امام حسین علیه‌السلام: ای مردم! در کسب صفات زیبای اخلاقی بکوشید و برای به دست آوردن این سرمایه‌های معنوی شتاب کنید.  (کشف الغمه، ج ۲، ص۳۰) 

مطالب صفحه مکتب عرشیان 1209

عملیات اچ- 3

محسن شیرمحمد

مجموعه سه پایگاه هوایی عراق را که در غربی‌ترین نقطه این کشور و در مرز اردن قرار دارند، اچ-۳ می‌گویند.
مجموعه مذکور، از سه پایگاه الولید به‌عنوان پایگاه اصلی، الموراسانا در شمال غربی و الطبعات در جنوب غربی پایگاه اصلی تشکیل می‌شود که در صد کیلومتری مرز اردن، یک مثلث تشکیل داده‌اند. در سال 1935 باندی برای فرود هواپیما در تلمبه‌خانه اچ-3 در مسیر خط لوله نفت از موصل به بندر حیفا (اسرائیل) ساخته شد که در دهه 1970 و برای مقابله با حملات احتمالی اسرائیل توسعه یافت و به یکی از پایگاه‌های نیروی هوایی عراق تبدیل شد. 
پس از حمله ارتش عراق به ایران در 31 شهریور 1359 و آغاز جنگ تحمیلی، حملات نیروی هوایی ایران به پایگاه‌های هوایی عراق، دشمن را مجبور کرد بخشی از هواپیماهای خود را به غرب عراق منتقل کند. اواسط مهر 1359 اسناد و مدارکی مبنی‌بر انتقال هواپیماهای عراقی به غرب این کشور در اختیار نیروی هوایی قرار گرفت. بمب‌افکن‌های ایلوشین28، توپولف16 و 22 و جنگنده‌های میگ23 و سوخو20 ازجمله هواپیماهای دشمن بودند که به مجموعه پایگاه‌های اچ-3 در غرب عراق منتقل شدند. 
معاونت عملیات نیروی هوایی طرح حمله به اچ-3 را در دستور کار خود قرار داد. نزدیک‌ترین پایگاه‌های هوایی ایران یعنی شهید نوژه (همدان) تا اچ-3 حدود 850 کیلومتری فاصله داشت و سوخت جنگنده‌های ایرانی برای این فاصله کافی نبود. 
سه طرح برای حمله به اچ-3 بررسی شد. طرح اول حمله از مسیر مرز کویت و عربستان و سپس فرود هواپیماهای ایرانی در سوریه بود. طرح دوم، پرواز مستقیم از مسیر شمال بغداد و سپس فرود جنگنده‌ها در سوریه و طرح سوم نیز مسیر مرزی عراق و ترکیه و سپس سوریه به سمت پایگاه‌های اچ-3 بود. طرح اول به دلیل حضور آواکس‌های عربستان و امکان ردیابی عملیات و طرح دوم نیز به دلیل پدافند هوایی دشمن میسر نبود. درنتیجه با طرح سوم موافقت شد. 
طبق طرح، چهارده فروند هواپیمای فانتوم از پایگاه شهید نوژه برخاسته و در جنوب دریاچه ارومیه از دو فروند بوئینگ707 سوخت‌گیری هوایی انجام می‌دادند و سپس از مسیر شمال عراق و چسبیده به مرز ترکیه تا سوریه پیش می‌رفتند و بعد دوباره با انجام سوخت‌گیری هوایی به سمت هدف رفته و بعد از بمباران آن، با انجام سوخت‌گیری هوایی از مسیر مرز ترکیه و عراق به کشور بازمی‌گشتند. طبق طرح، دو فروند بوئینگ747 سوخت‌رسان قبل از عملیات به سوریه فرستاده می‌شدند و سپس در مسیر بازگشت به تهران، سوخت‌رسانی هوایی به فانتوم‌ها را انجام می‌دادند. جنگنده‌های اف14 از پایگاه اصفهان و اف5 از پایگاه تبریز نیز پوشش هوایی از هواپیماهای تانکر707 را بر فراز دریاچه ارومیه بر عهده می‌گرفتند. 
