امام حسین علیه‌السلام:  بخشنده‌ترین مردم کسی است که به آنکه امید ندارد و درخواست یاری نکرده، کمک کند و ببخشد. (کشف الغمه، ج ۲، ص۳۰) 

سرگرمی به قیمت آسیب‌زایی

زهرا بذرافکن

یکی از انواع دوربین مخفی‌هایی که مدتی در اینستاگرام و یوتیوب مخاطب زیادی داشت، ویدیوها و صفحه‌های «تست خیانت» بود. گردانندگان این صفحات افرادی بودند که با یک سناریوی ساختگی و فراهم کردن بستری برای قرار دادن افراد در معرض خیانت یا وفاداری، آن‌ها را آزمون می‌کردند و در ازای آن پول می‌گرفتند. 

مدت زیادی است که دوربین‌های مخفی در شبکه اجتماعی اینستاگرام و پلتفرم یوتیوب رونق گرفته و یکی از ژانرهای پرطرفدار محتواهای تولیدی است. نه نیازی به تجهیزات ویژه‌ای دارد و نه زحمت خاصی را می‌طلبد؛ با یک موضوع که اغلب سرگرم‌کننده یا حتی هنجارشکنانه است به خیابان می‌روند و به شکل تصادفی یک نفر را سوژه دوربین می‌کنند. این موضوع مدتی قبل از سوی پلیس فتا بر اساس آسیب‌های اجتماعی بسیاری که در فضای مجازی یا در خیابان داشت، محدود شد و بسیاری از صفحات بسته شدند. اما از آنجا که صفحات تازه‌ای برای تولید ویدئوهای دوربین مخفی یا انتشار دوباره ویدئوهای پیشین فعال شده‌اند، لازم است تا علاوه بر پرداختن به تولیدکنندگان و بلاگرهای فعال در این زمینه، رویکردی روشن نیز نسبت به مخاطبان این ویدیوها وجود داشته باشد. 
دوربین مخفی پیش از این، یکی از بخش‌های سرگرم‌کننده تلویزیون بود که به صورت بخش‌های کوتاه در برنامه‌های سرگرم‌کننده و طنز پخش می‌شد و معمولاً نیز مورد استقبال قرار می‌گرفت. دوربین مخفی‌های تلویزیون را بیش از همه با امیرحسین قهرایی، کارگردان و برنامه‌ساز تلویزیون به یاد می‌آوریم که تا سال‌های اخیر همچنان برای تلویزیون برنامه‌های دوربین مخفی تولید می‌کرد. بعد از آن و طی سال‌های اخیر، با محدود شدن مرجعیت تلویزیون به عنوان پرمخاطب‌ترین رسانه و علاقه‌مندی مخاطبان به رسانه‌های اجتماعی و به دنبال آن، تولیدکننده و بلاگر - یا ولاگر- شدن در این رسانه‌ها، انواع دیگری از این برنامه‌ها در شبکه‌های اجتماعی به شکلی قارچ‌گونه رشد کردند. گویی در این فضا، سرگرمی‌های از پیش برنامه‌ریزی شده دیگر جوابگو نبود و هم تولیدکننده‌ها و هم مخاطبانشان به دنبال کشف لذت‌های تازه‌ای بودند که در موقعیت‌های واقعی – و درواقع، در قرار دادن آدم‌های توی خیابان در موقعیت‌های عجیب - ساخته می‌شد. 
مخاطب، حقوق و حریم شخصی‌اش را نمی‌شناسد!
اگرچه ما واژه دوربین مخفی را با مفهوم سرگرمی به یاد می‌آوریم؛ اما این ابزار سال‌ها کاربردی در رشته‌های مختلف علمی از جمله رشته روان‌شناسی نیز داشت. با این حال یکی از اولین و قدیمی‌ترین دوربین مخفی‌های سرگرم‌کننده تولید شده، مربوط به برنامه‌ای در سال ۱۹۴۸ بود. در تمامی این برنامه‌های علمی یا تلویزیونی «اخلاق» قاعده اصلی حضور دوربین در هر فضای عمومی و خصوصی بوده است. همان‌طور که دوربین‌های مداربسته در مکان‌های عمومی یا تجاری نیازمند تابلویی برای اطلاع‌دهی‌اند. یکی از ضعف‌های عمده در فضای عمومی این است که حریم خصوصی با تمام ابعاد و جزئیات ضروری به خوبی آموزش داده نشده است. از این رو است که فردی که قربانی یک دوربین مخفی با موضوعی آسیب‌زا می‌شود، ممکن است نتواند نارضایتی خودش را اعلام کند و بعد از آن درگیر پیامدهای انتشار تصویرش در ویدئوهای این‌چنینی شود. علاوه بر آن نیز، حضور با دوربین در فضای عمومی و خیابان، چه یک دوربین حرفه‌ای باشد و چه دوربین تلفن همراه، باید به همراه مجوزی قانونی باشد تا تضمینی برای اتفاقات و وقایع ناخواسته وجود داشته باشد. 
برون‌سپاری اعتماد و تعهد در روابط عاطفی
