اشاره: طبق روال نشریه پرتو، ذیلاً خلاصه یکی دیگر از سخنرانیهای علامه مصباح (ره) تقدیم شده است.
-----------------------------------
امروز با استفاده از فرمایشات مقام معظم رهبری، ما در دو جبهه، وضع استثنائی داریم. ایشان در همین بیانیه گام دوم هم روی هر دو عنصر به صورت برجسته تأکید فرمودند. البته ممکن است کسی با ذهنیت خودش یکی را بر دیگری ترجیح دهد یا فقط چشم او همان یکی را ببیند؛ ولی حقیقت این است که روح این بیانیه بر دو عنصر در کنار هم تأکید دارد: یکی عنصری مادی که مسئله تولید و اقتصاد مقاومتی است و دیگری مسئلهای فرهنگی که تربیت نسل انقلابی و مسلمان انقلابی است. فرمایشات ایشان در این بیانیه بیش از همه بر این دو عنصر تأکید دارد؛ بنابراین هر کسی هر شغلی دارد - که باید هم داشته باشد وگرنه کار جامعه مختل میشود - باید بخشی از کار و وقت خود را برای این دو وضع استثنائی حادی که در این عصر پیش آمده اختصاص دهد. اگر کسانی آمادگی داشته باشند که بخش اقتصاد را عهدهدار شوند، باید در آن زمینه انجام وظیفه کنند. ممکن است کسانی در خصوص اقتصاد، زمینههایی همچون تحصیلات، تجربه، ذوق و استعداد ذاتی و خدادادی و... داشته باشند که در این صورت باید در همان زمینه به وظیفه خود عمل کنند. از طرف دیگر، ممکن است کسانی بیشتر زمینه مسائل فرهنگی را داشته باشند؛ ایشان نیز باید به آن زمینه توجه کنند. ولی باید بدانیم که هیچکدام از این دو، جانشین هم نمیشوند. از جامعهای که اکثریت آن در وضعیتی نزدیک به فقر یا حتی زیر خط فقر زندگی میکنند نمیتوان انتظار جبهه رفتن داشت. پدری که شب به خانه میآید و نمیتواند یک نان سنگک برای سیر کردن شکم زن و بچه خود بخرد، چطور میتوان انتظار داشت که فردا به جبهه برود؟! چنین کسی مگر برای خودکشی برود، وگرنه به سبب انگیزه شخصی نمیرود. ممکن است آنقدر از زندگی به تنگ آمده باشد که بگوید دستکم بروم جبهه تا در آنجا کشته و راحت شوم! این حقیقت را نمیتوان نادیده گرفت.
استاد دانشگاه، محقق و پژوهشگر هم نمیتواند بگوید کار من پژوهش است و من با این دو عنصر کاری ندارم. این سخن در شرایط عادی درست است؛ اما اکنون شرایط استثنائی است و ایشان هم باید بخشی از کار خود را به این امور اختصاص دهند. کمترین کاری که ایشان میتوانند انجام دهند این است که بخشی از درآمد خود را برای این کار بگذارند. برای مثال، بخشی از درآمد خود را برای سرمایهگذاری در یک صنعت یا یک کار تولیدی درآمدزا اختصاص دهند. حتی در بعضی جاها برای کار کشاورزی نیاز به سرمایهگذاری است و دولت نمیتواند سرمایه لازم را تأمین کند. در اینگونه موارد من نمیتوانم بگویم کار من تحقیق علمی است و نمیتوانم به کار دیگر بپردازم! بسیار خوب، شما روزی هشت ساعت به طور متوسط باید کار علمی انجام دهی؛ شش ساعت آن را کار علمی انجام بده و دو ساعت آن را به این کار اختصاص بده! اگر دو ساعت از هر روز را نمیتوانی اختصاص بدهی، در مجموع سال، سه ماه را به این کار اختصاص بده یا ایام تعطیل خود را به این کار اختصاص بده! اقتصاد مقاومتی یکی از عناصر ضروری جامعه است.
عنصر ضروری دیگر، عنصر فرهنگی است؛ یعنی پرداختن به اموری همچون ساختن روحیه مقاومت، روحیه احساس مسئولیت دینی و مسئولیت اجتماعی، عواطف انسانی و... حتی اگر کسی دین هم نداشته باشد، نمیتواند نظارهگر ظلم باشد. چطور یک انسان معتدل میتواند ببیند که مردم اینگونه تحت ظلم و ستم و فشار اقتصادی و تحریم قرار میگیرند؟! آیا چنین انسانی میتواند بگوید من را چه به این امور؟! انسان معتدل نمیتواند اینگونه زندگی کند، چه برسد به اینکه انسان متدینی باشد، چه برسد به اینکه شیعه باشد، چه برسد به اینکه پیرو سیدالشهدا علیهالسلام باشد.
