رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم):  هر کس برادر دینی خود را خالصانه دیدار کند، خدای متعال به او می‌فرماید: تو مهمان و زائر منی، پذیرایی از تو بر عهده من است و من به خاطر اینکه برادر دینی‌ات را دوست می‌داری، بهشت را بر تو واجب ساختم.  (وسائل الشیعه، ج 10، ص 457)

بررسی رخدادهای شگفت‌ پس از شهادت امام حسین‌علیه‌السلام (بخش چهارم)

در روایات متعددی چنین آمده است که پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام، زمین، آسمان و دیگر اجزای نظام هستی بر کشته شدنش گریستند. فراوانی این روایات به گونه‌ای است که جای تردید درباره‌ی اصل این رخداد باقی نمی‌گذارد، و مهم، مفهوم و معنای این‌گونه روایات است

دکترمحمدرضا جباری

ریزش خون از دیوار دارالاماره‌ی کوفه
بنا به نقلی از حاجب و دربان ابن زیاد، هنگامی که سر مطهر امام حسین علیه‌السلام را به دارالاماره‌ی کوفه وارد کرده و مقابل ابن زیاد نهادند، نگاه این دربان به دیوارهای دارالاماره جلب می‌شود و مشاهده می‌کند که از دیوارها خون جاری شده است. برخی از منابع، این ماجرا را از ایوب بن عبیدالله بن زیاد گزارش کرده‌اند و بعید نیست که وی نیز همچون دربان پدرش، شاهد این صحنه بوده باشد. بررسی روایات به جز آنچه گذشت، روایات دیگری نیز - به ویژه در منابع اهل سنت - به چشم می‌خورد.
در یک نگاه کلی به مجموع روایات، با توجه به وجود روایات صحیحه و نیز کثرت گزارش‌ها، اصل پیدایش خون در نقاط مختلف پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام جای تردید ندارد. اما در خصوص برخی روایات، همچون ریزش خون از دیوار دارالاماره‌ی کوفه که راوی آن، دربان یا فرزند ابن زیاد است، و یا روایت ریزش خون از درخت ام معبد که سند معتبری ندارد، و یا خونین شدن آب چاه‌ها و نهرها که اخبار آحاد، از راویانی - بعضاً مجهول بر آن دلالت دارند، باید گفت، با توجه به امکان رخداد این حوادث و عدم استحاله‌ی عقلی و بلکه تأیید آنها با روایات متعددی که حکایت از پیدایش خون در نقاط مختلف - همچون زیر سنگ‌ها و کلوخ‌ها - دارند، می‌توان نسبت به وقوع این حوادث اطمینان نسبی یافت. هر چند اگر این روایات به خودی خود - و بی‌توجه به شواهد و مؤیدات - بررسی شوند، برای اثبات مطلب کافی نخواهند بود.
۴. گریه ی اجزای نظام هستی
در روایات متعددی چنین آمده است که پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام، زمین، آسمان و دیگر اجزای نظام هستی بر کشته شدنش گریستند. فراوانی این روایات به گونه‌ای است که جای تردید درباره‌ی اصل این رخداد باقی نمی‌گذارد، و مهم، مفهوم و معنای این‌گونه روایات است. این روایات، به جز اهل بیت علیهم‌السلام و اصحاب آنان، از طریق اهل سنت نیز نقل شده‌اند. در روایات رسیده از اهل بیت علیهم‌السلام، معمولاً به آیه‌ی ۲۹ از سوره‌ی دخان اشاره شده است که مربوط به هلاکت فرعون و قوم است: «پس آسمان و زمین بر آنان نگریستند و آنان از مهلت یافتگان نبودند». سپس در ادامه‌ی این دسته روایات آمده است که در طول تاریخ، آسمان و زمین، تنها بر دو تن گریستند که عبارتند از یحیی بن زکریا علیه‌السلام و حسین بن علی علیه السلام؛ جعفر بن قولویه قمی (محدث بزرگ شیعه در قرن چهارم) در باب بیست و هشتم کتاب کامل الزیارات، با عنوان «بکاء السماء و الارض علی قتل الحسین علیه‌السلام و یحیی بن زکریا علیه‌السلام» بیست و هفت روایت در این باره آورده است و باب‌های دیگری نیز با عنوان‌های «بکاء جمیع ما خلق الله علی الحسین علیه‌السلام» با نُه روایت، و «بکاء الملائکه علی الحسین علیه‌السلام» با بیست روایت و «نوح الجن علی الحسین علیه‌السلام» با ده روایت به چشم می‌خورد.
