کمتر جمعه ای بود که شهید جمهور مرحوم آیت الله رئیسی تعطیلی روز جمعه را برای استراحت و تجدید قوا در خانه می ماند. غالباً جمعههای ایشان به بازدید میدانی از استانها اختصاص مییافت. او به ایام تعطیل میگفت کار دارم و الان وقت استراحت نیست. شهید رئیسی برای هیئت دولت و کارمندان دولت شعار « جمعه تعطیل نیست» را نهادینه کرده بود. در زمان ایشان ایران تبدیل به کارگاه شده بود. او وقتی به حجم گسترده کارهای بر زمین مانده خصوصاً کم کاری های دولت قبل نظر میکرد خود و دولتش را بیشتر مجبور به کار کردن میساخت. در واقع، راه حل ایشان برای رفع مشکلات و گره گشایی کار بود و کار. دولت فقط با کار مضاعف میتواند بر مشکلات و نابسامانیها فائق آید.
اما گویا راه حل دولت چهاردهم برای حل مسائل و مشکلات جامعه بجای کار بیشتر تعطیلی بیشتر است. در یکسالی که از عمر این دولت میگذرد اخبار تعطیلی دولت بخاطر کمبود آب و برق و گاز و گرمی هوا زیاد به گوش میرسد. الان هم که بحث تعطیلی یک هفتهای در هیئت دولت مطرح است. یعنی فرهنگ هفته تعطیل است در حال جایگزینی با فرهنگ جمعه تعطیل نیست میباشد. واقعاً با این ایده کدام مشکل حل شدنی است. آیا تولید آب و برق و گاز بیشتر میشود. اگر تعطیلی چنین معجزهای میکند خب کل ماه و سال را تعطیل کنند.
اما در توجیه ایده تعطیلی هفته مساله ضرورت صرفه جویی در منابع و تفرج و استراحت ملت را مطرح میکنند. به عبارتی تعطیلی دولت را برای ملت فاکتور میکنند. در حالی که این ایده تعطیلی کارمند دولت است. مردم که برای تفرج منتظر تعطیل کردن دولت نمیمانند. بلکه اساساً با تعطیلی دولت زحمت و دردسر مردم بیشتر میشود. چون فلسفه دولت برداشتن بار از دوش مردم است. اما وقتی دولت تعطیل شود کار مردم بیشتر میشود. مردم یک هفته در سرگردانی و بیکاری اجباری به سر خواهند برد. آسایش ملت در پرتو کار مضاعف دولت میسر است.
اما مساله مهم تر اینکه اکنون مملکت در وضعیت جنگ و آتش بس موقت به سر میبرد. در چنین شرایطی همه نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی در وضعیت آماده باش قرار دارند. گمان ندارم که حتی کارهای ولی فقیه حفظه الله در این شرایط کم شده باشد. آن وقت در چنین وضعیتی دولت تصمیم بگیرد خود را یک هفته تعطیل کند(!). آیا چنین اقدامی معقول است؟! مطمئناً اگر شهید جمهور در بین ما می بودند دولت را همراه با رزمندگان اسلام در وضعیت آماده باش قرار میدادند. از اینها گذشته ایده تعطیلی دولت با شعار پر طمطراق تجدد خواهی و پیشرفت جور در نمیآید. جامعه شناسان میگویند که دلیل عمده ترقی اروپاییان این بوده است که کار در آیین پروتستانی به مثابه تکلیف تلقی شده است. پروتستانها بر پایه این آموزه دینی سخت کار میکردند. علاوه بر این، ایده تعطیلی ایام کاری از نداشتن برنامه و بیکاری مفرط دولتها نیز ناشی میشود. دولتهای روزمره و بیبرنامه از چنین ایدهای استقبال می کنند. مانند دولتی که در دهه نود بر سرنوشت ملت حاکم بود. با کلید تعطیلی هیچ کاری رونق پیدا نمیکند. باید به ملت نشان داد که این دولت، دولت کار است. انشاالله
در شرایطی که بحران آب به یکی از مهمترین چالشهای زیستی، اقتصادی و امنیتی ایران تبدیل شده است، اجرای طرح گواهی صرفهجویی آب در بازار سرمایه، گامی نوآورانه در مسیر مدیریت تقاضا و تشویق بهرهوری منابع محسوب میشود.