یکی از انواع دوربین مخفی‌هایی که مدتی در اینستاگرام و یوتیوب مخاطب زیادی داشت، ویدیوها و صفحه‌های «تست خیانت» بود. گردانندگان این صفحات افرادی بودند که با یک سناریوی ساختگی و فراهم کردن بستری برای قرار دادن افراد در معرض خیانت یا وفاداری، آن‌ها را آزمون می‌کردند و در ازای آن پول می‌گرفتند. این موضوع و اقبال عده‌ای برای دست زدن به آن، از سویی نشان‌دهنده یک آسیب اجتماعی عمیق‌تر نیز هست؛ زوج‌ها به جای آنکه برای دریافتن متعهد بودن یا نبودن شریک زندگیشان، درون رابطه به دنبال پاسخ باشند، دست به برون‌سپاری آن می‌زنند! فنّاوری، با خود قابلیت‌هایی را می‌آورد که انسانِ در جستجوی یقین درباره امور غیرقابل کنترل جهان پیرامونش، از آن‌ها استفاده می‌کند؛ استفاده‌ای که اگرچه یک جواب سریع و در لحظه به ما می‌دهد؛ اما هرگز تضمینی برای آن پاسخ ندارد. در واقع، مهم‌ترین گزاره‌ای که رسانه‌های اجتماعی سعی در تفهیم آن به مخاطب دارند همین است که او می‌تواند پاسخ همه سوالاتش را در این فضا بیابد و به بیانی در رسانه‌ها زندگی کند. همزمانی این موضوع با آمارهای ناراحت‌کننده درباره ازدواج و طلاق در جامعه می‌تواند اطلاعات مفیدی به دست دهد. از سوی دیگر، نشان می‌دهد که نحوه مواجهه افراد با رسانه‌ها و صفحات این‌چنینی، بسیار به جایگاه فردی منفعل و مستأصل در گرداندن شخصی‌ترین و نزدیک‌ترین روابطشان و در واقع، یک قربانی، نزدیک و همخوان است.  
مراقب نوجوان‌ها نبودیم...
همان‌طور که در تمامی انواع و مدیوم‌های رسانه‌های اجتماعی و حتی شبکه‌های نمایشی داخلی، نوجوان‌ها از گروه‌های اصلی مخاطبان هستند و نقش ویژه‌ای در گستردگی و رشد اثرات محتوای این تولیدات در جامعه دارند، در این‌گونه ویدئوهای سرگرم‌کننده نیز، این نوجوانان بودند که با موجی از ورود به آن، حساسیتی را در مخاطبان برانگیختند که منجر به محدودسازی حجم زیادی از این فعالیت‌ها شد. اما این موضوع همچنان به پایان خودش نرسیده است؛ نوجوانی که حضور جدی و مستمر در شبکه‌های اجتماعی را تضمینی جدی برای آینده می‌بیند، چه در این نوع محتوای سرگرم‌کننده و چه در انواع دیگر، به هر ترتیب راهی می‌یابد تا حضورش را تضمین کند. بخشی از اجتناب نوجوانان و نسل‌های جدیدتر از ادامه تحصیل و بی‌اعتبار کردن آن را می‌توان در همین موضوع یافت. یکی از ویژگی‌های عصر حاضر، دستیابی سریع و بی‌زحمت به موفقیت و نیز یافتن فرمولی برای آن است. علاقه‌مندی و اقبال نوجوانان به این رسانه‌ها و اینفلوئنسر شدن نیز ریشه در همین فرمول‌های ساده موفقیت و ثروتمند شدن دارد. 
یک آرزوی جمعی
همان‌طور که گفته شد، بلاگری و اینفلوئنسری حالا بدل به یک آرزو و حسرت جمعی شده است که بسیاری در پی آن هستند. این موضوع از سوی مخاطب ضمانت‌نامه‌ای را به تولیدکنندگان محتواهای این‌چنینی می‌دهد تا در گسترده‌ترین حالت بتوانند بر مخاطب خود اثر بگذارند و تا حد زیادی او را کنترل کنند. اگر تعارف را کنار بگذاریم، همان‌طور که بخشی از ماجرا مربوط به تولیدکنندگان و تفهیم و آموزش اصول اخلاقی و فرهنگی در تولید محتواهای سرگرم‌کننده به آنان است، بخشی نیز مربوط به نوع مواجهه مخاطب با این موضوع و میزان دسترسی و ظرفیتی است که در اختیار این افراد و صفحات قرار می‌دهد. آموزش حفظ حریم خصوصی و حقوق مخاطب به او امری ضروری است که از بسیاری از موارد این‌چنینی پیشگیری می‌کند. علاوه بر آن، رسانه‌ها مهم‌ترین کانال‌های انتقال فرهنگ هستند. فرهنگی که به علت ورود چندساله رسانه‌های اجتماعی در دوره گذار است و مرتباً دستخوش تغییراتی پیش‌بینی نشده (یا شده!) می‌شود. انتخاب رویکرد منفعلانه از سوی نهادهای دخیل، در مقابل تولیدات شخصی افراد در رسانه‌های اجتماعی تا زمانی که کار بالا بگیرد و آسیب‌ها یک به یک خودشان را واضح نشان دهند، موافق با ظرفیت دادن به فعالیت‌های فرهنگی سالم به معنای واقعی آن نیست.