اشاره: طبق روال نشریه پرتو، ذیلاً خلاصه یکی دیگر از سخنرانیهای علامه مصباح (ره) تقدیم شده است.
حضرت استاد! با توجه به تأکید مقام معظم رهبری بر دقت در تشخیص اصلح، بفرمایید که به نظر شما، ملاک اصلحیت چه چیزهایی است؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
الْحَمْدُ للهِ رَبِّ العَالَمِین وَصَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وآلِهِ الطَّاهِرِین
به عنوان مقدمه باید عرض کنم که بحمدالله مردم ما به خصوص بعد از انقلاب از یک رشد فرهنگی و سیاسی خاصی برخوردار هستند که وظیفه خودشان را در مشارکت سیاسی و همکاری در اجرای آنچه خواسته مردم انقلابی است درک میکنند و همواره در انتخابات و سایر کارهایی که مربوط به نظام بوده مشارکت جدی داشتهاند؛ منتهی در مقام تشخیص، کسی که باید کار را باید به او بسپارند، به خصوص در انتخابات ریاست جمهوری با توجه به اهمیت این مقام و این مسئولیت، لازم است که دقت بیشتری انجام بگیرد و تنها به اینکه کسانی از طرف شورای نگهبان صلاحیتشان احراز شده است، اکتفا نشود.
اهمیت دقت در انتخاب اصلح
همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودهاند، حتی اندکی تفاضل در بین نامزدها میتواند تعیینکننده باشد، به خاطر اینکه معنایش این است که یک نامزدی، اندکی بر دیگری برتری داشته و طبعاً اندکی مرجوح بوده است. به هر حال این تفاضل و تفاوت، خودش را یک جایی در عمل نشان خواهد داد؛ یعنی آن کسی که برتری نسبی دارد، در یک جایی مدیریت و عملکردش بهتر است و مصالح جامعه را بهتر تأمین میکند. آن کسی که فاقد این جهت است، ممکن است اشتباه بیشتری مرتکب شود و مصالح جامعه تفویت شود و این در حالی است که مصلحت جامعه، یکی دوتا و مربوط به یک نفر و دو نفر نیست؛ مصالحی است که به کل جامعه برمیگردد. این است که اندکی تفاوت و تفاضل در اینجا هم نقش مهمی میتواند داشته باشد و بنابراین مردم باید نهایت دقت را به خرج بدهند تا کسی را انتخاب کنند که هرچه بیشتر بتواند مصالح مردم و مصالح انقلاب را تأمین کند.
ابعاد اصلح بودن در نظام اسلامی
جای این تأکید و جای این وسواس هست که هرچه بیشتر سعی کنند در بین کسانی که نامزد هستند، آن کسی که اصلح نسبی است؛ یعنی ولو اندکی هم بر دیگران برتری دارد، او را بشناسند و او را انتخاب کنند؛ منتهی اصلحیت و رجحان یک نامزد ریاست جمهوری بر دیگری در چند جهت میتواند در نظر گرفته شود. این را میتوانیم با یک بیان تحلیلی، روشن کنیم. رئیسجمهور کشور اسلامی، یک حیثیت ریاست جمهوری دارد که سایر رؤسای جمهوری و مسئولان کشورهای دیگر هم دارند و یک جهت اسلامی بودن دارد که این جمهوری ما با جمهوریهای دیگر و با سایر نظامهای دیگر تفاوت دارد.
بنابراین، این اصلحیت در دو بُعد ممکن است لحاظ شود؛ یکی در اصل ریاست جمهوری و مدیریت کلان جامعه که این برای هر جامعهای مطرح است، هر جامعهای وقتی میخواهد رئیسجمهورش را انتخاب کند باید یک ملاکهایی را در نظر بگیرد که بر دیگران برتری داشته باشد.
ملاکهای عام انتخاب اصلح
این ملاکهای عام در سه چیز خلاصه میشود:
الف) قدرت مدیریت
اول اینکه قدرت مدیریتش بیش از دیگران باشد. رئیسجمهور، بزرگترین مدیر کشور است و اگر قدرت مدیریتیاش ضعیف باشد، این ضعف در عملش ظاهر خواهد شد و مصالح جامعه تفویت میشود؛ بنابراین کسی باید انتخاب شود که قدرت مدیریتش بیش از دیگران باشد. این اختصاص به کشور اسلامی ندارد. این در هر کشوری مطلوبیت دارد.
ب) آگاهی به مصالح جامعه
دوم، آگاهی به مصالح جامعه است. ممکن است یک کسی قدرت مدیریتش خوب باشد؛ ولی مصالح جامعه را در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و بینالمللی درست درک نکند. پس آن کسی که درکش نسبت به این مسائل بیشتر است و مصالح جامعه را بهتر درک میکند، آن یک ملاک دیگری برای رجحان است.
ج) امانتداری
سوم اینکه علاوه بر اینکه مصالح را بهتر درک میکند و قدرت مدیریتیاش هم بهتر است، باید امینتر هم باشد. ممکن است یک کسی قدرت مدیریت خوبی داشته باشد، مصالح را هم خوب درک میکند؛ اما دلش میخواهد که در این بین، به نفع خودش، به نفع خانوادهاش و به نفع گروهی که به آن انتساب دارد، سوءاستفاده کند. پس علاوه بر اینکه باید قدرت مدیریت و آگاهی به مصالح جامعه داشته باشد، باید امین هم باشد. امینترین مردم بر بیتالمال و بر آنچه در اختیار او قرار میگیرد باشد. این سه ملاک برای رجحان هر رئیسجمهور یا مسئول هر کشوری است.
