امام باقر علیه السلام فرمودند:  به خدا سوگند که او (مهدی (علیه السلام)) مضطر (حقیقی) است که در کتاب خدا آمده می فرماید: «اَمَّن یجیب المضطر اذ ادعاه و یکشف السؤ...» بحارالانوار، ج ٥٢، ص ٣٤١ 

نحوه رفتار با همسر و فرزندان از دیدگاه قرآن و روایات (قسمت دوم)

مراعات انصاف و احسان با خانواده
انصاف به معنای نصف و نیمه کردن، به این معناست که در کارها به گونه‌ای رفتار کنیم که همواره کفه ترازو در حالت اعتدال باشد و کفه‌ای سنگین‌تر نباشد؛ بنابراین در هر کاری که انجام می‌شود، انسان ضرر و زیان را مساوی میان خود و شریک تقسیم کند و کاری نکند که به او بی‌انصافی شود و کفه‌اش سنگین‌تر باشد. البته ممکن است که انصاف، اقتضای عدالت نباشد؛ ولی انسان برای اینکه ضرر کمتری را به دیگری تحمیل کند، بخشی از ضرر را خود متحمل می‌شود تا این گونه نوعی ایثارگری داشته باشد.
وقتی انسان بر اساس اصل عدالت عمل می‌کند، مقابله‌به‌مثل می‌کند و بدی را با بدی و نیکی را با نیکی پاسخ می‌دهد (بقره، آیه ۱۹۴؛ یونس، آیه ۲۷؛ نحل، آیه ۱۲۶)؛ اما وقتی بر اساس انصاف رفتار می‌کند، بر آن است تا مطابق قاعده طلایی رفتار کند و خود را در وضعیت دیگری قرار می‌دهد و می‌گوید اگر خودم در جایگاه او بودم، دوست داشتم چگونه با من تعامل کنند؟ در این زمان است که دوست می‌دارد که انصاف از در احسان صورت گیرد و فراتر از مقام عقل و عدل، از مقام قلب و عاطفه انسانی با او رفتار شود. این همان باب انصاف است که هر کسی دوست دارد با او چنین رفتار شود.
امیرمؤمنان علی (علیه السلام) می‌فرمایند: خودت و خانواده‌ات و نزدیکانت و کسانی که به آنان علاقه داری، با مردم منصفانه رفتار کنید و با دوست و دشمن به عدالت رفتار نمایید. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص ۳۹۴، ح ۹۱۰۱).
پس در تعاملات خانوادگی باید به طریق اولی اصل انصاف مراعات شود؛ زیرا بنیاد خانواده بر محبت، مودت، مهر و رحمت است که به حوزه قلب و عواطف ارتباط دارد، تا آرامش و سکونت در خانواده حاکم شود و روابط خانوادگی گرم و صمیمی گردد؛ چرا که انصاف، تعامل مبتنی بر نوعی احسان و ایثار و از خودگذشتگی است تا کمتر ضرر و زیانی متوجه طرف مقابل شود که حتی ممکن است خطاکار باشد.
خداوند در بیان مبانی، اصول و اهداف تشکیل خانواده می‌فرماید: از نشانه‌های او اینکه از نوع خودتان همسرانی برای شما آفرید تا به وسیله آنها آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد. آری، در این نعمت برای مردمی که می‌اندیشند، قطعاً نشانه‌هایی است. (روم، آیه ۲۱)
امام سجاد (علیه السلام) در تبیین حقوق زن به این اصول و اهداف اشاره کرده و می‌فرمایند: حق زن آن است که بدانی خداوند او را مایه آرامش و آسایش و همدم و پرستار تو قرار داده است، همچنین بر هر یک از شما واجب است که خداوند را به خاطر وجود دیگری ستایش کند و بداند که او نعمتی است که خداوند ارزانی داشته و واجب است که با نعمت خداوندی، رفتار نیک داشته باشد و او را گرامی بدارد و با او سازگاری کند و هر چند حق تو بر زنت بیشتر است و فرمان‌پذیری از تو، در هرچه دوست می‌داری یا نمی‌پسندی، تا آنجا که گناه نباشد، بر او لازم‌تر است، در هر حال او این حق را دارد که از تو مهربانی ببیند و از همدمی تو برخوردار شود و حق دارد که در برآوردن کامی که به ناچار باید برآورده شود، آرامش و آسایشش تامین شود و این حقی بس بزرگ است و هیچ نیرو و توانی جز به خداوند نیست. (تحف‌العقول، ص ۲۶۱)
از تعریفی که برای انصاف گفته شد معلوم می‌شود که انصاف از مصادیق احسان است؛ زیرا در احسان، عواطف در کنار عقل قرار می‌گیرد و انسان فراتر از عدالت می‌خواهد از حقوق خود بگذرد. در آیات قرآن روابط اجتماعی بر سه اصل عدالت و احسان و اکرام تعریف شده است. البته عبور از مقام عدالت به مقام احسان، سخت و دشوار است؛ زیرا شخص باید از حق خود بگذرد و به نوعی ایثار کند.
