امام مهدی(عج):  بی یدفَعُ البَلاءُ مِن أهلی و شیعَتی به وسیله من بلا از خانواده و شیعیانم دفع می شود. الغیبة، طوسی، ص ۲۸۵  

تاریخچه پیدایش هیات های عزاداری

منع عزاداری توسط رضا و محمدرضا شاه باعث ایجاد تشکل‌های مردمی و دسته جمعی به صورت هیئت‌های مذهبی گردید. تا اینکه در دوران انقلاب اسلامی به اوج خود رسید. به موجب آماری که از سازمان تبلیغات اسلامی تهران و غیره به دست آمده، تعداد دسته‌جات و هیئت‌های حسینی تهران تا سال 1376 شمسی به چهار هزار و پانصد هیئت رسیده و با دسته‌جات اطراف تهران که مجموع دسته‌جات استان بود به حدود هشت هزار هیئت می‌رسید. 

هیئت‌های عزاداری که ما امروزه شاهد آن هستیم، ابتدا در مفهوم و معنا گسترده و عام بود و به تدریج این تشکل خاص و منظم به صورت «هیئت» شکل گرفت. در زمان آل بویه عزاداری به صورت علنی برای اولین بار صورت گرفت و در زمان صفویه نیز ادامه یافت و در دوره‌ی قاجاریه به اوج و گستردگی خود رسید، به طوری که علاوه بر روز عاشورا، دهه‌ی محرم و ماه صفر و حتی تشکیل مجالس روضه‌ی هفتگی و ماهیانه شکل پیدا کرد.

کلمه «هیئت» در لغت به معنای «صورت، شکل، حالت هر چیز» آمده است و منظور از هیئت‌های عزاداری، نوعی تشکل مذهبی، بر محور عزاداری برای سید الشهداء و ائمه (علیهم‌السلام) است. «مجموعه‌هایی از مردم هر محله، در شهرها یا روستاها که برای سوگواری و روضه خوانی برای امام حسین (علیه‌السلام) به‌ویژه در ایام عاشورا تشکیل می‌یابد.»
پیدایش عزاداری رسمی و علنی بر امام حسین (علیه‌السلام) از زمان آل بویه شکل گرفته است. آل بویه شیعه زیدی بودند و خلفای عباسی که بغداد مقر آنان بود، سنی مذهب بودند. اوج قدرت آل بویه در زمان معزالدوله بود، در حالی که در این زمان، خلفای عباسی در ضعف کامل به سر می‌بردند. «معزالدوله در سال 352 هـ . ق دستور داد که مردم در روز عاشورا گرد یکدیگر برآیند و اظهار حزن (و عزاداری نسبت به امام حسین علیه‌السلام) کنند. در این روز بازارها بسته شد، خرید و فروش موقوف گردید، قصابان گوسفند ذبح نکردند، هریسه پزها، هریسه (حلیم یا آبگوشت) نپختند، مردم آب ننوشیدند، در بازارها خیمه برپا کردند و بر آن‌ها پلاس آویختند، زنان بر سر و روی خود می‌زدند و بر حسین (علیه‌السلام) ندبه می‌کردند، در این روز نوحه‌گری و ماتم به پا گردید...» این مراسم و عزاداری در زمان آل بویه فقط روز عاشورا بوده و تا انقراض این سلسله هر سال، تکرار می‌شده است. در زمان صفویان نیز از آنجایی که مذهب رسمی، شیعه دوازده امامی بوده است، مراسم عزاداری در ماه محرم و روز عاشورا انجام می‌گرفته و همراه با قمه‌زنی بوده است.
