1 نگاه یکسویه به درمان کسری بودجه را که در گرانسازیها خلاصه کردهاند، کنار بگذارید. به تحول در پایههای درآمدی دولت با مردمیسازی اقتصاد، تکیه کنید.
2 مدیرانی را که سالهاست دفاتر سازمان را در انحصار گرفته و با هر دولتی و هر رویکردی، کنار میآیند! تعویض و با کارشناسان خبره و مهجوری که اجازه تدبیر و تبیین نداشتهاند، جایگزین کنید.
3 دست بستهی استانها را در برنامهوبودجه استانی، باز کنید. غده سرطانی تمرکزگرایی در برنامهوبودجه را بسوزانید.
4 از همین الان برای تدارک اصلاح ساختار بودجه ۱۴۰۳ عزیمت کنید. بخشهای مدیریتناپذیر بهویژه نفت و بهداشت را سربهراه کنید.
5 برای مهار لابیها، اتاق شیشهای تخصیصهای بودجهای را راهاندازی کنید.
6 برای هدایت سودهای بادآورده شرکتهای دولتی و شبهدولتی از محل تفاوت نرخ ارز، لایحه بیاورید.
7 برای ترک اعتیاد به نسخه وارداتی آمریکایی در نظام برنامهریزی اقتصادی کشور، یک اتاق فکر و فرمان برپا کنید.
8 روال مالیچیگری و چرتکهبندازی را در فرهنگ سازمانی برنامهوبودجه، جمع کرده و بستر آیندهنگاری و معماری پیشرفت اسلامی ایرانی را پهن کنید.
9 کانال حقوقها و دریافتیهای نامتعارف را در سازمان مسدود کنید.
در شرایط فقدان فرماندهی اقتصادی کارآمد در دولت، قرارگاه هماهنگیهای اقتصادی بر پایه مهار تورم و رشد تولید را ایجاد و به دست بگیرید.
پاسخ بانک مرکزی به شبهات درباره ارز ترجیحی و تورم
بانک مرکزی در پاسخ به شبهات طرح شده از سوی رئیسدفتر رئیسجمهوری سابق، درباره ارز ترجیحی و تورم، جوابیهای صادر کرد.
رئیسدفتر رئیسجمهور سابق، در مصاحبهای با رسانهها، شبهاتی را در خصوص سیاستهای جدید ارزی بانک مرکزی و آثار تورمی حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی (سیاست ارزی اجرا شده در دولت قبل) مطرح کرده است که در ادامه، نکاتی پیرامون موارد مطروحه ارائه میگردد.
در بخشی از این مصاحبه بیان شده است که دولت جدید، سیاست نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی را اشتباه میدانست و علیرغم هشدارهای قبلی در خصوص آثار تورمی آن، اقدام به حذف آن نمود؛ اما پس از روی کار آمدن رئیسکل جدید، مجددا همان سیاست از جانب بانک مرکزی با نرخ ۲۸۵۰۰ تومان تکرار گردید.
در این خصوص باید عنوان داشت که در ماههای اخیر به دلیل بروز شوکهای ناشی از عوامل انتظاری و روانی، بازار غیررسمی ارز با تلاطم و نوسان مواجه گردید و نرخ ارز در بازار مذکور در سطوحی قرار گرفت که با متغیرهای بنیادین اقتصاد کشور (به ویژه وضعیت صادرات نفتی کشور) همخوانی و سازگاری نداشت. بر این اساس، در دوره مدیریت جدید بانک مرکزی و در چارچوب سیاستهای تثبیت اقتصادی، مقرر شد تا در بازار، حواله ارز نرخی متناسب با شرایط و واقعیتهای اقتصادی کشور تعیین گردد و برای یک دوره مشخص، نیازهای واقعی اقتصاد در حوزه تولید و سرمایهگذاری بنگاههای داخلی و نیز کالاهای مصرفی و ضروری مورد نیاز خانوارها، با این نرخ پاسخ داده شود.
مغالطه همتی برای فریب مردم
اقتصاددانی که معنی اشتغال خالص را نمیداند!
آقای همتی (رئیسکل بانکمرکزی دولت روحانی) اخیرا مدعی شد: به جای ایجاد یک میلیون شغل وعده داده شده برای یک سال، صرفا ۲۶ درصد آن تحقق یافته است، یعنی، ۲۶۳ هزار نفر به جمعیت شاغل اضافه شده است که کمتر از افراد جویای کار جدید میباشد.
لازم به ذکر است، طبق گزارش رسمی مرکز آمار، از شهریورماه سال ۱۴۰۰ تا پایان مردادماه ۱۴۰۱، جمعا ۹۷۵ هزار شغل در کشور ایجاد شده؛ اما در همین بازه زمانی، تعدادی شغل نیز از بین رفته است، بنابراین خالص اشتغال ۲۶۳ هزار نفری در گزارشهای یک نهاد مستقل آماری مانند مرکز آمار ایران مورد توجه قرار میگیرد.
طبق گزارشهای همین مرکز آمار، در ۸ سال دولتهای یازدهم و دوازدهم، خالص اشتغال کشور حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار شغل بوده است. یعنی به طور متوسط در هر سال حدود ۱۸۸ هزار شغل ایجاد شده است. همچنین در تابستان ۱۴۰۰ یعنی در پایان دولت روحانی، تعداد شاغلان کشور نسبت به تابستان سال ۱۳۹۹ بیش از ۱۳۶ هزار نفر کمتر شده و خالص اشتغال، منفی شده بود.
بر این اساس، به نظر میرسد آقای همتی یا هنوز فرق خالص اشتغال با اشتغال ایجاد شده را نمیداند که ایجاد ۹۷۵ هزار شغل و اشتغال خالص ۲۶۳ هزار نفری در نظرش یک تناقض است، یا اینکه همانند رویه یکی دو سال اخیر، با مغالطه و آماربازی سعی در انحراف افکار عمومی و سیاسیکاری دارد که البته افکار عمومی، پشت پرده این گونه بازیهای سیاسی را به خوبی میشناسد.