متفکر شهید استاد مرتضی مطهری:
پوشش یا حجاب، به صورتی که زیبائیها و زینت زن را بپوشاند و او را از چشمچرانی مردم هرزه و بیتربیت، و آلودگان به شهوت حیوانی، و حالات شیطانی حفظ کند، دستوری قرآنی، و قانونی الهی، و تکلیفی انسانی، و برنامهای اخلاقی است. حجاب و پوشش اسلامی که بهترین نوع آن چادر است، چادری که یادگار منبع عصمت و عفتی چون فاطمه زهرا (علیها السلام) است، هیچ مانعی در راه دانشطلبی و رشد و کمال زن ایجاد نمیکند؛ بلکه او را از بسیاری از خطرات، و دامهایی که حیوانصفتان در راه زیبارویان، و دختران و زنان جوان قرار دادهاند حفظ میکند، و پاکدامنی و سلامت و عفت و حیای او را برای شوهرش یا اگر ازدواج نکرده، برای مرد آیندهاش محفوظ میگذارد. گوهر گرانبها و زیبا و پرقیمتی چون زن وقتی در صندوق الهی حجاب قرار داشته باشد، از دستبرد دزدان، و غارتگران، و آلودگان به لجن معصیت و گناه در امان خواهد بود.
زیبارویان جوان، وقتی دیده نشوند، و چهره پاک و معصوم آنان در معرض دیدگان مردم قرار نگیرد، شعله هوسها و هواها، و آتش امیال و غرائز به سرکشی و سوزاندن پاکی یک ملت، و خراب کردن بنای معنویت یک مملکت برنمیخیزد. پسران جوان وقتی گوهر زیبائی و زینت، و طنّازی و عشوهگری دختران و زنان را در کوچه و بازار، پارک و خیابان، معابر عمومی، فروشگاهها، بیمارستانها، ادارات، مراکز تجارتی نبینند، دچار چشمچرانی، هوس، دختربازی، تجاوز به ناموس مردم، کندی ذهن، در هم شکستن اعصاب، بلوغ زودرس، استمناء، لواط، زنا، افکار پریشان، غصه و نگرانی، بیمیلی به درس، عشق و عاشقی، بیماری روانی، و در نهایت تعطیل شدن نیروی انسانی خود نمیشوند.
بر این اساس باید گفت: حجاب و پوشش برای جنس زن امری واجب، و فریضهای شدید، و بدون تردید منکر آن با آگاهی به اینکه از ضروریات اسلام، و فرمان خدا در قرآن است، کافر، و از گردونه اسلام خارج است. جوانی که با این خصوصیات منکر حجاب است، نمیتواند با دختر مسلمان ازدواج کند؛ زیرا این ازدواج باطل، و عقدی که بین آن دو خوانده میشود بیاثر، و رابطه آن دو رابطه دو نامحرم و فرزندان آنها نامشروع، و عمل آنان زنا است. دختری که با این خصوصیت منکر حجاب است، نمیتواند همسر جوانی مسلمان شود؛ زیرا همان احکام در حق او هم جاری است. حجاب حافظ وقار، شخصیت، کرامت، اصالت، و عظمت زن، و حافظ زیبائی و منافع او برای شوهر است.
زن در عین حجاب داشتن، میتواند مدارج تحصیلی، و طریق کمالات و فضائل را بپیماید، و اینکه حجاب مانعی برای او در راه رشد و ترقی است، وسوسهای شیطانی، و القاء فکری غلط از جانب استعمارگران غارتگر، و دزدان ناموس، و هرزههای کشورهای غربی و شرقی است. گرمی خانوادهها، استحکام رابطه زن و شوهر، تداوم زندگی، آرامش قلوب مردان، ثبات دلبستگی و عشق و علاقه مرد به همسر قانونی و شرعی خود، برپائی خانه و خانواده، بر جایی اعتماد و اطمینان مرد به زن، همه و همه مرهون پوشش و حجاب زنان مملکت است، و اینکه مردان، زیبائی چهره و زینت و زیور زنانی غیر از زن خود را نبینند. مردان اگر به راحتی و به آسانی در تمام صحنههای اجتماعی دسترسی به زنان داشته باشند، ضمانتی برای اثبات محبت و دلبستگی آنان به همسرانشان نخواهد بود، و تحریک هوا و هوس و شهوات، آنان را از زندگی خود دلسرد، و خود کلنگی برای خراب کردن کانون گرم خانواده خواهند شد. زیان بیحجابی و بدحجابی و آزاد گذاشتن زن، و آزاد بودن زن به صورت غربی آن به شماره نمیآید.
