دروغپردازی در رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی، یکی از ابعاد تأثیرگذار عملیات اخیر علیه ملت ایران و جمهوری اسلامی بود.
دولت آمریکا نیز برای حمایت از آشوبگران در ایران و کمک به آنها برای برگزاری تجمعات بزرگتر، شرکت «اسپیسایکس» متعلق به «ماسک»، ارائهدهندهی خدمات استارلینک را از تحریمهای ضدایرانی مستثنی کرد.
ماههای اخیر در کشور شاهد حوادث تلخ و آموزندهای بودیم. از اغتشاشات و حملات تروریستی گرفته تا جنگ رسانهای و سایبری! دشمنان داخلی و خارجی ملت ایران با تمام توان وارد میدان شدند تا دور دیگری از تلاشها برای تغییر رژیم را در کشور رقم بزنند. اگرچه عملیاتهای تروریستی و کشتار شهروندان بیگناه، بینهایت غمانگیز بود؛ اما دشمنان در جبههی دیگری نیز به همان اندازه سرمایهگذاری کرده بودند: «جنگ روایتها»
دروغپردازی در رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی، یکی از ابعاد تأثیرگذار عملیات اخیر علیه ملت ایران و جمهوری اسلامی بود. نشریهی بینالمللی «کریدل» که آثار خبرنگاران بینالمللی را منتشر میکند، طی گزارشی در همینباره تحت عنوان «جنگ روایتها: چه کسی آن کودک [کیان پیرفلک] را در ایذه کشت؟» همین جنگ روایتها را در موضوع شهادت کیان پیرفلک در حملهی تروریستی افراد مسلح در ایذه بررسی کرده است. در ادامه، خلاصهای از گزارش کریدل آمده است.
در یکی از مشهودترین موارد حمایت خارجی از اغتشاشات در ایران، «ایلان ماسک» یکی از ثروتمندترین انسانهای دنیا و کارآفرین سرشناس آمریکایی که در رأس شرکتهای بزرگی مانند خودروسازی «تسلا» قرار دارد، فرصت اغتشاشات در ایران را غنیمت شمرد و بلافاصله درخواست معافیت از تحریمهای آمریکا و مجوز ارائهی اینترنت ماهوارهای «استارلینک» به کاربران ایرانی را مطرح کرد. دولت آمریکا نیز برای حمایت از آشوبگران در ایران و کمک به آنها برای برگزاری تجمعات بزرگتر، شرکت «اسپیسایکس» متعلق به «ماسک»، ارائهدهندهی خدمات استارلینک را از تحریمهای ضدایرانی مستثنی کرد. این یعنی اینترنت درصورتیکه در اختیار و تحت سلطهی دشمن باشد، میتواند به ابزاری قدرتمند برای آشوبآفرینی در کشور تبدیل شود.
«چهارشنبه سیاه ایذه» نامی است که رسانههای ایرانی روی حوادث تلخ چهارشنبه، ۱۶ نوامبر [۲۰۲۲، مصادف با ۲۵ آبان ۱۴۰۱]، گذاشتهاند. حوادثی که در بحبوحهی ناآرامی و شورش در بخشهایی از ایران پس از فوت دو ماه قبلتر مهسا امینی رخ داد و طی آنها هفت نفر به ضرب گلولهی افراد مسلح در بازاری شلوغ در شهر ایذه کشته شدند، در میان قربانیان، دو کودک نیز بودند: کیان پیرفلک، ۹ساله، و آبتین رحمانی، ۱۳ساله. در کمال تعجب، تنها فوت کیان به موضوع اختلاف دولت ایران و معارضانش، چه در داخل و چه در میان ایرانیهای خارجنشین، تبدیل شده است.
در وهلهی اول، رسانههای ضدایرانی و حامیان آنها در فضای مجازی به اتهامات مادر کیان، مبنی بر اینکه نیروهای داوطلب بسیج، مسئول کشتهشدن پسرش بودهاند، دامن زدند. روایات مربوط به حوادث ایذه، بهطورکلی، و مرگ کیان (و نه مرگ آبتین)، به طور خاص، سطح تبلیغاتی را نشان میدهد که برای ایجاد تصویری «وحشی و سرکوبگر» از جمهوری اسلامی در سراسر جهان به کار گرفته شده است.
