسویه بازرگان - به مانند سایر دیدگاه‌هایش - با مسئله انقلابی‌گری و مفهوم انقلاب و انقلابی عمل کردن است.
او انقلاب و حرکت انقلابی را تنها در برخورد آرام یا به زعم خود نصیحت‌گونه می‌داند، این در حالی است که این رویه، تنها یک روی سکه مفهوم انقلاب است. روی دیگر آن نیز برخورد قهری و سخت است. چون او فقط یک روی سکه را دیده است؛ بنابراین فقط انقلابی عمل کردن را در رویه آرام و بدون قهری می‌داند و هرگونه اقدام قهری را با اوصافی نظیر: عدم تعقل و تامل، انحصارگرایی مکتبی و خشونت‌طلبی متصف می‌گرداند. وقتی به آیات قرآن مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم که هر دو معنای انقلابی‌گری وجود دارد. خداوند وقتی می‌خواهد برخی از خصوصیت‌های انقلابیون را برشمرد، هم به بحث حرکت آرام و تدریجی اشاره می‌کند و هم به حرکت سخت و قهری. قرآن هم به صبر و استقامت فراوان اشاره می‌کند  و هم به فداکاری و ایثار  وایمان  و نفوذناپذیری  و ولایت‌پذیری.  
از آن‌سو نیز بر عمل سخت و قهری تاکید می‌کند و بر جهاد و قتال در راه خدا تاکید کرده  و یکی از نشانه‌های انقلابیون را شدت عمل در برابر دشمنان و مهربانی و شفقت نسبت به خودی‌ها می‌داند.  همچنین در آیات الهی وقتی به اقدامات پیامبران اشاره می‌کند، هم به برخورد آرام آنان اشاره می‌شود و هم به حرکت قهری و سخت آنان. به عنوان نمونه باید به اقدامات انقلابی حضرت ابراهیم علیه السلام اشاره کرد که در حرکت انقلابی و خیزش پرشور بر ضد منکر بزرگ عصر یعنی نمرود، سه روش را برگزید.
 روش اول روش احتجاجی این پیامبر است. پیامبران الهی با اتخاذ تدابیر خردمندانه در احتجاج با دیگران، نه تنها بر حقانیت آموزه‌های خود صحه می‌گذاشتند؛ بلکه به جای برخوردی صرفاً سلبی و تحکم‌آمیز با مخالفان، با احتجاج و استدلال با آنان برخورد می‌کردند. خداوند متعال در آیه 258 سوره بقره این حرکت انقلابی و اعتراضی حضرت ابراهیم را بیان می‌کند. نمرود در مقابل حجت آشکار ابراهیم نتوانست جوابی بیاورد و با سفسطه و مغالطه در برابر این پیامبر الهی سعی در فرار از واقعیت‌ها بود؛ اما در نهایت در این مناظره مغلوب شد.
 روش دوم، مبارزات عملی حضرت ابراهیم بود که با کمال قاطعیت به بت‌پرستان و نمرودیان اخطار کرد که: به خدا سوگند در غیاب شما نقشه‎ای برای نابودی بت‌هایتان می‎کشم.   او در روزی که مردم شهر را خلوت کرده بودند و نمرود و اطرافیانش نیز از شهر بیرون رفتند، به سمت بتخانه‌ها رفت و اقدام انقلابی خود را عملی ساخت.   روش سوم این پیامبر الهی نیز هجرت بود.   سایر پیامبران الهی نیز همین رویه را داشتند.   
روش پیامبر اسلام نیز همین‌گونه بود. ابتدای حرکت حضرت از طریق دعوت بود و نه قهر و غلبه. پیامبر پس از حدود سه سال دعوت مخفی، این بار از سوی خداوند ماموریت یافت تا دعوت خود را آشکار سازد.  پیامبر در کنار حرکت آرام و دعوت و تبلیغ به دین، در جای خود نیز حرکت قهری و برخورد سخت نیز داشته است؛ مانند اقدام انقلابی در تخریب مسجد ضرار و جهاد با مشرکان.  
 در یک نگاه کلی باید گفت که انبیاء الهی و ائمه معصومین (علیهم السلام) با توجه به شرایط و مصالح روزگار، حرکت انقلابی خود را به پیش می‌بردند. یکی مانند امام حسین (علیه السلام) رویه جهاد و حرکت نظامی را برگزید و یکی هم مانند امام حسن (علیه السلام) رویه آرام و صلح را. هم حرکت امام حسین انقلابی است و هم حرکت امام حسن. نکته دیگر اینکه سیاست رهبران بزرگ انقلابی در حرکت انقلابی، تدریجی است. یعنی در ابتدا حرکت آرام و تبلیغی است و در ادامه، حرکت عملی و اقدام سخت. به تعبیر شهید مطهری: « ...مگر خود اسلام از نظر تاکتیک تدریجاً پیاده نشد؟ امروز نهضت مرحله نفی و انکار و در هم کوبیدن استبداد و استعمار را می‌پیماید. فردا که از این مرحله عبور کرد و به سازندگی و اثبات رسید، هدف‌های دیگرش را دنبال خواهد کرد.»   
به عنوان نمونه باید به حرکت انقلابی پیامبر اشاره کرد که ابتدا حرکت ایشان، تبلیغی و فرهنگی بود. در دوران حضور 13 ساله در مکه، اقدام سخت از ایشان دیده نشد و فقط به تبلیغ و تبیین آیین اسلام و آموزه‌های الهی می‌پرداخت. بعد از این زمان، حرکت انقلابی پیامبر صبغه سخت و اقدام عملی پیدا کرد. به همین دلیل در دوران حضور در مدینه هم تشکیل حکومت داد و هم اینکه به جنگ و جهاد پرداخت و به گسترش حکومت خود ادامه داد و با فتح مکه و بعدها با غزوات و سرایای گوناگون، این حرکت انقلابی خود را تتمیم و تکمیل کرد. هم حرکت اول پیامبر یعنی تبلیغ و دعوت مردم به سوی خداوند (جنبه نرم‌افزاری) حرکت انقلابی بود و هم حرکت دوم ایشان یعنی تشکیل حکومت و برخورد سخت با دشمنان (جنبه سخت‌افزاری) به مثابه حرکت انقلابی به شمار می‌آمد.
 دقیقاً به همین دلیل است که اکثر سوره‌های مکی در مورد مسائلی مانند دین، معاد، مرگ، اخلاقیات و مانند آن است و اکثر سوره‌های مدنی نیز در مورد جنگ و جهاد و مانند آن. انقلاب اسلامی ایران نیز به تأسی از حرکت انقلابی پیامبر، همین رویه را پیگیری کرد. امام خمینی در همان شروع حرکتش، مستقیم بر دل حکومت نزد؛ بلکه ابتدا با اتخاذ سیاست تبلیغی و دعوت و نصیحت آغاز کرد و در ادامه به حرکت سخت و عملی روی آورد.  
 
تاریخ در تصویر
نوروز در عهد قاجار