رسول رضایی
اغواگری؛ ماموریت اصلی «جریان تحریف»
تعابیری از قبیل "نفوذ"، "جنگ نرم"، "تغییر محاسبات"، "استعمار فکری"، "ویروسی شدن اندیشهها"، "گمراهی خواص" و... کلیدواژههایی است که طی سنوات گذشته مرتباً و مکرراً در بیانات رهبر معظم انقلاب مطرح شده، نسبت به پیامدهای آن انذارهای فراوان داده و توجهات را به این نکته مهم معطوف ساختند که تلاش شبانهروزی دشمن با استمداد از غولهای رسانهای و تبلیغاتی خود برای دستکاری عقاید، تخریب اندیشهها و ایجاد اختلال در دستگاه محاسباتی ملت شریف ایران، بسیار جدی و نگرانکننده است.
در مقام تشبیه میتوان گفت: همانطور که ویروس کرونا با وارد شدن به دستگاه تنفسی راه نفسکشیدن را بسته و مانع از تنفس سالم و طبیعی میگردد، تحلیلهای غلطانداز، روایتهای جعلی، اخبار مغرضانه و مشاورههای مسموم نیز مسیر اندیشه را بسته، دستگاه فکری را دچار اختلال نموده، مانع از اتخاذ تصمیمگیری صحیح شده، بیراهه را بهعنوان شاهراه معرفی کرده و نهایتاً انسان را به پرتگاه سقوط میکشاند.
از این رو رهبر حکیم انقلاب در شانزده مرداد ۹۱ درباره خطر نفوذ و طراحی دشمن بهمنظور تخریب دستگاه محاسباتی مردم فرمودند: "برای دشمن تنها راه، منحصر در این است که ملت و مسئولین ایران در نهایت به یک محاسبهای برسند که احساس کنند ادامه این راه به صرفشان نیست. دشمن میخواهد این محاسبه را بر ذهن شما تحمیل کند؛ میخواهد من و شما به این نتیجه برسیم که صلاح نیست در مقابل آمریکا، در مقابل استکبار، در مقابل دستگاههای سیاسیِ تابع کارتلهای گوناگون اقتصادی، خیلی هم بایستیم و خیلی هم مقاومت کنیم"
همچنین در شانزده تیر ۹۳ فرمودند: "آنچه ما امروز در مجموعه رفتار دستگاه استکبار مشاهده میکنیم، همین است؛ هدف ایجاد اختلال در نظام محاسباتی و دستگاه محاسباتی من و شما است. در میدانهای دیگر، استکبار نتوانسته است، کاری از او برنیامده است... نگذارید دشمن در دستگاه محاسباتی شما اثر بگذارد؛ نگذارید اغوا کند؛ نگذارید تطمیع او یا تهدید او اثر بگذارد".
۱_ «جریان تحریف» در دولت روحانی
اصطلاح «جریان تحریف» عنوان جدیدی بود که از سوی مقام معظم رهبری در ۱۰ مرداد ۱۳۹۹ و در زمان دولت "تدبیر و امید" از آن پردهبرداری گردید تا مچ شیادانی که با بزرگنمایی تحریم، مشغول ارائه آدرس غلط "سازش، مذاکره، برجام" به ملت هستند را باز کرده و مانع از فریبکاری آنان گردد.
رهبر حکیم انقلاب با بکار بردن اصطلاح «جریان تحریف» خطر «نفوذ» و ویروسی شدن دستگاه محاسباتی مسئولین توسط مشاورین نااهل را گوشزد کرده و تلاش نمودند تا از اغواشدن خواص به واسطه تحلیلهای مسموم این جماعت غربگرا جلوگیری نمایند.
ایشان به طور صریح اعتماد به وعدههای امریکا و کدخدا پنداشتن او را به شدت مذمت نموده و اصرار برخی دولتمردان بر پیمودن "خط سازش" را یک اشتباه مهلک قلمداد کردند که توسط عوامل پیدا و پنهان «جریان تحریف» پمپاژ و القا میگردد.
رهبر انقلاب با تعابیر گوناگونی به دولت روحانی نصیحت کردند که لازم است هرچه زودتر از مسیر غلط رفته شده بازگردند و به جای اینکه با "دیپلماسی التماسی" با گروه ۵+۱ در لوزان، ژنو، وین، نیویورک و... به دنبال کلید حل مشکلات اقتصادی بگردند، میبایست "دکترین مقاومت" را سرلوحه تدابیر خویش قرار داده و افق نگاه را به سمت فعالسازی ظرفیتهای عظیم داخلی معطوف سازند.
آری؛ کاربست عنوان "جریان تحریف" توسط رهبر انقلاب در دوران «دولت تدبیر و امید» کنایهای بود به آن دسته از پادوهای داخلی و نفوذی دشمن که با پروپاگاندای رسانهای درصدد بودند با برجستهسازی تحریمهای امریکا و ضریب دادن به آن، کشور را در شرایط بنبست نشان داده و بدین ترتیب بیراهه "دخیل بستن به غرب" را بهعنوان تنها منجی معرفی کنند.
