امداد غیبی کمکهای ویژه خداوند به مؤمنان در شرایط خاص و به شکل غیرعادی است. کمک خداوند به پیامبر اسلام و مسلمانان در جنگهایی همچون بدر، احد و احزاب، رهایی یوسف (علیه السلام) از کامخواهی زلیخا، نجات موسی (علیه السلام) از نیروهای فرعون و ... از مصادیقی است که برای امداد غیبی ذکر شده است. از شرایط دریافت امداد غیبی، ایمان، توکل، صبر و تلاش است.
شرایط نزول امدادهای غیبی
آیا امدادهای غیبی در هر شرایطی و برای هر فردی قابلوقوع است؟
خیر، قطعا چنین نیست. دریافت امداد غیبی برای همگان و همیشگی نیست و برای همه افراد با هر خصوصیتی حاصل نمیشود؛ بلکه تابع شرایطی است که بعضی موارد آن عبارت است از:
۱. ایمان
به پیامبران و مومنان وعدهدادهشده که در دنیا و آخرت، یاری شوند. (غافر، ۵۱)
۲. توکل
توکل به خدا سبب شد تا یاری خدا شامل مومنان شود و آنها با این که در جنگ احد شکستخورده بودند؛ اما در همان حال، در جنگ حمراء الاسد مقاومت کرده و مانع از حمله کفار به مدینه شدند. (آلعمران، ۱۷۳)
۳. تقوا
به مومنان وعدهدادهشده که با تقوا پیشه کردن، از فرقان (روشنبینی برای تمییز حق از باطل) و مغفرت الهی برخوردار میشوند. (انفال، ۲۹) و خداوند گره از مشکلاتشان میگشاید و کارها را بر آنها آسان میسازد. (طلاق، ۲-۴)
۴. استقامت
استقامت و پایداری مومنان، سبب نزول فرشتگان بر آنها میشود، درحالیکه فرشتگان، مومنان را از خوف و اندوه دور میسازند و آنها را به بهشت بشارت میدهند. (فصلت، ۳۰)
۵. جهاد
به مجاهدان و یاریدهندگان دین خدا (محمد، ۷) وعدهدادهشده که مشمول یاری و هدایت ویژه خداوند قرار میگیرند. (تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۳۴۸)
۶. صبر
صبر و شکیبایی در راه خدا، سبب دریافت یاری خدا (انعام، ۳۴) و نزول ملائکه و حمایت معنوی از مومنان میشود. (آلعمران، ۱۲۵)
۷. اخلاص
اخلاصِ یوسف سبب شد تا خداوند او را از موقعیتی که زلیخا برای گناه فراهم ساخته بود، نجات دهد. (یوسف، ۲۴)
مصادیق امداد غیبی در گذر تاریخ
مصادیق مختلف تاریخی برای امداد غیبی ذکر شده است. بهعنوان نمونه به چند مورد اشاره میشود:
۱. یوسف (علیه السلام) بهواسطه امداد غیبی و آگاهی از نشان خدا، از موقعیتی که زلیخا برای گناه فراهم ساخته بود، نجات یافت. (طبرسی، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.)
۲.خداوند برای جلوگیری از قتل موسی (علیه السلام) توسط فرعون، به مادرش الهام کرد که موسی (علیه السلام) را به آب انداخته تا به دست فرعون برسد و وقتی فرعونیان، موسی (علیه السلام) را از آب گرفتند، خداوند محبت موسی (علیه السلام) را در قلبشان انداخت تا از او مراقبت کنند. (معجم مقاییس اللغه، دفتر تبلیغات اسلامی)
۳. وقتی سپاهی به فرماندهی ابرهه برای تخریب کعبه از یمن به سمت مکه حرکت کرد، خداوند با فرستادن پرندگانی کوچک به نام ابابیل آنها را نابود کرد. (فخر رازی، التفسیر الکبیر)
۴. در شب لیله المبیت بعد از تصمیمگیری اشراف مکه در دارالندوه بهمنظور قتل پیامبر (صل الله علیه وآله وسلم)، عده زیادی شمشیرزن از قبائل مختلف عرب، خانه پیامبر (صل الله علیه وآله وسلم) را شبانه در حلقه محاصره قرار دادند تا صبحگاهان دستهجمعی به او حمله کنند و او را در بسترش به قتل برسانند؛ اما خداوند بهواسطه امداد غیبی و افشای نقشه دشمنان، با ایثار و فداکاری مولا امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) که به جای پیامبر (صل الله علیه وآله وسلم) در بسترش خوابید و نقشه دشمنان را خنثی کرد و پیامبر را نجات داد. (قرطبی، جامع الاحکام القرآن.)
یک تصور اشتباه؛ چهاردیواری، اختیاری!
محمدعلی بابایی
شاید به جرئت بتوان گفت: «بعضی از تفکرات نادرست و فاصلهگرفتن از آموزههای دینی» ریشه بسیاری از گرفتاریهای شخصی و اجتماعی است.
پیامبر اسلام (صل الله علیه وآله وسلم) در بیانی، به پیروانش یک دستور کلی هدیه میدهد که ریشه بسیاری از گناهان بهخصوص درگیریهای اجتماعی، بهواسطه آن قطع خواهد شد: «لا ضَرَرَ وَ لا ضِرارَ فی الاسلام: زیان رساندن در اسلام به طور کل وجود ندارد، چه به خود و چه به دیگران»
در این بیان زیبا، هر نوع ضرری را در دین اسلام نفی کرده و همه دستوراتش را بر اساس مصالح واقعی میداند، گرچه قابلدرک نباشد و برایناساس نمیتوان آن را زیر پا گذاشت و عمل نکرد.
همچنین کسی حق ندارد به خودش ضرری وارد کند و بگوید «بدن خودمِ، دوست دارم به خودم ضرر وارد کنم»؛ زیرا این بدن امانتی برای هدفی والاست و نیز به کسی آزار رساند و بگوید: «چهاردیواری، اختیاری و به کسی ربطی ندارد» حتی اگر آن آزار، از طریق بلند خواندن دعا باشد؛ زیرا حریم همه انسانها مقدس، و نباید به آن تجاوز کرد.
پس میشود اینگونه گمان کرد که ریشه بعضی از گرفتاریها، خودپسندی، هواپرستی و نادیدهگرفتن حقوحقوق واقعی است، و چارهای جز آموختن این آموزهها و عمل به آن نخواهیم داشت.