امام زمان (عج) فرمودند:   ما بر تمامی احوال و اخبار شما آگاه و آشنائیم و چیزی از شما نزد ما پنهان نیست. بحارالانوار: ج 53، ص 175. 

جوان 1248

شبکه‌های اجتماعی؛ سلاح ژئوپلیتیک عصر جدید و ضرورت بازنگری راهبرد ایران!

در جهان امروز، جنگ‌ها الزاماً با گلوله و تانک تعیین نمی‌شوند؛ میدان اصلی، ذهن و شبکه ارتباطی جوامع است. سخنان اخیر بنیامین نتانیاهو که اعلام کرده «اسرائیل باید مجهز به مهم‌ترین سلاح‌های عصر شود و آن سلاح، شبکه‌های اجتماعی است» نشان می‌دهد که این حوزه، در هرم قدرت ملی و امنیتی کشورها، جایگاهی معادل تسلیحات راهبردی یافته است. نخستین اقدام پیشنهادی او، تلاش برای خرید تیک‌تاک است؛ شبکه‌ای با صدها میلیون کاربر جوان در جهان.
روند جهانی: تیک‌تاک به‌عنوان میدان نبرد اطلاعاتی
ایالات متحده، با تشخیص نفوذ چین از مسیر تیک‌تاک، هم‌زمان چند اقدام را پیش برده: اعمال محدودیت‌های قانونی و امنیتی؛ مسدودسازی نسبی در نهادهای دولتی و نظامی و فشار برای فروش ۸۰ درصد سهام به شرکت‌های امریکایی!
این رویکرد، نشان می‌دهد پلتفرم‌ها نه صرفاً ابزار سرگرمی؛ بلکه میدان راهبردی قدرت نرم و کنترل افکار عمومی هستند. تیک‌تاک، یوتیوب، اینستاگرام و… هرکدام نقش «رسانه - سلاح» را ایفا می‌کنند.
موقعیت ایران: غفلت از ساخت و توسعه برند رسانه‌ای بومی
در سال‌های جنگ سوریه و عراق، بسیاری از جوانان فعال اجتماعی و فرهنگی در این کشورها مایل بودند از پیام‌رسان‌های ایرانی استفاده کنند؛ اما نبود زیرساخت ثبت‌نام بین‌المللی، ضعف فنی و نبود بازارپردازی، این فرصت را از بین برد.
ضرورت تغییر رویکرد: از تهدیدمحوری به فرصت‌محوری
با توجه به تحولات جهانی، ایران باید به‌جای صرف انرژی فقط برای مسدودسازی، راهبرد اصلی باید ساخت، تقویت و صادرات پلتفرم ایرانی به منطقه، جهان اسلام و سپس به سایر نقاط دنیا باشد. این کار چند مزیت دارد: ایجاد جریان فرهنگی و رسانه‌ای همسو در منطقه، جذب کاربران میلیاردی بالقوه در جهان اسلام، آسیای مرکزی و غرب آسیا، افزایش قدرت نرم و توان اطلاع‌رسانی در بحران‌ها و درآمدزایی از بازار فناوری و تبلیغات بین‌المللی.
برای تحقق این هدف، دولت ایران باید:
سرمایه‌گذاری امنیتی - فنی بر زیرساخت پلتفرم‌ها با معماری مقیاس‌پذیر جهانی انجام دهد.
تشویق بخش خصوصی و استارتاپ‌ها از طریق مشوق‌های مالیاتی و وام توسعه بین‌المللی.
راه‌اندازی نسخه‌های چندزبانه (عربی، ترکی، انگلیسی) از پیام‌رسان و شبکه اجتماعی ایرانی.
دیپلماسی فناوری با کشورهای دوست منطقه برای پذیرش و ترویج این پلتفرم‌ها.
استفاده از تجربه کشورهایی مانند ترکیه، عربستان و حتی چین در حفظ مالکیت ملی بر بسترهای دیجیتال.
وقتی نخست‌وزیر اسرائیل و دولت آمریکا شبکه‌های اجتماعی را «سلاح جنگ جهانی نرم» می‌دانند و برای خرید یا کنترل آن‌ها می‌جنگند، ایران نمی‌تواند با سیاست‌های محدودکننده و بی‌تولید در این میدان باقی بماند. تنها راه ماندن در بازی، تبدیل شدن به سازنده پلتفرم و صادرکننده فناوری رسانه‌ای است. اگر فردا یک پیام‌رسان ایرانی، میلیون‌ها کاربر در بغداد، دمشق، استانبول و بیروت و جاکارتا و... داشته باشد، آن روز ایران یک ارتش رسانه‌ای فرامرزی خواهد داشت؛ ارتشی که نه با گلوله؛ بلکه با روایت و تصویر می‌جنگد.
 