تاکنون بیحجابی زن باعث گمراهی میلیونها مرد، و به گناه افتادن دیگران، و پیدا شدن هیولای طلاق در خانوادهها، و پدید شدن عشق مرد به زن شوهردار، و روابط نامشروع شده، و همانطور که یهودیت و مسیحیت میخواسته، علت خروج بسیاری از مردان و زنان از عرصهگاه ملکوتی اسلام و دینداری شده است. پایهگذاران بیحجابی، خود از این مسئله به ستوه آمده، و عوارض آن را از پدیدههای شوم قرون اخیر میدانند. نظام خانواده در ایران نظامی قوی، مستحکم، بر اساس حیا و عفت، وقار و ادب، ایمان و تقوا، و نبود طلاق مگر به ندرت بود. از زمانی که استعمار غرب به دست ولگردی دورهگرد، بیسوادی پلید، آلودهای خائن، وطنفروشی کثیف به نام رضاخان پهلوی حجاب و پوشش قرآن را از بسیاری از زنان به غارت برد، وضع خانه و خانواده به صورت دیگر شد، آمار طلاق فزونی گرفت در حدی که در اواخر حکومت آن خانواده نابکار، در هر ماه بین شش تا هفت هزار درخواست طلاق به دادگاهها داده میشد، مردان و جوانان زندیده بیزن میشدند، و زنان شوهردیده بدون شوهر، و این دو طایفه آزاد شده از تعهد زنداری و شوهرداری به جامعه میپیوستند، و سفره فساد و افساد را گستردهتر میکردند.
مرجع بزرگ، حکیم خبیر مرحوم آیتاللّه شاهآبادی پس از مسئله کشف حجاب، بدون ترس از حکومت وقت، چنانکه مستمعین آن بزرگوار برایم نقل کردند، بارها در عرشه منبر و در مجالس عمومی و خصوصی فریاد زد: رضاخان با به غارت بردن حجاب قرآن، و کشتن قیامکنندگان علیه بیحجابی، در مسجد گوهرشاد، و در کنار حرم ملایک پاسبان حضرت رضا (علیهالسلام) کمر صد و بیست و چهار هزار پیامبر را شکست. آری آن عارف عاشق، و هشیار بینا که در مسائل اسلامی و در فلسفه و حکمت مجتهدی توانا، و بصیری کمنظیر بود، کشف حجاب و بدحجابی را شکننده کمر فرستادگان خدا میدانست!
قطب در کتاب بسیار مفید «آیا ما مسلمان هستیم» میگوید بر اساس مدارکی که دیدم، یکی از پاپها از تمام کشیشها و کاردینالها در واتیکان دعوت کرد، و از آنها خواست برای کشتن اسلام، و خاموش کردن چراغ دین، به صورتی که برای واتیکان و مسیحیت خرج زیادن نداشته باشد نظر بدهند. کمیسیونها برای این منظور تشکیل شد، و نظریاتی از جانب صاحبنظران اظهار شد. از میان تمام آرا و نظریات، این رأی مقبول همه کشیشان و کاردینالها و خود پاپ قرار گرفت که برای کشتن اسلام، قویترین اسلحه و کمخرجترین برنامه، بیرون آوردن دختران و زنان مسلمان از حجاب، و قرار گرفتن آنان در اختیار جوانان و مردان به صورت آزاد، در کوچه و بازار، وسائل عمومی، پارکها و سینما، ادارات و مراکز تجاری، تئاترها، و مراکز اجتماعی است! این برنامه به دست خائنان، انجام گرفت، و هوا و هوس زنان و دختران کمایمان یا بیایمان به این آتش دینسوز و شعله خانمان برانداز کمک کرد و وضع را در ممالک اسلامی و مملکت ایران به جایی رساند که نزدیک بود دین خدا که محصول زحمات انبیا و امامان و علما و دانشمندان است بمیرد، و چراغ هدایت خاموش گردد؛ ولی دست حق از آستین مردی از سلاله انبیاء و نتیجه امامان یعنی خمینی بتشکن در کشور ایران بیرون آمد و بر سینه نامحرم زد، و دین را از اسارت اشرار، نجات و حجاب قرآن را به ناموس اسلام برگرداند.
