امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

مطالب صفحه بین‌الملل 1217

تجربه‌های فراوان تاریخی از بدعهدی آمریکا

تحلیگران معتقدند که سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران، بر پایه سلطه‌طلبی، فشار و تحریم استوار بوده و تجربه‌های گذشته نشان داده که هرگونه اعتماد به وعده‌های واشنگتن، نتیجه‌ای جز زیان نخواهد داشت. به گزارش فارس: روابط ایران و آمریکا همواره یکی از موضوعات مهم در سیاست خارجی کشور بوده است. این روابط از دوران مشروطه آغاز شد و تا امروز، با پیچیدگی‌ها و تنش‌های فراوانی همراه بوده است.
از خوش‌بینی تا کودتا
روابط ایران و آمریکا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، بیشتر در حوزه‌های فرهنگی و اقتصادی شکل گرفت. این روابط در ابتدا با خوش‌بینی همراه بود، چرا که بسیاری از ایرانیان تصور می‌کردند آمریکا می‌تواند به عنوان یک قدرت سوم، در برابر نفوذ استعماری روسیه و بریتانیا، نقش متوازن‌کننده‌ای ایفا کند. اما با وقوع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، چهره واقعی سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران آشکار شد. این کودتا که با حمایت مستقیم سازمان سیا انجام شد، دولت قانونی دکتر مصدق را سرنگون کرد و موجب بازگشت حکومت پهلوی به مدار وابستگی به غرب شد.
ایران به عنوان مهره آمریکا در منطقه
در دوره پهلوی، ایران به عنوان متحد راهبُردی آمریکا در منطقه خاورمیانه، نقشی کلیدی در سیاست‌های این کشور ایفا کرد. واشنگتن با استفاده از قراردادهای نظامی، اقتصادی و فرهنگی، نفوذ خود را در ایران گسترش داد. فروش تسلیحات گران‌قیمت، حمایت از سیاست‌های شاه در سرکوب مخالفان و بهره‌برداری از منابع نفتی ایران، از جمله مواردی بود که وابستگی کشور به آمریکا را تعمیق کرد. علی‌اکبر ولایتی، مشاور امور بین‌الملل رهبر انقلاب، یکی از افرادی است که می‌تواند با توجه به تجربه، تحلیل دقیقی از تاریخچه روابط ایران و آمریکا بدهد و از سیاست‌های خصمانه آمریکا علیه ایران بگوید. او در این زمینه می‌گوید: «ایران در دوران پهلوی به یک کشور مصرف‌کننده کالاهای آمریکایی تبدیل شده بود، بدون آنکه منافع اقتصادی بلندمدتی برای مردم ایران به همراه داشته باشد. سیاست‌های آمریکا در این دوران، نه تنها کمکی به پیشرفت اقتصادی کشور نکرد؛ بلکه باعث شد ایران به ابزاری در خدمت اهداف راهبُردی واشنگتن در برابر شوروی و سایر کشورهای منطقه تبدیل شود».
انقلاب اسلامی و آغاز تقابل آشکار
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، معادلات منطقه‌ای دگرگون شد و روابط ایران و آمریکا به نقطه‌ای بحرانی رسید. ایران با اتخاذ سیاست «نه شرقی، نه غربی»، مسیر استقلال را در پیش گرفت و بسیاری از قراردادهای وابستگی را لغو کرد. این تحول، به شدت مورد مخالفت آمریکا قرار گرفت و اقدامات خصمانه واشنگتن علیه ایران آغاز شد.
ابزار آمریکا برای مهار ایران
پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران و قطع روابط دیپلماتیک، ایالات متحده مجموعه‌ای از تحریم‌های اقتصادی، نظامی و سیاسی را علیه ایران اعمال کرد. این تحریم‌ها در طول دهه‌های بعد، به‌طور مداوم گسترش یافتند و هدف اصلی آنها، تضعیف توان اقتصادی و محدود کردن نفوذ منطقه‌ای ایران بود. ولایتی در این باره اظهار می‌دارد: «تحریم‌های آمریکا علیه ایران، صرفاً یک ابزار اقتصادی نیست؛ بلکه بخشی از یک جنگ همه‌جانبه برای تضعیف استقلال و خودکفایی کشور است. تاریخ نشان داده که هر زمان ایران در مسیر پیشرفت قرار گرفته، واشنگتن تلاش کرده با اعمال فشارهای مختلف، مانع از تحقق این روند شود.»