زیرمیزی؛ ننگِ سفیدپوشی در قامت تقدس!
دکتر پرویز اکبری
این قلم امروز از عدل نمی‌نویسد، از ظلم می‌نویسد. نه ظلم شاهان، نه ستم دیکتاتوران؛ بلکه ظلم کسانی که لباس شرافت را پوشیده‌اند؛ اما با دستان خود، وجدان را ذبح می‌کنند؛ پزشکانی که زیرمیزی می‌گیرند! زیرمیزی؟ نه! این دیگر «واژه» نیست؛ این لکه ننگی‌ست بر دامن سفید پزشکی! این سیلی‌ای‌ست بر صورت بیمار مستأصل! این دست‌درازی‌ای‌ست به سفره‌ی خالی خانواده‌ها!
چه کسی گفته است پزشک مقدس است، حتی اگر جیب مردم را با لبخند بدرَد؟ کدام مکتب، کدام قانون، کدام دین گفته «طبابت» مجوز دوشیدن بیمار است؟ چگونه برخی پزشکان دستشان را به پول حرام آلوده می‌کنند، آن هم با بهانه‌های نخ‌نما: «تعرفه پایینه»، «دستمزد واقعی نیست»، «ما خاص‌ایم». خاص؟! خاص کسی‌ست که با جان مردم مهربان است؛ نه کسی که جیب مردم را طعمه کند.
زیرمیزی گرفتن، نه فقط تخلف است، نه صرفاً جرم؛ بلکه فساد اخلاقی نهادینه‌شده در روپوش سپید است. پزشکی که به بیمار ضعیف، فقیر، یا بی‌پناه می‌گوید: «اگر زیرمیزی ندهی، عملت را انجام نمی‌دهم!» دیگر پزشک نیست؛ او تاجر جان‌هاست! تاجری که در بازار بی‌رحم سلامت، جان آدمی را به مزایده گذاشته است.
نظام درمانی یا نظام تجاری؟!
این روزها برخی بیمارستان‌ها و مطب‌ها دیگر مکان درمان نیستند؛ بلکه سالن حراجی‌اند! هرکه بیشتر بدهد، زودتر جراحی می‌شود. هرکه آشنا داشته باشد، از نوبت می‌پرد. هرکه جیبش پر نباشد؟ باید صبر کند تا وقت مرگ! بیمارستان دولتی با پول بیت‌المال ساخته شده؛ اما پزشک متخصصش با وقاحت می‌گوید: "اگه بخوای من عملت کنم، باید فلان قدر بریزی!" این چیست جز «باج‌خواهی»؟ این چه نام دارد جز «رشوه‌گیری موجه شده»؟
آیا اگر یک کارمند ساده شهرداری برای صدور یک مجوز، پولی بگیرد، با او برخورد نمی‌شود؟ پس چرا پزشک رشوه‌بگیر، آزادانه لبخند می‌زند و همچنان در صف جراحی، بیمار تهی‌دست را تحقیر می‌کند؟ سکوت کافی‌ست؛ جامعه باید فریاد بزند! تا کی باید مردم خجالت بکشند از گفتن اینکه برای جراحی بچه‌شان، ناچار شده‌اند زیرمیزی بدهند؟ تا کی باید بیماران، غرورشان را بشکنند و با التماس، پول قرض کنند، فقط برای آنکه پزشک به آن‌ها نگاه کند؟
این ننگ را دیگر نمی‌توان تحمل کرد؛ نه عدالت می‌پذیرد، نه شریعت می‌بخشد، نه وجدان آرام می‌گیرد. پیشنهاد من؟ 1. اسامی پزشکان زیرمیزی‌بگیر، علناً اعلام شود! 2. مجازات‌ها فقط مالی نباشد؛ تعلیق پروانه پزشکی، حبس قطعی، محرومیت دائمی از بخش دولتی 3. سازوکار دریافت گزارش مردمی بی‌نام، واقعی و بدون ترس راه‌اندازی شود. 4. قضات محترم، این جرائم را با اشد مجازات کیفری تعقیب کنند، نه با ریش‌سفیدی!
اگر یک معلم، یک کارگر، یک قاضی یا یک کارمند بابت خطایی کوچک تنبیه می‌شود، چرا این «تاجران سلامت» همچنان تافته جدا بافته‌اند؟ آیا وقت پایان دادن به این تبعیض ساختاری نرسیده؟ زیرمیزی گرفتن یعنی دزدیدن جان و کرامت مردم، یعنی خوردن مال حرام با دستکش جراحی، یعنی دفن وجدان در اتاق عمل. پزشک زیرمیزی‌بگیر، فقط مجرم نیست؛ خائن به انسانیت است. او باید نه فقط محاکمه؛ بلکه از عرصه سلامت، برای همیشه اخراج شود!
 
پست‌تر از رضاخان پهلوی
احمدحسین شریفی
در ماجرای کشف حجاب، رضاخان پهلوی آنقدر مردانگی داشت که در راه باور باطل خود، ابتدا دختران خود و زنان و دختران رجال سیاسی مملکت را برهنه و در مرآی و منظر عمومی حاضر کرد و بعد آرام‌آرام و با زور، حجاب را از سر زنان و دختران مردم برگرفت.
اما اکنون، با کمال تأسف، در جمهوری اسلامی ایران، ما با برخی حاکمان و مدیران و مسئولان مواجهه‌ایم که زنان و دختران خود را در پوشش کامل نگه می‌دارند؛ اما با گفتار و رفتار خود، نه تنها در حال عادی‌سازی برهنگی و بی‌حجابی‌اند؛ بلکه در حال بی‌عفت کردن زنان و دختران مردم هستند. اینان با پیش گرفتن سیاست‌های شیطانی و ماکیاولیستی، تلاش می‌کنند با سرگرم کردن مردم به رفتارها و سخنان مبتذل، بر بی‌کفایتی‌های مدیریتی خود سرپوش بگذارند. 
معتقدم چنین افرادی از رضاخان پهلوی هم پست‌ترند.
دغدغه‌مندان اسلام و انقلاب باید مواظب باشند در دام چنین سیاست‌بازانی گرفتار نشوند. باید همواره آرمان‌های اسلام و انقلاب را بر روی دست گرفته و از قانون‌گذاران و مجریان، تحقق آن‌ها را مطالبه کرد.