امام حسین علیه‌السلام:  بخشنده‌ترین مردم کسی است که به آنکه امید ندارد و درخواست یاری نکرده، کمک کند و ببخشد. (کشف الغمه، ج ۲، ص۳۰) 

جریان‌شناسی ورشکستگان سیاسی انقلاب (۳)

سیاه‌نمایی با نامه‌نگاری و انتشار بیانیه

اشاره:
همچنان که گذشت، از همان سال‌های اول انقلاب و دهه ۶۰ تاکنون، برخی از جریان‌های سیاسی، فضای عمومی کشور را به گونه‌ای ترسیم می‌کردند که در لبه پرتگاه قرار داریم و به زودی به فروپاشی می‌رسیم! مسئله تعجب‌برانگیز این است که عمدتا این‌گونه فضاسازی‌ها توسط افراد و جریان‌هایی صورت گرفته است که خود، بخشی از اصلی‌ترین مسئولیت‌های اجرایی و قانون‌گذاری کشور را برعهده داشتند. رهبر انقلاب در صحبت‌های اخیر خود به دو مورد از نامه‌هایی که در راستای این فضاسازی‌ها بوده است، اشاره کردند. در این گزارش مروری داشتیم به نخستین نامه‌نگاری جریان نهضت آزادی که در اردیبهشت‌ماه سال ۶۹ انتشار یافت. در این سال، جریان نهضت آزادی در نامه‌ای معروف به نامه ۹۰ امضا خطاب به هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس‌جمهور، نوشت: «در دوازدهمین بهار انقلاب جای آزادی و رضایت و رهایی خالی است و از نظر اقتصادی و سیاسی بیش از هر زمان دست‌بسته و دست‌به‌سینه شده‌ایم.» «اکنون کشور عزیز ما در بن‌بست و بحرانی از سختی و ناخشنودی و نابسامانی دست ‌و پا می‌زند.» «جامعه از آینده خود مأیوس‌تر، ملک و ملت به لبه پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودی رسیده است. همگی نگران از سرنوشت خویش و مملکت‌اند و جوانان و کارکنان به دامن اعتیاد و ارتشاء یا فساد و فحشاء افتاده‌اند!» «حاکمیت جمهوری اسلامی ایران... هم دست تمنا به صورت وام و مشارکت و به بهای از دست دادن استقلال و حیثیت کشور، به سوی صنایع و سرمایه‌ها و سردمداران فاسد آن‌ها (غربی) دراز کرده است و هم برای اجرای آتش‌بس و خروج از حالت نه جنگ و نه صلح، امید و آبروی خود را به زیر سایه رأفت و لطف شورای امنیت و قدرت‌های بزرگ برده است» «از آزادی‌های عمومی و امنیت‌های سیاسی و قضایی و اقتصادی و از حاکمیت قانون و ملت، آن طور که قانون اساسی مصوب آراء عمومی سال ۵۸ تعیین و تضمین شده است، چیزی جز خاطرات و آرزو باقی نمانده است.» «نظام جمهوری، سیر قهقرایی طی نموده است» و «علاقه و اعتقاد به آئین و احکام اسلامی در اکثریت وسیعی از مردم ایران به‌ویژه در جوانان، تنزل فاحش یافته است.» «هنوز بیش از ۲۵۰۰ کیلومترمربع از خاک وطن ما در چنگ صدام جنایت‌کار بوده و معلوم نیست که تا کی حالت خفقان‌آور «نه جنگ نه صلح»، سرگردانی اسیران دو طرف، نگرانی از یورش نابهنگام مدعیان خارجی و داخلی و گردش‌های نابهنجار روزگار، باید ادامه داشته باشد؟»...
این ادعاها و سیاه‌نمایی‌ها در سال ۶۹ از وضع موجود و آینده ایران به گونه‌ای مطرح شده بود که گویا مدتی باقی نمانده تا به قهقرا رویم و ایران فروپاشد. اما امروز شاهدیم جنگ با عراق به پایان رسیده، جنایت‌کار مشخص شده و هیچ بخشی از ایران در اختیار نیروهای بعثی نیست. جوانان ایران هنوز هم دین‌دار هستند و به فساد و اعتیاد و فحشا کشیده نشده‌اند. همه این‌ها در شرایطی است که آن سال ادعا می‌شد کشور به بن‌بست رسیده است. این چه بن بستی بود که بیش از ۳۰ سال از آن می‌گذرد و ایران هنوز هم مسیر خود را با قدرت می‌پیماید؟! لازم به ذکر است که کسانی مثل مهدی بازرگان از امضاکنندگان این نامه بوده‌اند که خود از اولین مسئولین جمهوری اسلامی ایران به حساب می‌آید...
در ادامه این گزارش به مواردی دیگر از این قبیل نامه‌ها و بیانیه‌ها می‌پردازیم. نکته قابل توجه این است که هرچه به زمان حال نزدیک‌تر می‌شویم، حجم سیاه‌نمایی‌ها و ناامیدسازی‌ها نیز افزایش می‌یابد.
سال ۹۹: نامه موسوی خوئینی‌ها
