علی محمدی ضیاء
-2-1 انقلاب اسلامی در افغانستان
اشتراکات قومی، زبانی، فرهنگی و دینی میان دو ملت ایران و افغانستان سبب شد با شکلگیری انقلاب اسلامی، آثار آن نیز ملت و جامعه افغانستان را تحتالشعاع خود قرار دهد. این در حالی بود که انقلاب اسلامی به فاصله نه ماه از وقوع کودتای مارکسیستی در افغانستان شکل گرفت و موجب شکلگیری آثار عمیق در ابعاد مبارزاتی و سیاسی مردم افغانستان شد. در این میان، نکته درخور توجه، احساس نگرانی قدرتهای شرق و غرب از تأثیر انقلاب اسلامی بر جهاد مردم افغانستان بود، به طوری که یک دیپلمات کمونیست در گفتگو با دیپلمات غربی، به صورت آشکار نسبت به نفوذ انقلاب اسلامی در افغانستان ابراز نگرانی کرد (دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، بی تا: 228(.
با اشغال خاک افغانستان به دست نیروهای شوروی، جمهوری اسلامی نخستین کشوری بود که این اقدام را محکوم کرد و این امر سبب شد مردم افغانستان با تکیه بر حمایتهای ایران در مقابله با نیروهای شوروی برای خروج آنها بکوشند. در این شرایط میتوان دستاوردهای انقلاب اسلامی برای مردم افغانستان را در ابعاد ذیل بر شمرد:
الف) بعد فکری و فرهنگی: بازشدن فضای سیاسی ایران و چاپ و پخش کتابها و نشریات در تبیین اسلام و مذهب تشیع، موجب شکلگیری تأثیرات ناشی از چاپ و نشر اعلامیهها، بیانات و اندیشههای امام خمینی (ره) و تعالیم و آموزههای انقلاب در میان مردم افغانستان شد که هم مرز و هم زبان با مردم ایران بودند و در نزدیکی شهر مشهد یکی از مراکز مهم نشر فرهنگ اسلامی قرار داشتند.
ب) ایران پناهگاه امن مجاهدان: تا پیش از انقلاب اسلامی هیچ نقطه اتکا و پناهگاهی برای شیعیان افغانستان وجود نداشت که مجاهدان بتوانند در پناه آن آمادگی لازم را برای مبارزه به دست آورند. اما با پیروزی انقلاب اسلامی، این امر به تحقق پیوست و به تدریج مجاهدان شیعه و بعضی از گروههای جهادی اهل سنت نیز دفاتر خود را به ایران منتقل کردند.
ج) انتقال تجارب انقلابی و مبارزاتی: استقرار دفاتر مجاهدان افغان در ایران و سیل مهاجرت گروه کثیری از مردم و مجاهدان افغان به ایران سبب شد، آنها وارد مدرسه بزرگ انقلاب اسلامی شوند و به صورت زنده و مستقیم از درسها و تعالیم آن و از سویی از تجارب انقلابی و مبارزاتی مردم ایران بهره بگیرند (محمدی، 1387: 440).
در مجموع، باید گفت مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی در افغانستان، تربیت و آموزش هزاران نفر از مردم افغانستان و آشنایی آنها با تعالیم و آموزههای انقلاب و مکتب تشیع است که امروزه با بازگشت به سرزمین خود، هریک منشأ آثار بسیار در افغانستان شده، هزاران نفر را تحت تأثر و تربیت خود قرار دادهاند. این همان صدور فرهنگ انقلاب اسلامی است که امام خمینی بارها بر آن تأکید میکرد و امروز جلوههای آن در مناسبتهای مذهبی و سیاسی در جامعه افغانستان قابل مشاهده است.
-2-2انقلاب اسلامی در یمن
آنچه واقعیت دارد، تأثیرپذیری و الهام مردم یمن، به ویژه زیدیان، از انقلاب اسلامی ایران برای رفع بیعدالتیهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی و نارضایتیهای تاریخی است. آنها انقلاب اسلامی را الگویی موفق برای رفع همه محرومیتهای مادی و معنوی خود میشمرند. انقلاب اسلامی اعتماد به نفس و امید آنها را برای پیگیری حقوق مسلم شهروندی افزایش داد و امید به پیروزی را در آنها زنده کرد؛ به طوری که جنبش «الحوثی» از میان زیدیان یمن، به یکی از بزرگترین نقشآفرینان این کشور و منطقه غرب آسیا تبدیل شد.
