الإمام المهدی علیه‌السلام: ما بر تمامی احوال و اخبار شما آگاه و آشنائیم و چیزی از شما نزد ما پنهان نیست.      (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۵)  

قطعنامه‌های شورای امنیت در حمایت از جنایات صدام (بخش دوم و پایانی)

 حسین مولایی

 

*قطعنامه ۵۴۰ در رابطه با جنگ شهرها
قطعنامه چهارم شورای امنیت در تاریخ ۹/۸/۶۲ صادر شد. بهانه صدور این قطعنامه، ایجاد وقفه در جنگ شهرها بود؛ ولیکن در واقع امر برای ایجاد مانع در مقابل پیشروی‌های جمهوری اسلامی ایران صادر می‌شود. از زمان آغاز جنگ یعنی دی‌ماه ۱۳۵۹، رژیم عراق بارها به مناطق مسکونی و شهرهای ایران حمله و تاسیسات زیر بنایی کشور را تخریب کرده بود. از طرفی این رژیم، جنگ دریایی در مناطقی از خلیج‌فارس را آغاز کرده و کشتی‌های تجاری و نفتی ایران را مورد حمله قرار می‌داد، بطوریکه برای مدتی ایران محروم از صادرات نفت بود.
اما صدور قطعنامه چهارم از طرف شورای امنیت، درست زمانی در دستور کار قرار گرفت که جمهوری اسلامی ایران در موضع قوی‌تری قرار گرفته بود و احتمال ضربه زدن به عراق قوت گرفته بود. از این مقطع به بعد بود که ممنوعیت حمله به مناطق مسکونی و رعایت قواعد مرتبط با جنگ دریایی در دستور کار این شورا قرار گرفت.
* قطعنامه ۵۵۲ و حمایت از عراق در جنگ نفتکش‌ها
قطعنامه پنجم شورای امنیت در تاریخ ۱۱/۳/۶۳ ابزاری برای حمایت از عراق در جنگ نفتکش‌ها بود. از اردیبهشت‌ماه سال ۶۳ جنگ کشتی‌ها در خلیج‌فارس بطور آشکار آغاز شد و با توجه به ادامه تهدید ایران به بستن تنگه هرمز (در صورت ادامه حملات عراق به کشتی‌های ایرانی و حمایت غرب از عراق و مشخص شدن جدیت ایران در دفاع و احتمالا بستن تنگه هرمز) شورای امنیت قطعنامه پنجم خود را برای تضعیف موضع ایران صادر کرد. قطعنامه‌ای که در آن بسیار دیرهنگام، حفظ آزادی کشتیرانی و محکومیت حمله به کشتی‌های تجاری، مورد تاکید قرار گرفته بود.
*عملیات بزرگ والفجر ۸  و قطعنامه ۵۸۲
از مهرماه سال ۶۳ تا مهرماه سال ۶۴ مقطع فروکش موقت آتش جنگ و آغاز اقدامات سیاسی از سوی ایران برای پایان جنگ بود؛ اما متاسفانه اقدامات سیاسی کشورمان برای توقف جنگ به نتیجه نرسید. شورای امنیت هم در این دوران، هیچ قطعنامه‌ای در حمایت از اقدامات ایران برای توقف جنگ صادر نکرد تا اینکه در تاریخ ۶۴.۱۱.۲۰ قوای ایران پس از ناامیدی از تلاش سیاستمداران خود برای توقف جنگ، عملیات والفجر ۸ را طراحی و عملیاتی کردند که در نتیجه آن، فاو فتح شد و تعداد زیادی از نیروهای عراقی به اسارت ایران در آمدند. پس از موفقیت ایران، قطعنامه ششم شورای امنیت در تاریخ ۶۴.۱۲.۵ صادر شد که در آن به طرفین توصیه شد، آتش‌بس فوری و عقب‌نشینی به مرزهای بین‌المللی را بپذیرند.
*قطعنامه ۵۸۸ در مقابل عملیاتهای موفق ایران
در اواخر سال ۶۴ و اوایل سال ۶۵ عملیات والفجر ۹ و کربلای ۱ از سوی ایران در دستور کار قرار گرفت. در این ایام بود که راهبُرد دفاع متحرک عراق به شکست انجامید. پس از این تحولات، در تاریخ ۶۵.۷.۱۶ قطعنامه هفتم (۵۸۸) شورای امنیت صادر شد که در آن اجرای قطعنامه‌ی ششم ۵۸۲ مورد تاکید قرار گرفت.
*قطعنامه (۵۹۸) هشتمین قطعنامه شورای امنیت
در اواخر سال ۶۵ و اوایل سال ۶۶ چندین عملیات کوچک و بزرگ از جمله کربلای ۴، ۵، ۱۰ و عملیاتهای نصر توسط نیروهای ایرانی طراحی و اجرا شد. در عملیات کربلای ۵ شدیدترین درگیری‌های طول جنگ در پشت دروازه‌های شهر بصره و تهدید بصره توسط ایران به وقوع پیوست. در این دوران، موازنه قدرت به نفع ایران بود؛ لذا از اسفند ۶۵ (پس از عملیات کربلای ۵) تلاشی جهانی برای تهیه و تنظیم قطعنامه هشتم شورای امنیت موسوم به ۵۹۸ آغاز شد و در پایان تیرماه ۶۶ به تصویب شورای امنیت رسید.