آمریکا و تلاش برای تغییر هویت ایران
یکی از مهم‌ترین ابعاد تقابل ایران و آمریکا، جنبه ایدئولوژیک آن است. انقلاب اسلامی با شعار استقلال، آزادی و مقاومت در برابر سلطه‌گری شکل گرفت و این امر، با منافع استکباری آمریکا در تضاد قرار گرفت. ولایتی در این زمینه تأکید می‌کند: «آمریکا هیچ‌گاه یک ایران مستقل و اسلامی را تحمل نکرده است. واشنگتن همواره تلاش کرده است که با ترویج فرهنگ مصرف‌گرایی، تضعیف ارزش‌های اسلامی و حمایت از گروه‌های وابسته، هویت ملی و دینی کشور را هدف قرار دهد. دشمنی آمریکا با ایران، صرفاً به مسائل سیاسی محدود نمی‌شود؛ بلکه بخشی از پروژه گسترده‌تر تغییر هویت فرهنگی و اجتماعی ایران است.»
آیا مذاکره با آمریکا راه‌حل مشکلات است؟
یکی از مباحث مطرح در فضای سیاسی کشور، امکان بهبود روابط با آمریکا به عنوان راهی برای حل مشکلات اقتصادی است. برخی معتقدند که مذاکره و تعامل با واشنگتن می‌تواند به رفع تحریم‌ها و بهبود وضعیت اقتصادی منجر شود. اما تجربه تاریخی نشان داده که آمریکا همواره از مذاکره به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بیشتر استفاده کرده است. ولایتی در این باره تصریح می‌کند: «رابطه با آمریکا به معنای خودزنی است. واشنگتن هیچ‌گاه به دنبال یک رابطه عادلانه و برابر نبوده و نیست. هرگونه مذاکره‌ای که بر پایه تسلیم در برابر خواسته‌های آمریکا باشد، به معنای نادیده گرفتن آرمان‌های انقلاب و استقلال ملی است.»
ایران در مسیر مقاومت و پیشرفت
امروز تحلیلگران بسیاری معتقدند که سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران، بر پایه سلطه‌طلبی، فشار و تحریم استوار بوده و تجربه‌های گذشته نشان داده که هرگونه اعتماد به وعده‌های واشنگتن، نتیجه‌ای جز زیان نخواهد داشت. در مقابل، ایران با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی و گسترش روابط با کشورهای مستقل، توانسته است در برابر این فشارها ایستادگی کند. ولایتی می‌گوید: «آمریکا ثابت کرده که شریکی قابل اعتماد نیست. تنها راه پیشرفت کشور، اتکا به توان داخلی، همکاری با کشورهای مستقل و ادامه مسیر مقاومت است. تجربه نشان داده که هر جا ایران بر اصول خود ایستاده، به موفقیت رسیده است و این همان مسیری است که باید ادامه دهیم.»
 
فتنه ۸۸ چه بلایی بر سر اقتصاد ایران آورد؟
در دوره سوم تحریم‌های آمریکا علیه ایران که بین سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ اجرا شد و به محدودیت‌های پسافتنه مشهور است، تغییرات چشمگیری در شدت و گستره تحریم‌ها رخ داد.
به گزارش فارس؛ گزارش‌های مربوط به نقض حقوق بشر در ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ (۱۲ ژوئن ۲۰۰۹) به‌عنوان محرکی برای شدت گرفتن تحریم‌ها مورد استفاده قرار گرفت. به‌عنوان نمونه، «قانون جامع تحریم‌های ایران» که در تیرماه ۱۳۸۹ به تصویب رسید، مستقیماً به حوادث پس از این انتخابات اشاره کرده است. این قانون، یکی از اسناد کلیدی است که نشان می‌دهد فتنه ۸۸ علاوه بر بُعد سیاسی، اثرات گسترده‌ای بر تصمیم‌سازی مقامات آمریکایی داشت و مسیر تحریم‌های اقتصادی علیه ایران را تغییر داد.
دوره‌های مختلف تحریم‌های آمریکا علیه ایران
تحریم‌های آمریکا علیه ایران را می‌توان به سه دوره اصلی تقسیم کرد که هر کدام ویژگی‌ها و اثرات خاص خود را داشتند:
دوره اول: تحریم‌های آمریکا از انقلاب اسلامی تا سال ۲۰۰۶
در این دوره، تحریم‌ها عمدتاً شامل محدودیت‌های تجاری و سرمایه‌گذاری می‌شد و از اثرگذاری بالایی برخوردار نبودند. مهم‌ترین قوانین تحریمی این دوره عبارتند از:
دستور اجرایی ۱۳۰۵۹: 
این دستور شامل تحریم‌های اولیه نظیر ممنوعیت صادرات و واردات کالا بین ایران و آمریکا و محدودیت سرمایه‌گذاری آمریکایی‌ها در صنعت نفت ایران بود. با توجه به اینکه این دستور اجرایی تنها شرکت‌ها و افراد آمریکایی را شامل می‌شد، تاثیر آن بر اقتصاد ایران محدود بود.
