شاه که در آغاز طرح ـ بهاصطلاح ـ «انقلاب سفید»، به دهقانان نوید میداد که در سایه اصلاحات ارضی، غله موردنیاز کشور در داخل تأمین میشود، اکنون بهجای خجلتزدگی، افتخار میکند که دو میلیون و نیم تُن گندم و چهارصد هزار تُن برنج در سال جاری وارد کرده است! درصورتیکه مطلعین میدانند که یک استان ایران، مثل خراسان، قدرت تهیۀ گندم برای تمام کشور را داشت و این قدرت را «انقلاب سفید شاه» سلب کرد.
شاه، بیش از ده سال است که فریاد از پیشرفت کشور میزند، درحالیکه اکثریت ملت را در فقر و فاقه، غوطهور ساخته. ظاهر تهران را آراسته و از دسترنج ملت برای عُمّال خود، عمارات چندطبقه بنا میکند؛ ولی در دهات و قصبات ـ که قسمت عمدۀ جمعیت ایران را تشکیل میدهند ـ از مواهب اولیۀ زندگی خبری نیست، و اکنون وعدۀ ۲۵ساله به مردم میدهد! ولی مردم آگاه ایران توجه دارند که این وعدههای او، پوچ و عاری از حقیقت است. قدرت کشاورزی از کشور سلب گردیده، وضع کشاورزان و کارگران روزبهروز وخیمتر شده و از صنعتیشدن مستقل و غیروابسته، جز اسمی نیست و نخواهد بود، مگر اینکه به خواست خدای قادر، این رژیم پوسیده تغییر کند.
(پیام به ملت مسلمان ایران، نجف اشرف ۱۳۵۲، صحیفه امام، ج3، ص ۷۳)