از مصادیق احسان، همان عفو و گذشت از خطاکار و گناهکار است؛ چنان‌که خداوند عفو از قاتل را به عنوان مصداقی از احسان مطرح می‌کند. (بقره، آیه ۱۷۸)
خداوند در آیه ۲۲ سوره نور می‌فرماید: اگر شما دوست دارید که خداوند از شما بگذرد، پس شما هم عفو و گذشت داشته باشید؛ یعنی همان قاعده طلایی را در حق دیگران اجرا کنید.
اکرام؛ نهایت عمل پسندیده
در آموزه‌های قرآنی از اکرام به عنوان برترین فضیلت یاد شده است که تنها کسانی به این مقام می‌رسند که در مرتبه تقوای اخص باشند.
بر اساس آیه ۸ سوره مائده، عدالت مرتبه اول تقوای الهی است که از آن به تقوای عام یاد می‌شود. از این رو خداوند در این آیه فرمان می‌دهد عدالت را مراعات کنید که آن نزدیک‌ترین رویه در رسیدن به تقوایی است که ما از آن به تقوای عام یاد می‌کنیم. خداوند می‌فرماید: اعدلو هو اقرب للتقوی؛ عدالت ورزید که آن نزدیک‌تر، به تقواست.
اما در آیه ۲۳۷ سوره بقره، احسان در قالب عفو را مرتبه دوم تقوای الهی می‌داند که همان مرتبه تقوای خاص است. خداوند این مرتبه را نیز اقرب به تقوای الهی معرفی کرده و می‌فرماید: و ان تعفوا اقرب للتقوی؛ و این که عفو کنید به تقوای الهی نزدیک‌تر است. در احسان، نه تنها بدی را با بدی جواب نمی‌دهد؛ بلکه از بدی او می‌گذرد و عفو می‌کند.
اما اوج مراتب تقوا را کسی داراست که اهل اکرام باشد. چنین شخصی نه تنها عفو می‌کند؛ بلکه پاسخ بدی را با انواع خیرات و نیکی‌ها می‌دهد. چنان‌که امام حسن (علیه السلام) در برابر مرد شامی که دشنام داد، عمل کرد و نه تنها مقابله‌به‌مثل بر اساس عدالت نکرد؛ بلکه بر اساس قاعده احسان، عفو کرد و بر اساس قاعده اکرام او را مهمان خود نمود.
خداوند در آیه ۲۷ سوره فرقان درباره عبادالرحمن می‌فرماید: و اذا مرو باللغو مروا کراما؛ و چون بر کار لغو و بیهوده‌ای بگذرند، با کرامت و بزرگواری می‌گذرند.
بنابراین، مومن می‌بایست در رفتار خانوادگی فراتر از عدالت و احسان بر مدار اکرام رفتار کند. از این رو امام باقر (علیه السلام) می‌فرماید: ان اکرمکم عندالله اشدکم اکراما لحلائلهم؛ گرامی‌ترین شما نزد خداوند، کسی است که بیشتر به همسر خود اکرام کند و احترام بگذارد. (وسائل‌الشیعه، ج ۱۵، ص ۵۸، ح ۶)
مسئولیت همسران در قبال یکدیگر
در آیات و روایات، به تکالیف و مسئولیت‌های متقابل همسران در کنار حقوق آنان پرداخته شده است. البته هر تکلیفی برای همسری، حقی برای او ایجاد می‌کند؛ زیرا در باطن هر حقی، تکلیفی و در باطن هر تکلیفی، حقی نهفته است. پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) درباره مسئولیت‌های متقابل همسران می‌فرماید: مرد، سرپرست خانواده است و درباره آنان از او سؤال می‌شود و زن، سرپرست خانه شوهرش و فرزندان اوست و درباره آنان از وی سؤال می‌شود. (صحیح بخاری، ج ۳، ص ۱۲۵)
انجام مسئولیت‌های متقابل، زمینه‌ساز بهره‌مندی از بهشت و برکاتی از جمله شفاعت در روز قیامت است. پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) می‌فرماید: ایما امراهْ ماتت و زوج‌ها عنها راض دخلت الجنه؛ هر زنی، از دنیا برود و شوهرش از او راضی باشد، به بهشت می‌رود. (نهج‌الفصاحه، ح ۱۰۲۲) امام باقر (علیه السلام) نیز می‌فرماید: لا شفیع للمراه انجح عند رب‌ها من رضا زوج‌ها؛ هیچ شفاعت‌کننده‌ای برای زن نزد پروردگارش نجات‌بخش‌تر از رضایت شوهرش نیست. (خصال، صدوق، ص ۵۸۸)