حسین الحوثی، رهبر شیهد حوثیها، هیچ سخنرانی ای نداشت که از امام خمینی رحمةالله به عظمت یاد نکند و موضوعاتی چون حزب الله، برائت از مشرکان، روز قدس، روز عاشورا و بسیاری از موارد دیگر به صورت جدی مورد حمایت او بود (موسوی نژاد، ۱۳۸۸: ۴۷-۴۸). این تأثیرپذیری حوثیها از انقلاب اسلامی بعد از شهادت حسین الحوثی نیز ادامه پیدا کرد تا جایی که عبدالملک الحوثی، رهبر کنونی حوثیها، اقدام به تدریس تجارب پیروزی انقلاب اسلامی ایران در فصول درسی جوانان زیدی در سالهای اخیر کرده است. (روزنامه کیهان: 16/6/1388).
همچنین، گفتنی است که تا پیش از انقلاب اسلامی، تعداد اندکی از شیعیان دوازده امامی در یمن حضور داشتند که بسیار پراکنده بودند؛ اما پس از پیروزی انقلاب، جهشی در این زمینه ایجاد شد و بیشتر شیعیان دوازده امامی یمن امروز رهیافتگانی هستند که پیشتر مذهب دیگری داشتهاند.
به برکت پیروزی انقلاب اسلامی، وضعیت شیعیان یمن دگرگون شده است؛ برای مثال، تا پیش از انقلاب اسلامی ایران، هیچ حسینیهای در یمن برای شیعیان وجود نداشت؛ اما پس از انقلاب، چندین حسینیه در مناطق گوناگون یمن ساخته شد و شیعیان مساجد و اماکن مخصوص خود را گسترش دادند. همچنین، برگزاری مراسمهای مذهبی چون جشن روز عید غدیر، عزاداری روز عاشورا، مراسم شب شهادت حضرت علی (ع) و برگزاری مراسم دعای کمیل، از دیگر تأثیرات انقلاب اسلامی در میان مردم یمن است (العماد، 230: 1387).
در فضای این تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی، زیدیان یمن که از سال1۹۶۲م حکومت را از دست داده و در طول این سالها ازسوی دولتمردان منزوی و سرکوب شده بودند، بارقههای امید در میان آنها دمیده شد و آثار آن با شکلگیری حرکت «اتحاد شباب» در سال 1۹۸۶م آشکار گردید. حوثیها این حرکت را با هدف آموزش جوانان شیعه زیدی تشکیل دادند که با نظارت عالمان دینی زیدی، از جمله بدرالدین الحوثی قرار داشت. با اتحاد دو یمن در سال ۱۹۹۰م تشکیلات اتحاد شباب در حزب «الحق» که یک تشکیلات سیاسی زیدی بود، ادغام شد. این جنبش تا سال ۲۰۰۴م روند سیاسی علنی داشت و در انتخابات پارلمانی و فعالیتهای سیاسی آشکار حضور مییافت.
از سال2۰۰۴م دولت یمن به ریاست علی عبدالله صالح، درگیریهای گسترده خود را با حوثیهای یمن آغاز کرد و در حدود شش جنگ گسترده بین آنها به وقوع پیوست. گروه الحوثی در جریان این درگیریها همواره از اینکه دولت تلاش کرده است شیعیان را از قدرت کنار نگه دارد، ناراضی بود و تحقق دو هدف رفع تبعیض از مردم، و اعطای آزادیهای مذهبی برای زیدیان یمن را در مقابله با حکومت عبدالله صالح دنبال میکرد.
با شدت گرفتن اعتراضهای مردمی یمن در سالهای اخیر «شورای هماهنگی احزاب مخالف» (اللقاء المشترک) با اعلام همبستگی و همسویی با تظاهرات مردمی، از هواداران خود خواست تا به جنبش مردمی بپیوندند که نتیجه این قیام، سرنگونی حکومت علی عبدالله صالح بود. وی که به صورت فرمایشی حکومت را به عبد ربّه منصور هادی، واگذار کرد و قصد بازگشت به قدرت را داشت، با ادامه اعتراضات مردمی و سرنگونی دولت منصور هادی به هدف خود نرسید و در حال حاضر جنبش حوثی و زیدیان یمن به رهبری عبدالملک حوثی، قدرت را در بیشتر مناطق یمن در اختیار دارند.