 در دومین روایت باب بیست و هشتم که به طور مسند از ابراهیم نخعی نقل شده، آمده که روزی امیرمؤمنان علی علیه‌السلام وارد مسجد شدند و در گوشه‌ای نشستند و اصحابشان نیز گرد ایشان حلقه زدند. در این هنگام، فرزندشان حسین علیه‌السلام وارد مسجد شدند و نزد پدر رفتند. امیرمؤمنان علیه‌السلام در حالی که دست مبارکشان را بر سر فرزندشان نهاده بودند، فرمودند: «فرزندم! خداوند اقوامی را در قرآن کریم مورد سرزنش قرار داده و فرموده: فما بکت علیهم السماء و الارض و ماکانوا منظرین؛ آنگاه حضرت افزودند: به خداوند سوگند، تو را خواهند کشت، سپس آسمان و زمین بر تو خواهند گریست».
 از این روایت بر می‌آید که تمامی آنچه در آسمان و زمین است، بر قتل امام حسین علیه‌السلام گریسته است. این معنا، طبق روایت مفصلی از امام صادق علیه‌السلام خطاب به زراره به صورت واضح‌تری بیان شده است. در این روایت می‌خوانیم: «ای زراره! آسمان، چهل روز بر حسین علیه‌السلام با خون گریست، و زمین چهل روز با سیاهی [بر حسین علیه‌السلام] گریست و خورشید چهل روز، با کسوف و سرخی [بر حسین علیه‌السلام] گریست و همانا کوه‌ها از هم پاشیدند، و دریاها متلاطم شدند و فرشتگان چهل روز بر حسین علیه‌السلام گریستند…»
 در روایت دیگری از امام صادق علیه‌السلام می‌خوانیم که: «پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام، آسمان‌های هفت‌گانه و زمین‌های هفت‌گانه و آنچه در آنها و بین آنهاست و آنچه از مخلوقات الهی در بهشت و دوزخ قرار دارند و آنچه دیده می‌شود و آنچه دیده نمی‌شود، همگی بر ابی‌عبدالله علیه‌السلام گریستند، به جز سه چیز که بر آن حضرت نگریستند…» آن حضرت سپس در پاسخ راوی، آن سه چیز را بصره و دمشق و آل عثمان بن عفان معرفی فرمودند. در روایت ابوبصیر از امام باقر علیه‌السلام نیز آمده که انس و جن و پرندگان و وحوش بر امام حسین علیه‌السلام به گونه‌ای گریستند که اشکشان جاری شد. آن حضرت در روایتی دیگر، پس از اشاره به آیه‌ی لم نجعل له من قبل سمیاً و اینکه حضرت یحیی علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام پیش از خود، هم نامی نداشته‌اند، فرمود: «و آسمان و خورشید، چهل روز بر آن دو گریستند، و گریه‌ی آنها به این صورت بود که خورشید هنگام طلوع و غروب، سرخ‌رنگ می‌شد».
در روایت فاطمه بنت علی علیه‌السلام نیز می‌خوانیم: «…نور خورشید بر روی دیوارها به رنگ سرخ - همچون ملحفه‌های رنگین - مشاهده می‌شد و این‌چنین بود تا زمانی که علی بن الحسین علیه‌السلام به همراه زنان [از شام] خارج شد و سر امام حسین علیه‌السلام به کربلا بازگردانده شد.» درباره‌ی گریه‌ی وحوش نیز روایتی توسط حارث اعور از امیرمؤمنان علی علیه‌السلام نقل شده که حضرت پیش‌گویی کرده، فرمودند: «پدر و مادرم فدای حسین که در پشت کوفه کشته خواهد شد. به خدا سوگند، گویا انواع وحوش را می‌نگرم که گردن‌هایشان را به سوی قبر او کشیده و بر او می‌گریند و شب تا به صبح در رثای او می‌گریند. پس هر گاه [وحوش] چنین‌اند، مبادا شما [در حق او] جفا کنید». گریه‌ی آسمان‌ها و زمین‌های هفت‌گانه، بر شهادت امام حسین علیه‌السلام، در روایت معروف ابن شبیب از امام رضا علیه‌السلام نیز به چشم می‌خورد.
