ممکن است برداشت نادرستی از توکّل، این ذهنیت را به وجود آورد که در صورت توکّل بر خدا، دیگر احتیاجی به تلاش و زحمت نیست؛ امّا چنین تصوّری، درست بر خلاف مفهوم توکّل است
مهمترین اثر توکّل، احساس انتقال قدرت الهی به انسان است. کسی که به خداوند توکّل میکند، در واقع، با قدرت نامحدود الهی، پیوند خورده و به نیرویی دست یافته که هیچچیز را یارای برابری با آن نخواهد بود: «هر که به خدا توانگر شود، مردم به او نیازمند میشوند»
انسان، به تنهایی در مسیر پر پیچ و خم زندگی، احساس سرگردانی و پوچی خواهد کرد؛ چرا که لحظاتی در زندگی به وجود میآیند که از اسباب و وسایل عادّی، کاری ساخته نیست و آنچه دل انسان را آرام میکند، یاد خداست. بروس بارتون میگوید: «هرگز کسی به دستاورد دلپذیری نرسیده است، مگر آنکه در گوشهای از وجود خود، به چیزی برتر از شرایط زمانه، ایمان داشته باشد». از این رو، برای به دست آوردن روحیه قوی و رسیدن به هر موفّقیتی، نیاز حتمی انسان، اتّصال به قدرت بیپایان خداوند است. حافظ، این نیاز را چنین توصیف میکند :
تکیه بر تقوا و دانش، در طریقت، کافری است
راهرو، گر صد هنر دارد، توکّل بایدش.
توکّل چیست؟
توکّل، به معنای اعتماد به خداوند در تمام کارها و تکیه بر اراده اوست. امام جواد (علیه السلام) میفرمایند: «اعتماد بر خداوند متعال، بهای هر چیز گرانی است و نردبان رسیدن به هر بلندی». چنین توکّلی، با اعتقاد به اینکه همه امور، با اراده و مشیت خداوند سامان میگیرد و آنچه او مقدّر کند، جز به صلاح نخواهد بود، موجب میگردد که علل و عوامل عادّی دنیایی که موجب ایجاد موانع و مزاحمتهای روحی (از قبیل: نومیدی، عدم اعتماد به نفس، ترس، سستی اراده و عدم تعادل) میشوند، بیاثر شوند و یا اثر آنها خنثی شود و قاطعیت و عزم و اراده فرد، تقویت گردد: «هر که کار خود را به خدا بسپارد، پشتش قوی میگردد». پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز میفرمایند: «هر که دوست دارد نیرومندترین مردم باشد، باید به خداوند، توکّل کند».
کسی که به خداوند توکّل کند، دیگر نگران نتیجه کار خود نخواهد بود و با اراده قوی، به انجام دادن تکالیف خود در زندگی خواهد پرداخت. چنین نگرشی، روحیه انسان را در برابر سختیها محکم و استوار میکند. دکتر نورمان پیل میگوید: «توکّل به خدا، به عنوان یک نگرش مذهبی، فرد را در برابر ناملایمات زندگی، توانا میکند و نیروی روحی بیشتری را در اختیار آدمی قرار میدهد. همچنین او بهتر میتواند سختیها و مشکلات زندگی را قبول کند».
توکّل باید حقیقی باشد
آثار و فواید بسیار زیاد توکّل وقتی به دست میآید که مفهوم توکّل به درستی درک شود. همانطور که گفته شد، توکّل به معنای اتّکا به قدرت خداوند و واگذار کردن نتیجه امور به اوست و اعتقاد به اینکه هر امری، با اراده خداوند، صورت میگیرد: «ایمان بندهای، راست نیست، مگر آنکه اعتمادش به آنچه در دست خداوند است، بیشتر باشد از آنچه در دست خویش دارد».
چنین اعتقادی، موجب احساس آرامش و بینیازی در انسان میشود. از طرفی، سنّت خداوند بر این قرار گرفته که با امدادهای غیبی خود، توکلکنندگان را یاری دهد: «هر که بر خدا توکّل کند، امور سخت برای او نرم و آسان میشود و اسباب و وسیلهها، برایش فراهم میگردد و در آسایش، راحتی و کرامت، جای میگیرد» و «هر که از خدا یاری جوید، خداوند او را یاری خواهد کرد».