چهارده فروند فانتوم 10 آبان 1359 از پایگاه شهید نوژه برای حمله به اچ-3 برخاستند و بر فراز دریاچه ارومیه سوخت‌گیری هوایی کردند؛ اما به دلیل لورفتن موضوع، عملیات لغو شد. بار دوم و در 18 بهمن 1359 دوباره فانتوم‌ها از پایگاه نوژه عازم مأموریت بمباران اچ-3 شدند؛ اما به دلیل نامناسب‌بودن وضعیت هوا در آسمان دریاچه ارومیه و بارش برف و عدم دید لازم، مأموریت لغو شد. 
روز 15 فروردین 1359 و برای سومین‌بار، هشت فروند فانتوم به‌عنوان هواپیماهای اصلی و دو فروند به صورت ذخیره از پایگاه شهید نوژه عازم بمباران پایگاه‌های الولید شدند. پس از سوخت‌گیری هوایی بر فراز دریاچه ارومیه، هشت فروند فانتوم مسیر شمال عراق را در پیش گرفتند و پس از رسیدن به سوریه اولین سوخت‌گیری هوایی را انجام دادند. در ادامه به موازات مرز عراق به سمت جنوب پیش رفتند. 
هم‌زمان سه فروند جنگنده اف5 از پایگاه تبریز، پالایشگاه کرکوک عراق را بمباران کردند تا توجه دشمن را از موضوع فانتوم‌ها پرت کرده و به این حمله جلب کنند. 
سپس فانتوم‌ها به سه دسته پروازی تقسیم شدند و سه فروند دسته اول به پایگاه شمالی، دو فروند دسته دوم به پایگاه جنوبی و سه فروند دسته سوم نیز به پایگاه اصلی (الولید) حمله کردند. 
پس از بمباران پایگاه‌ها، یک فروند از فانتوم‌ها آسیب دید و در پایگاه پالمیرا در شمال شرقی دمشق (پایتخت سوریه) فرود آمد. 
مابقی فانتوم‌ها در مسیر بازگشت دوباره سوخت‌گیری هوایی کردند و به سلامت وارد خاک ایران شده و پس از چهار ساعت و پنجاه دقیقه پرواز و طی مسیر شش هزار کیلومتری در پایگاه شهید نوژه فرود آمدند. 
مقامات اطلاعاتی آمریکا انهدام سه فروند هواپیمای ترابری آنتونف12، یک فروند بمب‌افکن توپولف16، چهار فروند جنگنده میگ21، پنج فروند سوخو 20، هشت فروند میگ23، دو فروند میراژ اف1 و چهار فروند بالگرد میل8 را در جریان بمباران پایگاه‌های اچ-3 تأیید کردند. دو خلبان و چهارده نفر از نیروهای عراقی به همراه سه نفر مصری و یک نفر از آلمان شرقی کشته شدند و نوزده نفر عراقی، چهار نفر مصری و دو نفر اردنی نیز مجروح شدند. 
برای پشتیبانی و انجام عملیات اچ-3 تعداد 54 فروند انواع هواپیمای جنگنده، سوخت‌رسان و ترابری و همچنین 75 خلبان نیروی هوایی ارتش شرکت کردند. 
 
