در حالی چهل و چهارمین سالگردِ پیروزی انقلاب اسلامی را به نظاره نشستهایم که ملتِ ایران در طوفانهای حوادثِ 44 سال گذشته، خود را لایق و شایستهی سخنِ امام راحل و عظیمالشأن انقلاب اسلامی امام خمینی رحمه الله علیه ساختهاند؛ آنجایی که آن پیر سفرکرده در مقایسهی ملتِ ایران با مسلمانانِ صدر اسلام چنین فرمودند : «من با جرئت مدعی هستم که ملتِ ایران و تودهی میلیونی آن در عصر حاضر، بهتر از ملتِ حجاز در عهدِ رسولالله صلیالله علیه و آله و کوفه و عراق در عهد امیرالمومنین و حسین بن علی صلوات الله و سلامه علیهما میباشند».
لذا انقلاب اسلامی را ازآنجهت میتوان معجزه دانست که ملتِ ایران در طولِ ۴۴ سال حرکتِ پرفرازونشیب، نهتنها در مقابلِ توطئههای متعدد و متنوع خارجی مقاومت نموده؛ بلکه چون کوهی استوار حتی در مقابلِ انحرافها، فریبکاریها و دغلبازیهای منتخبینِ خود مقاومت نموده و ستون و خیمهی اصلی انقلاب اسلامی ( ولایت مطلقهی فقیه ) را چون گوهری ارزشمند پاسداری نمودهاند.
ملتی که هرچند در برهههای مختلفِ انقلاب اسلامی به بنیصدر، خاتمی، و برخی دیگر از خواص بیبصیرت رأی داده؛ ولی درگذر زمان به فضلِ الهی آنچنان آبدیده شده که در فتنههای گوناگونِ تحمیلشده از سوی برخی از همین منتخبین، از امامِ جامعهی خود حمایت نموده و دستِ رد بر سینهی چنین منتخبینی زدهاند.
زیرا ملت ایران در فراز و نشیب انقلاب شاهد بودهاند؛ روزی اولین منتخبِ آنان بنیصدر بهمرور از امامِ جامعه، حضرت امام خمینی(ره) فاصله گرفت و با اتحاد با منافقین به معضلی برای نظام نوپای اسلامی مبدل گردید! روزی دیگر منتخب بعدی، با در پیش گرفتن سیاستهای لیبرالی، زاویهی فکری او، روز به روز با تفکر امامین انقلاب بیشتر و بیشتر گردید و کار بهجایی رسید که بهمانند بنیصدر از امام جامعهی خود، امام خامنهای فاصله گرفته و نقشِ محوری در فتنه ۸۸ را به عهده گرفت و برای رسیدن به مدینهی فاضلهی خود( آلمان و ژاپن ) تلاشِ خود را بر تحمیلِ برجامی دیگر ( خلع سلاحِ ایران اسلامی) و تشکیلِ شورای رهبری و توهمات دیگر متمرکز نمود!
منتخب دیگر ملت، محمد خاتمی بود. فردی که بهمرور، اهدافِ ناصواب خود را آشکار ساخته و با فاصله گرفتن از اهدافِ امامینِ انقلاب، تلاشِ خود را بر نهادینه ساختنِ ارزشهای جوامع غربی در ایران اسلامی متمرکز نموده و کار بهجایی رسید که به یکی دیگر از ستونهای فتنهی ۸۸ مبدل گردید و هرچند مورد رأفت نظام اسلامی قرارگرفته، ولی با سوءاستفاده کردن از این موقعیت، هنوز با صدورِ بیانیههای مختلف، تلاشِ خود را بر تضعیف و یا حذف رُکنِ رکینِ انقلاب اسلامی (ولایت مطلقه فقیه) متمرکز نموده است و در بیانیههای خود در تلاشی خبیثانه، سخنانِ سردمدارنِ رژیم صهیونیستی و نظام شیطانی سلطه را با الفاظی زیبا، بزک نموده و با ظاهری خیر خواهانه بازنشر میدهد!
در فصلی دیگر از انقلاب، منتخب بعدی، احمدینژاد سکاندار قوهی مجریه گردید و هرچند نمیتوان به خدماتِ ارزنده و بیسابقهی وی در طولِ ریاست جمهوری وی اشاره ننمود؛ ولی منتخب ملت، به علتِ عدمِ شناختِ لازم و کافی از مبانی دینی، بهمرور از مبانی اصیلِ امامینِ انقلاب فاصله گرفته و ناخواسته در جورچین طراحیشده از سوی جریان غربگرا به بازی گرفته شد!
روزی دیگر فردی با شعار اعتدال، با رأی ملت و تنفیذِ حکمش از سوی ولایت مطلقه فقیه بر مسند ریاست جمهوری قرار میگیرد و در طولِ ۸ سال حاکمیتِ فاجعهبارِ خود، ضرباتِ سنگینی بهنظام اسلامی وارد میسازد؛ ضرباتی که تاکنون هیچ دشمنِ بیرونی در طول چهلوچهار سال گذشته نتوانسته بود بهنظام اسلامی وارد نماید! ضرباتی ازجمله تحمیل برجام هستهای، تحمیل برجام پزشکی ( حاکمیت سازمانهای آمریکایی بر نظامِ سلامتِ ایران)، اجرای سندِ ننگین ۲۰۳۰، به کار گماردنِ جاسوسان دشمن در مراکز حساس نظامی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ...
در پایان، باید به بصیرتِ ملتِ ایران آفرین گفت. ملتی که تاکنون اسیرِ نامها و حتی انتخابهای خود نشدهاند؛ زیرا به عینه شاهد بودهاند که آنچه انقلاب اسلامی را تاکنون از گردابها و فتنههای طراحیشده از سوی دشمنان خارجی و دنبالهها و فریبخوردگان داخلی در امان نگهداشته و باعثِ استمرار آن گردیده، ودیعهی الهی "ولایت مطلقهی فقیه" بوده است. ولایت مطلقهای که استمرارِ امامتِ انبیاء و اولیاء الهی بوده، استمرای که در عصر حاضر در حرکتِ "حضرت امام خمینی رحمة الله علیه و امام خامنهای مدظلهالعالی" تبلور یافته است.