 هم‌زمان تلاش آمریکا برای افزایش تحریم اقتصادی و تسلیحاتی ایران نیز شدت می‌گیرد. در این قطعنامه، تصمیم به خاتمه‌دادن به منازعه ایران و عراق گرفته می‌شود و آتش‌بس فوری و پیدا کردن یک راه‌حل جامع و شرافتمندانه و عادلانه و عقب‌نشینی به مرزهای بین‌المللی و اعزام تیم نظارت به مرزهای دو کشور مورد تاکید قرار می‌گیرد. این قطعنامه تنها قطعنامه‌ای بود که می‌توانست حداقل خواسته‌های ایران را تامین کند و نسبت به سایر قطعنامه‌های صادر شده سازمان ملل منطقی‌تر جلوه نماید. ایران به دلیل برخی از ملاحظات سیاسی و نظامی، ابتدا از پذیرش آن سر باز زد و پیش‌شرط‌هایی را برای پذیرش آن عنوان کرد. هم‌زمان با صدور قطعنامه، تبلیغات گسترده جهانی پیرامون قطعنامه ۵۹۸، جهت تحت‌فشار قرار دادن ایران آغاز شد.
*قطعنامه نهم:
پنجاه روز پس از فاجعه حلبچه در تاریخ ۱۹ اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۷، شورای امنیت قطع‏نامه ۶۱۲ را صادر کرد. پس از صدور قطعنامه هشتم (۵۹۸)، با ادامه جنگ و تمایل عراق به خاتمه جنگ در تاریخ ۶۷.۲.۱۹ قطعنامه نهم شورای امنیت (۶۱۲) صادر شد. این قطعنامه به دنبال گسترش جنایات شیمیایی عراق و ترس و توهم غرب از اقدامات تلافی‌جویانه ایران صادر شد. به بیان دیگر همانند جنگ شهرها و جنگ نفتکش‌ها، این قطعنامه نیز به منظور بازدارندگی ایران از به‌کارگیری توانمندی‌های احتمالی‌اش صادر شد.
هر چند این قطعنامه نیز به ابتکار آلمان غربی، ایتالیا و ژاپن با توجه به گزارش ۵ اردیبهشت‌ماه دبیرکل در مورد اعلام نظر گروه اعزامی به منطقه درباره استفاده از سلاح‌های شیمیایی در جنگ ایران و عراق، به شدت ادامه به کارگیری از سلاح‌های شیمیایی را در جنگ محکوم کرد و از دیگر دولت‌ها نیز خواست تا صدور محصولات شیمیایی خود را به دو طرف جنگ به دلیل آنکه ممکن است در تولید سلاح‌های شیمیایی به کار گرفته شوند، کنترل بیشتری کنند؛ اما همچون دیگر قطعنامه‏های آن سازمان، از عراق و جنایت‌های حکام آن در حلبچه سخنی به میان نیاورد. این اقدام شورای امنیت درباره محکومیت استفاده از سلاح‌های شیمیایی به صورت کلی و بدون ذکر نام عراق، با توجه به وضعیت نابه‌سامان این کشور در جنگ و جو غالب افکار عمومی در جهان تحت‌تأثیر ایالات متحده و دیگر قدرت‌های غربی حامی عراق، با این هدف صورت می‏گرفت که ایران و عراق را از این نظر در وضعیت یکسانی قرار دهد.
* قطعنامه دهم (۶۲۰):
در اوایل سال ۱۳۶۷، پس از ناامیدی سازمان‌های جهانی از توقف پیشرفت‌های ایران و نگرانی از شکست آمریکا در نظریه جنگ بدون برنده ایران و عراق، ارتش آمریکا مستقر در خلیج‌فارس دست به تحرکات وسیعی علیه ایران زد که مهم‌ترین آن‌ها اصابت موشک به هواپیمای مسافربری ایران با ۲۹۰ مسافر در تیرماه ۶۷ بود. این تحرکات و نیز تحرکات ارتش عراق در جبهه جنوب، شرایط جدیدی را پیش آورد که به دنبال آن جمهوری اسلامی قطعنامه‌ی ۵۹۸ را به‌رغم عدم تامین پیش‌شرط‌های خود پذیرفت. به دنبال آن پس از اعلام آتش‌بس در تاریخ ۶۷.۶.۴ و با فشار دیپلماسی جمهوری اسلامی، قطعنامه‌ی دهم (۶۲۰) شورای امنیت صادر شد که در آن نیز مجددا استفاده از سلاح‌های شیمیایی محکوم شده و کاربرد این سلاح‌ها علیه ایران مورد تایید شورا قرار گرفته بود.