امام حسین علیه‌السلام: فرزندم! در مسیر حق استوار و ثابت باش گرچه تلخ و سخت باشد.   (الکافی، ج ۲، ص ۲۸) 

حوزه و دانشگاه 1226

تحلیلی بر پیام رهبر معظم انقلاب به همایش یکصدمین سال بازتأسیس حوزه‌ی علمیه‌ی قم
حوزه علمیه؛ پیشرو در مسیر تمدن‌سازی نوین اسلامی
زهرا کبیری پور
 پیام اخیر مقام معظم رهبری به همایش یکصدمین سال بازتأسیس حوزه‌ی علمیه‌ی قم، بار دیگر افق‌های بلند پیش روی حوزه‌های علمیه را ترسیم و رسالت تمدنی آن را یادآوری کرد. ایشان با تعبیر «پیشرو و سرآمد» از حوزه‌های علمیه، مسئولیت سنگین این نهاد کهن را در مقطع کنونی تاریخ اسلام و تشیع، با نگاهی آینده‌نگرانه بازخوانی فرمودند. این پیام، صرفاً توصیه‌ای اخلاقی یا تحسینی تاریخی نیست؛ بلکه نقشه‌ی راهی است برای ورود حوزه به عرصه تمدن‌سازی نوین اسلامی. رهبری با تکیه بر سابقه درخشان حوزه در نهضت امام خمینی (ره) و تثبیت انقلاب اسلامی، اکنون بر مرحله‌ای فراتر تأکید می‌نمایند: حضور مؤثر و منسجم حوزه در فرآیند شکل‌گیری تمدن اسلامی در تراز گفتمان انقلاب. هویت انقلابی، جوهره‌ی مسیر آینده در این پیام، بازخوانی هویت انقلابی حوزه نه به عنوان یک شعار؛ بلکه به‌مثابه یک هویت راهبردی مطرح شده است. معظم‌له به صراحت حوزه را به حفظ روحیه‌ی انقلابی و پرهیز از انفعال فرا می‌خوانند. این سخن، پاسخی به گفتمان‌هایی است که می‌کوشند حوزه را به ساحتی صرفاً آموزشی یا سنت‌گرا تقلیل دهند .حوزه، در منطق رهبری، باید کنشگرِ فعال در عرصه‌های فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی باشد. به تعبیر دیگر، «فقه فردی» بدون «فقه اجتماعی» و «فقه تمدنی» نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای زمانه باشد. از اجتهاد سنتی تا مهندسی تمدنی رهبر انقلاب با تأکید بر لزوم تحول علمی در حوزه، خواستار ارتقای سطح تحقیق، نوآوری در روش‌های آموزشی و روزآمدسازی محتواهای علمی شده‌اند. این بخش از پیام، بازتاب‌دهنده‌ی مطالبه‌ای بنیادین از حوزه است: حرکت از اجتهاد صرفاً فقهی به سمت اجتهاد تمدنی. در این نگاه، فقیه تنها پاسخگوی مسائل فردی مقلدان نیست؛ بلکه «مهندس نظام زیست مؤمنانه» در جامعه اسلامی است. تمدن نوین اسلامی نیازمند نظریه‌پردازی جامع در حوزه عدالت، خانواده، فرهنگ، اقتصاد، رسانه، علم و حکمرانی است و این رسالت تنها با تحول ساختاری و محتوایی در حوزه محقق می‌شود. اخلاق و معنویت؛ پشتوانه‌ی نقش‌آفرینی اجتماعی، بخش دیگری از پیام به تقویت اخلاق و معنویت در فضای حوزوی اختصاص دارد. رهبری، بدون معنویت و خودسازی، تحوّل علمی و اجتماعی را ناکافی می‌دانند. این تأکید نشان می‌دهد که حوزه نه صرفاً نهادی علمی؛ بلکه مدرسه‌ای برای تربیت نفوس مؤمن، بصیر و متخلق است. جایگاه اساتید و مدیران حوزه، اشاره‌ی معظم‌له به جایگاه ممتاز اساتید و مدیران حوزوی نیز قابل توجه است. آنگاه که نقش تمدن‌ساز برای حوزه تعریف می‌شود، نقش استاد حوزه نیز از انتقال محفوظات فراتر رفته و به مربی‌گری تمدن‌سازان آینده ارتقاء می‌یابد؛ بنابراین، تقویت این قشر و ارتقاء جایگاه مدیریتی در حوزه، از الزامات تحول راهبردی است. حوزه‌ای در تراز گام دوم انقلاب، پیام اخیر رهبر انقلاب را باید سندی راهبردی برای حرکت حوزه در دهه‌ی پیش‌رو دانست؛ دهه‌ای که به تعبیر ایشان، زمان تحقق کامل تمدن نوین اسلامی است. حوزه اگر بخواهد «پیشرو و سرآمد» بماند، باید با نگاه تمدنی، اجتهادی روزآمد، اخلاقی استوار و ارتباطی فعال با نظام و جامعه، نقش تاریخی خود را ایفا کند. اکنون نوبت حوزه است که با تکیه بر سابقه‌ی نورانی خود و توجه به مطالبات رهبری، گام دوم انقلاب را با عزمی علمی، اخلاقی و انقلابی بردارد و زمینه‌ساز طلوع خورشید ولایت عظمی گردد.