بر امت اسلام فرض و واجب است که انقلاب آن انسان الهی را حفظ کنند، و از ارزشهای آن نهضت عظیم الهی محافظت نمایند، و نگذارند دشمنان زخمخورده، این چراغ روشن را کمنور، یا بینور نموده ملت ایران را به وضع سابق برگردانند، تا بتوان با پایمردی و ثبات قدم فرهنگ انقلاب را صادر، و سایر ملتهای بیرون رفته از مدار اسلام را به اسلام برگرداند. با توجه به آنچه که بیان شد، به ارزش گفتار آن متفکر شهید که بارها در سخنرانیها فریاد زد: حجاب مصونیت است نه محدودیّت، پی میبریم. آری حجاب برای زن و برای شوهر او، و خانوادهاش، و جامعه، و بخصوص جوانان و آنان که ازدواج نکردهاند، مصونیت از هزاران خطر، و انواع فساد و افساد، و مانع از هم پاشیده شدن کانون گرم خانوادههاست. محققین فرمودهاند مسئله پوشش زن و حجاب او، در چهارده آیه قرآن مطرح است، و برخی را عقیده بر این است که از نزدیک بیست و پنج آیه این معنا استفاده میشود. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) خطاب به حضرت مجتبی (علیه السلام) و در حقیقت خطاب به تمام مردم فرمودند: محرم نامحرمی را جداً مراعات کن؛ زیرا این برنامه برای تو و همه زنان نامحرم مصونیت از افتادن در خیال گناه و خود گناه است، و اگر قدرت داری که زنان خانواده تو مردی غیر تو را نشناسند، این برنامه را انجام بده.
راوی میگوید در یک روز بارانی با رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در بقیع نشسته بودم. زنی سواره بر الاغ از کنار ما گذشت، دست الاغ در گودالی فرو رفت و زن از مرکب به زیر افتاد. رسول حق (صلی الله علیه وآله وسلم) رو برگرداندند. عرضه داشتم خود را با شلوار پوشانده. حضرت سه بار برای اینگونه زنان طلب مغفرت کردند، و فرمودند: ای مردم اینگونه پوشش برگیرید که پوشانندهترین لباس برای بدن است، و زنان خود را به وقت بیرون رفتن از خانه با چنین جامهای بپوشانید. مقنعه، جلباب، عباء، عناوینی است که در آیات و روایات برای پوشش زن بکار رفته. زن باید خود را بنده حق بداند، و نمک حق را نسبت به خود رعایت کند، و رعایت نمک منعم و مالک حقیقی، و ربّ واقعی، به این است که از عظمت او حساب ببرد، و به قیامت و محاکمات او توجه داشته باشد، و با تمام وجود از فرمانهای حضرتش که در قرآن، و در زبان انبیاء و امامان آمده، پیروی کند تا خود و خانواده و جامعهاش از مضرّات بدحجابی و بیحجابی در امان بماند. «وَ أَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى». هر کس از مقام حضرت ربّ ترسید، و خود را از هوا و تمایلات بیقید و شرط نگاه داشت، همانا بهشت جای اوست. متأسفانه عدهای از دختران و زنان این زمان در چهار گوشه جهان، از مکتب بیبندوباری پیروی میکنند، و شهوات و تمایلات خود را آزاد نموده، و سفرهای از فساد و افساد پهن کردهاند که در تاریخ گذشته سابقه نداشته، و با کمال اسف گروهی از دختران و زنان کشورهای اسلامی و امّت رسول حق، از آنان تقلید میکنند.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در رابطه با این زنان فرمودند: یَظْهَرُ فی آخِرِ الزَّمانِ وَاقْتِرابِ السّاعَۀِ وَهُوَ شَرُّ الاَْزْمِنَۀِ، نِسْوَۀٌ کاشِفاتٌ عارِیاتٌ، مُتَبَرِّجاتٌ، مِنَ الدّینِ خارِجاتٌ، فِی الْفِتَنِ داخِلاتٌ، مائِلاتٌ الَی الشَّهَواتِ، مُسْرِعاتٌ الَی اللَّذّاتِ، مُسْتَحِلاّتُ الْمُحَرَّماتِ، فی جَهَنَّمَ خالِداتٌ. در آخر زمان، و نزدیکی قیامت که بدترین زمانهاست، زنانی ظاهر میشوند با این خصوصیات: بیحجاب و برهنه از پوشش لازم، جلوه دهنده زینت و زیبائی در کوچه و بازار، خارج از دین، داخل در فتنه، راغب به شهوات، سرعت گیرنده به سوی لذات، حلال شمرنده محرمات الهی، که این زنان با این اوصاف در جهنم ابدی و دائمی هستند.
منبع: نظام خانواده در اسلامی ص 467