به گزارش تسنیم، با آغاز رسمی معاملات گواهی صرفهجویی آب در بورس، بازار سرمایه ایران وارد مرحلهای جدید از تلفیق ابزارهای مالی با اهداف زیستمحیطی شده است. این گواهیها که قابلیت خرید و فروش دارند، نشاندهنده میزان آب صرفهجویی شده توسط یک نهاد یا فرد هستند و میتوانند در قالب اوراق مالی، به پروژههای پایدارسازی مصرف آب جهت دهند.
گواهی صرفهجویی آب چیست؟
این گواهیها نماینده کاهش واقعی، مستند و قابل اندازهگیری مصرف آب هستند که از طریق اقدامات مشخص مانند بهینهسازی سیستم آبیاری، بازچرخانی فاضلاب، کاهش هدررفت، یا تغییر الگوی کشت حاصل شدهاند. دارنده این گواهی میتواند آن را به متقاضیان دیگر واگذار کند یا برای دریافت حمایتهای مالی، وام یا تضمین استفاده نماید.
کاربردها و مزایای کلیدی گواهی صرفهجویی آب
تشویق عملی به کاهش مصرف آب: هر میزان صرفهجویی میتواند به یک منبع درآمد برای کشاورزان، صنایع یا شهرداریها تبدیل شود.
. امکان جذب سرمایه و تامین مالی پروژههای محیطزیستی: گواهیها مانند اوراق بهادار قابلیت استفاده در وثیقهگذاری، مشارکت در صندوقهای سبز یا فروش مستقیم دارند.
.ابزار پاسخگویی زیستمحیطی صنایع پرمصرف: کارخانهها و صنایع میتوانند با خرید گواهیها، تعهدات مصرف بهینه آب خود را ایفا کرده یا در فرآیند اخذ مجوز، امتیاز بگیرند.
. شفافسازی مصرف و تخصیص منابع آبی: بورس بهعنوان بستر معاملاتی، رصد عمومی، قیمتگذاری و تنظیمگری را فراهم میکند.
تجربه جهانی در اجرای گواهی صرفهجویی آب
استرالیا با راهاندازی بازار رسمی حقوق مصرف آب در حوضه «ماری-دارلینگ» توانست تا 30 درصد مصرف آب در بخش کشاورزی را کاهش دهد و با ایجاد بازار ثانویه، تخصیص منابع را براساس بهرهوری بازطراحی کند.
کالیفرنیا (آمریکا) نیز از اعتباراتی بهنام Water Efficiency Credits برای الزام صنایع به کاهش مصرف یا خرید گواهی استفاده کرده که منجر به گسترش فناوریهای بازچرخانی آب شده است.
چین با صدور گواهی صرفهجویی آب در مناطق صنعتی، سرمایهگذاری خصوصی را به سمت پروژههای کاهش هدررفت سوق داده است.
اسپانیا نیز از طریق تخصیص مجدد حقوق مصرف آب در حوضههای بحرانزده، زمینه مشارکت بخش خصوصی در مدیریت پایدار منابع را فراهم کرده است.
فرصتها و الزامات اجرای موفق گواهی صرفهجویی در ایران
اگر چه اجرای این اوراق میتواند به نجات منابع آبی کشور کمک کند، اما موفقیت آن مشروط به فراهم بودن برخی زیرساختها و الزامات است، که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
. زیرساختهای اندازهگیری دقیق صرفهجویی: برای جلوگیری از جعل یا ارزیابی غیرواقعی، نیاز به سامانههای سنجش هوشمند و نظارت میدانی مستمر وجود دارد.
. چارچوب حقوقی روشن: مالکیت صرفهجویی، نحوه قیمتگذاری، مالیات، مسئولیتها و حقوق انتقال باید در قانون بهوضوح مشخص شوند.
. رگولاتوری قوی و شفافسازی بازار: برای جلب اعتماد فعالان اقتصادی، بازار این اوراق باید توسط یک نهاد شفاف و مستقل رصد و تنظیم شود.
. آموزش و توانمندسازی ذینفعان: کشاورزان، صنایع، شهرداریها و بخش خصوصی باید از طریق آموزش و مشاوره، توانایی بهرهبرداری مؤثر از این ابزار را کسب کنند.
در مجموع باید گفت اجرای اوراق صرفهجویی آب در بورس، گامی هوشمندانه در جهت پیوند اقتصاد و محیطزیست است. اگر طراحی، نظارت و اجرای این ابزار بهدرستی صورت گیرد، نه تنها میتوان به کاهش واقعی مصرف آب دست یافت، بلکه امکان تامین مالی پروژههای توسعهای و ارتقاء حکمرانی زیستمحیطی کشور نیز فراهم میشود.