 
مرجعیت حوزه‌های علمیه در تولیدات علمی
فاطمه میری‌طایفه‌فرد
 حوزه به عنوان مرجعی علمی است که بنا دارد علمایی تربیت کند که در فهم درست دین به درجاتی رسیده باشند. حوزه در راستای نیل به ارزش‌های اسلامی، اهدافی دوربرد و طولانی‌مدت تعریف کرده است. پرورش علوم دینی مختلف در راستای مبانی فکری حوزه از دستاوردهای غیر قابل انکار این نهاد دینی است. سیر تربیتی مبتنی با نیاز جامعه، در اهداف آموزشی شورای عالی حوزه بوده است. از جمله آنان می‌توان به شناخت همه جانبه اسلام از منابع اصلی و شناساندن جامع اسلام ناب محمدی (ص)، همچنین، تربیت مجموعه حوزویان براساس معارف و التزام به اخلاق اسلامی اشاره کرد. برای رسیدن به بسیاری از اهداف حوزه‌های علمیه طبق فرموده مقام معظم رهبری نیاز به نوین طرح تحول داریم: «یکی از نیازهای مهم حوزه‌ی علمیه در شرایط کنونی، «تدوین طرح تحول» در حوزه و برنامه‌ریزی بلندمدت، دقیق و زمان‌بندی شده بر اساس این طرح تحول و اهداف مورد نظر است». در این تحول نقش تولید علم بسیار حائز اهمیت است که نیازمند حرکت جمعی و گروهی برای رسیدن به نقطه مطلوب است. مقام معظم رهبری یکی از موانع و عیوب حوزه در همه زمینه‌ها و حتی تولید علم را بحث کار انفرادی می‌دانند: «از عیوب کار ما اهل حوزه، همیشه انفرادی کار کردن بوده، حتّی آنجایی هم که جمعیّتی از ما جمع می‌شدند - فرض کنید پای یک درس - هرکدام برای خودشان کار می‌کردند. کار مشترک منحصر بوده در مباحثه که یک درس را دو نفر، سه نفر با همدیگر مباحثه کنند؛ اما در کارکرد علمی و گرفتن محصول علمی، همکاری مشترک و هم‌فکری در بین مجموعه‌های حوزوی ما رایج نبوده. در حالی ‌که در دنیا - بخصوص دنیای غرب - این‌جوری نیست. آنجا کارهای مشترک، زیاد انجام می‌گیرد. حتّی گاهی مثلاً فرض کنید کارهایی طرّاحی می‌شود که از ده‌ها جزء یک محصول واحد، هر جزئی به یک مجموعه‌ای واگذار می‌شود؛ بعد کسانی هستند که آن محصولات کار این مجموعه‌ها را می‌گیرند و آن محصول نهایی را از مجموع این‌ها به دست می‌آورند؛ یعنی این‌گونه طرّاحی می‌کنند. کاری بشود که این به معنای واقعی کلمه همکاری باشد؛ یعنی همه با هم همکاری کنند، ذهن‌ها به کمک یکدیگر بیایند و یک محصول مطلوبی بیرون بیاید». با توجه به پیشرفت علوم، گسترش جوامع و رشد فکری و اجتماعی بشر امروزی، این سوال مطرح می‌شود که آیا توانسته‌ایم وظیفه حوزه در ارائه بیین نظام‌های علمی و تولید علم در عرصه‌های مختلف از منظر دین و پاسخگویی به سوالات را به خوبی به انجام برسانیم؟ در پاسخ به این سوال باید بیان کرد، اینکه تا نقطه مطلوب فاصله داریم جای تردید نیست. ولی اگر بخواهیم وضع امروز حوزه را با گذشته مقایسه کنیم، فاصله‌ی زیادی با گذشته داریم، نباید رشد را هم نادیده گرفت. در گذشته محور حوزه‌های مسئله فقاهت بود؛ اما امروز برای رسیدن به فقاهت نیز، نیازمند افراد متبحر در حیطه‌های مختلف داریم. رشد علوم مختلف و حرکت به سمت دنیای مجازی، گاهی ما را عقب می‌راند و نمی‌توانیم سرعت خود را با رشد علمی جهان تنظیم کنیم. این امر نیاز به بررسی جدی از سوی مراجع اصلی حوزه را می‌طلبد .بسیاری از مسائلی که در زندگی روزمره مردم اتفاق می‌افتد، نیازمند جواب فقهی است که باید و نباید از دیدگاه دین درباره این امر خاص مورد بررسی قرار بگیرد. علاوه بر مباحث فقاهتی، حوزه در بسیاری از علوم انسانی، صاحب نظر است که لازم است به آن در مجامع بین‌المللی پرداخته شود. رشته‌های تخصصی زیادی در حوزه پدید آمده است، این علوم در سطوح دو، سه و چهار در نظر گرفته شده است .بسیاری از رشته‌ها نیازمند نگاه فقهی و اصولی نیز هستند. مثلاً در بحث درس خارج تاریخ اسلام، ما جای خالی اصول عالی تاریخ و اصول فقه تاریخ را به شدت حس می‌کنیم. در محیطی علمی جامعه الزهرا (س) رشته‌های گوناگونی در سطح سه و چهار تدریس می‌شوند که در ارتباط با علوم حوزوی نیازمند نگاه تخصصی به اصول و فقه دارند. با این نگاه، هرچه بیشتر طلبه با نگاه تخصصی رشته خود مشغول به علوم دینی می‌شود. آنچه غیرقابل انکار است، قدرت تولید علم در حوزه‌های علمیه است. تولید علمی که مبتنی با نیاز افراد اجتماع به سوالات اعتقادی و مذهبی و حتی سیاسی مردم پاسخ دهد. حوزه به عنوان رسمی‌ترین مرجع پاسخگویی به شبهات، می‌تواند با تولید علم و بررسی ریشه‌ای شبهات راه حل مناسبی برای آنان بیابد. حوزه‌های علمیه به عنوان منبع تولید نرم‌افزار یا همان بعد معرفتی تمدن اسلامی برای ایفای نقش خود باید دارای شاخصه‌ها و ویژگی‌هایی باشند که برای نقش‌آفرینی تمدنی مستلزم تحول درونی خویش می‌داند. به طور خلاصه می‌توان به این نکات بسنده کرد که حوزه در نگاهی عمقی به تولید علم باید به چند مورد توجه کند: حرکت به سمت کار گروهی، توجه به رشد علم و هم‌سویی با رشد جامعه، برآوردن نیازهای اجتماعی مردم با توجه به مسائل روز، توجه به مباحث علوم پایه در رشته‌های میانه، تربیت افرادی عالم در حیطه‌های علوم نوین، نگاه دوربرد به تمدن نوین اسلامی. این تحول به رخدادی بزرگ در تولید علوم دینی و در نهایت رسیدن به اهداف تمدن نوین اسلامی است. رخدادی که هم در رشد علوم عقلی و دینی ملموس باشد و هم بتواند پاسخ‌گوی سوالات مطرح شده جامعه اسلامی شود.