بنابراین، لازمه توکّل، داشتن حسن نیت به خداوند است و اعتقاد به اینکه خداوند، جز صلاح و خیر، چیز دیگری برای کسی نمیخواهد و آنچه برای انسان مقدّر کرده، به او خواهد داد: «هر که اطمینان داشته باشد که آنچه خدا برایش مقدّر کرده، به او میرسد، دلش آرام میگیرد» و اینکه در هر پیشامدی، خیری نهفته است، اگر چه حکمت آن، پوشیده باشد. با این اعتقاد، انسان از زندگی خود راضی خواهد بود و بر قضا و قدر الهی، خشنود میگردد: «ریشه خشنودی، حسن اعتماد به خداست» و «هر که به بهره و نصیب خود خشنود شود، راحت گردد».
چنین حُسن نیتی، توفیق و یاری خداوند را در پی خواهد داشت: «کسی که حُسن نیت داشته باشد، توفیق، او را یاری خواهد کرد».
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: «همانا خداوند، کمک به بندگان را به میزان انگیزه آنان مقدّر فرموده است. پس هر کس که از نیت درست برخوردار باشد، از حمایت کامل خداوند نیز برخوردار خواهد بود و کسی که نیتش درست نباشد، به همان اندازه که کوتاهی کرده، از کمک کمتری نیز برخوردار خواهد بود».
پس لازم است که نیتهای خود را خالص کنیم تا بیشترین بهره را از حمایت خداوند دریافت کنیم. همانگونه که پیامبر فرموده است: «خداوند میفرماید: هر گاه دل بندهام را بنگرم و دریابم که از روی اخلاص و برای خشنودی من، طاعتم را به جای آورد، هدایت و تدبیر امور او را خود به عهده میگیرم».
توکّل و دیگر هیچ؟!
ممکن است برداشت نادرستی از توکّل، این ذهنیت را به وجود آورد که در صورت توکّل بر خدا، دیگر احتیاجی به تلاش و زحمت نیست؛ امّا چنین تصوّری، درست بر خلاف مفهوم توکّل است؛ زیرا توکّل، به معنای واگذار نمودن نتیجه امور به خداوند و راضی بودن بر تقدیرات الهی است و این، وظیفه انسان را سنگینتر میکند؛ چرا که کاری که برای خداوند انجام گیرد، باید کاملتر و بینقصتر انجام شود تا سزاوار پیشکشی خداوند را داشته باشد. مَثَلِ کسی که توکّل کند و تلاش نکند، مانند کشاورزی است که بدون کاشتن دانه، در انتظار محصول است. امام رضا (علیه السلام) میفرمایند: «کسی که از خدا توفیق بخواهد؛ ولی تلاش نکند، خود را مسخره کرده است».
حکیم سنایی نیز چنین میسراید:
راه جُستن ز تو، هدایت از او
جَهد کردن از تو، عنایت از او.
از نشانههای توکّل در مراتب بالاتر را میتوان ناامید شدن از غیر خدا و تنها، دل بستن به آنچه در نزد اوست (تمام زمین آسمان) دانست. جبرئیل امین، در پاسخ پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم که از او درباره توکّل سؤال کرده بود، چنین میفرماید: «توکّل، دانستن این مطلب است که مخلوق، نه زیانی میزند و نه سودی میرساند، نه اعطا میکند و نه جلوگیری میکند. چشم امید از خلق بریدن! هر گاه بنده چنین باشد، دیگر برای احدی جز خداوند، کار نمیکند و امید و بیمش از کسی جز خداوند نیست و چشم طمع، به هیچکس جز خداوند ندارد».
پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز میفرمایند: «هر که میخواهد توانگرترین مردم باشد، باید به آنچه در دست خداست اطمینان بیشتری داشته باشد تا به آنچه در دست غیر اوست».
مهمترین اثر توکّل، احساس انتقال قدرت الهی به انسان است. کسی که به خداوند توکّل میکند، در واقع، با قدرت نامحدود الهی، پیوند خورده و به نیرویی دست یافته که هیچچیز را یارای برابری با آن نخواهد بود: «هر که به خدا توانگر شود، مردم به او نیازمند میشوند».
و چه کلامی دلنشینتر از این وعده الهی که: «هر که (در هر کاری) به خدا توکّل کند، خدا او را کفایت خواهد کرد».