امام رضا (علیه السلام): هرگاه برای شما پیشامد سختی روی داد، از ما کمک و یاری بجوئید.  (مستدرک‏الوسائل/ج5/ص229)  

تأثیر لایه‌های معرفت دینی بر نظریه انتظار در اندیشه آیت‌الله خامنه‌ای

مریم اسماعیلی پرزان

یکی از بنیادهای فکری شریعت اسلام، مسئله انتظار است که به معنای «ترقّب و مترصّد بودن برای یک حقیقتی قطعی است. بر همین اساس، اولین مفهومی که از کلمه انتظار به ذهن خطور می‌کند، امید و اشتیاق به وضعیت مطلوب در اثر تغییر و دگرگونی در وضع موجود می‌باشد.

«انتظار فرج» به‌عنوان یک نظریه مهم انسانی است که برای درک واقعیت، جایگاه و ارزش ذاتی آن لازم است از مؤلفه‌های خاص معرفتی، غفلت نورزیده و با تعمق و حرکت در ریل مبانی ارزشی، معرفتی و دینی، خوانشی متفاوت از این نظریه با توجه ‌به رویکردها، کارکردها و نتایج آن در ابعاد مختلف جوارحی و جوانحی و در تمامی شئون مختلف انسانی اعم از اجتماعی، تربیتی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، تبیین و ارائه کرد.
معنای انتظار:
یکی از بنیادهای فکری شریعت اسلام، مسئله انتظار است که به معنای «ترقّب و مترصّد بودن برای یک حقیقتی قطعی است (در کنفرانس جهانی اهل‌بیت (علیهم السلام)، ۸/۱۱/۱۳۷۲)». بر همین اساس، اولین مفهومی که از کلمه انتظار به ذهن خطور می‌کند، امید و اشتیاق به وضعیت مطلوب در اثر تغییر و دگرگونی در وضع موجود می‌باشد. 
انتظار فرج و ابعاد آن:
«بر پایه این معنا، یک بعد انتظار این است که منتظر با شوق و با امید حرکت بکند. یک بعد دیگر آن، دلگرمی مؤمنین نسبت به آینده است. انتظار مؤمن یعنی اینکه تفکر الهی، این اندیشه‌ی روشنی که وحی بر مردم عرضه کرده است، یک روز، سراسر زندگی بشر را فرا خواهد گرفت. (در دیدار اقشار مختلف مردمی، ۱۱/۱۲/۱۳۶۹)»؛ بنابراین انتظار فرج عبارت است از یک آینده‌نگری درست، عمیق، نظام‌مند و هدفمند در جهت تحقق حکومت جهانی و اجرای آرمان‌های اسلامی در سراسر جهان در تمامی ابعاد مختلف انسانی. در جهت تحقق این معنا، منتظران باید پایبند به تمامی موازین و برنامه‌های اسلام بوده، در همه حوادث و برهه‌های روزگار ثابت‌قدم بوده، از هرگونه مجاهدت و تلاشی در جهت تحقق حکومت جهانی مهدوی فروگذاری نکنند، از امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر هیچگاه غفلت نکنند که غفلت از آن، موجب فروپاشی نظام دین و مذهب خواهد بود! 
انتظار فرج در روایات 
امام صادق (علیه‌السلام) در پاسخ به سؤال مفضل بن عمر که آرزو کرده بود قیامت امام مهدی (علیه‌السلام) به‌سهولت و راحتی انجام شود، فرمودند: «لایکون ذلک حتی تمسحوا العرق و العلق؛ چنین نخواهد بود تا عرق بریزید و خون غلیظ ریخته شود» (بحارالانوار، ج52، ص358). از این روایت چنین استفاده می‌شود که بدون تردید، انتظار فرج به‌آسانی و سهولت محقق نمی‌شود. به همین دلیل است که در روایات اسلامی نیز بر اهمیت آن بسیار تأکید شده است، به‌گونه‌ای که بهترین عبادت و بلکه برترین عمل تلقی شده؛ «افضل العباده انتظار الفرج» (بحارالانوار، ج52، ص125)؛ «افضل اعمال امّتی انتظار الفرج» (بحارالانوار، ج52، ص128) و یا آن که، انسان منتظر، هم ردیف با مجاهدی در رکاب پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) معرفی شده که در راه دفاع از ایشان شمشیر می‌زند؛ «المنتظر للثانی عشر کالشاهر سیفه بین یدی رسول‌الله یذبّ عنه» (بحارالانوار، ج52، ص125). 
آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار مردمی چنین می‌گوید: «(این که) انتظار فرج را افضل اعمال دانسته‌اند، معلوم می‌شود انتظار یک عمل است، بی‌عملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی این‌که دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود» (۲۹/۰۶/۱۳۸۴). 
خاستگاه انتظار فرج:
خوانش انتظار و درک حقیقت و سازوکار آن، در گرو فهم درست دینی است و آن نیز به ‌مثابه فهم احکام دینی، نیازمند پیش‌فرض، پارادایم و لایه‌های معرفتی خاصی برای کشف آن می‌باشد؛ از جمله معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی. 