رضایت‌مندی از یکدیگر
زن و شوهر باید کاری کنند که هر دو از یکدیگر راضی باشند. امیرالمومنین علی (علیه السلام) درباره رفتار و سیره خود و فاطمه (سلام الله علیها) می‌فرمایند: به خدا سوگند که هرگز بر فاطمه (سلام الله علیها) غضب نکردم و او را به کاری مجبور نساختم، تا آنکه خداوند عزوجل او را به نزد خویش برد و او نیز مرا خشمگین نساخت و هرگز برخلاف خواست من عمل نکرد و من هرگاه به او نگاه می‌کردم، غصه‌ها و اندوه‌هایم برطرف می‌شد. (کشف الغمه، ج ۱، ص ۳۶۳)
پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) می‌فرمایند: هر زنی که شوهرش را آزار دهد، اگر تمام عمرش را روزه بگیرد و شب‌ها عبادت کند و بنده‌ها آزاد نماید و مال‌ها در راه خدا انفاق کند، خداوند هیچ نماز و کار نیکی را از او نمی‌پذیرد، تا آنگاه که به شوهرش کمک کند و او را از خود راضی کند وگرنه آن زن اولین کسی است که به جهنم می‌رود. سپس فرمودند: مرد هم اگر همسر خود را اذیت کند یا به او ظلم نماید، چنین گناه و عذابی خواهد داشت. (ثواب الاعمال، ص ۳۳۵، ح ۱)
البته انسان به طور طبیعی هنگام خطا و گناه خشم می‌گیرد؛ ولی باید خود را مهار و مدیریت کند و دیرخشم و زود خشنود باشد. پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) می‌فرمایند: بدانید که بهترین انسان‌ها کسانی هستند که دیر به خشم آیند و زود راضی شوند و بدترین انسان‌ها کسانی هستند که زود به خشم آیند و دیر راضی شوند. (نهج‌الفصاحه، ح ۴۶۹)
در این صورت است که مورد رضایت خداوند قرار می‌گیرند و شرایط زندگی آنان بهبود می‌یابد؛ چنان‌که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) در جایی دیگر می‌فرمایند: هرگاه خداوند برای خانواده‌ای خیر بخواهد، آنان را در دین دانا می‌کند، کوچکترها بزرگ‌ترهایشان را احترام می‌نمایند، مدارا در زندگی و میانه‌روی در خرج کردن را روزی‌شان می‌نماید و به عیوبشان آگاهشان می‌سازد، تا آنها را برطرف کنند و اگر برای آنان جز این بخواهد، به خودشان واگذارشان می‌کند. (نهج‌الفصاحه، ح ۱۴۷)
هم‌سفره‌ای و هم‌غذایی
برخی از کارها و اعمال با آنکه ساده است؛ ولی عامل تقویت ارتباطات و تحکیم روابط خانوادگی می‌شود. از جمله این امور، نشستن در کنار هم و خوردن غذا است. پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) برای همین بر این امور تاکید داشته و می‌فرمایند: خداوند، مومن و خانواده و فرزندانش را دوست دارد. محبوب‌ترین چیز نزد خداوند آن است که مرد را با زن و فرزندانش بر سفره‌ای ببیند که از آن غذا می‌خورند. پس در آن هنگام که بر سفره گرد آیند، به آنها نگاهی مهربانانه می‌کند و آنها را پیش از آنکه از جای خود متفرق شوند، می‌آمرزد. (تنبیه الغافلین، ص ۳۴۳، ح ۴۹۸)
پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) همچنین می‌فرمایند که مرد می‌بایست غذایی که همسرش دوست دارد بخواهد و آن را میل کند تا این گونه صفا و صمیمیت میان آنان افزایش یابد. ایشان می‌فرمایند: المومن یاکل بشهوه اهله، المنافق یاکل اهله بشهوته؛ انسان با ایمان، مطابق میل و رغبت خانواده‌اش غذا می‌خورد؛ ولی منافق میل و رغبت خود را به خانواده‌اش تحمیل می‌کند. (کافی، ج4، ص12، ح ۶)                     ادامه دارد...