تاورنیر، سیاح و سفرنامه‌نویس اروپایی در حضور شاه سلیمان ناظر مراسم سوگواری ماه محرم بوده و می‌نویسد: «شاه سلیمان در ساعت 7 صبح در وسط تالار جلوس کرده و بزرگان همه بر پا ایستاده بودند. مسئولیت برپایی نظم به بیگلر بیگی سپرده شده بود... بعد از آن بیگلر بیگی شروع به داخل کردن دسته‌ها کرد. هر دسته عماری داشت که هشت تا ده نفر آن را حمل می‌کردند و در هر عماری تابوتی گذارده و روی آن را با پارچه زری پوشانده بودند...»
اولئاریوس هم شاهد عزاداری مردم در شهر اردبیل بوده است، وی می‌نویسد: «مراسم در میدان بزرگ شهر انجام می‌گرفت... اردبیل پنج خیابان اصلی بزرگ دارد و هر یک از آن‌ها مختص به صنف معینی است. این اصناف هر کدام دسته ویژه‌ی جداگانه‌ای تشکیل داده‌اند و برای خود مداحان جداگانه‌ای دارند. صنفی که بهترین سروده و نوحه را ارائه دهد، مشهور می‌شود. این گروه‌ها به مدت دو ساعت یکی پس از دیگری به نوبت عزاداری می‌کنند...»
ایل زند نیز به تقلید از پادشاهان صفوی، در ایام محرم به برگزاری مراسم عزاداری می‌پرداختند. امّا در زمان قاجاریه به خصوص در عهد ناصرالدین شاه ما شاهد برپایی عزاداری چشمگیر هستیم. به نحوی که مراسم دیگر منحصر به روز عاشورا نبوده؛ بلکه به دهه‌ی اول محرم و به ایام سوگواری‌های ائمه (علیهم‌السلام) مانند 19 تا 23 رمضان و 28 صفر نیز گسترش یافته بود. خود ناصرالدین شاه در دهه‌ی اول محرم در تکیه دولت حضور پیدا می‌کرد و سالانه مبلغ پنجاه هزار تومان برای برگزاری مراسم سوگواری امام حسین (علیه‌السلام) خرج می‌شد.
گزارش‌های نظمیه‌ی تهران از محلات مختلف در سال‌های 1303 تا 1305 خبر از برپایی مراسم عزاداری می‌دهد. از بررسی گزارش‌های مربوطه به روز هفتم محرم 1304 بر می‌آید که 48 مجلس روضه و در روز تاسوعای همان سال 53 مجلس برگزار شده است. گذشته از دو ماهِ محرم و صفر، چنان که گزارش‌های نظمیه گواهی می‌دهند مجالس روضه خوانی در دیگر ماه‌های سال نیز برگزار می‌شد. شنیده شده است که رسم روضه‌های هفتگی و ماهانه را ملا آقا دربندی بنیاد نهاده. در دوره‌ی پهلوی ابتدا رضا شاه برای تثبیت حکومت خود و جلب توجه مردم، به برگزاری مجلس روضه خوانی اقدام می‌کرد و حتی هنگام عزاداری گِل بر سر خود می‌مالید. امّا بعد از گذشت چند سال، او از برگزاری مجالس و مراسم عزاداری به کلی جلوگیری کرد و به شدت با برگزاری آن‌ها مخالفت و مبارزه نمود. او روضه خوان‌ها را زندانی و اذیت و اهانت می‌کرد و صاحب خانه را به جرم روضه خوانی دستگیر و زندانی می‌نمود. در این اوضاع و احوال بود که روضه خوانی و عزاداری مخفیانه در خانه‌ها برگزار شد. هر چند منع عزاداری با مخالفت شدید و مبارزه مردم روبرو شد؛ ولی کم‌کم روضه خوانی و عزاداری به طور پنهانی به خانه‌ها کشیده و پایه و بنیان هیئت‌ها بناگذاری شد.
در زمان محمدرضا شاه، عزاداری آزاد؛ ولی بسیار محدود شده و خروج دسته‌جات را منحصر به سه روز تاسوعا و عاشورا و یازدهم محرم نمودند و آن هم به خاطر استفاده از این فرصت برای تبلیغات سوء علیه عزاداری امام حسین (علیه‌السلام) بود تا مراسم مذهبی و سنت‌های موروثی آباء و اجدادی ما را از بین ببرد و یا به شکل دیگری تغییر بدهد.