قانون تحریم‌های ایران و لیبی (ILSA): 
این قانون محدودیت‌هایی برای سرمایه‌گذاری شرکت‌های خارجی در صنعت نفت ایران اعمال می‌کرد؛ اما به دلیل وجود معافیت‌ها و همکاری ناکافی کشورهای دیگر، اثرگذاری آن محدود بود. طبق گزارش مرکز تحقیقات کنگره آمریکا در سال ۲۰۰۷، بسیاری از کشورها از اجرای این قانون سرباز زدند.
دوره دوم: تحریم‌ها از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹
این دوره با اوج‌گیری پرونده هسته‌ای ایران و تصویب قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل همراه بود. در این بازه زمانی، قوانین جدیدی تصویب نشد؛ اما آمریکا به‌صورت هدفمند از دستورات اجرایی پیشین استفاده کرد:
دستور اجرایی ۱۳۲۲۴ (۲۰۰۱): 
این دستور با هدف مقابله با گروه‌های تروریستی، مبنای تحریم‌هایی علیه نهادهای ایرانی مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سپاه قدس شد.
دستور اجرایی ۱۳۳۸۲ (۲۰۰۵): 
این دستور مرتبط با جلوگیری از گسترش سلاح‌های کشتارجمعی بود و برای تحریم بانک‌ها و نهادهای مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران به کار گرفته شد. در این دوره، سخت‌گیری‌ها به‌صورت هدفمند بر بانک‌ها و نهادهای مرتبط با برنامه‌های موشکی و هسته‌ای ایران اعمال شد. حذف معافیت چرخه دلار (U-TURN) در سال ۲۰۰۸، دسترسی ایران به سیستم مالی آمریکا را قطع کرد و از مهم‌ترین اقدامات این دوره بود.
دوره سوم: تحریم‌های پسافتنه (۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳)
این دوره که با افزایش چشمگیر فشارها و تصویب قوانین تحریمی جدید همراه بود، نقطه عطفی در تاریخ تحریم‌های اقتصادی علیه ایران محسوب می‌شود. ویژگی‌های اصلی این دوره عبارتند از:
قانون جامع تحریم‌های ایران (۲۰۱۰):
این قانون که در تیرماه ۱۳۸۹ تصویب شد، برای اولین‌بار تحریم‌های ثانویه بانکی را علیه ایران اعمال کرد. این قانون تمامی بانک‌های دنیا را ملزم به رعایت این تحریم‌ها کرد و تراکنش‌های مرتبط با سیستم مالی ایران را ممنوع نمود.
دستور اجرایی ۱۳۵۵۳ (۲۰۱۰): 
این دستور با محوریت نقض حقوق بشر و به‌طور مشخص به دلیل حوادث سال ۸۸ صادر شد و تعدادی از افراد و نهادها را به فهرست تحریم‌ها افزود.
قانون اختیارات دفاع ملی برای سال مالی ۲۰۱۲ (NDAA, ۲۰۱۲): 
در این قانون، بانک مرکزی ایران و خرید نفت خام از ایران تحریم شد.
قانون آزادی و مقابله با ایران (IFCA, ۲۰۱۳): 
این قانون شرایط سخت‌تری برای همکاری با نظام بانکی ایران و نهادهای تحریم شده، ایجاد کرد. جریمه بانک‌های خارجی و همکاری بین‌المللی در اجرای تحریم‌ها یکی از ویژگی‌های مهم این دوره، جریمه سنگین بانک‌های غیرآمریکایی بود که با ایران همکاری داشتند. به‌عنوان مثال: بانک «کریدیت سوئیس» و بانک «لوید انگلستان» به ترتیب ۵۳۶ و ۲۱۷ میلیون دلار جریمه شدند. بانک‌های دیگری مانند «استاندارد چارترد انگلیس» و «کلیر استریم آلمان» نیز به دلیل نقض تحریم‌ها جریمه شدند.
بررسی تحریم‌های آمریکا نشان می‌دهد که فتنه ۸۸ نقش موثری در تغییر راهبُرد آمریکا از تحریم‌های هدفمند به تحریم‌های فلج‌کننده داشت. این تغییر رویکرد، ناشی از تصور مقامات آمریکایی بود که افزایش فشار اقتصادی می‌تواند شکاف میان مردم و حاکمیت را عمیق‌تر کرده و ایران را به تغییر رفتار وادار کند. با وجود اینکه پرونده هسته‌ای ایران پیش از سال ۸۸ نیز مطرح بود، هیچگاه منجر به چنین تحریم‌های بی‌سابقه‌ای نشده بود؛ لذا می‌توان گفت حوادث سال ۸۸ نقطه عطفی در تاریخ تحریم‌های اقتصادی علیه ایران محسوب می‌شود.