رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم):  هر کس برادر دینی خود را خالصانه دیدار کند، خدای متعال به او می‌فرماید: تو مهمان و زائر منی، پذیرایی از تو بر عهده من است و من به خاطر اینکه برادر دینی‌ات را دوست می‌داری، بهشت را بر تو واجب ساختم.  (وسائل الشیعه، ج 10، ص 457)

بررسی رخدادهای شگفت‌ پس از شهادت امام حسین‌علیه‌السلام (بخش اول)

دکترمحمدرضا جباری

 

مقدمه

حادثه عاشورا به لحاظ ماهیت، اهداف و آثار، از بزرگ‌ترین رخدادهای تاریخ بشریت است؛ چرا که قهرمان حادثه، شخصیتی است چون امام حسین بن علی علیه‌السلام که به منظور حفظ کامل‌ترین و آخرین دین الاهی، جان خود را فدا کرد.
از جمله شواهد عظمت این قیام و شدت فاجعه شهادتِ رهبر آن، رخدادهای شگفتی است که در پی شهادت آن حضرت، در جهان هستی پدید آمد. حتی در یک نگاهِ گذرا به متون تاریخی و روایی شیعی و سنی، می‌توان به تعداد زیادی از گزارش‌های این حوادث برخورد کرد که در مجموع حکایت از آن دارند که این حادثه، در میان حوادثِ رخ داده در جامعه بشری، تافته‌ای است جدا بافته، و بدین لحاظ در خور دقت و بررسی.
فراوانی روایات یاد شده در منابع غیرشیعی از سویی، و وجود بعضی روایات ضعیف ـ و گاه سخیف ـ در میان این روایات از سوی دیگر، موجب پیدایش نوعی بدبینی نسبت به مجموع این روایات ـ به ویژه منقولات در منابع غیرشیعی ـ گشته است. برخی چنین پنداشته‌اند که نقل این‌گونه روایات توسط مورخان غیر شیعی، ناشی از نوعی حرکت مرموز و پنهان، برای ایجاد غفلت نسبت به اصل قیام و اهداف آن، و توجه دادن اذهان مردم به امور و قصه‌های عجیب است که بعضاً ریشه در اخلاق و عادات عصر جاهلی دارد. زیرا در عصر جاهلی در پی فقدان افراد مهمِ قبیله، حوادث عجیبی را نقل می‌کرده‌اند. 
بعضی دیگر، به صِرف نقل این‌گونه روایات توسط مورخان متمایل به امویان همچون ابن سعد، آنها را غیرقابل باور خوانده‌اند؛ چراکه مدعی هستند بیشتر این‌گونه روایات توسط راویانی از اهل شام یا بصره نقل شده و در این روایات، هیچ نکوهشی از یزید یا قاتلان امام علیه‌السلام صورت نگرفته است. 
از سوی دیگر، بعضی از مورخان متعصب اهل سنت ـ همچون ابن کثیر دمشقی ـ این‌گونه روایات را ساخته و پرداخته شیعه و از مجعولات آنان دانسته‌اند. 
در بررسی دیدگاه یاد شده، توجه به چند نکته ضروری است:
۱. هر چند غرض‌ورزی مورخان متمایل به امویان، در کم رنگ کردن هدف قیام امام حسین علیه السلام قابل انکار نیست؛ اما انکارحوادث شگفت انگیز به صرف غرض‌ورزی این دسته از مورخان نیز از دقت و انصاف علمی به دور است. 
۲. روایاتِ ناقلِ رخدادهای عجیب پس از شهادت امام حسین علیه السلام، علاوه بر منابع روایی اهل سنت، در بسیاری از منابع روایی شیعه نیز به چشم می‌خورد و تعداد زیادی از آنها از امامان معصوم علیهم السلام نقل شده است. 
۳. مضامینِ روایاتِ یاد شده آن‌چنان نیست که با بداهت عقلی و شواهد نقلی ناسازگار باشد و مواردی عجیب‌تر از آنها، در خوارقِ عاداتِ نقل شده برای پیامبران و ائمه علیهم‌السلام به چشم می‌خورد. البته ناگفته نماند که در میان این روایات، مواردی نیز وجود دارند که قابل استبعاد بوده و به داستان‌سرایی شباهت بیشتر دارند تا نقل واقعیت.
۴. به هر حال، خود این روایات ـ به گونه مستقیم یا غیرمستقیم ـ گویای حقانیت مسیر حسینی علیه‌السلام و بطلان مسیر یزیدی است و بدین لحاظ، کسانی که با تأمل و هوشیاری کافی با این روایات مواجه شوند، درس لازم را فرا خواهند گرفت. ضمن اینکه در همین گزارش‌ها ـ چنان که اشاره خواهیم داشت ـ به روایاتِ جالبی درباره گرفتاری‌های دنیوی قاتلان امام حسین علیه‌السلام و قاتلان اصحاب آن حضرت برمی‌خوریم.
۵. در صورت درستی این ادعا که مؤلفان غیرشیعی و راویان بصری یا شامی این روایات، با توجه دادن اذهان به سوی اموری عجیب و خارق‌العاده، خواسته‌اند نفس حادثه کربلا و فلسفه و زمینه‌های رخداد آن کمتر مطرح شود، باز این امر، دلیل کذب روایاتِ یاد شده و افسانه بودن آنها نمی‌تواند باشد. شاهد این مدعا، رفتارهای رسانه‌های تابع استکبار، در عصر حاضر است که گاه برای انصراف اذهان از یک حادثه و توجه دادن به حادثه‌ای دیگر، تمام گزارش‌های خبری خود را در اقدامی هماهنگ، متوجه حادثه مورد نظرِ خود می‌کنند؛ بنابراین، صرف عطف توجه بیشتر به یک حادثه ـ به هر منظوری که صورت پذیرد ـ دلیل کذب این رخداد نیست.