گزارههایی از خطوط اغواگرانه «جریان تحریف غربگرا»
خط تحریف با ارائه اطلاعات غلط و نشر تحلیلهای فلجکننده نظیر: «آمریکا کدخداست»، «آمریکا میتواند تمام توان نظامی ما را ظرف ۵ دقیقه نابود کند»، «خزانه خالی است»، «رفع تحریمها و حل مشکل اشتغال و آب خوردن و آلودگی هوا منوط به مذاکره است»، «اوباما بسیار مؤدب است»، «نمیتوانیم با قهر و انزوا در دنیا زندگی کنیم»، «نباید با شعارهای توخالی مقابل قدرتها ایستاد»، «امکان ندارد آمریکای زیر تعهد بزند»، «اروپا با آمریکا فرق میکند و پای توافق میماند» اقدام به تحریف افکار عمومی و ویروسیسازی ذهن خواص و عوام کرد.
دامنه اغواگری «جریان تحریف» آنقدر وسعت گرفت که با گفتن گزارههای مخدوش و فریبکارانهای همچون: «خزانه خالی است»!، «آمریکا کد خداست»!، «به امام نوشتم که آمریکا ابرقدرت است و بدون مذاکره و رابطه نمیتوان ادامه داد»!، «آمریکا میتواند تمام توان نظامی ما را ظرف پنج دقیقه نابود کند»!، «رفع تحریمها و حل مشکل اشتغال و تولید و آب خوردن و آلودگی هوا متوقف به توافق است»!، «ما نمیتوانیم با قهر و انزوا در دنیا زندگی کنیم»!، «نباید مقابل قدرتهای بزرگ ایستاد، آن هم با شعارهایی که بعضاً توخالی است»! و... دشمن را در ادامه دادن به تحریم و اعمال فشار بیشتر بر ایران ترغیب نمودند!.
پیامد این اغواگریها آن شد که بخشی از دولتمردان و جامعه که فاقد سواد رسانهای بودند و از بصیرت لازم برخوردار نبودند تحت تاثیر همین گزارههای مغالطهآمیز و تحلیلهای مسموم قرار گفته، به تدریج مبتلا به ویروس خودتحقیری گشته و خیال نمودند که برای حل معضلات معیشتی هیچ چارهای جز کوتاهکردن دیوار استکبارستیزی، زانو زدن در برابر زیادهخواهی قلدران بینالمللی و عقبنشینی از حقوق هستهای وجود ندارد!
بالاخره «جریان تحریف» موفق شد خیل کثیری از مسئولین، نخبگان، اساتید دانشگاه، دانشجویان، طلاب، بازاریان، معلمان و... را با خود همراه ساخته، رأی آنان را به سمت خود جلب نموده و در ادامه با پشتوانه مردمی بدستآمده، مشغول تئوریزه نموده بیراهه سازش نمودند.
"راهبرد مقاومت" را امری بیفایده و پرهزینه وانمود کرده و بر طبل «تنشزدایی» کوبیدند. "اعتماد به کدخدا" را جایگزین "اعتماد به خدا" کرده و امتیازدهی یکطرفه به طرفهای بدعهد اروپایی و آمریکایی را وجهه همت خود قرار دادند.
عاقبت دولت روحانی در تبعیت از «جریان تحریف غربگرا»
پیروی دولت "تدبیر و امید" از آدرسهای غلط «جریان تحریف غربگرا» منجر به این شد که به مدت هشت سال امکانات کشور معطل "امضا، اجرا و احیای" برجام نافرجام گردید و در انتها جز سرشکستگی و ناکامی و شرمساری چیزی برای دولت پریزیدنت روحانی باقی نماند!.
"دولت تدبیر" به توهم گشایش اقتصادی پرچم «دیپلماسی استرحامی» را برافراشته نمود و با دراز کردن دستهای خود نزد مستکبرین بینالمللی، ذلیلانه خواهان لغو تحریمهای ظالمانه شدند؛ اما در انتها آبی از تنور مذاکرات ۵+۱ برای ملت ایران گرم نشد که نشد.
دولتمردان غربزده به مدت هشت سال اعطای امتیازات یکطرفه به ایالات متحده را افتخار خود پنداشتند و با حقارت هرچه تمامتر در کوچهپسکوچههای لوزان، ژنو، نیویورک و... کاسه گدایی به دست گرفتند تا شاید طرفهای متکبر غربی تکه استخوانی جلویشان بیندازند و رحمی به حالشان بکنند و اندکی تحریمها را لغو نمایند!
اما در انتها دیپلماتهای سادهلوح و برجامزده پس از هشت سال مذاکره و آوارگی و امید بستن به کدخدا، به در بسته خورده، امیدشان ناامید شده، تیرشان به سنگ خورده و همچون لشکر شکستخورده دست از پا درازتر به کشور بازگشتند.
دستاورد مذاکرات برجامی آنها چیزی جز چندبرابر شدن تحریمها، بتون ریختن در قلب راکتور آبسنگین اراک، بیکاری دانشمندان هستهای، سرخوردگی و بیحیثیتی جهانی، تقلیل عزت ایران در مجامع بینالمللی، و... نبود!
امریکا و اروپا نه تنها به تعهدات برجامی خود عمل نکردند؛ بلکه از اعطای بنزین به هواپیمای ظریف هم دریغ ورزیدند و همین که خرشان از پل گذشت، به ریش رنگشده این جماعت غربگرا خندیدند و چقدر توهین و تمسخر که نثار دولت «برجام و دیگر هیچ!» کردند!
ادامه دارد...