منع عزاداری توسط رضا و محمدرضا شاه باعث ایجاد تشکل‌های مردمی و دسته جمعی به صورت هیئت‌های مذهبی گردید. تا اینکه در دوران انقلاب اسلامی به اوج خود رسید. به موجب آماری که از سازمان تبلیغات اسلامی تهران و غیره به دست آمده، تعداد دسته‌جات و هیئت‌های حسینی تهران تا سال 1376 شمسی به چهار هزار و پانصد هیئت رسیده و با دسته‌جات اطراف تهران که مجموع دسته‌جات استان بود به حدود هشت هزار هیئت می‌رسید. در این هیئت‌ها علاوه بر مجالس روضه خوانی هفتگی و ماهیانه و دهگی، مجالس دعای کمیل و ندبه و سمات و زیارت عاشورا برگزار می‌گردد. نکته قابل ملاحظه درباره‌ی اسماء هیئت‌ها این است که هر هیئتی نام خاص و پرچم و علامت ویژه انتخاب می‌کند. محدثی در کتاب خود راجع به تاریخ این‌گونه هیئت‌ها می‌نویسد:
هیئت که نوعی سوگواری گروهی است، در قدیم هم رایج بوده و شیعیان به صورت جمعی نوحه خوان و با تشکیلات به زیارت قبر حسین (علیه‌السلام) می‌رفتند. امام صادق (علیه‌السلام) به فائد حنّاط که خبر این‌گونه زیارت‌های جمعی را باز می‌گفت، فرمودند: «هر کس قبر حسین (علیه‌السلام) را زیارت کند، در حالی که به حق او آشنا باشد، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می‌آمرزد».
از قدیمی‌ترین هیئت‌های موجود در تهران می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:
 .1هیئت محبان حسین که در سال 1363 هـ . ق تاسیس شد. از علمای شرکت کننده در این هیئت می‌توان از آیت الله حاج میرزا ابوالقاسم تنکابنی و محمدرضا تنکابنی، آیت الله خوانساری، واعظ محترم سلطان الواعظین شیرازی و... نام برد.
 .2هیئت احمدی که در سال 1365 هـ . ق تاسیس شد.
3. هیئت کربلائی‌های تهران که در 1348 هـ . ش تاسیس گردید. این هیئت بسیار گسترده و وسیع بوده و شعبه‌های متعددی در نقاط مختلف تهران پیدا کرد.
 .4هیئت کربلائی‌های مقیم قزوین در تهران به سال 1352 هـ . ش تاسیس گردید.
پس هیئت‌های عزاداری که ما امروزه شاهد آن هستیم، ابتدا در مفهوم و معنا گسترده و عام بود و به تدریج این تشکل خاص و منظم به صورت «هیئت» شکل گرفت. در زمان آل بویه عزاداری به صورت علنی برای اولین بار صورت گرفت و در زمان صفویه نیز ادامه یافت و در دوره‌ی قاجاریه به اوج و گستردگی خود رسید، به طوری که علاوه بر روز عاشورا، دهه‌ی محرم و ماه صفر و حتی تشکیل مجالس روضه‌ی هفتگی و ماهیانه شکل پیدا کرد. در دوره‌ی پهلوی با ممانعت حکومت، عزاداری‌های به صورت منظم و هیئت‌هایی در خانه‌ها به صورت مخفیانه تشکیل یافت تا اینکه در دوره‌ی انقلاب اسلامی این هیئت‌های خانگی، رسمی و آشکارا به ارائه‌ی برنامه‌های مختلف پرداختند و هر هیئتی بنام یکی از شهدای کربلا و ائمه (علیهم‌السلام) شروع به فعالیت کرد.