«اقلیتهای اتنیکی [نژادی]، پرچمدار و میداندار خیزش سراسر مردم ایران علیه جمهوری اسلامی» تیتر رسانهی سعودی «اینترنشنال» که مستقیما سعی در استفاده از مسائل قومیتی و نژادی برای ایجاد آشوب و شورش در ایران دارد. دشمنان ملت ایران و جمهوری اسلامی طی ماههای اخیر از تمام سرمایههای خود برای ایجاد آشوب در کشور استفاده کردهاند.
در ایذه چه گذشت؟
شهر ایذه، واقع در ۲۰۰ کیلومتری شمال شرق اهواز (مرکز استان نفتخیز خوزستان)، در بحبوحهی دعوت معارضان برای قیام علیه دولت ایران، سه روز (از ۱۵ تا ۱۷ نوامبر [۲۴ تا ۲۶ آبان]) میشد که ناآرام بود. ایذه که جمعیتی حدود ۱۲۰ هزار نفر دارد، یکی از شهرهایی است که در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۱ نیز درگیر اعتراضات بود. گزارشها حاکی از آن است که بخشی از این مسئله، به احساسات ریشهدار در میان مردم محلی، یعنی عشایر موسوم به بختیاری، مربوط میشود. بختیاریها معمولا به میراث طبیعی ایذه که قدمت آن بهپیش از اسلام و دوران پادشاهی هخامنشیان و ساسانیان برمیگردد، بسیار میبالند.
پس از فوت کیان، رسانههای فارسیزبانی که بودجهی آنها را کشورهای غربی تأمین میکنند، و حامیان آنها بلافاصله نیروهای امنیتی ایران را مسئول کشتهشدن این کودک ۹ساله معرفی کردند و دولت این کشور را «رژیم کودککش» خواندند. لازم به ذکر است که تهران معمولا از این تعبیر برای محکومیت دشمن شمارهی یک خود، اسرائیل، استفاده میکند. منبع اصلی این اتهام، مادر کیان بود که ادعا میکرد ۱۶ نوامبر، وقتی معترضان شهر اعلام کردند علیه رژیم دست به اسلحه میبرند، خودروی خانوادهی آنها از یکی از ایستهای بازرسی که داوطلبان بسیج در آن موضع گرفته بودند، عبور کرده است.
گفته میشود بسیجیها به سمت ماشین آنها فریاد زدهاند و گفتهاند که دور بزند و برگردد، چون در ادامهی خیابان، آشوبگران مسلح دارند «به سمت مردم تیراندازی میکنند.» بااینوجود، پدر کیان به هشدارها توجه نکرده و جلو رفته تا اینکه به نقطهای رسیده که افراد مسلح در کمین بودهاند. جزئیات ماجرا از جایی که پدر کیان بهسرعت دور میزند تا از خطر فرار کنند، کمکم مبهم میشود و جنگ روایتها نیز از همینجا شروع میشود.
شواهد ویدئویی
مادر کیان ادعا میکند که نیروهای بسیج به سمت خودروی آنها تیراندازی کردهاند و پسر خردسالش را کشتهاند و شوهرش را زخمی کردهاند. این در حالی است که مقر فرماندهی سپاه پاسداران [بهعنوان نیرویی که بسیج زیرمجموعهی آن است] در استان خوزستان با رد این اتهامات، موتورسواران مسلح به کلاشنیکف را عامل قتل دلخراش کیان، به علاوهی یک نوجوان دیگر، دو شهروند، و سه بسیجی معرفی میکند. طی تیراندازیهای همان روزف حدود دوازده نفر دیگر از مردم محلی نیز زخمی شدند.
