امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

بزرگ‌نمایی دشمن؛ یکی از پایه‌های جنگ روانی است

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره ملی شهدای استان کهگیلویه و بویراحمد:
یکی از پایه‌های جنگ روانی دشمنانِ هر ملّتی و بیش از همه در زمان ما، ملّت عزیز خود ما و ایران اسلامی ما، این است که دشمنان این ملّت را بزرگ‌نمایی کنند؛ از اوّل انقلاب این وجود داشته. دائماً از طرق مختلف به ملّت ما تفهیم می‌شده، القا می‌شده و تزریق می‌شده که بترسید؛ از آمریکا بترسید، از صهیونیست‌ها بترسید، از انگلیس بترسید، از مانند اینها بترسید؛ دائم این‌جور بوده. یکی از هنرهای بزرگ امام بزرگوار این بود که این ترس را از دل‌های ملّت بیرون آورد، به ملّت احساس اعتماد داد، احساس خودباوری داد؛ ملّت احساس کردند که یک نیرو و توان درونی دارند که به اتّکاء آن می‌توانند کارهای بزرگ انجام بدهند و دشمن هم نمی‌تواند و دستش آن‌چنان که وانمود می‌کند، پُر نیست. این حرکت جنگ روانی دشمن وقتی در عرصه‌ی نظامی وارد می‌شود، نتیجه‌اش ترس است، عقب‌نشینی است که قرآن کریم این عقب‌نشینی را در واقع موجب غضب الهی بیان کرده و تبیین کرده؛ «وَ مَن یُوَلِّهِم یَومَئِذٍ دُبُرَهُ اِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ اَو مُتَحَیِّزاً اِلی فِئَةٍ فَقَد باءَ بِغَضَبٍ مِنَ الله».
اگر چنانچه در مقابل دشمنی که مهاجم به شما است ــ انواع مهاجم هست، حالا یک‌وقت مهاجم با شمشیر و در میدان، روبه‌رو و سینه‌به‌سینه است، یک‌وقت مهاجم تبلیغاتی است، یک‌وقت مهاجم اقتصادی است، یک‌وقت مهاجم نظامی است با ابزارهای جدید ــ عقب‌نشینیِ غیر تاکتیکی کردید ــ گاهی اوقات عقب‌نشینی هم یک تاکتیک است مثل پیشروی که آن عیب ندارد: «اِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ اَو مُتَحَیِّزاً اِلی فِئَة»؛ تاکتیک این است ــ اگر غیر از این موارد عقب‌نشینی کردید، فَقَد باءَ بِغَضَبٍ مِنَ الله. در میدان نظامی این [جور] است؛ در میدان سیاسی هم عیناً همین‌جور است [موجب خشم الهی می‌شود].
در میدان سیاسی هم بزرگ‌نمایی دشمن موجب می‌شود انسان احساس کند که خودش در انزوا است، احساس کند که ضعیف است، احساس کند از عهده‌ی او برنمی‌آید؛ نتیجه‌اش این است که تسلیم خواسته‌های او بشود؛ [بگویند] این کار را بکنید، چَشم؛ آن کار را نکنید، چَشم؛ کمااینکه الان انواع و اقسام دولت‌هایی هستند با ملت‌های بزرگ و کوچک که اینها این‌جوری هستند؛ هر چه بهشان گفته بشود، در مقابل، «چَشم» است؛ از خودشان اراده‌ای ندارند. 
در میدان فرهنگ هم این بزرگ‌نمایی یک‌جور دیگر خودش را نشان می‌دهد؛ احساس انفعال، مجذوب فرهنگ طرف مقابل شدن، فرهنگ خودی را تحقیر کردن، به پایبندی به فرهنگ بیگانه افتخار کردن. یک عدّه‌ای هستند که وقتی حرف می‌زنند یا وقتی چیز می‌نویسند، افتخار می‌کنند که یک لغت فرنگی به کار ببرند؛ افتخار می‌کنند که تعبیر ایرانی‌اش را به کار نبرند. 
آنکه در مقابل این جنگ روانی با تمام وجود ایستاد، او کیست؟ همان جوان‌هایی هستند که شما الان دارید برایشان بزرگداشت برگزار می‌کنید، دارید آنها را بزرگ می‌دارید که واقعاً هم بزرگند. آن جوانِ اهل فلان نقطه‌ی کشور، فلان شهر، فلان قوم، فلان استان که می‌رود در مقابل دشمن می‌ایستد، نه در میدان نظامی احساس خوف می‌کند، نه تحت تأثیر حرف‌های سیاسی او قرار می‌گیرد، نه فرهنگ او را می‌پذیرد، او همین موجودی است که باید از او قدردانی کرد و قدرشناسی کرد؛ او است که در مقابل این جنگ روانی با همه‌ی وجود ایستاده؛ این را زنده کنید. در این بزرگداشت‌ها این حقیقت را مجسّم کنید و نشان بدهید. این حرف من است.
همه‌ی این چیزهایی که شما گفتید: دست‌نوشته‌ها، کتاب‌ها، فیلم‌ها، بزرگداشت‌ها، نامگذاری کوچه و خیابان و ورزشگاه و غیره، خوب است، همه‌ی اینها لازم است. بعضی از اینها که کهنه می‌شود. یعنی مثلاً شما اسم خیابان را که به اسم شهید می‌گذارید، خب خیلی خوب است؛ امّا سه چهار سال که گذشت، مردم می‌گویند «خیابان شهید بهشتی»، و اصلاً به یاد شهید بهشتی هم نمی‌افتند. شما الان مثلاً [می‌خواهید بروید] خیابان شهید بهشتی، [می‌پرسند] کجا می‌روید آقا؟ [می‌گویید] خیابان شهید بهشتی؛ اصلاً انسان به یاد بهشتیِ شهیدِ عزیز هم نمی‌افتد. بعضی‌هایش که این‌جوری است؛ عیبی ندارد، در عین حال بگذارید. بعضی‌هایش که ماندگار است مثل فیلم، بیشتر از همه کتاب ــ اینها البتّه ماندگار است ــ اینها را باید کاری کنید که خروجی داشته باشد. یعنی شما کتاب را چاپ می‌کنید، خیلی خب، چند نفر این کتاب را می‌خوانند؟ چند نفر وقتی خواندند، از آن یادداشت برمی‌دارند؟ چند نفر وقتی که با رفقایشان در حلقه‌های دوستانه نشستند، از این یادداشت‌ها استفاده می‌کنند و اینها را با همدیگر تبادل می‌کنند؟ اینها را مورد نظر قرار بدهید. ببینید راه این چیست؛ چه کار می‌توانید بکنید که این کتاب ــ که ماندگارتر از همه هم کتاب است؛ از فیلم و مانند اینها ماندگارتر است ــ بتواند یک تحوّل ایجاد کند در آن کسی که کتاب را می‌خواند.
... باید کاری باشد، چیزی باشد، ابزاری باشد که بتواند اثر کند.