عملیات بازی‌دراز               
مرضیه عابدینی
عملیات بازی‌دراز (شهیدان رجایی و باهنر) در 11 شهریور 1360 در ارتفاعات بازی‌دراز، در سه محور با هدف تصرف بلندی‌های 1000، 1150، 1100 و 1106 آغاز شد.
پس از اجرای عملیات موفق ارتش و سپاه در ارتفاعات بازی‌دراز در جبهه سرپل‌ذهاب در اردیبهشت 1360، این جبهه به حالت راکد درآمد تا برای تکمیل تصرف ارتفاعات منطقه در گیلان‌غرب، زله‌زرد و سرپل‌ذهاب طرحی با عنوان «طرح تبوک 6» تهیه و قرار شد در 15 مرداد 1360 اجرا شود؛ اما به دلیل مشکلات اطلاعاتی، کمبود نیرو و کمبود مهمات توپخانه، اجرای آن به 31 مرداد 1360 موکول شد. علاوه بر آن، وسعت عرض منطقه عملیاتی از یک سو و اولویت یافتن عملیات در جنوب از سوی دیگر، سبب شد عملیات به ارتفاعات سرپل‌ذهاب محدود و اجرای آن به زمان دیگری موکول شود.
بعد از حادثه انفجار دفتر نخست‌وزیری و شهادت آقایان رجایی و باهنر، فرماندهان ارتش و سپاه از جمله محمد بروجردی، برای ضربه زدن به دشمنان داخلی و خارجی که مدعی بودند با شهادت این دو نفر انقلاب به شکست می‌انجامد و همچنین تظاهرات نیروهای سپاه در پادگان ابوذر که خواستار تسریع در انجام عملیات بودند، طرح عملیات تصویب و برای اجرا به یگان‌های عمل‌کننده ابلاغ شد.
بدین ترتیب، نیروهای تیپ 3 زرهی لشکر 81 ارتش کرمانشاه، نیروهای سپاه و بسیج عشایری شامل گروهان احمدبن‌موسی‌علیه‌السلام از شیراز و بسیج کلهر برای این عملیات در نظر گرفته شد که باید از سه جبهه به اهداف تعیین‌شده در شمال غرب، غرب و جنوب غرب گیلان‌غرب حمله کرده و ارتفاعات کوره‌مُوش، بُنِه دَستک، قَراویز و جگرلو محمدعلی را در شمال و غرب و بلندی‌های 1100،  1150، 1000 و 1106 را در سمت جنوب جبهه‌های عملیاتی تصرف می‌کردند.
برای پشتیبانی آتش عملیات نیز مقرر شد چهار گردان توپخانه به صورت آتشباری در منطقه گسترش یابند. لشکرهای 6 و 7 و 8 زرهی عراق در منطقه سرپل‌ذهاب و گیلان‌غرب قرار داشتند. 
درست پیش از آغاز عملیات، سرهنگ بدری فرمانده تیپ 3 زرهی، فرماندهی لشکر 81 زرهی را بر عهده گرفت و سرپرستی تیپ 3 زرهی به سرهنگ زنوزی که پیش از این فرماندهی یگان بسیجی احمدبن‌موسی را بر عهده داشت، سپرده شد. 
عملیات آفندی با نام عملیات رجایی و باهنر در ساعت 4 صبح 11 شهریور 1360 در سه محور آغاز شد.
در پایان اولین روز حمله، یگان‌های عمل‌کننده در سمت جنوب و ارتفاعات بازی‌دراز موفق به تصرف ارتفاع 1150 شدند.
نیروهای ایران تا 14 شهریور 1360، قله‌های 1150 و 1100 و قسمتی از ارتفاع 1016 را تصرف و عملیات برای تصرف قله 1100 شمالی ادامه داشت. 
همچنین در محور میانی عملیات در منطقه شیرین‌آب و داربلوط نیز پیشروی و خطوط پدافندی خود را اصلاح کردند. 
در پی سه روز عملیات سرکوب و سراسر آتش و حدود هفده ضدحمله ناموفق ارتش عراق با تانک و آتش سنگین توپخانه و پشتیبانی هوایی، 120 سرباز عراقی کشته و یا مجروح شدند و پنج دستگاه تانک، یک انبار مهمات، حدود سه موضع توپخانه و همچنین یک پایگاه موشکی دشمن در محور قراویز همراه با چهار سکوی پرتاب موشک با آتش زمینی و نفوذ و بمب‌های جنگنده‌های ایران منهدم شد. 
در این عملیات، عراق مجبور شد تیپ 32 نیروی مخصوص را که در بغداد مشغول آموزش و تمرین برای عبور از رودخانه بود تا برای عبور از اروندرود و اشغال آبادان به کار رود، برای بازپس گرفتن قله‌های بازی‌دراز به این منطقه انتقال دهد و بدین ترتیب اجرای این عملیات، اشغال احتمالی آبادان را خنثی و در عمل، اجرای عملیات شکستن محاصره آبادان را تسهیل کرد. 
در 17 شهریور 1360، یک هفته پس از اجرای عملیات شهید رجایی و باهنر در ارتفاعات بازی‌دراز در منطقه سرپل‌ذهاب، نیروهای ایران به دلیل امکان‌پذیر نبودن اعزام یگان جدید به منطقه درگیری با توجه به اولویت یافتن جبهه‌های جنوب به‌ویژه آبادان برای اجرای «عملیات ثامن‌الائمه»، قله 1150 را تخلیه و تا ارتفاعات 1153 عقب آمدند. 
در این عملیات حاج محمدعلی قره‌گوزلو معروف به حاج محمود غفاری، دیده‌بان زبده جبهه‌های غرب و علی طاهری، مسئول دیدبانی مشترک ارتش و سپاه، در جبهه چپ سرپل‌ذهاب به شهادت رسیدند. 
سرانجام پس از شش روز نبرد، با دادن دویست شهید و 414 مجروح، نیروهای ایران نتوانستند اهداف تعیین‌شده را تثبیت کنند. میزان کشته و زخمی‌های دشمن در این عملیات بالغ بر هزار نفر بود و تعداد 130 نفر نیز به اسارت درآمدند. همچنین سیزده تانک عراقی نیز منهدم شد.