اکنون با عنایت به آنچه گذشت، گذری بر روایات متعدد و متنوع مربوط به رخدادهای شگفت پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام خواهیم داشت و تلاش ما بر آن خواهد بود که روایات را دسته‌بندی، بررسی و ارائه کنیم. گفتنی است که بعضی از این گزارش‌ها مربوط به رخدادهای عجیبِ مرتبط با اجزای تکوینی نظام هستی همچون خورشید، ستارگان، باد، باران، دریاها و کوه‌ها، و بعضی از آنها مرتبط با حیوانات و جنّیان، و بعضی نیز مرتبط با انبیا و فرشتگان است.
در تعدادی از این گزارش‌ها، عقوبت‌های دنیوی قاتلان شهدای کربلا و نیز تبدل ماهیت اشیا و اموال به غارت رفته از شهدا و اسرای کربلا آمده، و در گروهی دیگر، به گزارش‌های مربوط به جسم، سر، قبر و تربت مطهر امام حسین علیه‌السلام برمی‌خوریم. بدین لحاظ، مجموع این گزارش‌ها را در ده محور کلی ـ به گونه‌ای که در پی می‌آید ـ ارائه، و در بعضی موارد به تحلیل روایات خواهیم پرداخت. شایان ذکر است که بعضی از این رخدادها - همچون گریه اجزای نظام هستی و گریه انبیا و فرشتگان - برای مردم عادی قابل درک و مشاهده نبوده است و حوادثی همچون کسوف و خسوف، اقتضای آن را دارد که عموم مردم آن را مشاهده کرده باشند. اما حوادثی چون وزش بادهای سیاه و سرخ یا بارش خاکستر و خون یا یافت شدن خون در بعضی نقاط، و نیز تبدل اشیاء به غارت رفته، می‌تواند در نقاط خاصی همچون مناطقی که بیشتر ساکنان آن از مخالفان بوده‌اند ـ رخ داده باشد و رخدادهای مربوط به جسم و سر مطهر امام علیه‌السلام و نیز عقوبت جنایت‌کاران، طبیعی است که برای شاهدان ماجرا محسوس بوده باشد.
۱. کسوف و تاریکی آسمان
یکی از رخدادهای عجیبِ پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا، بروز کسوف (گرفتگی خورشید) است که موجب تیرگی عجیب آسمان و حتی رؤیت ستارگان شد! این حادثه ـ به همراه برخی رخدادهای دیگر ـ وضعیتی را پدید آورد که به گفته برخی شاهدان، مردم تصور بروز قیامت را داشتند! علاوه بر این، برخی از محدثان از بروز خسوف در شام روز عاشورا نیز خبر داده‌اند. در بعضی از گزارش‌ها، به تلاطم و برخورد ستارگان نیز اشاره شده است. به هر حال چنین تحولی در روز عاشورا، جزء گزارش‌های عجیب و مشهور در منابع شیعی و سنی است. 
ممکن است با مشاهده روایات یاد شده، برخی، بی‌اختیار به روایت نبوی صلی الله علیه وآله درباره کسوف آسمان پس از مرگ فرزندش ابراهیم منتقل شوند. بر اساس آن روایت، هنگامی که ابراهیم (فرزند رسول خدا صلی الله علیه وآله از ماریه قبطیه) از دنیا رفت، خورشید دچار کسوف گشت و مردم با خود گفتند: این کسوف به علت مرگ فرزند رسول خدا صلی الله علیه وآله رخ داده است. رسول خدا صلی الله علیه وآله به محض شنیدن این شایعه بر فراز منبر رفته و ضمن خطبه‌ای فرمودند: «ای مردم! کسوف خورشید و ماه، دو نشانه از نشانه‌های خداوند هستند و به امر الهی در حرکتند، و مطیع اویند و به خاطر مرگ و زندگی کسی دچار کسوف نمی‌شوند، پس هرگاه کسوف کردند، نماز به جای آرید». بدین ترتیب، چگونه می‌توان روایات حاکی از کسوف و تاریکی آسمان پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام را پذیرفت؟
در پاسخ باید گفت: آنچه در روایت نبوی صلی الله علیه وآله نفی شده، رخداد کسوف یا خسوف به علت مرگ یا ولادت فردی از افراد است، حتی اگر فرزند پیامبر صلی الله علیه وآله باشد؛ اما آنچه در روز عاشورا رخ داد، صرفاً مرگِ یک فرزندِ پیامبر صلی الله علیه وآله نبود؛ بلکه حادثه‌ای عظیم در تاریخ بشر بود که از حوادث و فجایع متعددی ترکیب شده و نقطه اوجِ آن، شهادت سبط رسول خدا صلی الله علیه وآله با آن وضع دلخراش بود. از این رو ـ نه فقط انسان‌های با ایمان ـ که نظام هستی متأثر از چنین رخدادی شد و حوادثی که در حال شرح رخداد آنها هستیم - از جمله کسوف و خسوف - نمودها و جلوه‌های این تأثر می‌باشند و این در حالی است که با مرگ یک مؤمن ـ بر اساس برخی روایات که پس از این خواهیم آورد ـ تنها محل نمازش و نیز محل صعود اعمال و نزول رزق او در آسمان، بر او می‌گریند.
منابع در دفتر نشریه موجود است
ادامه دارد...