دو روز بعد، کمکم ویدئوهایی از شبهای ناآرام ایذه در شبکههای اجتماعی پخش شد. ویدیوها جزئیات جدیدی از فعالیتهای آشوبگران را افشا کردند: از تیراندازی و پرتاب سنگ به سمت دوربینهای مداربستهی محلی برای تخریب آنها تا فیلمِ دویدن مردی برهنه و خونآلود در خیابان که حسابهای کاربری اپوزیسیون با انتشار آن، مدعی شدند این مرد یکی از اعضای بسیج بوده و به دست «معترضان» برهنه شده است. البته «اسماعیل معنوی» خبرنگار خوزستانی، به نقل از مردم محلی ایذه روایت کاملا متفاوتی را دربارهی این مرد بیان میکند. وی در حساب کاربری خود در توئیتر مینویسد: این مرد یکی از نیروهای انتظامی بوده که اراذل و اوباشی که به بیمارستان محلی حمله کردهاند، او را دستگیر کردهاند و میخواستهاند او را آتش بزنند، اما مردم محلی او را نجات دادهاند.
بههرحال قابلتوجهترین فیلم در این میان، یک ویدئوی سهدقیقهای است که توسط یک دوربین بدنی [دوربین متصل به لباسِ معمولا نیروهای امنیتی و انتظامی] ضبط شده. ما از هویت دقیق نیروهای امنیتیای که صدای آنها در ویدئو شنیده میشود، اطلاعی نداریم، اما خبرگزاری تسنیم گزارش میدهد که آنها «حافظان امنیت» هستند. عبارتی که اغلب برای بسیجیها و مأموران انتظامی استفاده میشود.
این ویدئو ازآنجهت اهمیت دارد که وقایع منتهی به مرگ کیان را ضبط کرده است. ویدئوی مذکور [که در پایین آمده] با ادعاهای مادر کیان مبنی بر کشتهشدن پسرش به ضرب گلولهی تفنگهای داوطلبان بسیج، در تضاد است. گفتوگوهای ضبط شده میان نیروهای امنیتی در این ویدئو، نشان میدهد هیچیک از آنها به تفنگ یا گلولهی جنگی مسلح نیستند. این افراد صرفا اسلحهی پینتبال دارند و شاتگانهایشان نیز گلولهی پلاستیکی دارد.
در این ویدئوی سهدقیقهای، دستکم ۱۷ خودروی سواری، یک تاکسی، و یک مینیبوس از آن ایست بازرسی عبور میکنند، اما مشخص نیست خودرویی که خانوادهی پیرفلک در آن بودهاند، کدام است. ویدئوی دیگری از یک جوان داوطلب بسیجی بستری در بیمارستان (که بهخاطر اصابت گلوله به گردنش بهسختی صحبت میکند)، شاهد دیگری است که نشان میدهد افراد مسلح ناشناس، آن شب به مردم گلولهی مستقیم شلیک میکردهاند. بسیجی مجروح در این ویدئو میگوید، همکارانش برای دفاع از خود، فقط اسلحهی پینتبال داشتهاند.
انتشار این ویدئوها، روایتهای مخالفان دولت ایران را به چالش میکشد که ادعا میکنند نیروهای امنیتی این کشور، دست به «قتل معترضان» زدهاند. علاوه بر این، چندین مقام ایرانی تا کنون تأکید کردهاند که نیروهای امنیتی این کشور اکنون از بهکارگیری سلاح گرم برای مقابله با آشوبگران، منع شدهاند. نشان به این نشان که تا به امروز، دهها نفر از همین نیروهای امنیتی بودهاند که توسط افراد مسلح کشته شدهاند، نه معترضان.
نکتهای که گیجکننده است اینکه در حالی توجه رسانههای اجتماعی روی کشتهشدن کیان و اتهامات آتشین مادرش علیه نیروهای دولتی معطوف شده که حتی یک تصویر از آبتین سیزدهساله که طبق گزارشهای موجود، همان شب توسط آشوبگران کشته شد، تبلیغ نشده است. آنچه اواسط نوامبر در ایذه رخ داد، روزبهروز بیشتر به یک «عملیات» شباهت پیدا میکند؛ یکی از عملیاتهای متعددی که اخیرا توسط معارضان مسلح انجام شده تا دولت ایران و نیروهای امنیتیاش را مقصرِ قتل غیرنظامیان نشان دهند!