امام باقر علیه السلام فرمودند:  به خدا سوگند که او (مهدی (علیه السلام)) مضطر (حقیقی) است که در کتاب خدا آمده می فرماید: «اَمَّن یجیب المضطر اذ ادعاه و یکشف السؤ...» بحارالانوار، ج ٥٢، ص ٣٤١ 

جنگ ترکیبی استکبار جهانی و ایادی داخلی‌اش علیه ایران اسلامی (بخش اول)

دکتر جعفر آقایانی چاوشی

 

پس از شکست مفتضحانه آمریکا و اسرائیل  جنایت‌کار، و همه همدستان غربی آن‌ها در جنگ تحمیلی دوازده ده روزه، این خصم کافر اینک، جنگ را به جبهه  فرهنگی کشانده است، به این امید که آنچه را که با جنگ سخت افزاری، نصیبش نشد، از طریق نبرد نرم، یعنی اشاعه فحشا و بی‌بند و باری، در داخل ایران و به کمک ستون پنجم خود، به دست آورد. 
آری، تهاجمات فرهنگی که از اوائل دولت مدعی اصلاحات، آغاز گردیده بود، اینک در دولت چهاردهم، بر اثر بی‌توجهی مسئولان دولتی، به مسائل فرهنگی و احکام دینی و به‌ویژه عدم اجرای لایحه حجاب و عفاف، به اوج خود رسیده است. این تهاجمات که مبین تلاش دشمن برای یک شبیخون همه جانبه فرهنگی است، با همکاری  برخی از روزنامه‌نگاران و ارباب جرایدِ خود فروخته، روحانی نمایان و شبه روشنفکران دین ستیز، و خلاصه برخی از سیاسیون و اساتید وابسته دانشگاه، به شدت دنبال می‌شود. گروهی از این ستون پنجم، به  صورت  تشکیلاتی و در مراکز فرهنگی بیگانه و گروه دیگری نیز به شکل انفرادی در شبکه‌های داخلی و خارجی، علیه ارزش‌های اسلامی، به توطئه مشغولند. از باب مثال تشکلی از عوامل  ضد انقلاب که در پوشش «ایران  آکادمیا» فعالیت می‌کرد، در همین روزهای اخیر شناسایی شد، و معلوم گردید که در این به اصطلاح دانشگاه مجازی مستقر در هلند، افزون بر عده‌ای بهایی و دانشجویان ستاره‌دار، چند چهره‌های معروف، همچون داریوش آشوری، نویسنده معروف و شیرین عبادی، مدافع فرقه ضاله بهائیت، مشغول فعالیت بوده‌اند. در داخل کشور هم عده‌ای آزادانه در رسانه‌های زنجیره‌ای، تحت عناوین: دگر اندیش و غیره، به تابوشکنی و دین‌زدایی می‌پردازند. همین توطئه‌های سازمان یافته، موجب گردیده تا سیمای برخی از خیابان‌ها و کوچه‌های پایتخت و شهرهای بزرگ کشور عزیزمان، به شدت تغییر کند و خیابان‌ها  و کوچه‌های اروپایی و آمریکایی را به بیننده تداعی نمایند.
سگ گردانی دختران و پسران در کوچه و خیابان، ظهور و تردد آن‌ها با بدن‌های خال کوبیده و در پوشش‌های جلف و مبتذل، ظهور دختران و زنان جوان بزک کرده، به صورت بی‌حجابی و بهتر بگوییم «نیمه برهنگی» در مقابل دیدگان هوس آلود، گوشه‌ای از ناهنجاری‌های اجتماعی هستند که چهره‌ای زننده به کشور داده‌اند. مشاهده چنین وضعیتی در کشور انقلابی ایران، نگارنده را به تدوین این مقاله واداشت تا تلنگری به همه دلسوزان نظام باشد که  برای برون رفت از این معضل اجتماعی چاره‌ای بیندیشند، و بیش از این قلوب مومنین را جریحه‌دار نشود.
بخش اول: نقش معاندین، در اشاعه فسق و فجور 
ترویج بی‌حجابی و یا بهتر بگوییم «نیمه برهنگی زنان»، کنسرت‌های نامأنوس با اخلاق اسلامی، مجالس رقص مختلط در اماکن نیمه سری در شهرهای مختلف ایران، خرید و فروش و مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر و غیره، معضلات جامعه امروزی ما را تشکیل می‌دهند که بر اثر بی‌توجهی دولت فعلی به امور اخلاقی و به‌ویژه به فضای مجازی و ممانعت از اجرای لایحه حجاب و عفاف، متاسفانه هر روز ابعاد گسترده‌تری به خود می‌گیرد. در همین روزهای اخیر، یعنی در ایام فاطمیه که چشمان مومنین در سوگ دخت گرامی پیامبر گرامی اسلام حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، اشکبار بود، دعوت نامه‌ای از سوی اعقاب و انصار گروهک‌های کومله و دموکرات کردستان، برای شرکت در یک مجلس رقص مختلط زن و مرد، و در یک مکان آلوده به فساد، در تهران پخش گردید؛ بدون اینکه عکس‌العملی از سوی شهرداری در پی داشته باشد! 