ملاکهای خاص انتخاب اصلح در نظام اسلامی
ولی در کشور اسلامی، ما غیر از اینها یک ملاکهای دیگری را هم باید در نظر بگیریم؛ رئیسجمهور ما رئیسجمهور یک کشور انقلابی اسلامی است. به خاطر این اسلامی بودن، باید سه جهت دیگر در آن رعایت شود:
الف) حساس بودن نسبت به آرمانهای انقلاب و ارزشهای اسلام
اول اینکه نسبت به آرمانهای انقلاب و ارزشهای اسلام باید حساس باشد. او کسی است که باید ارزشهای اسلامی را در کشور تحقق ببخشد. به خاطر اینکه این مسئولیت اجرایی را بهعنوان مسئولیت یک کشوری که نظامش بر اساس اسلام است به عهده گرفته است؛ پس باید ارزشهای اسلامی و آرمانهای انقلاب اسلامی را بهتر از دیگران تحقق ببخشد. طبعاً اول باید به این ارزشها ایمان داشته باشد و بعد هم تصمیم داشته باشد که تمام توانش را برای تحقق بخشیدن به این ارزشها به کار بگیرد.
ب) اعتقاد راسخ به ولایتفقیه
دوم اینکه نظام اسلامی ما در دنیا به عنوان نظام ولایتفقیه شناخته شده و تجربه عملی ما هم نشان داده که آنچه رکن پیروزی ما در انقلاب بوده، اطاعت مردم از «ولیفقیه» بوده است. مردم به خاطر اطاعت از دستورات امام بود که به خیابانها ریختند و سینههای خودشان را آماج تیرهای دشمن قرار دادند و بعد هم در جنگ، هشت سال مقاومت کردند. اگر دستور ولیفقیه نبود، حاضر نمیشدند جان خودشان را به خطر بیندازند. بعد هم تجربه نشان داد که همین ولایتفقیه است که محور وحدت جامعه است و مانع از تفرّق و پراکندگی و انحراف جامعه ما میشود، وگرنه کشور ما هم مثل افغانستان و لبنان میشد و مثل کشورهای دیگری که تفرّقهای قومی و مذهبی باعث این شده که اینها به جنگهای داخلی کشیده شوند. آنچه باعث این شد که در ایران چنین چیزهایی پیش نیاید، این بود که همه مردم نسبت به یک رهبر مذهبی، اعتقاد و ایمان کامل داشتند و حافظ وحدت کشور و وحدت نظام بودند؛ بنابراین کسی که میخواهد در این کشور مسئولیت اجرایی را بپذیرد، باید اولاً اعتقاد راسخ به ولایتفقیه داشته باشد. نهتنها بهعنوان اینکه یکچیزی است که در قانون آمده و احیاناً هم ممکن است یک روزی هم از قانون حذف شود؛ نه! این چیزی است فوق قانون. آن وقتی که هنوز قانونی در مملکت نبود و هنوز قانون اساسیای تصویب نشده بود، مردم به اعتماد ولیفقیه و به امر او به خیابانها ریختند و جانشان را به خطر انداختند. این ولایتفقیه قبل از قانون، با قانون و فوق قانون است. به این صورت باید به این امر ایمان داشته باشد و تصمیم جدی داشته باشد که رعایت حریم ولایتفقیه را بکند و از رهنمودهای مقام معظم رهبری به نحو احسن امتثال کند. این مُرجِّح دوم است.
ج) استکبارستیزتری و مقابله با تهاجم فرهنگی
مرجح سوم این است که ما به خاطر اینکه یک انقلاب اسلامی کردهایم با مجموعهای از دشمنان مواجه هستیم که همه را تحت عنوان کفر و استکبار جهانی مینامیم. اینها از هیچ تلاشی برای سرنگون کردن نظام، ضربه زدن و لطمه زدن به نظام و یا لااقل ضعیف کردن این نظام، مضایقهای ندارند؛ بنابراین کسی که در رأس قوه اجرایی کشور قرار میگیرد، باید از همه کفرستیزتر و استکبارستیزتر باشد و به خصوص خطر تهاجم فرهنگی را بهتر از دیگران درک کرده باشد و تصمیم جدی بر مقابله با این تهاجم فرهنگی داشته باشد؛ بلکه آن را یک محور اساسی در برنامههای خودش قرار دهد.
این سه تا مرجح برای رئیسجمهوری است که میخواهد بهعنوان رئیس قوه مجریه در یک کشور انقلابی اسلامی حکومت کند. به اضافه این سه تا مرجح، مجموعاً این شش تا معیار، معیارهای انتخاب اصلح میشود.
ادامه دارد...
(گزیدهای از بیانات حضرت آیت الله مصباح یزدی که در مصاحبه با موضوع انتخابات و انتخاب اصلح در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۷۶ ایراد فرمودند)