 چنان که گذشت، پیش از رخداد کربلا، امیرمؤمنان علی علیه‌السلام پیش‌گویی‌های درباره‌ی اصل حادثه و حوادث شگفت پس از آن داشتند؛ از این رو، بعضی از خواص اصحاب آن حضرت نیز شنیده‌های خود در این باره را پیش از رخداد کربلا برای دیگران بازگو می‌کردند. به عنوان نمونه، هنگام تبعید ابوذر به ربذه توسط عثمان، برخی از مردم به ابوذر گفتند: «دل خوش دار، که این سختی در راه خدا اندک است» و ابوذر در پاسخ، ضمن تصدیق این سخن، اظهار داشت: ولکن شما نسبت به قتل حسین علیه‌السلام چه خواهید کرد؟ به خداوند سوگند، در اسلام پس از قتل خلیفه (یعنی امیرمؤمنان علی علیه‌السلام) کشته‌ای بزرگ‌تر از او نخواهد بود و خداوند شمشیر انتقام خود را به وسیله‌ی فردی از ذریه‌ی حسین علیه‌السلام بیرون خواهد کشید و اگر می‌دانستید که بر ساکنان دریاها و کوه‌ها و بیشه‌ها، جنگل‌ها و صخره‌ها و اهل آسمان در نتیجه قتل او چه می‌گذرد، آن‌چنان می‌گریستید که جان از کالبدتان خارج شود. میثم تمار نیز در بیانی مشابه، از گریه‌ی همه چیز بر شهادت امام حسین علیه‌السلام و حتی وحوش بیابان‌ها، ماهیان دریاها، پرندگان آسمان‌ها، خورشید، ماه، ستارگان، آسمان، زمین، مؤمنان از انس و جن، تمامی ملائکه آسمان‌ها و زمین‌ها، رضوان (نگاهبان بهشت)، مالک (نگاهبان دوزخ) و حاملان عرش خبر داد.
 در منابع اهل سنت نیز روایت زیادی درباره‌ی گریه‌ی اجزای نظام هستی بر شهادت امام حسین علیه‌السلام با مضامینی مشابه آنچه گذشت به چشم می‌خورد که به عنوان نمونه، سخن سیوطی در این باره را نقل می‌کنیم. وی صرفاً اشاره‌ای گذرا به شهادت امام حسین علیه‌السلام کرده و می‌گوید: قلب، تحمل ذکر [تفصیل] این داستان را ندارد و سپس به حوادث پس از شهادت پرداخته و می‌گوید: آن گاه که حسین علیه‌السلام به قتل رسید، نور خورشید به مدت هفت روز بر روی دیوارها، همچون ملحفه‌های رنگین بود، و ستارگان به یکدیگر بر می‌خوردند. قتل حسین علیه‌السلام در روز عاشورا رخ داد و در این روز، خورشید کسوف کرد و آفاق آسمان تا شش ماه پس از قتل او سرخ‌رنگ بود و این سرخی، پس از آن روز نیز همچنان در آسمان دیده می‌شود، در حالی که پیش از قتل حسین علیه‌السلام چنین چیزی در آسمان دیده نمی‌شد. گریستن هستی بر شهادت ابی‌عبدالله علیه‌السلام، در اشعار شعرای اسلامی نیز انعکاس یافته است. به عنوان نمونه، سید حمیری در این باره چنین سروده: بکت الارض فقده و بکته باحمرار له نواحی السماء بکتا فقده اربعین صباحا کل یوم عند الضحی و المساء «زمین بر فقدان حسین علیه‌السلام گریست و نواحی آسمان نیز با سرخی بر او گریست. این دو (زمین و آسمان) تا چهل روز، هر صبح و شام در فقدان حسین علیه‌السلام گریستند». مضامین مشابهی، در اشعار دیگر شعرای شیعی و غیرشیعی به چشم می‌خورد. به عنوان نمونه، ابوالعلاء معری چنین سروده است: و علی الدهر من دماء الشهیدین علی ونجله شاهدان و هما فی اواخر اللیل فجران و فی اولیاته شفقان «خون‌های آن دو شهید، یعنی علی و پسرش، دو حجت و گواه بر روزگارند که در اواخر شب، همچون دو فجر، و در اوایل شب، همچون دو شفق هستند» و سلیمان بن قته عدوی نیز چنین سروده: مررت علی ابیات آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) فلم أرها امثالها یوم حلت ألم ترأن الشمس اضحت مریضه لفقد حسین و البلاد اقشعرت «بر خانه‌های آل محمد گذر کردم؛ اما آنها را بسان آغازین ندیدم. آیا نمی‌بینی که خورشید از شهادت حسین [علیه‌السلام] بیمارگون شده و شهرها به لرزه در آمده‌اند؟               
 (ادامه دارد...)