آری! همه این مظاهر شیطانی اینک دست به دست هم داده‌اند، و چهره ایران عزیز را، برای ساکنینش و به‌ویژه به متعلقین به دین، تحمل‌ناپذیر ساخته‌اند! به طوری که فرد مومن با مشاهده آن‌ها از انسانیت خود هم احساس شرم می‌کند، و ناخودآگاه فرازی از خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، در ذهنش تداعی می‌شود که آن حضرت، با سوز و گدازی آکنده با خشم، آن را در تشریح وضعیت اسفناک جامعه اسلامی زمانش، یعنی بعد از رحلت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)، بر زبان آورده و چنین فرموده بودند:   
«...فَلَمَّا اِختارَ اللَّهُ لِنَبِیِّهِ دارَ اَنْبِیائِهِ وَ مَأْوى اَصْفِیائِهِ، ظَهَرَ فیکُمْ حَسْکَةُ النِّفاقِ، وَ سَمَلَ جِلْبابُ الدّینِ، وَ نَطَقَ کاظِمُ الْغاوینَ، وَ نَبَغَ خامِلُ الْاَقَلّینَ، وَ هَدَرَ فَنیقُ الْمُبْطِلینَ، فَخَطَرَ فی عَرَصاتِکُمْ، وَ اَطْلَعَ الشَّیْطانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزِهِ، هاتِفاً بِکُمْ، فَأَلْفاکُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجیبینَ، وَ لِلْغِرَّةِ فیهِ مُلاحِظینَ، ثُمَّ اسْتَنْهَضَکُمْ فَوَجَدَکُمْ خِفافاً، وَ اَحْمَشَکُمْ فَاَلْفاکُمْ غِضاباً، فَوَسَمْتُمْ غَیْرَ اِبِلِکُمْ، وَ وَرَدْتُمْ غَیْرَ مَشْرَبِکُم...».
«آنگاه که خداوند برای پیامبرش خانه انبیاء و آرامگاه اصفیاء را برگزید، علائم نفاق در شما ظاهر گشت، و جامه دین کهنه، و سکوت گمراهان شکسته، و پست رتبهگان با قدر و منزلت گردیده، و شتر نازپرورده اهل باطل به صدا درآمد، و در خانه‌هایتان بیامد، و شیطان سر خویش را از مخفیگاه خود بیرون آورد، و شما را فراخواند، مشاهده کرد پاسخگوی دعوت او هستید، و برای فریب خوردن آماده‌اید، آنگاه از شما خواست که قیام کنید، و مشاهده کرد که به آسانی این کار را انجام می‌دهید، شما را به غضب واداشت، و دید غضبناک هستید، پس بر شتران دیگران نشان زدید، و بر آبی که سهم شما نبود وارد شدید. این در حالی بود که زمانی نگذشته بود، و موضع شکاف زخم هنوز وسیع بود، و جراحت التیام نیافته، و پیامبر به قبر سپرده نشده بود، بهانه آوردید که از فتنه می‌هراسید. آگاه باشید که در فتنه قرار گرفته‌اید، و به‌راستی جهنم کافران را احاطه نموده است. این کار از شما بعید بود، و چطور این کار را کردید، به کجا روی می‌آوردید؛ در حالی که کتاب خدا رویاروی شماست. امورش روشن، و احکامش درخشان، و علائم هدایتش ظاهر، و محرماتش هویدا، و اوامرش واضح است؛ ولی آن را پشت سر انداختید. آیا بی‌رغبتی به آن را خواهانید؟ یا به غیر قرآن حکم می‌کنید؟ که این برای ظالمان بدل بدی است، و هرکس غیر از اسلام دینی را جویا باشد از او پذیرفته نشده و در آخرت از زیانکاران خواهد بود»
برخی از جملات این فراز از خطبه، شایان تأمل عمیقی است، و نباید از آن‌ها سرسری گذشت. مثلاً در جمله: «وَ سَمَلَ جِلْبابُ الدّینِ»، واژه «جِلْبابْ» به معنی پوشش سراسری است. به‌کارگیری این واژه، برای آن است که حضرت، بهتر بتواند زمان قبل و بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) برای مخاطبین، به تصویر بکشد. پیش از رحلت پیامبر، تعلیماتش، سراسر جامعه را مثل جامه‌ای نو، دربرگرفته بود. امّا همین که آن حضرت به دیار باقی شتافت، [امت بی‌وفا و فریب خورده] لباس دین را بسان لباسی مندرس، از تن بیرون کردند و به کناری نهادند. همچنین در جمله: «وَ اَطْلَعَ الشَّیْطانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزِهِ، هاتِفاً بِکُمْ»، از نقش شیطان در فریب امت، سخن به میان می‌آورد، و به  تمثیل زیبایی متوسل می‌شود. شیطانی که از ترس مومنین، در پناهگاهی به سر می‌برد، اکنون به مجرد بروز فساد و نفاق در جامعه، اوضاع را بر وفق مراد خود دیده و لاجرم از مخفیگاهش به بیرون خزیده، تا به فساد موجود در جامعه دامن زند. شیطان را عموماً به لاک‌پشت تشبیه می‌کنند؛ موجودی که در مواقع خطر سرش را زیر لاک خود پنهان می‌کند؛ امّا همین که احساس امنیت کرد، آن را بیرون می‌آورد و به حیات خود ادامه می‌دهد. شیطان هم تا پیامبر زنده بود، همانند لاک‌پشت، خود را پنهان کرده بود؛ امّا به محض وفات آن حضرت ـ همان زمانی که ملحدین و منافقین، به جان امت افتادند و آشوب بپا کردند، تا مسیر دین را تغییر دهند - او هم از پناهگاهش بیرون آمد، و فرصت را مغتنم شمرد، تا با وساوس خود، به این انحراف‌ها سرعت بیشتری بخشد.