۱) معرفت‌شناسی: در باب انسان و استلزامات انسانی، هر یک از اندیشمندان در این زمینه، نظریه خاصی دارند. معرفت‌شناسی غرب، عمدتا برخاسته از حس و تجربه است، در حالی که معرفت‌شناسی اسلامی، مبتنی بر معرفت وحیانی و شهودی است. «ساحت علم و معرفت باید با هدایت ایمان، عواطف صحیح و معرفت روشن‌بیانه و آگاهانه همراه شود. (۰۹/۱۲/۱۳۷۹) و برای رسیدن به این معرفت، خداوند متعال پیامبران را برای هدایت انسان ارسال نموده است تا انسان به آن نقطه اوج خود دست یابد (۲۵/۰۱/۱۳۹۷)».
۲) هستی‌شناسی: یکی دیگر از لایه‌های شکل‌گیری معرفت، هستی‌شناسی است که عبارت از نوع نگرش به جهان و چگونگی آن است. اولین مسئله، رسیدن به این باور است که «خدای متعال، روح هستی و حقیقت حاکم بر هستی است (۳۰/۰۹/۱۳۸۳) و مطابق آیه شریفه «انتم الفقراء الی الله و الله هوالغنی الحمید» (فاطر، ۱۵) مایی وجود ندارد و هر چه هست از اوست (۱۷/۱۱/۱۳۷۲)».
۳) انسان‌شناسی: لایه سوم بنیاد معرفتی، نوع نگاه به ماهیت انسان است. انسان‌شناسی غرب، بر اومانیسم بنیان نهاده شده  که انسان را موجودی فقط مادی و زمینی می‌داند و پیرو آن، هدف و کمال حقیقی او را صرفا برخورداری از لذایذ حیوانی تلقی کرده است که بدون تردید، به گمراهی و نابسامانی‌های بسیاری در حیات انسانی انجامیده است. در مقابل، انسان‌شناسی در اسلام، دیدگاه فرامادّی و دینی نسبت به انسان و خواسته‌های او دارد و انسان را موجودی دوبعدی می‌داند که باتوجه‌به این نگرش، غایت و کارکرد انسان را رسیدن به سعادت و کمال بشری می‌داند؛ سعادت دنیوی و اخروی. «اسلام، انسان را موجودی دو ساحتی می‌داند؛ دارای دنیا و آخرت» (۲۷/۰۲/۱۳۸۸).
براساس عوامل و متغیرهای مزبور، از یک سو، «دین» عبارت است از مجموعه آموزه‌هایی که در جهت تنظیم حیات بشری و هدایت او به سمت کمال و سعادت مطلوب از سوی خداوند متعال که خالق اوست توسط انبیاء و پیامبران الهی فرود آمده است. آخرین دین که جامع‌ترین برنامه انسانی را در برمی‌گیرد، دین اسلام است که باتوجه‌به حکمت الهی، وصف مهم جامعیت احکام و برنامه‌های انسانی را دارد که شامل تمامی شئون و ابعاد مختلف انسانی می‌شود که در آینه قرآن کریم توسط پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله برای همه جهانیان نازل شده است. از سوی دیگر، دین و قرآن، تنها ماهیت تجویزی و هنجاری ندارد؛ بلکه به جهت شمولیت آن به مبانی معرفتی و بنیادهای دینی، ماهیت توصیفی نیز دارد؛ زیرا بیانگر هر اعتقاد و باور ارزشی است که انسان باید برای رسیدن به سعادت حقیقی خود، چه در ساحت فردی و ارتباط با خود و خدای خویش و چه در ساحت اجتماعی، به آن نیاز دارد. بنابر همین تفسیر، دین به جز بُعد جوارحی و رفتارهای خارجی، بُعد جوانحی و اعتقادات انسانی را نیز فرامی‌گیرد؛ بنابراین "انتظار فرج" به‌عنوان یک نظریه مهم انسانی است که برای درک واقعیت، جایگاه و ارزش ذاتی آن لازم است از مؤلفه‌های خاص معرفتی غفلت نورزیده و با تعمق و حرکت در ریل مبانی ارزشی، معرفتی و دینی، خوانشی متفاوت از این نظریه با توجه به رویکردها، کارکردها و نتایج آن در ابعاد مختلف جوارحی و جوانحی و در تمامی شئون مختلف انسانی اعم از اجتماعی، تربیتی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، تبیین و ارائه کرد. پس این نظریه، تنها بُعد جوانحی و باورمند ندارد؛ بلکه دارای بُعد جوارحی و عملکردی نیز هست؛ زیرا تمامی زندگی بشری را تحت الشعاع قرار می‌دهد. «مسئله مهدی موعود، یک مسئله‌ای است که هم در حوزه‌ی مسائل فکری و عقیدتی قابل طرح است، هم در قلمرو مسائل سیاسی است. یک مسئله‌ای است که به زندگی روزمره‌ی مردم مربوط است. با اعتقاد به حضور و با انتظار فرج حضرت ولی‌عصر (عجّل الله تعالی فرجه) وضع مردمی که این اعتقاد را دارند با آن مردمی که از این اعتقاد پربرکت محروم هستند، تفاوت پیدا می‌کند (ابتدای درس خارج، ۲۳/۱۰/۱۳۹۸)».