محمد موسوی خوئینی‌ها، یکی از چهره‌های اصلی و اثرگذار جریان اصلاحات که لازم است او را به خاطر حمایت‌های بی‌دریغ از جریان اصلاحات و به دست گرفتن بخش عمده از امور اجرایی و تقنینی کشور در طول ۴ دهه، از مسئولین مشکلات دانست، در سال ۹۹، در نامه‌ای خطاب به رهبری نوشت: که شرایط اقتصادی فعلی، «مردم را نگران آینده نامعلوم خود و فرزندانشان ساخته است» 
سال ۱۴۰۰: بیانیه مجمع روحانیون مبارز و مجمع مدرسین
«مجمع روحانیون مبارز» و «مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم»، دو نهاد متعلق به جریان اصلاح‌طلب، در سال ۱۴۰۰ به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بیانیه‌ای صادر کردند. در این بیانیه، ضمن تخریب و نادیده گرفتن دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران، آمده است که «اولا اگر جمهوری اسلامی هم نبود، آیا بخش مهمی از این خدمت‌ها و پیشرفت‌ها به وجود نمی‌آمد؟ ثانیا در مقام مقایسه کشورمان با بسیاری از کشورهای هم طراز و حتی آن‌ها که از ما عقب‌تر بوده‌اند و امروز جلو افتاده‌اند، بازهم کارنامه جمهوری اسلامی یا بهتر است بگوییم راهبردهای مدیریت جامعه را (که تقریبا در تمام این دوران به خصوص سه دهه اخیر ثابت بوده است) درخشان خواهیم یافت. ثالثا، آنچه صورت گرفته است، چه نسبتی با آرمان‌های انقلاب و خواست تاریخی ملت که در جستجوی آزادی، استقلال و پیشرفت توأم با عدالت، اخلاق و معنویت بوده است دارد؟»
«شاید بتوان پاسخ این پرسش‌ها را در افزایش میزان مهاجرت (بخصوص نخبگان و استعدادهای جوان)، کاهش سرمایه اجتماعی، خروج سرمایه‌های مادی، آسیب دیدن منابع تجدیدناپذیر، ناتوانی از بهره‌برداری بهینه فنی و علمی از آن‌ها و تبدیلشان به سرمایه‌های تجدیدپذیر، وضعیت ناگوار معیشت مردم و ذهنیت آنان که در آینده اوضاع بدتر خواهد شد یافت. اگر این‌ها نشانه‌های آشکار بحران نیست، پس چیست؟» «امروز جامعه ما با بحران‌های بزرگی در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و بین‌المللی روبرو است»
«بخش مهمی از جامعه زیر خط فقر به سر می‌برند. در کشوری که بر روی دریای نفت و گاز قرار گرفته و در ممتازترین نقطه جغرافیای راهبردی و سیاسی عالم و دارای سابقه درخشان تمدنی و فرهنگی است.» «لحظه‌به‌لحظه از حجم طبقه متوسط که نیروی حرکت بخش توسعه و پیشرفت هر کشوری است، کاسته و به درون طبقه فقیر رانده می‌شوند»
«مردم با احساس بی‌آیندگی از یک سو و فسادهای بزرگ و شرم‌آور و هدر رفتن سرمایه‌های طبیعی و انسانی خطر بزرگی است که کشور و ملت را تهدید می‌کند، روبرو هستند.» «در یک کلام چرا همه چیز در جهت عکس هدف‌های چشم‌انداز به جریان افتاد.» «نظام حکمرانی، کمتر حاضر به شنیدن سخنان خیرخواهانی که عظمت ایران، پیشرفت کشور و برخورداری مردم از زندگی آبرومند و احترام همگان را می‌خواهند هستند»
بر اساس این بیانیه، شرایط به گونه‌ای توصیف شده که جمهوری اسلامی هیچ دستاوردی نداشته و هیچ یک از اهداف و آرمان‌های آن رعایت نشده و همه چیز برعکس است. همچنین تصویر آینده نیز سراسر ناامیدی و سیاهی توصیف شده است.
سال ۱۴۰۱: بیانیه ۱۱۲ نفر
در ۲۲ بهمن سال ۱۴۰۱، بیانیه‌ای با عنوان «بیانیه جمعی از مبارزین و زندانیان سیاسی مسلمان پیش از انقلاب»، معروف به بیانیه ۱۱۲ نفر، منتشر شد. در این بیانیه آمده است: «افسوس که پس از ۴۴ سال از آن پیروزی شیرین، تلی از آرزوهای بربادرفته برجای مانده است و حسرتی جان‌سوز …آنچه که اکنون فراروی این ملت رنج‌دیده قرار دارد، جز تحمیل روش‌های منسوخ و نمایش ناکارآمدیها و نیز تهدید و ارعاب و ملکوک کردن چهره نورانی دین چه چیزی مشاهده می‌شود؟»
«ما بر این باوریم که این روش حکمرانی، کشور را به ورطه سقوط برده و استبدادی دیگر به کشور بازگردانیده، آن هم به نام دین و مذهب»
در این بیانیه نیز همچون سایر بیانیه‌ها و نامه‌های پیشین، وضعیت فعلی کشور به گونه‌ای توصیف شده که هیچ‌چیز محقق نشده است و کشور در ورطه سقوط قرار دارد.
ادامه دارد...