امام مهدی (علیه السلام): من آخرین وصیّ پیغمبر خدا هستم، به وسیله من بلاها و فتنه‌ها از آشنایان و شیعیانم دفع و برطرف خواهد شد.  (دعوات راوندی: ص ۲۰۷، ح ۵۶۳)  

برخی از شیوه‌های کلی مبارزه دشمنان از منظر قرآن

ذکر همه شیوه‌هایی که قرآن کریم اشاره نموده است در ظرفیت این نوشته نیست، به‌ناچار به بخشی از آن اشاره می‌نماییم.
الف. ایجاد تردید و حیرانی: تردید و ایجاد سرگشتگی برای انسان، از جمله ابزارهای مهم دشمنان است که از این طریق زمینه پذیرش انحرافات برای انسان می‌شود. "تردید" در مؤمنان عمدتا با وسوسه شروع می‌شود. وسوسه می‌تواند مؤمنان را نسبت به باورهای خود سست نموده و راه را برای تردید و حیران شدن فراهم نماید و کسی که به این درجه از باور برسد، نمی‌تواند مطیع اوامر الهی باشد؛ بنابراین، به‌سوی انحراف از حق کشیده خواهد شد. قرآن در سوره ناس می‌فرماید «مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ* الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاس»؛ از شر وسواس خناس که در سینههای انسان‌ها وسوسه میکند.
ب. ایجاد اختلاف بین مؤمنان: "اختلاف و تفرقه" نیز از دیگر ابزارهای دشمنان است. این ابزار که بسیار کارآمد نیز می‌باشد، باعث شکستن صفوف مستحکم مؤمنان شده و دشمنان نیز از آن برای انحراف مؤمنین استفاده می‌کنند. قرآن درباره چگونگی ایجاد اختلاف انداختن شیطان، این دشمن قسم‌خورده انسان، می‌فرماید: «إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاة»؛ شیطان مى‌‏خواهد در میان شما به وسیله شراب و قمار عداوت ایجاد کند، و شما را از ذکر خدا و از نماز باز دارد. و یا درباره تفرقه افکنی کفار می‌فرماید: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعا»؛ فرعون در زمین برترى‌‏جویى کرد و اهل آن‌را به گروه‏‌هاى مختلفى تقسیم نمود.
ج. جنگ روانی: از دیگر شیوهای کلی دشمنان "جنگ روانی" است. در قرآن موارد مختلفی را می‌توان یافت که دشمنان با هدف ضربه زدن به جامعه اسلامی از آن استفاده می‌کنند. مواردی از قبیل تحقیر مؤمنان و بزرگ‌نمایی مخالفان، توجیه، شایعه، تضعیف باورهای دینی، اظهارات دروغین و یا ریاکارانه، وعده‌های دروغین، فریب و.. از جمله آنها می‌باشد. هدف دشمنان از چنین رفتارهایی، القای یأس و ناامیدی در مردم و روی برگرداندن از اولیاءالله و دستورات الهی است. به‌عنوان‌مثال می‌توان به شگرد فریب اشاره کرد که معمولا با کذب و دروغ همراه است. قرآن درباره منافقان که دشمن مهم مؤمنان هستند، می‌فرماید: «إِذا جاءَکَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُون»؛ هنگامی که منافقان نزد تو آیند میگویند: ما شهادت میدهیم که به‌یقین تو رسول خدایی! خداوند میداند که تو رسول او هستی؛ ولی خداوند شهادت میدهد که منافقان دروغ‌گو هستند و یا درباره شیطان هشدار می‌دهد که او دروغ می‌گوید تا بتواند مؤمنان را فریب دهد و به انحراف بکشاند. قرآن در این باره می‌فرماید: «یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُورا»؛ شیطان به آنها وعدهها (ی دروغین) میدهد و به آرزوها، سرگرم میسازد، در حالی‌که جز فریب و نیرنگ، به آنها وعده نمیدهد.