هر کسی باید توان خود را ارزیابی کند و ببیند برای کدام عنصر بهتر است؛ آیا در کار اقتصادی موفقتر است یا در کار فرهنگی؟ ولی یکی از این دو کار را بهعنوان یک کار اضافه یا ساعت فوقبرنامه کاری خود برگزیند یا دستکم بخشی از ساعت کاری خود را به این کار اختصاص دهد. برای مثال، یکچهارم وقت کار خود را یعنی دو ساعت از هشت ساعت را به این کار اختصاص دهد. اگر از تمام اقشار بخواهیم که تمام وقت خودشان را صرف این کار کنند، قطعاً در کارهای دیگر اختلال پیش میآید. با وضع تحریم اقتصادیای که ما داریم، امکان ندارد که بگوییم همه به دنبال کار فرهنگی، کار جهادی و مبارزات نظامی بروند. بالاخره همه نمیتوانند با گرسنگی بسازند، بچههای کوچک نمیتوانند با چنین شرایطی بسازند و در آن صورت، روزی هزاران کودک از گرسنگی، بیماری و نبود پرستار جان میدهند. ناچار باید به امور دیگر هم برسیم.
نتیجهگیری
پس حاصل بحث این است که ما در قبال منافعی که از جامعه میبریم، مسئولیت داریم و باید برای جامعه خدمت کنیم و این مسئولیت در شرایط عادی اقتضاء میکند که هر گروه و صنفی یک مسئولیت را بپذیرد و تمام وقت خودش را صرف آن کار کند؛ اما گاهی شرایطی استثنائی پیش میآید که هر گروه و صنفی باید کمکی هم به بخشهای دیگر کند.
شرایط خاص جامعه ما، از طرفی تحریمها و از طرفی دیگر خطر آفتهای تبلیغاتی بینظیری است که در پنجاه سال گذشته سابقه نداشته است. بهراستی چه زمانی را سراغ دارید که این موبایلها در اختیار بچهها بوده باشد؟ چه زمانی را سراغ دارید که اینهمه تبلیغات رسانهای کشورهای خارجی شبانهروز علیه جمهوری اسلامی کار کنند؟ نه زمان شاه اینگونه بود و نه اوایل انقلاب؛ اصلاً چنین وسایلی هنوز اختراع نشده بود. امروز بچههای هفت، هشتساله را میبینیم که تا نیمههای شب حتی هنگامی که به رختخواب میروند، با موبایل کار میکنند. ما نباید از برنامهسازی برای اینها غافل باشیم. نمیتوان جلوی آن را بهصورت کامل گرفت؛ موبایل در بازار عرضه میشود و هر کسی میتواند تهیه کند و بعد هم از آن استفاده کند. بخواهید یا نخواهید این ابزار در جامعه رواج دارد. باید به فکر بود و برنامههایی برای کاربران ساخت که هم جاذبه و هم بازده معنوی و خداپسندانه داشته باشد. این چیزی است که ما کمتر به فکر آن هستیم و خیلی هنر کنیم، تنها نیازهای روزمره خودمان را میبینیم و برای آن فکری میکنیم؛ اما برای ده سال دیگر برنامه نداریم. وقتی این نوجوانها بر سر کار بیایند، چگونه و با چه اخلاق و منشی به کار میپردازند؟ دنبال چه اهدافی خواهند بود؟ آیا در میان آنها کسی پیدا میشود که برای جلوگیری از پیشروی دشمن، جلوی تانک بخوابد؟ کسی که در طول شبانهروز فکر و ذکر او تنها لذت و سرگرمی است، یا لذتهای طبیعی شکم و لذتهای جنسی یا سرگرمیهای شادیآور و چیز دیگری نمیشناسد، چه موقع حاضر است در برابر دشمنان جهاد کند و جان خودش را فدای اسلام، انقلاب و انسانیت کند! این خطری است که روزبهروز در همه دنیا در حال شدت یافتن است، بهخصوص در کشور ما که همه کشورهای دنیا علیه ما در این جهت اتحاد دارند که این نظام باید برانداخته شود.
این جوابهایی کلی بود که ما مجموعاً میتوانستیم به این سؤالها عرض کنیم. جوابهای تفصیلی آن از آن دسته از جوانان خوشفکری برمیآید که هم سلامت مزاج داشته باشند و هم وقت کافی و هم آشنایی کافی با مسائل اجتماعی و هم تجربه کافی و از همه آنها استفاده کنند و جوابهای تفصیلی را ارائه دهند.
امیدواریم خدا همه شما را ذخایر ارزندهای برای آینده اسلام و انقلاب قرار دهد و زمینههای رشد و تکامل شما را بیش از پیش فراهم کند.
همهی ما را قدردان نعمت بیبدیل رهبری قرار دهد.
توفیق فهم اوامر رهبری و همچنین انجام وظیفه در مقابل اوامر ایشان را عنایت فرماید تا هم بفهمیم کدام امر به ما مربوط میشود و ما بیشتر باید به آن بپردازیم و هم اینکه همت کنیم و نیرو، ظرفیت و تواناییهایمان را برای آن کار متمرکز کنیم تا به نتیجه مطلوب برسیم.
(سخنرانی مرحوم آیتالله مصباح یزدی پیرامون تبیینِ بیانیه گام دوم انقلاب در جمع دانشجویان طرح ولایت تاریخ: پنجشنبه، 28 آذر، 1398)